مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

سوم:

أحمد بن مُحمد بن خالِد البَرقی عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: أَتَى رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیّاً علیه السلام فَقَالَ لَهُ جِئْتُکَ مُسْتَشِیراً أَنَّ الْحَسَنَ علیه السلام وَ الْحُسَیْنَ علیه السلام وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَعْفَرٍ خَطَبُوا إِلَیَّ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام الْمُسْتَشَارُ مُؤْتَمَنٌ أَمَّا الْحَسَنُ فَإِنَّهُ مِطْلَاقٌ‏ لِلنِّسَاءِ وَ لَکِنْ زَوِّجْهَا الْحُسَیْنَ فَإِنَّهُ خَیْرٌ لِابْنَتِکَ‏.

البرقی، أحمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 2 ص 601، التحقیق : السید جلال الدین الحسینی المشتهر بالمحدث، ناشر : دار الکتب الإسلامیة - طهران

امام صادق علیه السلام فرمود: مردى به حضور امیر مؤمنان علیه السلام رسید و گفت: حسن و حسین و عبد الله ابن جعفر از دختر من خواستگارى کردند‏، اکنون با تو مشورت میکنم که کدام از ایشان را بپذیرم؟ حضرت امیر فرمود: شخصى که مورد مشورت قرار می گیرد امین است. اما فرزندم حسن زیاد زن طلاق می دهد. دخترت را به فرزندم حسین بده. این کار برای دخترت خیر است.

سلسله راویان این روایت همگی مورد پذیرش­اند. بنابراین سند روایا خالی از اشکال است.

چهارم:

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍ‏ علیه السلام قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام لِأَهْلِ الْکُوفَةِ لَا تُزَوِّجُوا حَسَناً فَإِنَّهُ رَجُلٌ مِطْلَاقٌ‏.

المغربی، القاضی النعمان (متوفای 363هـ)، دعائم الإسلام، ج‏2، ص: 258، تحقیق : آصف بن علی أصغر فیضی، ناشر : دار المعارف – القاهرة، سال چاپ : 1383 - 1963 م

امام باقر علیه السلام فرمود: علی علیه السلام به مردم کوفه اعلان نمود: به فرزندم حسن زن ندهید همانا او زیاد زن طلاق می دهد.

همانطور که ملاحظه می کنید این روایت به صورت مرسل و بدون سند در کتاب «دعائم الإسلام» ثبت گشته است به همین دلیل قابل اعتناء نیست.

بر پایه آنچه گذشت دانستیم که از میان چهار روایت در منابع امامیه، روایت نخست از اصول کافی از طریق راویان واقفی مذهب و مورد وثوق بوده و چون مبتلا به معارض است، غیر قابل قبول است. در روایت دوم از کلینی «یحیی بن ابی العلاء» بود که فردی مجهول است. روایت کتاب دعائم الاسلام نیز مُرسل و فاقد اعتبار است. در این میان تنها روایت محاسن از نظر سند بدون اشکال است.

بررسی محتوا

قبل از بررسی متن روایات شایسته است به نگاه مرحوم کلینی به این روایات توجه شود. ایشان هر دو روایت مربوط به امام مجتبی علیه السلام را در «بَابُ تَطْلِیقِ الْمَرْأَةِ غَیْرِ الْمُوَافِقَة» (باب طلاق دادن همسران ناسازگار) از کتاب کافی می آورد. در حالی که روایاتی را که دلالت بر مبغوضیت طلاق می کند را ذیل «بَابُ کَرَاهِیَةِ طَلَاقِ الزَّوْجَةِ الْمُوَافِقَة» (باب کراهت طلاق دادن همسران سازگار) جای می دهد. با دقت در عنوان دو باب، می توان گفت که مرحوم کلینی از مطلاق بودن امام حسن علیه السلام تلقی منفی نداشته است و درخواست طلاق را از جانب زنان می داند.

حال در ادامه روایات چهارگانه پیشین، را از نظر محتوا با محوریت بررسی واژه «مطلاق» در این نقلها مورد بررسی قرار می دهیم:

به طور کلی مطلاق بودن امام مجتبی علیه السلام آنگونه که در این روایات بیان گردید، یا نعوذ بالله نشان از زن بارگی و تنوع طلبی آن حضرت بود یا آنکه مطلب از قرار دیگر است و ریشه مسأله را باید در چیز دیگری جُست. در صورت دوم دیگر خرده­ای بر امام علیه السلام نیست.

دلایل و قرائنی که در ذیل بیان می گردد، ثابت می کند به طور قطع، مقصود از «مطلاق» در این روایات، «زن بارگی، شهوت پرستی و تنوع طلبی جنسی» نیست.

یکم: عصمت امام مجتبی علیه السلام: اولین دلیلی که از مقصود امیر مؤمنان علیه السلام پرده بر می دارد، عصمت امام حسن علیه السلام است؛ امام علی علیه السلام می دانند که امام حسن علیه السلام بر اساس آیه تطهیر معصوم است و مرتکب عمل منکر [اعم از حرام، مکروه و منکر اخلاقی] نمی شوند و حتی ترک اولی [ترک کار بهتر] نیز از ایشان سر نمی زند پس نقص در وجود چنین شخصی به هیچ عنوان راه ندارد؛ با این اوصاف چگونه ممکن است امیر مؤمنان علیه السلام با این واژه [مطلاق] قصد نکوهش ایشان را داشته باشد و بخواهد فرد معصوم را تنقیص نماید. از این رو علامه مجلسی در شرح این روایات چنین می فرماید:

ولعل غرضه علیه السلام کان استعلام حالهم ومراتب إیمانهم لا الإنکار على ولده المعصوم المؤید من الحی القیوم.

المجلسی، محمد باقر (متوفاى 1111هـ)، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج‏21، ص: 96، ناشر: دار الکتب الإسلامیة ـ تهران، الطبعة : الثانیة،1404هـ ـ 1263ش.

چه بسا هدف امیر مؤمنان علیه السلام امتحان مردم و به دست آوردن مراتب آنان [و پایبندی شان به امام معصوم علیه السلام] بود نه اینکه بخواهند فرزند معصوم شان را که از جانب خداوند تائید شده است، زیر سؤال ببرند.

دوم: بر اساس دو روایت مرحوم کلینی، بعد از آنکه امام علی علیه السلام اهالی کوفه را از ازدواج با فرزندش بر حذر داشت برخی از حاضران، ازدواج با حسن بن علی علیهما السلام را وسیله­ای برای انتساب به خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و کسب شرافت خود دانستند.

در تاریخ ابن کثیر نیز که از علمای اهل سنت می باشد، آمده است که بعد از کلام آن حضرت مردم گفتند:

والله یا أمیر المؤمنین لو خطب إلینا کل یوم لزوجناه منا من شاء ابتغاء فی صهر رسول الله صلى الله علیه وسلم.

ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج 8، ص 38، ناشر: مکتبة المعارف- بیروت.

گفتند به خدا سوگند ای امیر مؤمنان اگر [امام] حسن [علیه السلام] هر روز از دختران ما خواستگاری کند، هر کسی را بخواهد به ازدواج او در می آوریم زیرا می خواهیم فرزند رسول خدا  صلی الله علیه وآله دامادمان باشد.

مطابق این روایات، امام علی علیه السلام سکوت کرد و مخالفت ننمود و سخن گوینده گان را به گونه­ای [= تقریر] تایید نمود. زیرا اگر این امر [طلاق دادن امام مجتبی علیه السلام] امری منفی و منکر بود، قطعا باید امیر مؤمنان علیه السلام موضع منفی می گرفتند و با گفته آنان مخالفت می کردند. بنابراین از آنجایی که تقریر امام  علیه السلام از نظر علمای شیعه حجت است، قطعا می فهمیم کار امام حسن علیه السلام کاملا صحیح بوده و مقصود امام علی علیه السلام از این عمل تنقیص امام مجتبی علیه السلام نبوده است. جالب آنکه مطابق نقل غزالی که از علمای اهل سنت است، امیر مؤمنان علیه السلام گوینده این سخن را تحسین نمود. وی می نویسد:

... قام رجل من همدان فقال والله یا أمیر المؤمنین لننکحنه ما شاء فإن أحب امسک وإن شاء ترک فسر ذلک علیا وقال: لو کنت بوابا على باب جنة لقلت لهمدان ادخلی بسلام.

محمد بن محمد الغزالی أبو حامد الوفاة: 505 ، إحیاء علوم الدین ، ج 2، ص 56، دار النشر : دار االمعرفة – بیروت.

پس از سخنان امام علی علیه السلام) مردی از قبیله همدان برخاست و گفت: ما به حسن زن میدهیم اگر بخواهد نگه می دارد و اگر نخواهد طلاق رها می کند. این سخن، علی علیه السلام را شادمان کرد و گفت: اگر دربان بهشت بودم به قبیله همدان می گفتم وارد بهشت شوید.

با توجه به این مطلب؛ می توان گفت قطعا هدف امیر مؤمنان علی علیه السلام نکوهش امام مجتبی علیه السلام نبود بلکه چه بسا آن حضرت  این کار را با دو هدف انجام دادند:

1ـ‌ می خواست بفهماند ازدواجهای مکرر به خواست خود آنهاست.

2ـ توطئه دشمنان مبنی بر تهمت تنوع طلبی جنسی به امام مجتبی علیه السلام را خنثی سازد.

از طرفی در منابع اهل سنت روایات دیگری موجود است که همین نتیجه را ثابت می کند که درخواست ازدواج از جانب زنان و خانواده های آنها بوده است:

طبرانی که از علمای اهل سنت است، در روایتی دقیقا به این مطلب تصریح می کند:

وعن محمد یعنی ابن سیرین قال خطب الحسن بن علی إلى منصور بن سیار بن ریان الفزاری ابنته فقال والله انی لأنکحک وإنی لاعلم أنک علق طلق ملق غیر أنک أکرم العرب بیتا وأکرمه نسبا.

رواه الطبرانی ورجاله ثقات.

علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاة: 807 ، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج 4،  ص 335، ناشر : دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی - القاهرة , بیروت – 1407.

محمد بن سیرین می گوید: امام حسن علیه السلام از دختر منصور بن سیار خواستگاری نمود، منصور گفت: به خدا قسم؛ او را به ازدواج تو در می آورم در حالی که می دانم تو زود طلاق می دهی ولی این ازدواج به خاطر این است که تو از گرامیترین خاندان عرب و دارای با شرافترین نسب هستی.

هیثمی بعد از این روایت می گوید: روایت فوق را طبرانی نقل نموده و همه راویان آن مورد وثوق­اند.

از طرفی، مطابق روایت ابن عساکر و دیگر علمای اهل تسنن، هر یک از زنان که امام مجتبی علیه السلام از آنها جدا می شد، دوستدار آن حضرت بودند:

وکان لا یفارق امرأة إلا وهی تحبه

ابن عساکر،‌ أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی الوفاة: 571 ، تاریخ مدینة دمشق، ج 13 ص 251، تحقیق : محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر : دار الفکر - بیروت – 1995.

بنابراین آنان بودند که می خواستند شرافت انتساب به خاندان وحی را پیدا کنند و ازدواج با فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله را وسیله­ای برای کسب این افتخار می دانستند، بنابراین هیچ گونه خرده­ای بر امام مجتبی علیه السلام نیست.

حال با فرض ثبوت این روایات، شایسته است هدف امام حسن علیه السلام از این ازدواج و طلاقها، را بررسی نماییم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۵
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی