مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
يكشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۰۰ ق.ظ

امام باقر (ع) و مهدویت

                   

امام باقر (ع) و مهدویت
گذشته از این که انتظار ظهور حضرت ولی عصر (ع) امر فطری و خواسته تمام انسانهای آشفته حال عصر غیبت می باشد، از منظر فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) این انتظار از برترین عبادات محسوب می شود. امام باقر (ع) به نقل از رسول گرامی اسلام (ص) وسلم فرمود: «أَفْضَلُ الْعِبادَةِ إنْتِظارُ الْفَرَجِ؛ انتظار فرج آل محمّد [و ظهور مهدی (ع)] برترین عبادت است.(کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 287) در همین رابطه چه زیباست که ویژگی های حضرت امام زمان (ع) و گوشه هایی از عصر ظهور را از منظر پیشوای پنجم حضرت امام باقر (ع) به نظاره بنشینیم و قطراتی از چشمه جوشان اندیشه های زلال باقر علوم آل محمّد (ص) وسلم را در این فرصت نوش جان کنیم.

استتار نام مهدی (ع)

نام بردن از اسم شریف حضرت امام زمان (ع) (م. ح. م. د) از مسائلی است که در پیرامون موضوع مهدویت مطرح است. روایات زیادی از ذکر نام آن گرامی نهی کرده اند و دستور داده اند تا زمان ظهور از یادآوری نام حضرتش خودداری شود. راز این نهی در کلام امام باقر (ع) بیان شده است.

ابوخالد کابلی از یاران امام باقر (ع) می گوید: هنگامی که بعد از رحلت امام چهارم (ع) به حضور امام باقر (ع) مشرّف شدم، عرضه داشتم: جانم به فدایت! تو می دانی که من جز پدرت به کسی اظهار علاقه نمی کردم، چقدر با آن امام بزرگوار مأنوس بوده و از دیگران وحشت داشتم. امام فرمود: راست می گویی ای اباخالد! اما سخن اصلی خود را شفّاف بگو! گفتم: فدایت شوم! پدر بزرگوارت، حضرت امام زمان (ع) را طوری برای من توصیف کرده بود که اگر او را در کنار راه می دیدم حتماً دستش را می گرفتم. امام پنجم (ع) فرمود: اباخالد! از این سخن چه منظوری داری؟ گفتم: آقای من! می خواهم نام آن عزیز اهل بیت (علیهم السلام) را بگوئی تا با نام بشناسم. فرمود:

ای اباخالد! پرسش سختی از من کردی که مرا به زحمت وا می دارد. من تا به حال این سخن را به کسی نگفته ام و اگر آن پاسخ گفتنی بود، به تو می گفتم. اگر دشمنان بنی فاطمه او را با آن اسم بشناسند، تلاش می کنند تا او را قطعه قطعه کنند. یعنی تقیه حکم می کند که نام او را ندانی و با آن نام نشناسی!

لحظه دل انگیز ظهور

از دیدنی ترین و جالب ترین لحظاتی که مشتاقان عدالت مهدوی و شیفتگان اهل بیت (علیهم السلام) انتظار آن را می کشند و همواره آرزو دارند که آن لحظات زیبا را ببینند و به جمال دل آرای امید شیعیان و مایه تسلّی بخش محرومان و مستضعفان و ستم دیدگان عالم چشم بدوزند، همان ساعت ظهور و هنگامه حضور رسمی امام مهدی (ع) برای اجرای احکام شریعت و گسترش عدالت می باشد. پیشوای پنجم، آن لحظات شورآفرین را این گونه بیان می کند:

مهدی (ع) هنگام نماز عشا ظهور می کند. او در حالی که پرچم رسول خدا (ص) وسلم را بر دوش و پیراهنش را بر تن و شمشیرش را به دست گرفته است، تمام نشانه ها و نور و بیان را به همراه خود دارد. بعد از اقامه نماز عشا با صدای رسا و بلند خود می فرماید: ای مردم! خدا را به یاد شما می آورم، شما اینک در پیشگاه خدا ایستاده اید. او حجّت خود را برگزید و پیامبران را برانگیخت؛ و کتاب آسمانی فرو فرستاد. شما را امر کرد که چیزی را شریک او قرار ندهید و از خدا و رسولش فرمان برید و معارف قرآن را زنده نگهدارید و آنچه را که قرآن نهی کرده، از آن دوری کنید و طرفداران هدایت و راستی و پشتیبان پارسائی باشید. چرا که زندگی دنیا به آخر رسیده و زوال و نابودی آن نزدیک شده است. و دنیا اعلان خدا حافظی و وداع می کند. من شما را به سوی خدا و رسول و عمل به آیات قرآن، میراندن باطل و زنده گردانیدن سنت پیامبر (ص) دعوت می کنم.

آنگاه آن حضرت به همراه سیصد و سیزده مرد، به شمار یاران بدر، که همانند ابر پائیزی پراکنده اند و چون زاهدان شب در عبادت و همانند شیران روز در شجاعتند، بدون قرار قبلی ظهور می نماید و قیام خود را آغاز می کند. در آن هنگام، خداوند متعال سرزمین حجاز را برای مهدی (ع) می گشاید. آن بزرگوار تمام زندانیان بنی هاشم که بی گناه به زندان افتاده اند را آزاد می سازد.

در آن موقع، پرچم های سیاه در کوفه به اهتزاز در آمده و مردم گروه گروه برای بیعت با امام زمان (ع) به سویش روانه می شوند. امام لشکریان خود را به سرتاسر جهان گسیل داشته و ستم و ستمگران را از صحنه گیتی بر می دارد و حکومت عدالت و راستی و درستکاری به تمام سرزمین ها سایه می افکند.[1]

سخنرانی امام در مکه

امام عصر (ع) هنگامی که ظهور می کند برای تبیین مواضع خویش و روشن کردن اهداف بلند قیام جهانی خود، در جاهای مختلف سخنرانی کرده و نقطه نظرات خود را به گوش جهانیان می رساند. امام باقر (ع) در این زمینه می فرماید:

سوگند به خدا! گویا قائم (ع) را می بینم در حالی که به حجرالأسود تکیه داده است و خدای سبحان را به حقّ خویش سوگند می دهد و می فرماید: ای مردم! هرکس درباره خدا با من بحث و مناقشه کند، من شایسته ترین مردم نسبت به خدا هستم. ای مردم! هرکس درباره آدم با من مناظره کند، من شایسته ترین فرد به آدم هستم. ای مردم! هر کس درباره نوح با من مناقشه کند، من نزدیک ترین فرد به او هستم. هرکس درباره ابراهیم با من بحث کند، من شایسته ترین مردم نسبت به ابراهیم هستم. ای مردم! هرکس درباره موسی با من مناظره کند، من شایسته ترین کس به موسی هستم. هرکس درباره عیسی با من سخن بگوید، من شایسته ترین فرد به او هستم. هرکس درباره محمّد با من بحث کند، من شایسته ترین مردم نسبت به محمّد (ص) هستم. هرکس درباره کتاب خدا، قرآن با من مناقشه کند، من آگاه ترین مردم نسبت به کتاب خدا هستم.

آنگاه به مقام ابراهیم رفته و دو رکعت نماز می گزارد.[2]

دشمنان کینه توز

دشمنی ها با یاران آل محمّد (ص) در آستانه ظهور حضرت مهدی (ع) نیز ادامه خواهد یافت و دشمنان کینه توز اولیاء الهی، رفتار اسلاف ستم پیشه خویش را در پیش خواهند گرفت. امام باقر (ع) می فرماید:

گویا من سفیانی (سرکرده دشمنان حضرت مهدی (ع)) را می بینم که در زمین های سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده و ندا می دهد که: هرکس سر یک تن از شیعیان علی (ع) را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست. در این هنگام، همسایه به همسایه دیگر حمله برده، می گوید: این شخص از شیعیان است. او را می کشد و هزار درهم جایزه می گیرد.[3]

ستیز با عالمان بی عمل

وجود برخی متدینین نادان و مقدس مآب و عالمان بی عمل و انسان های ضعیف الایمان از مشکلاتی است که همواره جبهه حق را تهدید می کند. این گونه افراد با داشتن ظاهری آراسته و عوام فریب، در کوران حوادث و بحرانهای سخت جامعه، ناخواسته دل به اهل باطل می سپارند و به ستیز با طرفداران حق بر می خیزند. گرچه در عرصه های مختلف از دفاع از دین و پیروی از فرهنگ آسمانی دم می زنند اما در هنگام امتحان به مخالفت با حجّت الهی اقدام کرده و نغمه های موافق با جبهه باطل ساز می کنند. پیشوای پنجم شیعیان از این واقعیت در عصر ظهور خبر داده و مخالفت برخی از اهل مسجد و نمازگزاران را با حضرت مهدی (ع) بیان نموده و فرمود:

هنگامی که صاحب الامر (ع) بر طبق احکام الهی و سنّت پیامبر (ص) حکم کند، گروهی از مسجد بیرون آمده و آهنگ مقابله و جنگ با آن حضرت را خواهند کرد. امام عصر (ع) نیز به یارانش دستور می دهد که این دینداران مقدس نما را دستگیر کرده و به کیفر اعمالشان برسانند. یاران مهدی (ع) آنان را در محلّه تمّارین (خرمافروشان) کوفه دستگیر نموده و به قتل می رسانند و این، آخرین گروهی است که بر قائم آل محمّد (ع) خروج می نمایند.[4]

علی (ع) نیز در راستای این سخن از وجود عالمان بی عمل و مقدّس نما در میان دشمنان حضرت مهدی خبر داده و به مالک بن ضمره فرمود:

ای مالک! هنگامی که قائم ما قیام کند، هفتاد تن از عالمان بی عمل را که بر خدا و پیامبرش (ص) دروغ بسته و در میان شیعیان اختلاف و دو دستگی ایجاد نموده اند، از میان صفوف مردم بیرون کشیده و همه را به قتل می رساند.[5]

پی نوشت ها

[1] عسرالظهور، ص 283.

[2] بحارالانوار، ج 52، ص 315.

[3] همان، ص 215.

[4] همان، ص 344، تفسیر عیاشى، ج 2، ص 60، معجم احادیث الامام المهدى( عج)، ج 5، ص 29.

[5] بحارالانوار، ج 52، ص 115.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۸
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی