روایاتی است که بطور کلّی و بدون بیان نمودن هیچ خصوصیتی در لزوم مسواک زدن وارد شده و به کسی که آن را ترک کند هشدار داده است تا جایی که امام (علیه السلام ) ترک کننده مسواک را از مردم ندانسته است (جزء مردم نیست ).

به امام صادق (علیه السلام ) گفته شد آیا این خلق را که می بینی همه شان از مردم هستند؟ فرمود: ((رها کن آن مردمی که مسواک را ترک می کنند)). [1]

و از پیامبر (صلی الله علیه و آله ) روایت شده که فرمودند: ((طریق و راه قرآن را پاک کنید)). گفته شد ای پیامبر خدا! طریق و راه قرآن چیست؟ فرمودند: ((دهانهایتان )). گفته شد به چه چیز پاک کنیم؟ فرمودند: ((با مسواک کردن )). و هم معنای این روایت، روایت دیگری هم هست.[2]

و در بعضی از روایاتی که از پیغمبر نقل شده از اسباب عدم نزول ملائکه بر مردم این طور دلیل آورده شده که آنان مسواک نمی زنند به علاوه مردم با آب، استنجا نمی کنند و گره های پشت انگشتان دستشان را نمی شویند.[3]

و از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که: ((از روشهای پیامبران مسواک کردن می باشد)) و هم معنای این روایت روایات دیگری هم وجود دارد. [4]

از پیامبر (صلی الله علیه و آله ) نقل شده که: ((پیوسته جبرئیل مرا به مسواک کردن سفارش کرد تا اینکه ترسیدم تمام دندانهایم (در اثر این سفارش و عمل به آن ) ساقط شود و بریزد)). و در بعضی از روایات آمده: ((تا اینکه ترسیدم مسواک کردن را یک فریضه و واجب قرار بدهد)). و هم معنای این روایت روایت دیگری هم هست.[5]

از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده که جبرئیل نازل شد و به مسواک، خلال و حجامت سفارش نمود.[6]

پس وقتی مسواک از سنن و روشهای پیامبران است، پس یک امر عادی نیست تا چشم پوشی از آن به سهولت و آسانی ممکن باشد بویژه اینکه جبرئیل پیوسته در رابطه با مسواک به پیامبر سفارش می کرد حتی پیامبر ترسید اینکه مسواک به عنوان یک فریضه قرار داده شود. پس سزاوار است که اقتدا کنیم به پیامبران از جهت هدایت، و هدایت می شویم به هدایتهای آنان چونکه خداوند پیامبران را فقط بخاطر ما ارسال داشته است و برای مصلحت و خیر ما فرستاده و شاید تعبیر به ((مرسلین )) به جای واژه ((انبیا)) به همین خاطر باشد.

تا آنجا که شارع چشم پوشی کرده و فرموده: ((برای شخص روزه دار جایز است مسواک کند با وجود اینکه احتمال دارد چیزی به درون شکمش برود))، چنانکه اجازه داده شده که: ((انسان محرم می تواند مسواک بزند اگر چه لثه ها خون بیاید)).

از حسین بن ابی علاء نقل شده که گفت: ((از امام صادق (علیه السلام ) در مورد مسواک زدن شخص روزه دار سؤ ال کردم. حضرت فرمود: بله جایز است هر روز که بخواهد)). [7]

و از پیامبر (صلی الله علیه و آله ) نقل شده که فرمود: ((وقتی که روزه گرفتید پس صبح مسواک بزنید و هنگام عشا مسواک نکنید که هیچ روزه داری نیست که دو لبش را هنگام شب، خشک کند، مگر اینکه نوری بین دو چشمش روز قیامت به وجود می آید)). [8]

و در اینجا روایات دیگری می باشد. و ابن ابی عمیر از معاویه از امام صادق (علیه السلام ) نقل می کند که می گوید به امام صادق گفتم: ((آیا محرم می تواند مسواک بزند؟ فرمود: بله. گفتم: اگر خون بیاید چطور؟ فرمود: بلی جایز است، مسواک کردن از سنّت پیغبمراست )).[9]

ازامام باقر (علیه السلام ) روایت شده که: ((شخص روزه دار درماه مبارک رمضان هرموقعی از روز که بخواهد مسواک کند می تواند و مسواک کردن محرم نیز جایز است )). [10]

در اینجا روایات دیگری است که به مسواک زدن رو کرده و ترغیب می نماید که برای بررسی کامل آنها در این کتاب فرصتی نیست. پس هر کس زیادتر از این را می خواهد مراجعه کند به جوامع حدیث و روایت مثل بحارالا نوار، وسائل الشیعة، مستدرک وسائل و غیر از اینها.

پی نوشت:

 

[1] محاسن ، ص 11. خصال ، ص 409. وسائل الشیعة ، ج 1، ص 353. بحارالا نوار، ج 76، ص 128 و ج 75، ص 469 و ج 81، ص 204 .

[2] محاسن ، ص 558 . وسائل الشیعة ، ج 1، ص 357. بحارالا نوار، ج 80، ص 343 و ج 76، ص 130، 131 و 138. مکارم الاخلاق ، ص 51 .

[3] بحارالا نوار، ج 80، ص 210وج 76، ص 139 ودرحاشیه بحاربه نقل ازنوادر راوندى ، ص 40.

[4] کافى ، ج 6، ص 495 و ج 3، ص 23. وسایل الشیعة ، ج 1، ص 346. محاسن ، ص 560. مکارم الا خلاق ، ص 41 و 49. بحارالا نوار، ج 76، ص 97، 127، 131، 135 و 142، خصال ، ص 142. روضة الواعظین ، ص 308 .

[5] کافى ، ج 6، ص 495 و 496. وسایل الشیعة ، ج 1، ص 346، 347 و 348. محاسن ، ص 560. من لایحضره الفقیه ، ج 4، ص 7 و ج 1، ص 32. ابن ماجه ، سنن ، ج 1، ص 106. بحارالا نوار، ج 76، ص 126، 131، 132، 133 و 139 و در حاشیه بحار به نقل از امالى ، ص 253 و 357 و به نقل از نوادر راوندى ، ص 40 .

[6] محاسن ، ص 558 . من لایحضره الفقیه ، ج 1، ص 32. وسایل الشیعة ، ج 1، ص 346. بحارالا نوار، ج 76، ص 130 و 138 و از کافى ، ج 2، ص 84. مکارم الاخلاق ، ص 51 .

[7] وسائل الشیعة ، ج 1، ص 360 و ج 7، ص 57 - 60 . روایات زیادى است و در حاشیه وسائل از تعدادى از مصادر است .

[8] بحارالا نوار، ج 76، ص 135 . مکارم الاخلاق ، ص 48 و 49 .

[9] بحارالا نوار، ج 99، ص 180 . علل الشرایع ، ص 407 .

[10] مکارم الاخلاق ، ص 49 .