مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

زمانی که پیغمبر اکرم از جنگ احد به سوی مدینه بر می گشت، جهینه دختر جحش به استقبال پیامبر و یارانش رفت در آن هنگام خبر شهادت برادرش عبد اللَّه بن جحش را به او دادند گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ.

و برای برادرش طلب آمرزش نمود. بعد خبر مرگ شوهرش مصعب بن عمیر را به او دادند.

صیحه ای کشید و ناله اش بلند شد. پیغمبر اکرم فرمود: مرد نسبت به زن، مکان و موقعیت خاصی دارد. چنان که دیدید در مقابل مرگ و مصیبت برادرش صبر کرد و در مقابل مرگ شوهرش ناله کشید.

بعد از آن پیغمبر اکرم عبور کرد به خانه های انصار از بنی عبد الاشهل صدای گریه و نوحه سرایی بلند بود که بر کشتگان خود گریه می کردند. چشمان پیغمبر اکرم پر از اشک شد، سپس فرمود: ولی حمزه گریه کننده ندارد. بعد از آنکه سعد بن معاذ و اسید بن حصیر بخانه های بنی عبد الاشهل برگشتند زنان خود را امر کردند که بروند و بر عموی رسول اللَّه گریه کنند. وقتی که پیغمبر اکرم این را شنید، آمد درب مسجد، به ایشان فرمود: برگردید، خدا شما را رحمت کند، به تحقیق شما مواسات کردید

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۱۳
khademoreza kusar

نظرات (۱)

۱۳ تیر ۹۶ ، ۱۶:۱۹ مراسم عروسی
بسیار عالی بود نمیدونستم مرسی از مطالب مفیدتون
پاسخ:
ممنون از شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی