مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
يكشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ق.ظ

سرّ این که خدای عزّ و جلّ فرعون را غرق فرمود

در زمان فرعون آب رود نیل به زمین فرو رفت و این رودخانه بی آب شد، مردم نزد فرعون آمده و گفتند: ای سلطان برای ما در آن آب جاری کن.

فرعون گفت: من از شما خشنود نیستم تا خواسته شما را تأمین کنم.

مردم رفتند و مدتی بعد دوباره آمده و گفتند:

ای پادشاه، چهار پایان از بی آبی هلاک شدند، اگر در رودخانه برای ما آب جاری نمی کنی پس ما معبودی غیر از تو اختیار نماییم؟

فرعون گفت: بروید در راه و جاده بایستید تا مقصودتان را عملی سازم.

مردم در راه ازدحام کرده و به انتظار ایستادند، فرعون از آنها فاصله گرفت و به جایی رفت که آنها نه او را دیده و نه صدایش را می شنیدند، آنگاه که مطمئن شد از انظار پنهان است صورت بر خاک نهاد و با انگشت سبابه اشاره کرد و به درگاه الهی عرضه داشت:

بار خدایا همچون عبد ذلیل در درگاه ربّ جلیل به سوی تو آمده ام و می دانم که احدی بر جاری کردن آب در این رودخانه غیر از تو قادر نمی باشد، پس از تو درخواست می کنم آب را در آن جاری فرمایی.

عبد اللَّه بن عمر گفت: پس از نالیدن فرعون به درگاه خدا و تقاضا نمودنش آب فراوانی که قبلا مانندش را کسی ندیده بود در رودخانه جاری گشت، سپس نزد مردم آمد و به آنها گفت:

آب رودخانه را برای شما جاری ساختم، مردم در مقابلش به سجده افتادند، در این هنگام جبرئیل به صورت مبدّل نازل شد و گفت: ای سلطان مرا کمک کن تا بر بنده ام غالب شوم.

فرعون گفت: داستان تو با بنده ات چیست؟

جبرئیل گفت: با داشتن بندگانی چند، بنده ای را مالک شده و تمام کلیدهای حجرات را به او سپرده ام، او با من دشمنی کرد و با دشمنانم دوست شد و با دوستانم دشمن.

فرعون گفت:

بد بنده ای داری، اگر من چنین بنده ای داشتم در دریای قلزم [1] غرقش می کردم.

جبرئیل گفت: ای سلطان نوشته ای مشتمل بر این گفتار مرقوم فرمایید.

فرعون صدا زد و کتاب و دوات طلبید و نوشت: جزاء بنده ای که با آقایش مخالفت کرده، دشمنانش را دوست و دوستانش را دشمن دارد فقط این است که در دریای قلزم غرق گردد.

جبرئیل گفت: ای سلطان این نامه را مهر و امضاء کنید.

فرعون آن را مهر کرد و سپس نامه را به او سپرد.

باری روزگار گذشت و زمان غرق شدن فرعون در دریا فرا رسید، جبرئیل نزد او آمد و به وی گفت: این نامه را بگیر، در آن، آنچه مستحقّ هستی خودت درج کرده یا به آن حکم نموده ای.

در حدیث دیگری از ابراهیم بن محمّد همدانی نقل شده که گفت:

محضر مبارک حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام عرضه داشتم: به چه علّت خداوند عزّ و جلّ فرعون را غرق کرد با این که او به حضرتش ایمان داشت و به توحیدش اقرار نمود؟

حضرت فرمودند: هنگامی که عذاب را دید به خدا ایمان آورد و چنین ایمانی مقبول و پذیرفته نیست و این حکم خداوند است که بین امم سلف و خلف جاری بوده و هست، حقّ تعالی در قرآن می فرماید:

فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کفَرْنا بِما کنَّا بِهِ مُشْرِکینَ فَلَمْ یک ینْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا[2] (آن گاه که شدّت قهر و عقاب ما را به چشم دیدند گفتند:

ما به خدای یگانه ایمان آوردیم و به همه بت هایی که شریک خدا قرار دادیم کافر شدیم، امّا ایمانشان پس از دیدن مرگ و مشاهده عذاب هیچ سودی بایشان نبخشید).

و نیز در جای دیگر فرموده:

یوْمَ یأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّک لا ینْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیراً[3] (روزی که بعض آیات قهر و غضب خدای تو بر آنها برسد آن روز هیچ کس را ایمان نفع نبخشد اگر از آن پیش ایمان نیاورده و یا در ایمان کسب خیر و سعادت نکرده باشند).

و همچنین فرعون چون غرق شدن را با دو چشم خود دید گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ  (ایمان آوردم و شهادت می دهم که جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان دارند خدایی نیست و من هم تسلیم فرمان او هستم)

در حالی که فرعون غرق می گشت به او خطاب شد: اکنون باید ایمان بیاوری؟ و حال آن که پیش از این عمری را به نافرمانی سپری نمودی و از فسادکنندگان بودی، پس ما امروز بدنت را برای عبرت خلائق و بازماندگانت به ساحل نجات می رسانیم و این در حالی بود که فرعون از فرق تا قدم در آهن و زره فلزی بر تن استوار کرده بود، باری وقتی فرعون غرق شد حقّ عزّ و جلّ جثّه او را از داخل آب بر زمینی مرتفع پرتاب کرد تا بر آیندگان علامتی بوده و آن را دیده و مشاهده کنند که:

با آن که به واسطه آهن جثّه ثقیل و سنگین بوده چطور روی آب قرار داشت در صورتی که اقتضای جسم ثقیل آن است که زیر آب رود و نه بالای آب واقع شود و این خود علامت و نشانه ای بود.

سپس امام علیه السّلام فرمودند:

و غرق فرعون علّت دیگری نیز داشت و آن این بود که وقتی در آستانه غرق شدن قرار گرفت به موسی علیه السّلام استغاثه کرد نه به خدای عزّ و جلّ لذا حقّ تبارک و تعالی به جناب موسی وحی نمود ای موسی فرعون را پناه ندهی زیرا تو او را نیافریدی، و اگر به من پناه آورده بود البته به فریادش رسیده بودم.

پی نوشت ها

[1] به ضم قاف و زا نام شهرى است میان مصر و مکّه و دریاى قلزم دریایى است بر کنار این شهر که به دریاى احمر معروف است.

[2]  سوره غافر آیه( 84)

[3]  سوره انعام آیه( 158)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۲
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی