مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
سه شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۲ ق.ظ

اندیشه حضرت زینب (سلام الله علیها) در ازدواج

اندیشه حضرت زینب (سلام الله علیها) در ازدواج

یکی از مهم ترین مراحل زندگی انسان، مرحلۀانتخاب همسر و آغاز زندگی مشترک است. نوع تفکر و بینش هر انسانی باعث می شود که معیارهای متفاوتی برای انتخاب همسر در نظر بگیرد این مسأله در سعادتمند شدن و یا سعادتمند شدن افراد نقش مهمی ایفا می کند.

هر چه معیارهای انتخاب دقیق تر و نوع بینش و تفکر افراد به هم نزدیک تر باشد رسیدن به هدف آسان تر خواهد بود، چرا که همسر خوب در رسیدن فرد به سعادت نهایی، بسیار موثر است.

نمونه انتخاب شایسته را می توان در زندگی اهل بیت (علیهم السلام) به روشنی دید که از همه واضح تر هم کفوی حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و انتخاب شایستۀهر کدام از این بزرگواران است.

نوع اندیشه و بینش این دو الگو برای ازدواج بینشی الهی و هدفی متعالی است. بالاترین معیارشان برای انتخاب یکدیگر، ایمان و راستی است و وظیفه ایشان تقدیم نسلی پاک به جامعه و پرورش بازوان اسلام است.

حضرت زینب (سلام الله علیها) که شاگرد مکتب چنین اساتید بزرگواری است دیدگاهی چون پدر و مادر خویش دارد. هنگامی که به سن ازدواج رسید از بین خواستگاران متعددی که داشت پسر عمویش- عبدالله بن جعفر- را به همسری برگزید زیرا او فردی کریم، بخشنده، با ایمان و صبور بود.

عبدالله در زمان هجرت مسلمین به حبشه به عنوان اولین مولود در آن جا متولد شد و در سال هفتم هجری به همراهی پدر و مادرش (جعفر ابن ابیطالب و اسماء بنت عمیس) به مدینه آمد. [1]

در مورد خصوصیات عبدالله در کتاب «اسد الغابه» آمده است که: «کان عبدالله کریماً، جواداً، حلیماً، یسَمَّی، بحرُالجواد»[2] انتخاب چنین فردی برای زندگی مشترک یعنی توجه به ایمان و اخلاق و صداقت که از بینش الهی ناشی می گردد.

حضرت زینب (سلام الله علیها) پذیرش ازدواج با عبدالله را منوط به دو شرط کرد:

1- هر روز امام حسین (علیه السلام) را ببیند.

2- هر گاه برادرش حسین (علیه السلام) خواست به مسافرت برود و زینب نیز خواست همراه او باشد عبدالله مانع نشود. [3]

نکته نهفته در این دو شرط این است که بیان این شروط به خاطر علاقۀشدید یک خواهر به برادرش نیست بلکه ناشی از یک آگاهی والا نسبت به امر ولایت و حمایت از رهبر جامعه است.

زینب (سلام الله علیها) می داند که حسین (علیه السلام) در انجام رسالتش تنهاست و یاران او اندک هستند، پس باید حامی و یاوری مانند زینب (سلام الله علیها) پا به پای او در احیای دین جدش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بکوشد تا ارزش ها زنده شود، خون حسین (علیه السلام) بیداد کند و خطبۀزینب (سلام الله علیها) ابهت طاغوتیان را در هم شکند. لذا هدفش در ازدواج فراتر از تشکیل یک زندگی مشترک ساده و روزمره بود.

او با گذاشتن این شروط خواست تا ازدواج مانع رسیدن او به هدف اصلی نشود. عبدالله بن جعفر نیز با قبول این شروط حمایت خویش را از ولایت بر همگان اعلام داشت. وی به عنوان یک همراه شایسته توانست در کنار زینب (سلام الله علیها) فرزندان صالحی تربیت کند و حضرت را در راه رسیدن به هدفش یاری نماید.

او به همه فهماند که بینش او بینشی حسینی و زینبی است و آمادۀدفاع از ولایت خواهد بود. شاهد این سخن زمانی است که خبر شهادت فرزندان عبدالله را در واقعۀعاشورا به او دادند.

وقتی خبر شهادت عون و محمد به مدینه رسید، ابوالسلاسل- غلام آزاد شده عبدالله- از شدت ناراحتی گریبانش را پاره کرد و با آه و ناله و گریه نزد عبدالله آمد و ناله کنان گفت: «ای محمد جان! ای عون! ای عزیزانم! کیست زیباتر از شما که هم چون دو گوهر درخشان بودید؟! کیست نیکوتر از شما که گوش و قلبم بودید؟ شما مغز استخوان هایم بودید. ولی در آخر با بی ادبی گفت: «این مصیبت به خاطر حسین (علیه السلام) بر ما وارد شده است. اگر آن ها با حسین (علیه السلام) نمی رفتند شهید نمی شدند. »

عبدالله پس از اطلاع از خبر شهادت آن ها گفت: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» سپس خشمگین شد و با ناراحتی بر سر غلام فریاد کشید و گفت:

ای بی ادب! این گونه بر ساحت مقدس امام حسین (علیه السلام) گستاخی می کنی؟ حمد و سپاس خداوندی را که فرزندانم را در رکاب حسین (علیه السلام) به مقام شهادت رسانید. کاش من نیز با آن ها بودم و قبل از آن ها به شهادت می رسیدم. سوگند به خدا در راه حسین (علیه السلام) از فرزندانم چشم پوشیدم و خودم به آن ها سفارش کردم تا در راه حسین (علیه السلام) جانبازی کنند. اکنون شهادت آن ها را مایه آرامش وجدان و خاطر خودم در سوگ سخت امام حسین (علیه السلام) می دانم [4]

به راستی که عبدالله و زینب (سلام الله علیها) کفو هم بودند و منشاء انتخابشان بینشی آگاهانه و شهادت طلبانه در مسیر احیای دین و ولایت مداری بود.

پی نوشت ها

[1] ابن اثیر، اسدالغابه، 5/ 395؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، 3/ 881.

[2] ابن اثیر، اسدالغابه، 3/ 134؛ قرشى، السیده زینب، 46.

[3] قرشى، السیده زینب، 59 ..

[4] طبرى، تاریخ الامم و الملوک، 4/ 268؛ مجلسى، بحارالانوار، 45/ 122؛ مفید، الارشاد، 231.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۱
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی