مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۳۹ ب.ظ

آیا حجت خدا ... وجود دارد؟؟؟ 3

 

محیی الدین ابن عربی، رحمة من الرحمن فى تفسیر و اشارات القرآن، ج ‏1، ص 96، مطبعه نصر، دمشق، 1410 ق، چاپ اول، تحقیق: محمود محمود غراب.‏

همان گونه که روشن است، این کلام ابن عربی مشتمل بر چند نکته است:

اول این که حضرت آدم علیه السلام خلیفه­ و جانشین خداوند متعال است و امامت تا قیامت در فرزندانش باقی است؛

دوم این که همه­ی جهان و مخلوقات به خاطر خلفاء و جانشینان خداوند خلق شده و اگر آن­ها نباشند، لحظه­ای جهان باقی نمانده و در هم پیچیده می­شود؛

سوم این که جانشین خداوند تمام حقائق و معارف را داراست و تجلی همه­ی اسماء و صفات الهی است؛

چهارم این که اداره­ی همه­ی جهان، به اذن الهی، در اختیار جانشین و خلیفه­ی خداوند است؛

پنجم این که از آن جا که خداوند مجرد محض است، مخلوقات نمی­توانند مستقمیا با او در ارتباط باشند و باید واسطه­ای میان مردم باشد که از طرفی الهی و ملکوتی باشد و از طرف دیگر مخلوق باشد و این واسطه خلیفه­­ی خداوند است که در هر دوره­ای وجود دارد.

هم چنین روشن است که بر اساس تصریح ابن ­عربی، خلیفه­ و جانشین الهی در جهان، نمی­تواند یک انسان عادی باشد؛ بلکه آن­قدر شخصیت گران­قدر و والایی دارد که خداوند متعال همه­ی جهان را به خاطر او خلق کرده و اگر نباشد بساط جهان در هم پیچیده خواهد شد.

ابن عربی پس از این بحث مهم و دقیق، وارد این مطلب می­شود که خلیفه­ی خداوند در هر دوره یک نفر است و نمی­تواند متعدد باشد:

«الخلیفة واحد: جمع الأنام على إمام واحد عین الدلیل على الإله الواحد

قال اللّه عز و جل: (وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ) و قال تعالى: (لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) و قال سبحانه: (إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً) و قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و سلم: إذا بویع لخلیفتین فاقتلوا الآخر منهما و قال صلّى اللّه علیه و سلم: [الخلفاء من قریش‏] و التقریش التقبض و الاجتماع، کذلک الإمام إن لم یکن متصفا بأخلاق من استخلفه جامعا لها مما یحتاج من استخلف علیهم و إلا فلا تصح خلافته، فهو الواحد المجموع.»

«خلیفه یکی است :خداوند همه­ی مردم را بر امام واحد گرد آورده است و او را دلیل و راهنمای بر خداوند واحد قرار داده است.

خداوند عز و جل می­فرماید: «خداوند شما خداوند واحد است» و هم چنین می­فرماید: «اگر در آسمان و زمین خدایانی جز خداوند بود، هر آینه فاسد می­شدند» و هم چنین می­فرماید: «من در زمین، به طور مستمر، جانشینی قرار می­دهم» ... اگر امام متصف به همه­ی اخلاق کسی که او را جانشین قرار داده و آن چه که برای خلافت بر جهانیان نیاز دارد، نباشد، خلافتش درست نیست بنابراین خلیفه­ی خداوند یکی است که دارای همه­ی صفات الهی است.»

محیی الدین ابن عربی، رحمة من الرحمن فى تفسیر و اشارات القرآن، ج ‏1، ص 107، مطبعه نصر، دمشق، 1410 ق، چاپ اول، تحقیق: محمود محمود غراب.‏

همان گونه که روشن است، ابن عربی می­گوید که امام و خلیفه­ی الهی، اولا باید تجلی همه­ی صفات الهی باشد و هر آن چه را که برای اداره­ی جهان نیاز است داشته باشد و ثانیا به همین دلیل در هر دوره فقط یک امام وجود دارد و همان گونه که خداوند متعال یکی است امام و کسی که راهنمایی به او نیز می کند واحد است.

این عربی در ادامه در فصلی به این که خلفاء یکی پس از دیگری در کره­ی زمین وجود دارند پرداخته و تصریح می­نماید که خلفای خداوند در زمین پشت سر هم وجود دارند و در ابتدا پیامبران علیهم السلام بوده­اند و پس از آن­ها، بازهم جانشینان خداوند یکی پس از دیگری در زمین حضور دارند:

«تتابع الخلفاء فی الأرض‏ اعلم أن اللّه تعالى لما شاء أن یجعل فی أرضه خلفاء على من یعمرها من الإنس و الجان و جمیع الحیوانات، و قدمهم و رشحهم للإمامة دون غیرهم من جنسهم جعل بینه و بینهم سفیرا و هو الروح الأمین، و سخر لهم ما فی السموات من ملک و کوکب سابح فی فلک، و ما فی الأرض و ما بینهما من الخلق جمیعا منه، و أباح لهم جمیع ما فی الأرض أن یتصرفوا فیه، و أید هؤلاء الخلفاء بالآیات البینات لیعلم المرسلون إلیهم أن هؤلاء خلفاء اللّه علیهم، و مکنهم من الحکم فی رعیتهم بالأسماء الإلهیة على وجه یسمى التعلق، و شرع لهم فی نفوسهم شرائع، و حد لهم حدودا، و رسم لهم مراسم، ... فی منزلة الرسل خلفاء من عند اللّه، ... فمن هؤلاء النواب من یکشف اللّه عنه الغطاء فیکون من أهل العین و الشهود، فیدعو إلى اللّه على بصیرة، کما دعا رسول اللّه صلّى اللّه علیه و سلم، و لولا أن الزمان اقتضى أن لا یکون مشرع بعد رسول اللّه صلّى اللّه علیه و سلم لکان هؤلاء مشرعین، و إن لم یأتوا إلا بشرع رسول اللّه صلّى اللّه علیه و سلم، ... و لا یتمکن لهذا الخلیفة المشعور به و غیر المشعور به أن یقوم فی الخلافة إلا بعد أن یحصل معانی حروف أوائل السور سور القرآن المعجمة، مثل «ألف لا م میم» و غیرها الواردة فی أوائل بعض سور القرآن، فإذا أوقفه اللّه على حقائقها و معانیها تعینت له الخلافة، و کان أهلا للنیابة، هذا فی علمه بظاهر هذه الحروف، و أما علمه بباطنها فعلى تلک المدرجة یرجع إلى الحق فیها، فیقف على أسرارها و معانیها من الاسم الباطن إلى أن یصل إلى غایتها ... و لا یکون فی الزمان إلا واحدا ... و هو الذی ینفرد الحق و یخلو به دون خلقه، فإذا فارق هیکله المنور انفرد بشخص آخر لا ینفرد بشخصین فی زمان واحد، و ذلک العبد عین اللّه فی کل زمان، لا ینظر الحق فی زمانه إلا إلیه.»

«یکی پس از دیگری بودن جانشینان خداوند در زمین بدان که خداوند هنگامی که خواست در زمین جانشینانی و خلفایی بر اهل زمین از انسان­ها و جنیان و همه­ی حیوانات، قرار دهد و این خلفاء را، برای امامت برگزیده و پیش بیندازد و نه دیگران را، میان خودش و این خلفاء [پیامبران] پیک و رابطی قرار داد و او همان روح الامین [جناب جبرییل علیه السلام] است و خداوند برای خلفایش آن چه را که در آسمان­هاست شامل فرشته­گان و ستاره­هایی که در مدارشان می­چرخند، رام و مسخر کرده و همه­ی آن چه که در زمین است را برایشان قرار داده تا هرگونه که می­خواهند در آن تصرف کنند و این خلفاء را با نشانه­های آشکار تایید ساخته تا همه بدانند که آن­ها جانشینان خداوند بر مردم هستند و برای خلفایش حکومت در مردم با قدرت نام­های الهی قرار داده است و برایشان شریعت و حدود الهی قرار داده و مراسم و آیین­های ویژه گذاشته است ... و همانند این پیامبران، جانشینانی هستند که از سوی خداوند انتخاب می­شوند ... و خداوند پرده را از جلوی چشم برخی از این جانشینان کنار زده و از اهل دیدن حقیقت و شهود واقعیت شده­اند و به سوی خداوند با بصیرت دعوت می­کنند همان­گونه که رسول الله صلی الله علیه و آله به سوی خداوند دعوت می­کرد و اگر این نبود که شرایط زمانی اقتضاء دارد که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله، شریعت­گذاری نباشد، آن­ها شریعت­گذار بودند ... و امکان ندارد این خلیفه­ی الهی – چه این که برای مردم آشکار و ظاهر باشد و چه این که آشکار نباشد – خلافت کند مگر این که علم حروف مقطعه­ی ابتدای سوره­های قرآن هم چون «الم» را داشته باشد و هنگامی که خداوند بر حقائق و معانی این حروف آگاهش نماید، برای خلافت الهی انتخاب می­شود و اهلیت جانشینی را پیدا می­نماید. این­ کیفیت علم خلیفه­ی خداوند به ظاهر این حروف است و اما علمش به باطن آن­ها، همان چیزی است که با آن به حق این حروف را تشخیص می­دهد و بر اسرار و معانی باطنی این حروف دست می­یابد و به غایت و نهایت این اسرار می­رسد ... و این خلیفه در هر دوره فقط یک نفر است و او تنهاست که حق می­باشد و دیگران حق نیستند و اگر بدن نورانی­اش از زمین برود [وفات یابد] شخص دیگری جایش را می­گیرد و امکان ندارد که در یک زمان دو امام وجود داشته باشد و این بنده­ی حقیقی خداوند، چشم خداوند در هر زمانی است که حق دیده نمی­شود مگر به واسطه­ی او.»

ادامه دارد....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۳۰
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی