مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۴۳ ق.ظ

امام علی علیه السّلام 2

حضور در غزوات

نوشتار اصلی: غزوات پیامبر

امام علی(ع) در غزوات و سریه‌های صدر اسلام، نقش مؤثری داشت و در همه غزوات جز غزوه تبوک همراه پیامبر(ص) جنگید.[۱۷۵] امام علی(ع) در بسیاری از غزوات پرچم‌دار اصلی سپاه اسلام بود.[۱۷۶] او همچنین در جنگ‌هایی که عموم مسلمانان در آن فرار کردند، در کنار پیامبر باقی ماند و به جنگ ادامه داد.[۱۷۷]

جنگ بدر

جنگ بدر، نخستین جنگ با فرماندهی پیامبر(ص)، میان مسلمانان و مشرکان قریش بود که در جمعه هفدهم رمضان سال ۲ق در کنار چاه‌های بدر روی داد.[۱۷۸] در این جنگ برخی بزرگان قریش همچون ابوجهل[۱۷۹] و عتبه بن ربیعه[۱۸۰] کشته شدند.

علی(ع) در نبرد تن به تن ابتدای جنگ، ولید بن عتبة بن ربیعه را از پای درآورد.[۱۸۱] در این جنگ نوفل ‌بن خویلد که پیامبر اسلام نفرینش کرده بود به دست امام علی(ع) کشته شد.[۱۸۲] همچنین حدود بیست نفر دیگر از مشرکان از جمله حنظله بن ابوسفیان و عاص بن سعید توسط امام علی(ع) کشته شدند.[۱۸۳] بعدها امام علی(ع) در نامه‌ای به معاویه نوشت: هنوز شمشیری که بوسیله آن جد تو (عتبه پدر هند جگرخوار) و دایی تو (ولید فرزند عتبه) و برادر تو (حنظله بن ابی‌سفیان) را کشتم، در نزد من است.[۱۸۴]

جنگ احد

در جنگ احد، پس از غلبه مشرکان در جنگ، بسیاری از مسلمانان از میدان جنگ فرار کرده و پیامبر را تنها گذاشتند. امام علی(ع) از معدود افرادی بود که فرار نکرد و به دفاع از پیامبر پرداخت.[۱۸۵] خود علی(ع) این واقعه را چنین نقل کرده که مهاجر و انصار به سوی خانه‌های خود فرار کردند، ولی من با وجود هفتاد زخم که بر بدن داشتم، از رسول‌الله دفاع کردم.‏[۱۸۶]

بنابر نقل منابع شیعه[۱۸۷] و اهل‌سنت[۱۸۸] به پاس فداکاری‌های امام علی(ع)، جبرئیل نازل شد و ایثار علی(ع) را نزد پیامبر(ص) ستود و گفت: این نهایت فداکاری است که او از خود نشان می‌دهد. رسول خدا(ص) جبرئیل را تصدیق کرد و گفت: «من از علی هستم و او از من است». سپس صدایی در آسمان پیچید که: «لاسیف الا ذوالفقار، و لا فتی الا علی؛ شمشیری چون ذوالفقار و جوانمردی همچون علی نیست».

جنگ خندق (احزاب)

در جنگ خندق، پیامبر(ص) درباره روش دفاع از مدینه با اصحاب خود مشورت کرد، سلمان فارسی پیشنهاد کرد که برای فاصله انداختن میان مسلمانان و مهاجمان، خندقی در اطراف مدینه حفر شود.[۱۸۹] دو سپاه چند روز در دو سوی خندق روبروی هم بودند و گاهی به هم سنگ و تیر می‌انداختند تا آنکه عمرو بن عبدود، از لشکر مشرکان، با چند نفر دیگر، از تنگ‌ترین جای خندق خود را به طرف دیگر آن رساندند. پس از چند بار مبارزه‌طلبی عمرو بن عبدود و سکوت مسلمانان، علی(ع) از پیامبر(ص) اجازه مبارزه خواست و پیامبر(ص) پذیرفت. علی(ع) بعد از درگیری با عمرو او را به زمین انداخت و کشت.[۱۹۰] رسول خدا(ص) پس از نبرد با عمرو فرمود: ضَربَةُ عَلیّ یومَ الخندقِ أفضلُ مِن عبادةِ الثقلَین (ترجمه: [ارزش] ضربتی که علی در روز خندق بر دشمن فرود آورد از عبادت جن و انس برتر است.) [۱۹۱]

مردی ز کننده در خیبر پرس
اسرار کرم ز خواجه قنبر پرس
گر طالب فیض حق به صدقی حافظ
سرچشمه آن ز ساقی کوثر پرس

دیوان حافظ شیرازی، ص۷۴۳
جنگ خیبر

جنگ خیبر در جمادی الاولی سال ۷ قمری رخ داد. پیامبر(ص) برای مقابله با توطئه‌چینی یهودیان دستور حمله به دژهای آنها را صادر کرد.[۱۹۲] بعد از آنکه افرادی همچون ابوبکر و عمر نتوانستند دژهای یهودیان را فتح کنند، پیامبر(ص) فرمود: «فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر نیز او را دوست دارند». صبحگاهان علی(ع) را خواست و پرچم را به او داد.[۱۹۳] بنابر نقل شیخ مفید، علی(ع) به میدان رفت و درِ یکی از دژها را از جا کند و تا پایان جنگ، از آن به جای سپر استفاده کرد.[۱۹۴]

فتح مکه

رسول خدا(ص) در اوائل رمضان سال ۸ هجری، به قصد فتح مکه از مدینه خارج شد. پیامبر(ص) پرچمی را که ابتدا در دست سعد بن عباده بود، به‌خاطر اظهار سخنانی دال بر انتقام‌جویی، به دست علی(ع) داد.[۱۹۵] پس از فتح مکه، پیامبر(ص) بت‌های داخل کعبه را شکست و سپس به علی(ع) دستور داد بر دوش وی رود و بت خزاعه را از بالای کعبه به پایین اندازد.[۱۹۶]

جنگ حنین

جنگ حنین در سال ۸ هجری به وقوع پیوست و پرچمی از مهاجران به دست امام علی(ع) بود.[۱۹۷] در این جنگ، پس از حمله ناگهانی مشرکان، مسلمانان گریختند و تنها علی(ع) و چند نفر دیگر ثابت‌قدم ماندند و از پیامبر دفاع کردند.[۱۹۸]

جنگ تبوک

تنها جنگی که علی(ع) در کنار پیامبر(ص) حضور نداشت، غزوه تبوک بود. علی(ع) به دستور پیامبر(ص) در مدینه مانده بود تا در غیاب وی از توطئه‌های منافقان جلوگیری نماید. پس از ماندن علی(ع) در مدینه، منافقان اقدام به شایعه‌سازی کردند و علی(ع) برای دفع فتنه و شایعه آنها، فوراً سلاح برداشت و بیرون شهر به خدمت پیامبر(ص) رسید و جریان را به او اطلاع داد. در اینجا بود که رسول خدا(ص) عباراتی را گفت که به حدیث منزلت مشهور شده است: «برادرم علی، به مدینه بازگرد، زیرا برای اداره امور آنجا، جز من و تو شخص دیگری شایستگی ندارد. پس تو نماینده و جانشین من در میان اهل بیت من و خانه و قوم من هستی.‌ ای علی! آیا خشنود نمی‌شوی که نسبت به من، همانند هارون نسبت به موسی باشی؟ جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود».[۱۹۹]

سرایا
  1. سریه «علی بن ابی‌طالب(ع)» به «فدک» برای مقابله با «بنی سعد»- شعبان سال ششم.[۲۰۰]
  2. سریه «علی بن أبی طالب» برای خراب کردن بتخانه «فلس» در قبیله «بنی طیّ»- ربیع الآخر سال نهم.[۲۰۱]
  3. سریه «علی بن أبی طالب» به یمن - رمضان سال دهم.[۲۰۲]

ماموریت به سوی یمن

حضرت محمد(ص) پس از فتح مکه و پیروزی در نبرد حنین در سال ۸ هجری، به گسترش دعوت خود پرداخت و از جمله معاذ بن جبل را به یمن فرستاد. او در حل برخی از مسائل درماند و بازگشت. سپس پیامبر خالد بن ولید را فرستاد. ولی او هم کاری از پیش نبرد و پس از شش ماه اقامت، بازگشت. آنگاه پیامبر خدا، علی را فراخواند و او را همراه نامه‌ای به یمن فرستاد. علی نامه را برای مردم یمن خواند و آنان را به توحید دعوت کرد. با تلاش وی، قبیله همْدان مسلمان شدند. علی خبر اسلام آوردن آنان را به پیامبر خدا گزارش داد. پیامبر شادمان شد و همدانیان را دعا کرد.[۲۰۳] در گزارش‌های دیگر، از درگیری علی با قبیله مذحج سخن به میان آمده است. بنابر گزارش‌های مذکور، امام علی(ع) به سرزمین آنان رفت و به اسلام دعوت‌شان کرد و چون نپذیرفتند و جنگ را در پیش گرفتند، با آنان جنگید و پس از فراری دادن آنان، دوباره به اسلام دعوت‌شان کرد و غنایم نبرد را جمع کرد و همراه با صدقات نجران، در موسم حج به پیامبر تحویل داد.[۲۰۴] پیامبر قضاوت در یمن را نیز بر عهده علی گذاشت و برای استواری در آن دعایش کرد. منابع تاریخی، نمونه‌هایی از این قضاوت‌ها را گزارش کرده‌اند.[۲۰۵]

غدیر خم

نوشتار اصلی: واقعه غدیر
تابلوی غدیر اثر محمود فرشچیان

در سال دهم هجری پیامبر اسلام برای اولین بار پس از هجرت تصمیم به انجام حج تمتع گرفت.[۲۰۶] این تصمیم به اطلاع مسلمانان رسید و بسیاری همراه پیامبر عازم حج شدند.[۲۰۶] نامه‌ای نیز برای امام علی(ع) که برای جهاد[۲۰۷] به یمن رفته بود، نوشت و او را به حج فراخواند.‏[۲۰۸]

پس از اتمام حج، در منطقه غدیر خم که مردم از یکدیگر جدا شده و هر یک به شهر خود می‌رفتند، خداوند به پیامبر دستور داد توقف نموده و آنچه به او دستور داده شده است، ابلاغ کند.‏[۲۰۹]

پیامبر پس از آنکه نماز ظهر را به جماعت اقامه کرد، خطبه‌ای خواند و خطاب به مسلمانان فرمود: «أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّی أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟؛ آیا نمی‌دانید من به مؤمنان از خودشان أولی هستم؟». مردم گفتند: آری، می‌دانیم. سپس پیامبر دست امام علی(ع) را بلند کرده و فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ، فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ؛ هر که من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست، خدایا دوست بدار آن‌که او را دوست دارد و دشمن او را دشمن بدار».[۲۱۰] بر اساس برخی منابع، پیامبر در پاسخ به برخی از اصحاب خود که پرسیدند این دستور خدا و پیامبرش است؟، فرمود بله، این دستور خداوند و رسول او است.[۲۱۱] پس از این خطبه، برخی صحابه همچون عمر بن خطاب به امام علی(ع) تبریک گفتند.[۲۱۲]

بنابر نظر مفسران شیعه و برخی از اهل سنت، آیه اکمال در همین روز نازل شده است که می‌فرماید: «امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.»[۲۱۳]

امام علی پس از رحلت پیامبر اسلام در موقعیت‌هایی به واقعه غدیر و گفتار پیامبر در آن اشاره می‌کرد تا بر حقانیت خود تأکید کند.[۲۱۴] شیعیان با توجه به قرائنی که در خطبه غدیر وجود دارد، و همچنین گفتارها و اشعار مسلمانان که پس از آن در منابع ذکر شده، معتقدند که پیامبر(ص) در جریان واقعه غدیر، امام علی را به فرمان الهی امام علی(ع) به جانشینی خود منصوب کرد.[۲۱۵]

سقیفه

بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص)، در حالی که علی(ع) بنابر وصیت پیامبر[۲۱۶] و با کمک بنی هاشم مشغول تجهیز و تدفین بود، انصار به دلایلی مانند ترس از اینکه قریش بخواهد انتقام کشته‌شدگان در غزوات را از آنها بگیرد و نیز به این دلیل که می‌دانستند قریش زیر بار سفارش پیامبر(ص) در مورد جانشینی امام علی(ع) نخواهند رفت، جلسه‌ای در سقیفه بنی ساعده تشکیل دادند تا جانشین پیامبر را از میان انصار برگزینند.[۲۱۷] ابوبکر و عمر وقتی از این اجتماع آگاهی یافتند به همراه ابو عبیده جراح، عبدالرحمن بن عوف و عثمان بن عفان به محل اجتماع رفتند و پس از مشاجراتی که میان آنها واقع شد، در نهایت بدون توجه به واقعه غدیر، ابوبکر را به عنوان خلیفه معرفی کردند.[۲۱۸]

پیشینه مخالفت‌ها با امام علی(ع)

دوران زندگی امام علی(ع)، شرایطی پرتلاطم، بسیار حساس و تأثیرگذار در سراسر تاریخ اسلام است؛ خصوصاً پس از به خلافت رسیدن وی که اختلافات زیادی در میان مسلمانان روی داد. عبدالرحیم قنوات در دانشنامه امام علی(ع) بر این باور است که منشأ بسیاری از اختلافات در زمانه پیامبر(ص) و علی(ع)، رقابت‌های خاندانی و قبیلگی در قریش و بین فرزندان عبدمناف بوده است.[۲۱۹] وی با اشاره به اختلافات میان فرزندان و نوادگان عبدمناف برای دستیابی به مناصب مکه،[۲۲۰] از تضعیف موقعیت بنی‌هاشم در برابر بنی‌امیه، پس از عبدالمطلب سخن گفته[۲۲۱] و تصریح کرده است که پس از آغاز فشارهای بنی‌امیه (معاویه) بر امام علی(ع) از آغاز خلافت، رقابت خانوادگی میان خاندان عبدالمطلب و خاندان حرب (پدربزرگ معاویه) به اوج خود رسید و بنی‌امیه در این مسیر تا جایی پیش رفتند که ایمان ابوطالب پدر علی(ع) را زیر سؤال بردند. این فشارها تا صد سال بعد و آغاز حکومت عباسیان ادامه داشت.[۲۲۲] به گفته قنوات، در دوران عباسیان نیز این فشارها با انگیزه دیگری ادامه یافت؛ چرا که نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر می‌رسید و از آنجا که او از ابتدا مسلمان نبود و حتی در جنگ بدر به دست پیامبر(ص) به اسارت درآمد، عباسیان در برابر فضایل و افتخارات علویان، احساس حقارت می‌کردند.[۲۲۳]

وقایع غزوه بدر، از رخدادهای مهمی دانسته شده که ریشه برخی منازعات کلامی و سیاسی در زمانه علی‌ بن ابی‌طالب(ع) بوده است.[۲۲۴] امام علی(ع) در جنگ بدر بیشترین سهم را در کشتن مشرکان داشته است؛ چرا که واقدی، کشته‌شدگان توسط امام علی را ۲۲ تن، ابن ابی‌الحدید، ۳۵ تن (نصف کشته‌شده‌ها) و شیخ مفید، ۳۶ تن ذکر کرده‌اند.[۲۲۵] حسن طارمی در دانشنامه جهان اسلام معتقد است ۱۳ تن از کشته‌شدگان به دست امام علی(ع)، از بزرگان قریش بوده‌اند؛ از جمله ابوجهل. این شکست و کشته‌شدن افراد سرشناس، برای مشرکان قریش شکست سنگینی بوده و به اعتبار و هیبت آنها لطمه زده است.[۲۲۶] بنابر شواهد تاریخی، قریشیان از روز بدر، کینه امام علی(ع) را به دل گرفتند و حتی پس از مسلمان شدن، با سرودن اشعاری، مردم قریش را به مبارزه با علی و شکستن بیعت خود تشویق می‌کرده‌اند[۲۲۷] و هیچ‌کس از یاران پیامبر(ص) را مانند حضرت علی(ع) دشمن به‌شمار نیاورده‌اند.[۲۲۸] رشک و حسادت برخی از هم‌رزمان امام(ع) به او نیز پس از بدر و همسو شدن این حسادت با کینه دشمنان، بعدها در جانشینی پیامبر(ص) و سرنوشت مسلمانان تأثیرگذار دانسته شده است.[۲۲۹]

سید حسن فاطمی در دانشنامه امام علی(ع)، علاقه حضرت محمد(ص) به علی(ع) را نیز یکی از علل کینه و حسادت قریش به او دانسته است.[۲۳۰] به گفته فاطمی، رویدادهای سقیفه و متعاقب آن، انتخاب ابوبکر به جانشینی پیامبر(ص)، پیش از رحلت وی در جریان بوده و گروهی برای کنار زدن علی(ع) برنامه‌ریزی کرده بوده‌اند.[۲۳۱] به عقیده او، ضربه خوردن منافقان و حسودان از شمشیر امام علی(ع) از یک‌سو و ضربه‌ای که مهاجران قریش از انصار مدینه خورده بودند از سوی دیگر، انصار را به تعجیل در انتخاب جانشین پیامبر(ص) از میان خود واداشت و ابوبکر و دیگر قریشیان مدینه از این فرصت بهره‌برداری کردند؛[۲۳۲] در حالی که امیرمؤمنان(ع) در حال کفن و دفن پیامبر(ص) بود.[۲۳۳]

پیامبر(ص):
«همانا جانشینم و وارثم، که قرضم را ادا می‌کند و وعده‌هایم را به انجام می‌رساند، علی بن ابی‌طالب است.»
ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع)، ص۲۲۵.

موضع امام علی(ع)

در روز سقیفه، علی(ع) با ابوبکر بیعت نکرد و پس از آن در خصوص اصل بیعت و همینطور در مورد زمان بیعت، میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد.[۲۳۴] به گزارش برخی منابع، علی(ع) مناظره‎ای ملایم اما مفصّل و صریح با ابوبکر داشته و طی آن ابوبکر را به دلیل تخلفش در واقعه سقیفه در نادیده گرفتن حق اهل بیت پیامبر(ع) محکوم نمود. ابوبکر با پذیرش استدلال‌های امیر المومنین منقلب شده و تا مرز بیعت با علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر نیز پیش می‌رود، اما در نهایت با مشورت برخی یارانش از این کار منصرف می‌گردد.[۲۳۵] علی(ع) به مناسبت‌های مختلف و در سخنان متعددی به قضیه سقیفه اعتراض کرده و حق خود را در جانشینی پیامبر اسلام یادآوری نموده است. خطبه شقشقیه از معروف‌ترین خطبه‌هایی است که وی در آن به این واقعه اشاره کرده است.[۲۳۶] به گزارش برخی منابع دیگر، علی(ع) پس از واقعه سقیفه و در زمان حیات حضرت زهرا(س) شب‌ها دختر پیامبر را سوار مرکبی‌ نموده‌ و به خانه‌ها‌ و محافل‌ انصار می‌برد و یاری می‌خواست و پاسخ می‌شنید: «ای دختر پیغمبر! ما با ابوبکر‌ بیعت‌ کرده‌ایم، اگر علی جلوتر آمده بود، از او عدول نمی‌کردیم». علی(ع) نیز جواب می‎داد: «آیا‌ پیغمبر‌ را دفن نکرده، درباره خلافت نزاع می‌کردم؟».[۲۳۷]

دفاع امام علی(ع) از حق خود در جانشینی رسول خدا(ص) منحصر به این موارد نبود. یکی از مهمترین وقایعی که امام علی(ع) در آن بر حق جانشینی خود تأکید کرده، واقعه‌ای است که به مُناشده (به معنای سوگند دادن به خداوند) معروف است. در جریان مناشده، امام علی(ع) صحابه پیامبر(ص) را به خدا قسم می‌دهد که در مورد آنچه از پیامبر(ص) در مورد امام علی(ع) شنیده‌اند شهادت دهند. آن‌چنان که علامه امینی نقل کرده، منابع متعددی از شیعیان و اهل سنت بر وقوع مناشده در رحبه در سال ۳۵ق یعنی ابتدای خلافت امام علی(ع) تصریح کرده‌اند که در آنها امام علی(ع) از صحابه رسول خدا(ص) می‌خواهد در مورد آنچه از پیامبر(ص) در روز غدیر در مورد جانشینی امام علی(ع) شنیده‌اند شهادت دهند.[۲۳۸] منابع شیعی به وقوع مناشده دیگری در شورای ۶ نفره تعیین خلافت عمر نیز اشاره کرده‌اند. در اخبار این مناشده، امام علی(ع) فهرست بلندی از وقایعی را بیان می‌کند که عمدتا در آنها پیامبر(ص) به حق جانشینی او تصریح کرده و اعضای شورا را به خدا قسم می‌دهد که آیا اینها را از پیامبر شنیده‌اند یا خیر؟ که با تأیید آنها مواجه می‌شود.[۲۳۹]

دوران خلفای سه‌گانه

در دوران ۲۵ ساله خلفای سه‌گانه، امام علی(ع) تقریباً از امور سیاسی و حکومتی به دور بود و تنها به انجام خدمات علمی و اجتماعی مشغول بود؛ از جمله جمع‌آوری قرآنی که به مصحف امام علی(ع) مشهور شد، مشاوره به خلفا در امور گوناگون، انفاق به فقیران، خریدن حدود هزار برده و آزاد کردن آنان، کشاورزی و درختکاری، حفر قنات، ساختن مساجد از جمله مسجد فتح در مدینه، مسجدی در کنار قبر حمزه، مسجدی در میقات، و همچنین وقف اماکن و املاکی که درآمد سالانه آن تا ۴۰ هزار دینار برآورد شده است.[۲۴۰]

در ادامه به برخی از امور مهم این دوره اشاره می‌شود؛

ابوبکر

با آغاز خلافت ابوبکر، رخدادهایی برای اهل بیت اتفاق افتاد؛ از جمله هجوم به خانه علی(ع) و گرفتن بیعت برای ابوبکر،[۲۴۱] تصرف و غصب فدک[۲۴۲] و شهادت حضرت فاطمه(س).

بیعت اجباری

خودداری امام علی(ع) از بیعت و اقدام عده‌ای از صحابه که با خلافت ابوبکر به مخالفت پرداختند، برای ابوبکر و عمر خطری جدی به‌شمار می‌آمد. بنابراین ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند به این خطر پایان دهند و علی بن ابی‌طالب(ع) را به بیعت با ابوبکر مجبور کنند.[۲۴۳] بعد از اینکه چندین بار ابوبکر، قنفذ را به خانه امام علی(ع) فرستاد تا از او بیعت بگیرد و علی(ع) نپذیرفت، عمر به ابوبکر گفت: خود برخیز تا نزد وی برویم. بدین ترتیب، ابو بکر، عمر، عثمان، خالد بن ولید، مغیرة بن شعبه، ابوعبیده جراح و قنفذ به خانه علی(ع) رفتند. وقتی این گروه به دَرِ خانه رسیدند، پس از اهانت به حضرت فاطمه(س) و کوبیدن در خانه بر او، در حالی که او میان در و دیوار مانده بود، و تازیانه زدن به او،[۲۴۴] به طرف امام علی(ع) حمله‌ور شدند و او را کشان‌کشان به‌سمت سقیفه بردند. وقتی امام علی(ع) را به مسجد بردند، از او خواستند تا با ابوبکر بیعت کند. امام(ع) پاسخ داد: «من به خلافت، سزاوارتر از شما هستم و با شما بیعت نخواهم کرد. سزاوارتر است شما با من بیعت کنید؛ چرا که شما با استناد به خویشاوندی پیامبر(ص)، خلافت را از انصار گرفتید و اکنون آن را از ما غصب می‌کنید».[۲۴۵]

درباره زمان این بیعت میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد. عده‌ای بیعت علی(ع) را بعد از وفات حضرت فاطمه(س) و برخی دیگر، آن را چهل روز بعد و گروهی دیگر، شش ماه بعد دانسته‌اند.[۲۴۶] اما شیخ مفید معتقد است که علی بن ابی‌طالب(ع) هرگز با ابوبکر بیعت نکرد.[۲۴۷]

عملکرد امام در زمان خلافت ابوبکر

در زمان خلافت ابوبکر که در حدود دو سال طول کشید، علی(ع) علی‌رغم تمام محظورات، دستگاه خلافت را تا آنجا که رهنمودهایش را می‌پذیرفتند، راهنمایی می‌کرد. بنا بر اعتقاد علمای اهل سنّت، ابوبکر در کارهای مهم با علی(ع) مشورت می‌کرد،[۲۴۸] به صلاح‌دید او عمل می‌کرد و برای اینکه از مشورت او بهره‌مند باشد، به او اجازه نمی‌داد با سایر مسلمانان از مدینه خارج شود.[۲۴۹] امام علی(ع) هر چند از پذیرفتن هر نوع منصبی احتراز می‌کرد، اما با وجود این، در مواردی که طرف مشورت قرار می‌گرفت و مصلحت اسلام و مسلمانان اقتضا می‌کرد، از همکاری با خلیفه ابا نداشت. یعقوبی در این‌باره می‌نویسد: «از جمله کسانی که در زمان ابوبکر، فقه از او اخذ شد، علی بن ابی‌طالب بود».[۲۵۰] در زمینه جنگ‌ها و فتوحات در دوره ابوبکر، امام علی(ع) موضعی بی‌طرفانه‌ یا حداکثر مشاورانه‌ اتخاذ کرد و در هیچ‌یک از آنها شرکت نداشت. طبق بعضی از گزارش‌های تاریخی‌، ابوبکر برای فتح‌ شام از اصحاب نظرخواهی کرد و تنها نظر علی(ع) را پذیرفت‌.[۲۵۱]

عمر

ابوبکر در وصیت خود که توسط عثمان نوشته شد، مردم را به پیروی از عمر فراخواند و اعلام کرد: «من عمر بن خطّاب را به عنوان حاکم بر شما منصوب کردم. به او گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید».[۲۵۲] امام علی(ع) در مقابل این اقدام سکوت کرد، اما سال‌ها بعد، این انتصاب را مذموم و ناحق دانست و این کار را چنین توصیف کرد: «جای بسی شگفتی و حیرت است که ابوبکر در زمان حیاتش، فسخ بیعت مردم را درخواست می نمود (از آنجایی که می‌گفت مرا رها کنید که بهترینِ شما نیستم)، ولی بندهای خلافت را برای بعد از مرگش به سوی دیگری محکم می‌کرد. این دو نفر (ابوبکر و عمر)، پستان‌های شتر خلافت را به‌سختی دوشیدند! در صورتی که برجستگی من نسبت به آن اشخاص، به‌قدری است که من مانند رودی هستم که از آن، سیل خِرد جاری است و هیچ‌کس را یارای آن نیست که بتواند خود را به قله دانایی من برساند... و من شجاعانه در این مدت طولانی با شدت اندوه، صبر کردم».[۲۵۳]

عملکرد امام در زمان خلافت عمر

خلافت عمر ده سال طول کشید و امام علی(ع) همان‌طور که در زمان ابوبکر، مسندی را بر عهده نگرفت، در زمان عمر نیز از پذیرش هرگونه مسئولیتی خودداری کرد؛ اما به‌عنوان یک مشاور در کنار عمر بود و بارها عمر را با راهنمایی‌های خود یاری کرد؛[۲۵۴] چنانکه مورّخان اهل سنت گفته‌اند، عمر کاری را بدون مشورت علی انجام نمی‌داد؛ زیرا به خردمندی و دقّت نظر و دین‌داری او معتقد بود.[۲۵۵] على بن ابى‌طالب در برابر فتوحات این دوران‌، همان موضعى را اتخاذ کرد که در دوران‌ خلیفه اوّل در پیش گرفته بود؛ اما چون در این عصر، فتوحات دامنه گسترده‌ترى‌ داشت‌، نقش على‌(ع) نسبت به دوران ابوبکر در این باره‌، ملموس‌تر و چشمگیرتر بود. در هیچ‌یک از مآخذ تاریخى و حدیثى‌، شرکت على‌(ع) در فتوحات این دوران گزارش نشده است. در هیچ یک از منابع این دوره، دیده نشده است که عُمَر از علی بن ابی‌طالب(ع) نظر مشورتى بخواهد، و امام علی(ع) امتناع کند؛ بلکه‌ بنابر روایتى از امام باقر(ع)، عمر امور حکومت را که از مهمترین آنها مسئله فتوحات بود، با نظرخواهى از على‌(ع) به سامان مى‌رساند.[۲۵۶] از سویی دیگر، اصحاب و پیروان على(ع) در فتوحات دوران عمر، نقش بسزایى‌ داشتند.[۲۵۷]

عثمان

علی در شورای شش نفره
نوشتار اصلی: شورای شش‌نفره

شورای شش نفره، گروهی بودند که عمر بن خطاب پیش از مرگش در سال ۲۳ق برای انتخاب خلیفه بعدی تعیین کرد که منجر به انتخاب عثمان بن عفان به‌عنوان سومین خلیفه مسلمانان شد. عُمَر همگان را ملزم به پذیرش نظر شورا کرد و دستور داد گردن مخالفان زده شود.[۲۵۸] امام علی(ع) با توجه به جهت‌گیری اعضای انتخاب شده، پیش‌بینی کرده بود که شورا منجر به انتخاب عثمان خواهد شد.[۲۵۹] اعضای این شورا عبارت بودند از علی بن ابی‌طالب(ع)، عثمان بن عفان، طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف.[۲۶۰]

عملکرد امام در دوران خلافت عثمان

علی(ع) در عصر خلافت عثمان بر خلاف گذشته‌، کمتر در صحنه حضور می‌یافت و به‌ندرت به مشورت و همکاری در امور حکومت می‌پرداخت‌. از این‌رو هیچ گزارشی در مآخذ تاریخی مبنی بر راهنمایی و ارائه نظر در امر فتوحات از سوی امام علی(ع) وجود ندارد. علت چنین رویکردی را باید در تفاوت شیوه خلافت عثمان با خلفای پیشین دانست‌. عثمان با مخالفت آشکار با کتاب خدا و سنت پیامبر(ص)، تعطیلی حدود الهی‌، حیف و میل بیت‌المال و بخشش‌های بی‌حساب و کتاب به نزدیکان و خاندان اموی، واگذاری‌ مناصب و پست‌های مهم حکومتی به خاندان بنی‌امیه و بنی ابی‌معیط و سرانجام ضرب و شتم یاران پیامبر(ص) و تبعید آنان، از امام‌ علی‌ فاصله گرفت و امام‌ به سبب صدور چنین اعمالی از عثمان که در تضاد آشکار با قرآن و سیره رسول خدا بود، به همکاری با عثمان به شیوه همکاری با خلفای پیشین حاضر نشد. با این همه‌، مآخذ تاریخی از حضور بعضی از یاران‌ امیر مؤمنان‌ همانند حذیفة بن یمان، سلمان فارسی و ـبنا بر قولی‌ـ براء بن عازب در فتوحات دوران خلافت عثمان خبر داده‌اند.[۲۶۱]

موضع امام علی(ع) در قتل عثمان

بنابر منابع تاریخ اسلام، امام علی(ع) با قتل عثمان مخالف بود و برای جلوگیری از قتل او، دو فرزندش حسن و حسین(ع) و چند تن دیگر را به نگهبانی از خانه او مأمور کرد.[۲۶۲][۲۶۳] به نقل برخی منابع، او پس از اطلاع از قتل عثمان گریست و نگهبانان خانهٔ او را توبیخ کرد و گفت که هیچ توجیهی برای قتل عثمان وجود ندارد.[۲۶۴] سید جعفر مرتضی با توجه به قرائن تاریخی مانند مخالفت جدی حضرت علی(ع) با عملکرد عثمان و وجود اخبار معارض با این خبر، مانند رد پیشنهاد کمک امام حسن(ع) از سوی عثمان، این امر را بعید و غیر قابل قبول دانسته است. او با استدلال به فرموده امام علی(ع) مبنی بر خوشحال نشدن و ناراحت نشدن از قتل عثمان و همچنین سیره وی در برخورد با ظالمان و یاری مظلومان، به نقل از باقر شریف قرشی در کتاب حیاة الإمام الحسن(ع) می‌گوید: این جریان بر فرض وقوع، به خاطر دفع تهمت از حسنین(ع) نسبت به شراکت در خون عثمان بوده است.[۲۶۵] سید مرتضی پس از تردید در فرستادن حسنین(ع) توسط امیرالمؤمنین(ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او می‌داند، نه جلوگیری از برکناری او از خلافت؛ چرا که عثمان به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.[۲۶۶] پیش از قتل عثمان نیز امام علی(ع) بارها وساطت کرد و کمک‌هایی به او رساند؛ برای نمونه وقتی معترضان وی را محاصره کردند و آب را بر او بستند، امام علی(ع) آب و غذا به او رساند.[۲۶۷]

نخستین امام شیعیان
علی بن ابی‌طالب (ع)

حرم امام علی1.jpg


زندگی
یوم‌الدار، شعب ابی‌طالب، لیلة المبیت، واقعه غدیر، سال‌شمار زندگی


میراث
نهج‌البلاغه، غرر الحکم، خطبه شقشقیه، خطبهٔ بی‌الف، خطبه بی‌نقطه، حرم


فضائل
آیه ولایت • آیه اهل‌الذکر • آیه شراء • آیه اولی‌الامر • آیه تطهیر • آیه مباهله • آیه مودت • آیه صادقین-حدیث مدینه‌العلم • حدیث رایت • حدیث سفینه • حدیث کساء • خطبه غدیر • حدیث منزلت • حدیث یوم‌الدار • حدیث ولایتسدالابوابحدیث وصایتصالح المؤمنین


اصحاب
عمار بن یاسر، مالک اشتر، ابوذر غفاری، عبیدالله بن ابی‌رافع، حجر بن عدی، دیگران

سید جعفر مرتضی با بیان اینکه امیرالمؤمنین(ع) خلافت عثمان را شرعی نمی‌دانست و از فساد عملکرد او کاملا آگاه بود و بارها او را نصیحت کرده بود، معتقد است که امام علی(ع) مخالف قتل او بود، زیرا می‌دانست این کار، دستاویزی برای فرصت‌طلبان و طمع‌کنندگان در خلافت می‌شود و به بهانه خون‌خواهی او فتنه ایجاد می‌کنند و تلاش علی بن ابی‌طالب بر آن بود که شورش‌کنندگان به برکناری عثمان از خلافت اکتفا کنند. پس اگر بر فرض، حسنین را فرستاده باشد، به منظور دفع تهمت از خود بوده است.[۲۶۸] و از حضرت منقول است که فرمود: به خدا قسم آنقدر از او دفاع کردم که بیم داشتم گناهکار محسوب شوم.[۲۶۹]

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۰۶
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی