مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
دوشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۷، ۰۴:۰۴ ب.ظ

دفاع از ناموس مسلمانان

زمانی که معاویه به کشورهای اسلامی مسلط شد و در ظاهر مخالفان خود را سرکوب کرده و به جای خود نشاند، تمام وسائل عیش و نوش و لذت های زندگی را برای فرزندش یزید فراهم کرد.

روزی به او گفت: پسرم آیا با این همه امکانات باز هم آرزویی داری؟

او گفت: آری می خواستم با «هند» دختر «سهیل بن عمرو» ازدواج کنم، امّا او در عقد عبداللَّه بن عامر قرار دارد و فعلًا همسر اوست.

معاویه، عبداللَّه بن عامر را با وعده های دروغین فریب داد، او نیز با کمال ساده لوحی همسر باوفای خود را طلاق داد. هنگامی که عدّه هند تمام شد. معاویه ابوهریره را به خواستگاری او فرستاد و برایش یک میلیون درهم مهریه تعیین کرد. ابوهریره به مدینه آمد و در راه، با امام حسین علیه السلام برخورد نمود. امام وقتی علت سفر ابوهریره را فهمید، به حیله معاویه در تعرض به نوامیس مسلمانان پی برد. همانجا به ابوهریره گفت:

از هند برای من هم خواستگاری کن! ابوهریره وقتی خواستگاری یزید و امام حسین علیه السلام را برای هند مطرح کرد، او همسری حضرت سیدالشهداء علیه السلام را پذیرفت و با آن حضرت ازدواج کرد.

فرستاده معاویه دست خالی به شام برگشت و معاویه را در جریان امر قرار داد. او با عصبانیت داد کشید که: ما تو را فرستاده بودیم که هند را برای همسری یزید انتخاب کنی نه برای حسین بن علی علیه السلام.

امّا چون معاویه به عنوان خلیفه مسلمانان حکومت می کرد، ناچار بود ظواهر احکام اسلام را رعایت کند به این جهت سیاست مزوّرانه اش شکست خورده بود و دیگر نمی توانست کاری از پیش ببرد.

عبداللَّه بن عامر هم که از سویی با توطئه معاویه، زندگی اش از هم پاشیده بود و از سوی دیگر به هیچ یک از وعده های معاویه نرسیده بود، در بحران روحی عجیبی به سر می برد.

او با پشیمانی و نگرانی و دست خالی به سفر حج رفت و در هنگام برگشت در مدینه به نزد امام حسین علیه السلام آمده و گفت: آیا اجازه می دهی من سؤالی را از همسر سابق خود داشته باشم؟ امام اجازه داد و با همسر سابقش دیدار کرده و امانتهایش را خواستار شد. هند نیز فوراً صندوق را باز کرده و جواهراتی را که به عبداللَّه بن عامر تعلق داشت در اختیار او نهاد. در آن حال عبداللَّه بن عامر از شدت ناراحتی گریه کرد. امام او را آرام کرده و فرمود: چرا ناراحتی و گریه می کنی؟! او گفت: ای پسر رسول خدا! آیا از دست دادن همسر پرهیزکار، با وفا و فهمیده گریه ندارد و مرا در این امر سرزنش می کنی؟!

امام فرمود:

«یابْنَ عامِرْ! نِعْمَ الْمُحَلِّلُ کنْتُ لَکما، هَی طَلاق»[1]

ای عبداللَّه بن عامر! من خوب حلال کننده [و نجات دهنده ای] برای شما دو نفر بودم.

او را طلاق دادم؛ می توانی با او دوباره ازدواج کنی!

عبداللَّه بن عامر وقتی این همه بزرگوار، دوراندیشی و ایثارگری امام را مشاهده کرد متوجه شد که امام حسین علیه السلام برای نجات همسر او از توطئه معاویه به این ازدواج اقدام کرده است.

پی نوشت

 

[1] شرح احقاق الحق، ج 11، ص 429.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۱۲
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی