مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۳۰ ق.ظ

چرا قبور بقیع را تخریب کردند؟؟؟

تخریب بقیع

قبرستان بقیع قبل از تخریب

تَخریبِ بَقیع، اشاره به رویدادی است که طی آن، وهابیان پس از محاصره مدینه در سال ۱۳۴۴ قمری، قبرستان بقیع و بقعه‌های آن را تخریب کردند؛ از جمله بارگاه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع). وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ قمری با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعه‌های بقیع پرداختند. تخریب بقیع، واکنش مردم و عالمان بسیاری را در ایران، عراق، پاکستان، شوروی سابق و... برانگیخت. دولت وقت ایران، در واکنش به تخریب اماکن مقدس مسلمانان، یک روز عزای عمومی اعلام کرد و در پی آن، به رسمیت شناختن کشور تازه‌تاسیس سعودی، سه سال به تعویق افتاد.

قبرستان بقیع پس از تخریب، به زمینی مسطح تبدیل شد، اما محل دقیق قبور چهار امام شیعه، همچنان قابل تشخیص است. تلاش‌های علمای شیعه و همچنین دولت ایران برای ایجاد سایبانی بر روی قبور ائمه بقیع و همچنین ساختن دیواری در اطراف قبور، به رغم موافقت اولیه دولت عربستان سعودی، هیچ‌گاه به نتیجه نرسید.

عالمان شیعه، علاوه بر اعتراض به تخریب بقیع، آثاری در نقد مبانی وهابیت و تخریب اماکن مقدس تألیف کرده‌اند؛ از جمله کتاب کشف الإرتیاب، نوشته سید محسن امین و دعوة الهدی، نوشته محمدجواد بلاغی. وهابیان، نخستین گروهی دانسته شده‌اند که با اتکا به دیدگاه‌های دینی، به تخریب اماکن مذهبی پرداخته‌اند.

محتویات

قبرستان بقیع

بقیع، جنة البقیع یا بقیع الغَرقَد (نام بقیع پیش از ظهور پیامبر اسلام[۱])، مهمترین قبرستان مسلمانان در مدینه بوده[۲] و بنابر روایات اسلامی، مورد توجه ویژه حضرت محمد(ص) بوده است.[۳] بقیع، محل دفن چهار تن از امامان معصوم و بسیاری از صحابه و تابعین است.[۴] تا پیش از تخریب‌ها در سال ۱۲۲۰ق و سرانجام ۱۳۴۴ق به دست وهابیان، بقعه‌هایی بر قبور ائمه بقیع و دیگران وجود داشته است.[۵]

بنابر گزارش‌ها، بارگاه امامان شیعه، بیت‌الاحزان و چند بقعه دیگر، در سال ۱۲۹۷ قمری در قبرستان بقیع پابرجا بوده است.[۶] این بناها پس از تخریب اول، و در پی بازپس‌گیری مدینه از وهابیان، بنابر دستور محمود دوم، سلطان امپراتوری عثمانی، در سال ۱۲۳۴ قمری ساخته شده بود.[۷]

چنانکه مراد میرزا، فرزند عباس میرزا (۱۱۶۸-۱۲۱۲ش) و مشهور به حسام السلطنه، در کتاب خود نوشته، دست‌کم تا سال ۱۲۹۷ق، در بقعه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در قبرستان بقیع، علاوه بر محراب، ضریح چوبی سبزرنگی وجود داشته و بیت‌الاحزان منسوب به حضرت زهرا(س) پشت بقعه چهار امام شیعه بوده است.[۸] بنابر سفرنامه ایازخان قشقایی، صندوق‌دار ایل قشقایی که در سال ۱۳۴۱ قمری، یعنی دو سال پیش از تخریب کامل بقیع نوشته شده،‌ مزار چهار امام شیعه، در یک بقعه بوده اما قبر هر کدام، معلوم بوده است.[۹] ایازخان قشقایی همچنین از وجود بقعه‌های ابراهیم فرزند پیامبر و عبدالله بن جعفر طیار در بقیع سخن گفته و در کوچه‌ای نزدیک بقیع، بقعه‌هایی منسوب به صفیه عمه پیامبر، عاتکه بنت عبدالمطلب، ام البنین مادر حضرت عباس و چند تن دیگر از بنی هاشم را دیده است.[۱۰]

پس از تخریب کامل

چنانکه مظفر اعلم، نماینده دولت ایران در جده، در نامه‌ای خطاب به کمیسیون دائمی حج در ۲۱ آذر ۱۳۳۰ش نوشته، بقیع بعد از تخریب توسط وهابیان در سال ۱۳۴۴ قمری،[۱۱] قبرستانی است که تمامی ساختمان‌های قبور ائمه، خراب شده و قبور بزرگان دین مشخص نیست.[۱۲] وی در همین نامه بر لزوم جلب موافقت دولت عربستان برای ساختن دیواری با پنجره‌های آهنی در اطراف محوطه قبور چهار امام شیعه تاکید کرده است.[۱۳] با این حال رسول جعفریان معتقد است ملاقات شیخ عبدالرحیم صاحب فصول حائری، از علمای تهران، با ملک عبدالعزیز سعودی، موجب شده است بخشی از بقیع که قبور چهار امام شیعه در آن است، مانند بخش‌های دیگر بقیع تسطیح نشده و دست‌کم محل دقیق قبور ائمه(ع)، همچنان مشخص باشد.[۱۴]

پس از تخریب بقیع و دیگر اماکن مقدس اسلامی، تلاش‌هایی از سوی دولت ایران[۱۵] و افغانستان،[۱۶] و نیز عالمان شیعه در نجف،[۱۷] قم، هند[۱۸] و پاکستان[۱۹] برای بازسازی بقعه‌ها بر فراز قبور بقیع صورت گرفت، اما هیچکدام به نتیجه‌ای نرسید و حتی ساختن دیواری در اطراف قبور چهار امام شیعه در بقیع و نیز ایجاد سایبانی بر فراز آن نیز به رغم موافقت اولیه دولت تازه‌تأسیس سعودی، هیچ‌گاه به نتیجه نرسید.[۲۰] با این حال دیوار قبرستان بقیع، در دوران ملک فهد بن عبدالعزیز بازسازی شد و سپس در سال‌های ۱۴۱۸ تا ۱۴۱۹ق، مسیرهای درون بقیع برای رفت و آمد زائران سنگفرش شد.[۲۱]

بر اساس گزارش‌های مختلف، امروزه افراد منسوب به اداره‌ای با عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» در دولت عربستان سعودی، نزدیک ورودی اصلی بقیع مستقر شده و از نزدیک شدن زائران به قبور و تبرک جستن به آنها جلوگیری می‌کنند.[۲۲] هم‌اکنون، مدفن امامان شیعه در بقیع و همچنین قبر بزرگان صدر اسلام، جز تکه‌های سنگ، هیچ نشانه‌ای ندارد.[۲۳] امروزه وضعیت بقیع در مقایسه با سال‌های ابتدایی پس از تخریب کامل، مناسب‌تر گزارش شده است.[۲۴]

قبور ائمه در بقیع

رویدادهای منجر به تخریب

در سال ۱۲۲۰ق، وهابیان پس از یک سال و نیم محاصره و در نتیجه شیوع قحطی در مدینه، شهر را به دست گرفتند.[۲۵] بنابر منابع موجود، سعود بن عبدالعزیز، پس از تسلیم شدن مدینه، همه اموال موجود در خزانه‌های حرم نبوی را توقیف کرد و همچنین دستور ویران کردن همه بناها و گنبدهای مدینه و از جمله قبرستان بقیع را صادر کرد.[۲۶] بر همین اساس، بارگاه چهار امام شیعه و همچنین گنبد منسوب به حضرت فاطمه(س) که بیت الاحزان خوانده می‌شد، در حمله نخست وهابیان در سال ۱۲۲۰ قمری از میان رفت، و یا دچار خسارت جدی شد.[۲۷]

پس از این رخداد، دولت عثمانی، لشکری را برای تصرف مدینه و بازپس‌گیری آن از وهابیان فرستاد و در ذی‌الحجة ۱۲۲۷ق، حکومت بر مدینه را پس گرفت. بر همین اساس، محمود دوم، سی‌امین سلطان عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق دستور بازسازی بارگاه‌ها را صادر کرد.[۲۸]

وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله کردند.[۲۹] در این حمله، خسارت‌هایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد.[۳۰] هفت ماه بعد، در رمضان ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود،[۳۱] وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد.[۳۲] بدین ترتیب در ۸ شوال ۱۳۴۴ق، بقعه‌های بقیع تخریب شد.[۳۳] بر اساس اسناد موجود، پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامه‌ای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.[۳۴]

واکنش‌ها به تخریب

تخریب اماکن مقدس مسلمانان در مکه و مدینه، و مخصوصا تخریب بقیع، از همان ابتدا اعتراضات گسترده‌ای را در میان شیعیان برانگیخت.[۳۵] عالمانی مانند سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمد خالصی، و سید حسن مدرس، به تخریب بقیع واکنش نشان دادند و خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب قبور اماکن مقدس شدند.[۳۶] سید حسین طباطبایی قمی، مشهور به آیت الله قمی نیز از جمله مراجع شیعه بود که تا سال‌ها پس از تخریب قبور بقیع، به دنبال بازسازی قبور ائمه در بقیع بود و وزارت خارجه ایران برای تأمین خواسته وی، به مذاکره با دولت عربستان سعودی پرداخت.[۳۷]

مسلمانان ساکن در نقاط مختلف اتحاد جماهیر شوروی سابق، و همچنین مسلمانانی از کشورهای ترکیه، افغانستان، چین و مغولستان، با ارسال پیام‌هایی خواستار حفظ و حراست از اماکن مقدس در مکه و مدینه شدند.[۳۸]

در سال ۱۳۰۴ش، دولت ایران با صدور بیانیه‌ای، شنبه ۱۶ صفر ۱۳۴۴ق (۱۴ شهریور ۱۳۰۴ش) را عزای عمومی اعلام کرد[۳۹] و بدین ترتیب، مردم در تهران به برگزاری مراسم سوگواری پرداختند.[۴۰] برخی منابع، از برگزاری اجتماعی چندین ده‌هزار نفره در اطراف دروازه دولت تهران خبر داده‌اند که در اعتراض به اهانت وهابیان به اماکن مقدس مدینه برپا شده بود.[۴۱]

دولت ایران در اقدامی دیگر، در ۱۱ اسفند ۱۳۰۴ش، با اتکا به نگرانی از امنیت حجاج، سفر به حجاز را ممنوع اعلام کرد.[۴۲] در بیانیه رسمی دیگری که در اول تیر ۱۳۰۵ش از سوی دولت ایران صادر شد، جسارت به بقاع متبرکه بزرگان دین در بقیع، موجب تأثر و سوگواری مؤمنان دانسته شده و با یادآوری عدم پایبندی دولت عربستان به جلوگیری از بی‌احترامی به عقاید مسلمانان، دعوت ابن سعود را برای شرکت در مجمع عمومی حجاز،‌ رد کرد[۴۳] و بدین‌صورت به رسمیت شناختن دولت عربستان سعودی را نپذیرفت.[۴۴] با این حال، پس از آنکه دولت عربستان سعودی در سال ۱۳۰۷ش با ارسال نامه‌ای به کشورهای اسلامی و از جمله دولت ایران، مسئولیت تأمین امنیت حاجیان را به عهده گرفت،[۴۵] در خرداد ۱۳۰۸ش، مراودات میان دولت ایران و عربستان آغاز شد[۴۶] و در نتیجه ممنوعیت رسمی حج پس از ۴ سال برداشته شد.[۴۷]

واکنش عالمان و تألیف آثار

تخریب بقیع و دیگر اماکن مقدس مسلمانان در مکه و مدینه، واکنش سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری، از بزرگان حوزه‌های علمیه نجف و قم را برانگیخت و به تعطیلی دروس حوزه و بازار منتهی شد.[۴۸] محمدحسین کاشف الغطاء، در نامه‌ای خطاب به عبدالله ابن بلیهد، قاضی القضات وهابیان، ضمن بیان مراتب باور شیعیان به توحید، او را به گفتگوی علمی فراخوانده و عدم پاسخگویی را به منزله ضعف استدلال دانسته است.[۴۹] شماری از فقیهان شیعه، درباره لزوم ساختن مجدد بارگاه‌های بقیع، فتوا صادر کرده‌اند؛[۵۰] از آن جمله، محمد فاضل لنکرانی، ناصر مکارم شیرازی، و لطف الله صافی گلپایگانی، تلاش برای بازسازی قبور ائمه در بقیع را واجب یا واجب کفایی دانسته و سید علی سیستانی، آن را جایز خوانده است.[۵۱]

سید محسن امین، در پی تخریب اماکن مقدس اسلامی به حجاز سفر کرد و به تألیف کتاب کشف الارتیاب پرداخت تا وهابیت، تاریخ آن و اقدامات آنان را شرح دهد.[۵۲] کتاب مذکور همچنین شامل بیان اعتقادات وهابیان و مطالبی در رد عقاید آنان است و با عنوان تاریخچه نقد و بررسی وهابی‌ها، به فارسی ترجمه شده است.[۵۳] محمدجواد بلاغی در رساله رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع، به نقد مبانی اندیشه وهابیان درباره تخریب اماکن مقدس پرداخت[۵۴] و در کتاب دیگری با عنوان دعوة الهدی الی الورع فی الأفعال و الفتوی، به فتوای تخریب بقعه‌های متبرکه واکنش نشان داد.[۵۵] همچنین شاعران بسیاری، ناخرسندی خود را از تخریب قبور بقیع، در قالب شعر بیان کرده‌اند.[۵۶]

باورهای وهابیان درباره قبور

قبرستان بقیع پیش از تخریب

در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ق، همه آثار تاریخی قبرستان بقیع به فتوای شیخ عبدالله بلیهد، قاضی القضاة سعودی، با اتکا به فتوای مفتیان مدینه ویران شد.[۵۷] ۱۵ تن از مفتیان مدینه[۵۸] در فتوای مذکور، ساختن بنا روی قبور را اجماعا ممنوع دانسته و به تخریب آن حکم دادند.[۵۹] با این حال، بر خلاف اعتقادات وهابیان، بنای قبور به باور مشهور اهل سنت و شیعیان، با اعتقادات اسلامی تضادی ندارد و زیارت قبور بزرگان دین و مزار مؤمنان، مستحب دانسته می‌شود.[۶۰] محمدجواد بلاغی در کتاب الردَ علی الوهابیة، با اتکا به احادیثی از پیامبر اسلام(س)، امام علی(ع)، امام صادق(ع) و...، و نیز با اتکا به سنت متداول میان مسلمانان از صدر اسلام، به ردّ عقاید وهابیت در این باره پرداخته و احادیث مورد استناد آنان را غیرمرتبط با مقصود آنان دانسته است؛ چرا که به گفته بلاغی، در احادیث مورد استناد وهابیان، ساختن بناهایی مانند دیوار، بر روی قبرها ممنوع شده، نه بناهایی که قبرها را دربرمی‌گیرند.[۶۱]

وهابیان، نخستین گروهی دانسته شده‌اند که با تکیه بر نظرات دینی، بارگاه‌های بزرگان مذهبی را ویران کرده‌اند. با این حال، در مواردی کسانی جز وهابیان با اتکا بر وجود کتاب‌هایی در نکوهش خلفا در حرم بقیع، در پی تخریب بقعه‌های قبرستان بقیع برآمدند، اما موفق نشدند.[۶۲]

جستارهای وابسته

پانویس

  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.
  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.
  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۸.
  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.
  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۰.
  • حسام السلطنه، دلیل الانام، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۲.
  • جعفریان، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۹۶.
  • حسام السلطنه، دلیل الانام، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۲.
  • ایازخان قشقایی، سفرنامۀ حاج ایازخان قشقایی، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵.
  • ایازخان قشقایی، سفرنامۀ حاج ایازخان قشقایی، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۴۱.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۹۶.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۹۶.
  • جعفریان، «چه شد که پس از تسلط وهابیان، صورت قبور ائمه بقیع سالم ماند؟».
  • نگاه کنید به: قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۱۵۸.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۳-۱۵۴.
  • نگاه کنید به: قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۶۳، ۶۵، ۱۳۳.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷-۱۶۸.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۶-۱۵۸.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۹؛ همچنین نگاه کنید به: قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۱۵۸.
  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۲.
  • جعفریان، با کاروان صفا، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۵-۱۳۷.
  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۳.
  • جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۲.
  • جبرتی، عجائب الآثار،‌ دار الجیل، ج۳، ص۹۱.
  • غالب، من اخبار الحجاز و النجد، ۱۳۹۵ق، ص۱۰۴؛ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۸۴؛ جبرتی، عجائب الآثار،‌ دار الجیل، ج۳، ص۹۱.
  • جبرتی، عجائب الآثار،‌ دار الجیل، ج۳، ص۹۱.
  • جعفریان، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۹۶.
  • ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.
  • ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.
  • زرکلی، الأعلام، ۲۰۰۲م، ج۴، ص۹۱.
  • البلاغی، الردَ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۳۹-۴۱؛ ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.
  • نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.
  • العساف، «عبدالله بن سلیمان البلیهد.. القاضی والمستشار فی زمن التأسیس».
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۴.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۸ و ۱۵۱.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۵-۵۶؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۲-۵۳.
  • مکی، مدرس قهرمان آزادی، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۶۸۲؛ قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۴۹-۵۰.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۰.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۰-۵۱.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۲.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۳-۷۵.
  • محقق، اسناد روابط ایران و عربستان سعودی، ۱۳۷۹ش، ص۶۱.
  • «بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۸.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۷.
  • «بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۷.
  • امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۳.
  • مختاری، «سه سند از علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»، ص۲۱۷.
  • امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۵.
  • قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۰.
  • محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.
  • محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.
  • الرفاعی،‌ معجم ما کتب فی الحج، ۱۴۲۷ق، ص۱۷۱.
  • محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۴۸۰.
  • مدنی، التاریخ الامین، ۱۴۱۸ق، ص۳۶۶-۳۶۸؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۳۳۵-۳۴۱.
  • ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.
  • البلاغی، الردّ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۴۵.
  • البلاغی، الردّ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۴۰.
  • مدنی، التاریخ الأمین، ۱۴۱۸ق، ص۴۳۱-۴۵۰؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۱۲.
  • البلاغی، الردّ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۶۹-۷۲.

جعفریان، صفویه در عرصه دین...، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۸۳، ۸۴۲.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۲
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی