مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۷، ۰۷:۰۴ ق.ظ

حدود الهى براى حفظ حقوق بشر...؟؟؟

حدود الهى براى حفظ حقوق بشر

تمام حدود الهى براى مصلحت جامعه است. اگر آن آدمى که فلان کار را مى‏کند و در شرع برایش فلان جزا را قرار داده‏اند، اگر این جزا نباشد امثالش زیاد مى‏شود. آن کسى که رفته مثلًا با زن کسى چه کرده است، اگر چنانچه این را جزا به او ندهند، خوب، این فحشا زیاد مى‏شود. جلو فحشا را باید گرفت. دزدها را مى‏گرفتند و مى‏بردند توى حبس، آنجا تعلیم دزدى مى‏کردند! مى‏گفتند کلاس باز شده براى کیفیت جیب برى! و چه جور جیب برى، بهتر است؟! اگر چهار تا دزد که روى موازینى که البته هست، بگیرند و جزاى آنها را بدهند، دست دزدى از ایران قطع مى‏شود، از عالم قطع مى‏شود. چهار نفر دزد را به آنطورى که شارع فرموده است- آن شارعى که راضى نیست به یک بشر که هیچ، به یک حیوان ظلم بشود- امر مى‏کند که باید که این جرم را کرده است این حد را هم بخورد. این براى این است که مصلحت بشر را دارد ملاحظه مى‏کند، براى حفظ حقوق بشر است. حدود الهى براى حفظ حقوق بشر است. بشر- همه- حقّ حیات دارند؛ اگر نکشند این آدم جانى را و این آدمى که آدم کشته است، آدمکشى زیاد مى‏شود. اگر به جرم دزدى، چهار نفر را که دزدى کرده‏اند و رفتند منزل مردم مالش را از بین برده‏اند، جزا به آنها ندهند، جنایت زیاد مى‏شود. گرفتن و بردن توى حبس و نگه داشتن و در همان جا هم باز جیب برى را تعلیم و تعلم کردن- این- اسبابِ زیادى‏اش مى‏شود. این را حبس نباید کرد؛ باید همان جزایى که گفتند بکنند و رهایش کنند برود. دیگر [زیاد] نمى‏شود. اگر آن کسى که به نوامیس مردم [تعرض‏] کرده است، با آن شرایطى که دارد بیاورند بکشند، دیگر این زیاد نمى‏شود. حق بشر را اسلام دارد ادا مى‏کند.

شما که فریاد «حقوق بشر» مى‏زنید مى‏خواهید حقوق بشر را ضایع کنید و پایمال کنید. این همه بشر کشته شده است، حق ندارند دو تا بشرى که این همه را کشته [اند، مجازات کنند] حالا کشتن خلاف حق بشر است؟ آخر این حرف است در عالم؟ منطق است این منطق؟ (صحیفه امام، ج‏7، ص: 314)

بیخبران از ماهیت انسان و «حقوق بشر»

انبیا آمدند این جامعه را حفظ کنند از فسادها. این حقوقدانها نمى‏فهمند اصلش! اصل اسلام را نمى‏شناسند چیست. این غربیهایى که دور هم جمع شدند براى منافع ابرقدرتها، اینها از انسانیت اصلًا اطلاعى ندارند. اینها فقط این حیوان یک سر و دو گوش را مى بینند، و این طبیعت و این سطح طبیعت؛ نه عمق طبیعت. این سطح طبیعت را مى‏بینند. اینها مى‏خواهند «حقوق بشر»! تو چه مى‏دانى بشر چه هست تا حق بشر چه باشد! تو انسان را مى‏شناسى تا حق انسان را بشناسى؟ تو جامعه را مى‏شناسى که حق جامعه را بشناسى؟ همه آنها همین طورند. همه این حرفها، که مى‏شنوید در آن طرفها هست، و این طرفها هم از آنها تقلید مى‏کنند، همه براى این است که بچاپند این جامعه را! براى چاپیدن است؛ براى اصلاح نیست. جنگهایى که الآن هم در دنیا ممالک زیادى پشت سر هم به جنگند وامریکا از آن طرف، شوروى از این طرف و آن طرف و از آن‏ور کمک مى‏کنند به اینها، اینها همه جنگهاى انحرافى است؛ برخلاف انسانیت است. اینجاهایى که این جنگها مى شود و این همه کشتار، این همه کشتار، در این ممالک مى‏شود، این طرفدارهاى حقوق بشر نشسته‏اند و سیگار مى‏کشند و پاهایشان را روى هم مى‏اندازند و یک کلمه صحبت نمى‏کنند. اما آن روز که یک عده اشخاصى که غده‏اند براى این جامعه، غده سرطانیند براى این جامعه، اگر بمانند یک جامعه را به باد مى‏دهند، حکم اسلام را بر اینها جارى مى‏کنند، همینهایى که آن روز فوجها از مردم، هزارها از انسانها را، اربابانشان مى کشند و [آنها] پاهایشان را روى هم مى‏اندازند و تکیه مى‏دهند و یک کلمه حرف نمى زنند، واویلا بلند مى‏کنند! خوب، چرا هویدا را کشتند، یا چرا نصیرى (1) را کشتند! یا چرا کسانى که فوج فوج جوانهاى ما را از بین برده‏اند اینها [را] مى‏کشند! کشتن اینها رحمت است بر امت. حدود الهى رحمت است بر امت.
(صحیفه امام، ج‏8، ص: 332)

هواداران حقوق بشر، یا حامیان منافع ابرقدرتها

براى حفظ حقوق یک جامعه باید یک غده‏هاى سرطانى از این جامعه جدا بشود. اینها براى رفتن محمدرضا خان هم همین عزاها را داشتند! همین آدمى که [آنهمه جنایت کرد] حالا هم از او تعریف مى‏کنند! حالا هم در مجله‏هاى خارجى یا در مطبوعاتشان از او تعریف مى‏کنند که نه، این اصلاح مى‏کرد! مى‏خواست درست کند مملکت را! آن کنار نشسته‏اند. نه مطلع نیستند؛ لکن آن کنار هستند. کنار معرکه هستند ندیده‏اند اینجا چه شده است. مى‏دانند چه شده، اما به خودشان که واقع نشده! هزاران آدم هم اینجا کشته بشود. اصلًا انسان مطرح نیست پیش آنها. حق و حقوق انسان اصلًا مطرح نیست در این جوامعى که طرفدار حقوق بشرند. ابداً حقوق بشر مطرح نیست. حقوق ابرقدرتها مطرح است! آنها براى ابرقدرتها حق قائلند. حقشان هم این است که همه ممالک را اینها بچاپند! (صحیفه امام، ج‏8، ص: 333)

مدعیان دروغین حقوق بشر

آنها چه فکر مى‏کنند در حال شرق و در حال دنیاى سوم؟ اینها چه فکرى مى‏کنند؟ اینها را چه جورى تصور مى‏کنند؟ همینهایى هستند که براى «حقوق بشر» و نمى‏دانم براى حتى حقوق حیوانات، مجامع دارند! اما همه‏اش این مجامع، مجامع براى حفظ حقوق خودشان است. با اسم حقوق بشر، حقوق خودشان را حفظ مى‏کنند، و حقوق ما را پایمال مى‏کنند اینکه مى‏گویند حقوق حیوانات هم باید [محفوظ] باشد، طرفدارى از حتى حیوانات مى‏کنند، یک طایفه‏اى مى‏گویند طرفدارى از حیوانات، و در ویتنام هزارها مردم را در سایر شهرها هزارها، صدها میلیون مردم را به آتش مى‏کشند! یک طایفه‏اى قضیه «حقوق بشر» را مى‏گویند که این بشر را پایمال کردند. و مع الأسف باورمان مى آید از این مسائل، و گویندگان ما از همین حقوق بشر و از همینها پشتیبانى مى‏کنند! حقوق بشر را اسلام مى‏تواند پایه گذارى کند که سرانش مثل على بن ابیطالب است؛ نه کسانى که بشر را مى‏خورند و اسم «حقوق بشر» رویش مى‏گذارند!( صحیفه امام، ج‏10، ص:360 و 361 )

مدعیان هوادار حقوق بشر رویاروى ملت ایران

در هر صورت آن چیزى که الآن لازم است براى همه ما این است که تعقیب کنیم و وادار کنیم اقشار مختلفه را. آقایان هرکدام از اهل هر بلدى هستند، خطباى آنجا را، علماى آنجا را، روشنفکرهاى آنجا را وادار کنند که به مردم افهام کنند که بى‏تفاوت نباشند که ما وقتى که بنا باشد رفراندم کنیم [مبادا] ببینیم که یک رفراندمى که مورد قبول ماهاست نباشد. و اما قضایایى که هست هیچ نباید از این قضایا ترسید. ما این قدر ابتلا به این قضایا داشتیم، و بیشتر از این مسائل. و این ملت ما، هى تا لب یک پرتگاه رفته و آمده بیرون. حالا دیگر موضع ملت ما یک موضعى است که این مسائل دیگر نمى‏تواند متزلزلش کند. هرچه مى‏خواهند فریاد بزنند. و پولهاى ما را نگذارند بیاید. و نگذارند شوراى امنیت درست بشود. شوراى امنیت هم درست شده بود، چیزى نبود. اما حالا بفهمند دنیا که مسائل این طورى است. و این اشخاصى که ادعاى این را مى‏کنند که براى «حقوق بشر» [تلاش‏] دارند، این مسائل، این مردم هستند، این جمعیت هستند، ما با اینها ابتلا داریم .
(صحیفه امام، ج‏11، ص: 51 و 52)

رسیدگى ننمودن مدافعان حقوق بشر به جنایات صدام

و امیدوارم که ان شاء اللَّه آسیبى از ناحیه فاسدها به این کشور وارد نشود. و ملاحظه مى‏کنید که مدتى است که دولت ایران از سازمان ملل خواسته است که نماینده‏اى بفرستند که این جنایاتى که این رژیم بعث ملحد به دزفول و سایر شهرهاى ما، پلدختر و اینها وارد کرده‏اند، ملاحظه کنند، و اثرى از این پیدا نشده است که تا حالا یک همچو کارى بکنند و توقع هم نیست که بکنند. آنها، وقتى که منافقین و امثال آنها یک مطلب دروغى مى‏گویند که الآن روزى صدها نفر را در خیابانها، بچه‏هاى کوچک را مى‏کشند و در اوین چه مى‏کنند و اینها، آنها مستندشان را قول یک دشمن اسلام قرار مى‏دهند و هیاهو مى‏کنند و اطلاعیه و اینها مى‏دهند، لکن حاضر نیستند که یک نماینده بفرستند که ببینند اینها با این شهرهاى ایران چه کردند، اینها با خوزستان چه کردند. اینهایى که مى‏گویند که ما عرب هستیم و به اصطلاح غیرت عربى داریم، با این ملت عرب چه کردند، با این ملت مسلم چه کردند، با این کردها چه کردند. حاضر نیستند این کسانى که ادعاى طرفدارى از حقوق‏بشر مى‏کنند، حاضر نیستند گوش کنند به حرف این مظلومانى که زیر ستم این ظالمها به دستیارى امریکاى جابر ظالم که تمام گرفتاریهاى ما با دست اوست، حاضر نیستند که رسیدگى کنند که چه شده است. از آن طرف براى ما اطلاعیه صادر مى‏کنند و اعلامیه صادر مى‏کنند و محکوم مى‏کنند. و ما نه به آن محکومیتش ترتیب اثر مى‏دهیم و نه به این نیامدن. (صحیفه امام، ج‏17، ص:427 و 428)

اتهام نقض حقوق بشر

شما مى‏دانید که دنیا امروز وضع خاصى پیدا کرده است. سازمان عفو بین الملل اسم یک مشت از ممالک را ردیف کرده که اینها حقوق بشر را نقض نموده‏اند، در میان آنها از امریکا و فرانسه و شوروى خبرى نیست و هیچ اسمى به میان نیامده، در حالى که شوروى در افغانستان و امریکا در بیروت چه بساطى درست کرده‏اند، اسم آن را صلاح حال مردم گذاشته‏اند؛ صلاح حال مردم به شما چه؟ آن وقت درباره ایران که چند نفرى را با آن همه فساد قصاص نموده است، آن قدر هیاهو به راه انداخته و همه رسانه‏هاى گروهى، ایران را مورد حمله قرار داده‏اند. البته آنها خوب مى‏دانند که انقلاب ایران اگر به همه جا برسد، فاتحه آنها خوانده مى‏شود و دست آنان کوتاه مى‏گردد. مع الأسف حکومت‏هاى اسلامى یا توجه ندارند، یا توجه دارند ولى براى حکومت چند روزه خود سکوت نموده و با آنان همکارى مى‏کنند. که باید در مقابل آنها بایستیم تا انقلاب و اسلام به همه جا صادر شود.

(صحیفه امام،ج 18 ،ص 196 )

پایمال نمودن بشر به نام حقوق بشر

دیروز یا پریروز- که مثل این که دیروز بوده است، یا پریروز بوده است- که روز حقوق بشر بوده، حرف‏هایى زده‏اند. آنهایى که بشر را پایمال مى‏کنند، دم از حقوق بشر مى‏زنند! آنهایى که از آن‏ور دنیا آمده‏اند و این‏ور دنیا را به آتش کشیده‏اند، صحبت از حقوق بشر مى‏کنند. آنهایى که قضیه اختلاف نژادى مبدأ امرشان است، حتى نژادسفید را هم قبول ندارند، فقط یک نژاد و آن نژاد خودشان را قبول دارند، آنها از وحدت نژاد صحبت مى‏کنند، آنها از این که نباید نژاد مختلف باشد. دنیا، وضعش این‏طور شده است که ظالم بیشتر کانّه داد رحمت مى‏دهد از مظلوم. آن کسى که مردم را پایمال دارد مى‏کند، بیشتر از حقوق بشر صحبت مى‏کند. شما ببینید که در این هواپیماربایى که همه دست اندرکاران ایران محکوم کردند این را، و بعد هم به این وضع خوب حل قضیه را کردند، باز هم مى‏گویند که خود اینها دخالت داشتند. این دلیل بر این است که اضطراب درشان پیدا شده، مضطربند. کسانى که مضطرب مى‏شوند در یک امرى، دست و پایشان را گم مى‏کنند، نمى‏دانند چى چى بگویند. اگر چنانچه این هواپیماربایى از ایران شده بود و در یک جاى دیگر بود و این طورى حل شده بود، حالا مى‏دیدید که چه بساطى در دنیا درآمده بود، و در تبلیغات درآمد که چه جور خوب درست شد، چه جور خوب عمل شد، چه جور شد، چه جور شد. لکن وقتى که ایران این کار را کرده است، اصلًا سکوت کردند در آن. گاهى یک چیزى مى‏گویند، لکن رئیس امریکا مى‏گوید که باز ما شواهدى بر این که احتمال این را بدهیم ایران کرده است، نمى‏دهیم. لکن از آن‏ور مى‏گویند که- همان امریکایى‏ها مى‏گویند- خود ایران دخالت داشتند در این امر؛ شواهد واضح است که خود ایران دخالت داشته! این، براى این است که مضطربند. جمهورى اسلامى و این نهضت همگانى اسلامى، اینها را مضطرب کرده که نمى‏دانند چى چى بگویند، هر وقتى‏ یک چیزى مى‏گویند. و این براى این است که، این یک قدرت اسلامى است که یک جلوه کمى کرده است و اینها را این‏طور مضطرب کرده است، والّا چرا باید این‏طور فتنه بکنند و این‏طور افترا بزنند؟ دائماً مشغول افترا زدنند به جمهورى اسلامى. دائماً راجع به این که در جمهورى اسلامى حقوق بشر دارد از بین مى‏رود و جاهاى دیگر نه! حقوق بشر سر جاى خودش هست. امریکا سرجاى خودش هست و رؤساى استکبار حفظ مى‏کنند حقوق بشر را! فقط در ایران است که حقوق بشر از بین مى‏رود! این براى این است که، مضطرب‏اند اینها. از اسلام اضطراب دارند، از این که اسلام پیشبرد بکند، اینها مى‏ترسند. از این جهت، این‏طور مى‏گویند و این موجب تقویت شما بشود(صحیفه امام، ج‏19، ص:117 و 118)

       

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۱۹
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی