مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۴ ق.ظ

امام مهدی علیه السّلام؛ انسان کامل

امام مهدی علیه السّلام؛ انسان کامل

وَ الْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ،[1] عصر هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدی- سلام اللّه علیه- باشد، یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم و ائمه هدی، و در عصر ما حضرت مهدی- سلام اللّه علیه- است.[2]

در منظر قرآنی امام خمینی، مراد از «عصر» [زمان ] در سوره مبارکه عصر، انسان کامل است. یعنی خداوند برای بیان واقعیت و حقیقت زندگی و سرنوشت بشر، نخست به وجود انسانی سوگند می خورد که خود را به مرتبه قرب و کمال در آفرینش رسانده است. چنین انسانی که از او به انسان کامل تعبیر شده است، می تواند راهنما و ترازوی سنجش اعمال نیک و بد انسان های دیگر باشد. قرآن کریم در این سوره مبارک، خسران یا زیانکاری را به عنوان طبیعت بشری یاد کرده و همه افراد بشر را متمایل به نفس و فریب خورده دنیا و شیطان می شمارد، اما کسانی را که سلوک در ایمان و اخلاص دارند، رهیده از زیان پیشگی می داند.

آن طور که از آیات دیگر قرآن کریم در موضوع انسان شناسی به دست می آید، رهیدگی این رستگاران بدون هدایت خدا و پیامبران ممکن نیست. بدین سان، فقط انسان های کامل می توانند بستر نجات انسان های طبیعی و عادی را فراهم آورند، زیرا نور توحید و تقوا را در جان و کردارشان جلوه گر ساخته اند.

امام خمینی، پیامبر اسلام را مصداق بزرگ انسان کامل می شناسد و پس از او، امامان هدایتگر شیعه را مصداق های بارز انسان کامل می شمارد و در نهایت امام عصر علیه السّلام را مصداق عینی و حاضر انسان کامل در آخر زمان می داند. بدین گونه، زمان غیبت کبرا، زمانی نیست که انسان ها دچار محرومیت از اسوه حسنه یا هادی صالح باشند و سرگردان بمانند.

از تفسیر امام راحل برمی آید که لوازم اعتقاد به انسان کامل- مهدی موعود- در دوران غیبت، همانند دوران حضور ائمه اطهار و پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و اله و سلم است. همان طور که در دوران های پیشین امامت و بعثت، پذیرش قلبی و عملی رهبری انسان کامل در عینیت زندگی و جامعه، ضرورت ایمان به خدا و آخرت به شمار می آمد، در عصر غیبت مهدی علیه السّلام نیز چنین است. بنابراین شناخت حجت و امام زمان در عصر حاضر و پیروی و هماهنگی عمل خویش با عمل صالح ولی حق، از لوازم اجتناب ناپذیر عقیده انسان به وجود عینی انسان کامل است.

امام خمینی در جایی دیگر، در تفسیر آیات مبارکه وَ الْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ مراد از «عصر» را امام عصر علیه السّلام دانسته و در تعریف «انسان کامل»، یکی از معانی واژه عصر را خاطرنشان ساخته است و انسان کامل را عصاره موجودات هستی می خواند.

وَ الْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ «عصر» انسان کامل است؛ امام زمان- سلام اللّه علیه- است، یعنی «عصاره» همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات، یعنی قسم به انسان کامل. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ این «انسان» که این جا می گویند، همین انسان یک سر ودو گوشی است که ماها انسانش می گوییم. خطاب با ماست. سر دو راهی واقع شده ایم، یک راه، راه انسانیت است، که این «صراط مستقیم» است. صراط مستقیم یک سرش به طبیعت است؛ یک طرفش به الوهیت. .. انسان از طبیعت شروع می کند تا این که برسد به آن جایی که در وهم من و تو نمی آید؛ «آنچه در وهم تو ناید آن شوم».[3]

از تفسیر امام خمینی برمی آید که خداوند با سوگند خوردن به انسان کامل، انسان را می شناساند؛ انسانی که نیمی از آن، گل خشکیده و بدبو است و نیمی از آن، روح الهی! بدین سان انسان ها بر سر دو راهی خیر و شر، شکر و کفر، یا به تعبیر دیگری که حضرت امام یاد کرده است دو راهی انسانیت و حیوانیت قرار گرفته اند. مقصود از انسانیت در تفسیر امام خمینی، همان صراط مستقیم توحید است که انبیا برای دعوت بشر بدان برانگیخته شده اند. انسان کامل، انسانی است که در انتهای این صراط جای گرفته و به تعبیر قرآن کریم اسوه حسنه ای است برای انسان هایی که به سوی خدا یا جانشینی خداوند در زمین حرکت کرده اند.

امام خمینی در بیان صراط مستقیم، به نکته لطیفی اشاره می کند:

«صراط مستقیم یک سرش به طبیعت است، یک طرفش به الوهیت». بنابراین راهی که انسان کامل پیشوا و راهنمای آن است، از طبیعت مادی و خاکی بشر آغاز می شود و سرانجام به ملاقات خدا می رسد؛ یعنی هر انسانی می تواند پای در صراط مستقیم گذارد و از نور ولایت انسان کامل سود جوید و مظهر اسمای الهی گردد. از آنچه گذشت، به دست می آید که انسان کامل پیش از آن که رهبری انسان ها در جامعه را بر عهده گیرد، رهبری معنوی آنان را دارد و می کوشد تا انسان ها را از مرز خسران به سوی فلاح و تقوا رهنمون گردد. امام مهدی علیه السّلام آخرین انسان کاملی است که وظیفه نجات بشر در صراط مستقیم انسانیت را دارد و حکومت جهانی او، بسترساز معنویت انسانی و عدالت اجتماعی خواهد بود.

نکته دیگری که امام خمینی در بحث انسان کامل طرح می کند، این است که انسان پس از شروع حرکت خیرگرایانه خویش در متن طبیعت ظلمانی، آرام آرام به مرحله ای از انسانیت نزدیک می شود که در خیال و پندار آدمی نمی گنجد. این تعلیم، یادآور عرفان و سلوک عارفانه ای است که به سالکان صراط مستقیم یکتاگرایی دست می دهد. بی گمان انسان کامل در این فضای عرفانی، انسانی است که خویشتن را مظهر تمام عیار صفات و اسمای حق تعالی ساخته است. ازاین رو است که او می تواند رهبر انسان ها باشد و رهبری همه جانبه یا چندبعدی در زمان خویش داشته باشد. بر این اساس، بهتر می توان از مهدی موعود به عنوان انسان کامل سخن راند. او در منظر انسان شناسانه قرآن کریم، همان انسانی است که بر اثر عبودیت و معرفت، مظهر کامل اسماء خدا شده است.

چنین رهبری، حاکمیت جهان شمول خود را در جهت کمال انسان ها به کار خواهد گرفت و استعدادهای انسانی و نهفته امت ها را شکوفا خواهد ساخت. چنان که در بحث اهداف ظهور بدان خواهیم پرداخت، تعلیم و عدالت مهدی موعود، ناظر به ابعاد آفرینش انسان است، نه پاسخگوی پاره ای از احتیاج های مادی و سیاسی. بنابراین، انقلاب انسان کامل، انقلاب کامل خواهد بود.[4]

پی نوشت

[1] عصر( 103): 1- 2.

[2] صحیفه امام، ج 12، ص 423.

[3]  همان، ج 8، ص 327.

[4] هدایتى فخر داود، ابوالفضل، مهدویت در منظر امام خمینى (رحمة الله)، 1جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره) - تهران (ایران)، چاپ: 1، 1387 ه.ش.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۰۸
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی