مقدمه

روز «ترویه» یکی از ارزشمندترین روزهای زمان برشمرده شده است که خود آداب و اعمال مخصوصی دارد. براساس روایات مختلف، منزلت روز «ترویه» تا جایی است که درک آن مساوی با درک تمام حج شمرده شده است، چرا که روز ترویه در اصل آماده شدن برای ورود به عرفات و عید قربان است. «ترویه»، از نام ‌های روز هشتم ذی‌ الحجه، ناظر به کوچ حاجیان از مکه به مشاعر است. در این روز حجاج نیت حج تمتع نموده و پس از بستن احرام، از مکه به سمت منا حرکت می ‌نمایند و شب را در آنجا بیتوته کرده و صبح عرفه به جانب عرفات رهسپار می ‌گردند. هم زمان با فرارسیدن روز هشتم ذی‌ الحجه معروف به «یوم الترویه» بر آن شدیم تا گذری بر فلسفه و معنا و مفهوم روز ترویه داشته باشیم. که در ادامه می ‌خوانید.

معنای لغوی و علت نامگذاری ترویه

«ترویه» از ریشه «ر ـ و ـ ی»[1]به معنای سیراب کردن، برداشتن آب، بستن بار و بنه بر مَرکب،‌ اندیشه کردن در انجام کار و روایت و واگویه کردن سخن کسی است.[2]روز هشتم ماه ذی‌حجه را یوم الترویه می‌ نامند.[3] در علت نامیدن روز هشتم به یوم الترویه، به معانی لغوی آن مانند برداشتن آب ، بستن بار و ... اشاره شده است. بر اساس روایات، پوشیدن لباس احرام در این روز برای کسی که حج تمتع انجام می ‌دهد، مستحب است. همچنین فقهای شیعه و اهل سنت رفتن به مسجدالحرام با پای برهنه و خواندن دعای ویژه و به جا آوردن طواف و نماز آن و کوچ به منا و ... را از کارهای مستحب در این روز می ‌دانند. زیرا حاجیان در این روز با برداشتن آب و سیراب کردن خود و مرکب شان و بستن بار، رهسپار وقوف و بیتوته در مشاعر می ‌شده ‌اند.[4] در علل الشرایع از امام صادق (علیه ‌السلام) نقل شده که راوی می ‌گوید: از حضرت پرسیدم چرا روز ترویه را روز ترویه نامیده ‌اند؟ حضرت فرمود: زیرا در عرفات آب نبود و حاجی ‌ها روز هشتم ذی ‌الحجه از مکه آب برمی‌ داشتند و به عرفات می ‌بردند و برخی از ایشان به بعضی دیگر می ‌گفتند: تروّیتم، تروّیتم (سیراب شدید، سیراب شدید)؛ لذا به خاطر همین، روز هشتم را روز ترویه نامیدند.[5] در جای دیگر نقل شده است در روز هشتم ذی ‌الحجه، حاجیان برای اطمینان یافتن از برداشتن آب از سوی همسفران، از یکدیگر می ‌پرسیدند: «هل تروّیتم»[6] «آیا آب ذخیره کرده ‌اید؟» در روایتی از امام صادق(ع) جبرئیل در روز هشتم ذی‌حجه به ابراهیم سفارش کرد که برای خود و خانواده ‌اش از مکه آب بردارد؛ زیرا در منا و عرفات آب یافت نمی‌شود. آن روز از همین جهت «ترویه» نامیده شد. و یا وجوه دیگری گفته اند. از جمله این‌که حضرت آدم(ع) در این روز در پی فراغت از بنای خانه کعبه، در باره پاداش طواف ‌کننده و زائر آن به ‌اندیشه فرو رفت. از این رو، این روز را ترویه نامیدند.[7] و ابراهیم(ع) پس از رویای ذبح فرزند در شب هشتم ذی‌حجه، در روز هشتم به ‌اندیشیدن در رویای خود پرداخت.[8] مفسران هم از این رویداد یاد کرده ‌اند.[9] در برخی روایات، بازگویی و آموزش مناسک حج از جانب جبرئیل(ع) به آدم(ع) یا ابراهیم(ع) در روز هشتم ذی‌حجه، دلیل این نام ‌گذاری دانسته شده است.

در نقلی دیگر آمده است که زمانی که ابراهیم (ع) مأمور شد خانه کعبه را بسازد مکان آن را نمی دانست در نتیجه خداوند جبرئیل را نازل کرد تا مکان خانه را برای ابراهیم مشخص کند و خداوند تعالی پایه های کعبه را از بهشت نازل فرمود و حجرالاسود نیز نازل شد. سپس ابراهیم برای کعبه دو در قرار داد، دری در سمت مشرق و دری در سمت مغرب که مستجار نامیده می شود. وقتی ساخت کعبه به اتمام رسید ابراهیم و اسماعیل حج بجا آوردند و جبرئیل در روز هشتم ذی حجه (روز ترویه) بر آن دو نازل شد و گفت برخیزید و آب جمع آوری کنید، چون در زمین عرفات آبی وجود ندارد. به همین دلیل این روز، روز ترویه (یعنی ذخیره کردن آب) نامیده شد. سپس ابراهیم (ع) گفت پروردگارا این شهر را محلی امن قرار بده و اهل آن را از میوه ها بهره مند کن...(سوره ابراهیم/35) امام صادق (علیه السلام) فرمودند: منظور از بهره مندی از ثمرات، ثمره قلوب یعنی محبت مردم و تمایل آنها نسبت به مکه است تا به سوی آن بروند.[10]یوم الترویه را «یوم النقله» و «یوم المنی» نیز گفته ‌اند؛ زیرا حاجیان در آن روز از مکه به منا حرکت می ‌کنند.[11]و در روزگار جاهلیت، ترویه واپسین روز از بازار ذوالمجاز و عکاظ بوده است[12] و در آن روز، پرده دیباج را بر کعبه می ‌پوشاندند.[13]

یوم ترویه در قرآن

در آیاتی از قرآن کریم بر روز ترویه تفسیر و تطبیق شده است. به روایتی، مقصود از «الشفع» در آیه سه سوره فجر که خداوند به آن سوگند یاد کرده، روز ترویه است.[14] بر پایه سخن سعید بن مسیب، واژه «شاهد» در آیه 3 سوره بروج که خداوند به آن سوگند خورده، روز ترویه است.[15] آیه 196 سوره بقره از سه روز روزه در موسم حج و هفت روز روزه در پی بازگشت به وطن برای کسی که حج تمتع به جا آورده، ولی قربانی ندارد، یاد کرده است: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ اِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ اَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ اِذا رَجَعْتُمْ...﴾ مفسران بر آنند که مقصود از سه روز روزه (فَصِیامُ ثَلاثَةِ اَیَّامٍ فِی الْحَجِّ) در ایام حج، هفتم تا نهم ذی‌حجه است. از این رو، آیه شامل روز ترویه هم می‌ شود.[16] به گفته برخی مفسران، مقصود از «ایام معلومات» در آیه 28 سوره حج دهه اول ذی‌حجه[17] و یا پنج روز از آن است؛ یعنی روزهای ترویه و عرفه و عید قربان تا روز دوازدهم[18] که مردم در آن به ذکر خداوند فرا خوانده شده ‌اند: ﴿وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فی‏ اَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ...﴾.

مهم ترین حادثه روز ترویه

عزیمت امام حسین (ع) و همراهانش به عراق در سال 60 ق.[19] و فرستادن نامه امام حسین علیه ‌السلام به کوفه توسط مسلم ا‌بن عقیل. مورخین خروج امام حسین علیه ‌السلام از مکه به سمت کوفه را هشتم ذیحجه؛ یعنی روز ترویه نگاشته ‌اند که اکنون به بررسی آن می ‌پردازیم.

بررسی دیدگاه و نظرات

از دیدگاه فقهی این سخن مشهور که امام حسین علیه ‌السلام حج خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستی است؛ زیرا امام علیه ‌السلام در روز هشتم ذی ‌الحجه (یوم ترویه) از مکه خارج شد، در حالی که اعمال حج با احرام در مکه و وقوف در عرفات و از شب نهم ذی ‌الحجه آغاز می‌شود. بنابراین امام علیه ‌السلام اصولاً وارد اعمال حج نشده بود تا آن را نیمه تمام گذارد. ایشان در هنگام ورود به مکه عمره مفرده انجام داد. البته مشهور است در برخی از کتاب‌ ها مانند ارشاد شیخ مفید آمده که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرد و طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد؛ زیرا قادر نبود حج خود را تمام کند که این نظر بعید است.  امام صادق علیه ‌السلام فرمود: «قد اعتمر الحسین‌بن علی علیه ‌السلام فی ذی ‌الحجه ثم راح یوم ‌الترویه الی العراق و الناس یروحون الی منی و لابأس باعمره فی ذی‌ الحجه لمن لایرید الحج؛ امام حسین علیه ‌السلام در ماه ذی ‌الحجه عمره انجام داد و سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد و کسی که نمی ‌خواهد حج انجام دهد، می ‌تواند عمره انجام دهد»[20]

دلایل خروج امام حسین علیه ‌السلام

نظرات متفاوتی در اینجا بیان شده است. برخی معتقدند که امام حسین علیه السلام در این روز مجبور شد از مکه خارج شود تا مبادا در حرم امن الهی مورد هتک حرمت و بی احترامی قرار گیرد و یا خدای ناکرده خونی در سرزمین وحی و مکان مقدس ریخته نشود. مورخین دو دلیل زیر را برای خروج امام علیه السلام در منابع ذکر کرده اند.

1- خطر جانی

2- شکسته نشدن حرمت بیت‌الله الحرام. ایشان به عبدالله ‌بن زبیر فرمود: «به خداوند سوگند، اگر یک وجب خارج از مکه کشته شوم، برای من دوست داشتنی ‌تر است تا آن‌که به اندازه یک وجب در داخل مکه کشته شوم. به خداوند سوگند اگر من به لانه ‌ای از لانه جانواران پناه برم مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن‌چه را از من می ‌خواهند، به دست آورند.»[21]

اعمال و فضیلت روز ترویه

در این روز اعمالی وارد شده و فضائلی بیان نموده اند. پیامبر اکرم (ص) می ‌فرماید: سوگند به تین و زیتون و طور سینین و این بلد امین. پس مقصود از تین، مدینه است و از زیتون، بیت ‌المقدس و از طور سینین کوفه و از بلد امین، مکه و از زن ‌ها، چهار زن برگزید: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه سلام الله علیها و از اعمال حج چهار عمل را برگزید: قربانی ‌کردن و صدا به لبیک بلند کردن و احرام و طواف و از ماه ‌ها چهار ماه که ماه ‌های حرامند، برگزید: رجب و شوال و ذی ‌القعده و ذی ‌الحجه و از روزها چهار روز برگزید: روز جمعه و روز ترویه (هشتم ذی ‌الحجه) و روز عرفه و روز عید قربان. طبق روایات گوناگون، منزلت روز ترویه تا جایی است که درک آن مساوی با درک تمام حج شمرده شده است، چرا که روز ترویه در اصل آماده شدن برای ورود به عرفات و عید قربان است. در هر صورت روز ترویه یکی از ارزشمندترین روزهای موسم حج است که آداب مخصوص به خود دارد و مستحب است که حاجی در این روز، اعمالی را انجام دهد:

1. احرام بستن

مستحب است احرام بستن در روز ترویه بلکه موافق احتیاط است و احرام بستن قبل از آن به خصوص براى افراد سالمند و بیمار که از شدت ازدحام جمعیت براى رفتن به عرفات خوف داشته باشند، جایز است. و کسى که قصد دارد براى حاجتى از مکّه خارج شود، مى ‌تواند احرام حج را جلو بیندازد. به اعتقاد فقهاء اهل سنت و مشهور امامیه، احرام بستن برای حج در روز هشتم، برای کسی که حج تمتع انجام می‌ دهد، مستحب است. اهل سنت به روایت جابر و مشهور امامیان  نیز به روایاتی  استناد کرده ‌اند. در برابر، برخی از امامیان به پشتوانه ظاهر واژه امر: «و احرم بالحج» در پاره ‌ای روایات، به وجوب احرام در روز ترویه باور دارند.[22]

2. اقامه نماز در منا

به اعتقاد برخی فقهاء اهل سنت، مستحب است حاجی نماز ظهر و عصر روز ترویه را در منا بخواند، بر خلاف امامیان که به پشتوانه روایت محمد بن مسلم، خواندن نماز ظهر و عصر در مکه را برای غیر امام (امیر الحاج) مستحب می ‌دانند. و تنها بر سرپرست حاجیان (امام) اقامه نماز ظهر در منا در روز ترویه را مستحب می ‌دانند.[23]

3. بیتوته در منا

یکی از اعمال مهم حاجیان بیتوته در منی است. به هر روی، مستحب است حاجی در روز ترویه، نخست به منا برود و در شب نهم تا طلوع فجر در منا بیتوته کند و سپس رهسپار عرفات گردد.[24]

4. غسل، روزه، دعا و نیایش و...

علاوه بر اعمال فوق مستحبات دیگری نیز وارد شده است. غسل کردن و روزه گرفتن در روز ترویه مستحب است. محمدبن ابی عمیر از یکی از یارانش از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: روزه روز ترویه کفاره گناهان یک سال و روزه روز عرفه کفاره گناهان دو سال است. همچنین محدث قمی در مفاتیح الجنان روزه این روز را برابر با کفاره شصت سال برشمرده است و آورده است که شیخ شهید غسل این روز را مستحب دانسته است.

پی نوشت ها


[1] العین، ج8، ص312؛ الصحاح، ج6، ص2364؛ تاج العروس، ج19، ص481، «روی.

[2] المنیر، ج2، ص247؛ لسان العرب، ج14، ص350، «روی- لغت‌نامه، ج5، ص6686، «ترویه.

[3] البحر الرائق، ج2، ص587؛ منتهی المطلب، ج10، ص119.

[4] اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص188؛ المفصل، ج11، ص353.

[5] ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۵، باب ۱۷۱.   

[6] اخبار مکه، ج1، ص188.

[7] التفسیر الکبیر، ج5، ص189.

[8] البحر الرائق، ج2، ص587-588؛ منتهی المطلب، ج9، ص362؛ المغنی، ج3، ص105.

[9] مجمع البیان، ج2، ص46؛ تفسیر بیضاوی، ج5، ص20.

[10] فتح الباری، ج5، ص321؛ عمدة القاری، ج9، ص296.

[11] مواهب الجلیل، ج3، ص311-312؛ ج4، ص167؛ کشاف القناع، ج2، ص569.

[12] المحبر، ص267؛ المفصل، ج14، ص63، 68.

[13] اخبار مکه، ج1، ص252؛ المفصل، ج12، ص19.

[14] مجمع البیان، ج10، ص348؛ نور الثقلین، ج5، ص571.

[15] تفسیر بغوی، ج4، ص467؛ زاد المسیر، ج4، ص424.

[16] التبیان، ج2، ص160؛ فقه القرآن، ج1، ص194؛ احکام القرآن، ج1، ص355.

[17] التبیان، ج2، ص175؛ تفسیر العز بن عبدالسلام، ج2، ص351.

[18] زاد المسیر، ج3، ص233؛ عمدة القاری، ج10، ص56.

[19] الارشاد، ج2، ص66؛ البدایة و النهایه، ج8، ص171.

[20] کافی، ج 4، ص 536

[21] وقعه‌الطف ص 152

[22] الکافی، ج4، ص454، ح1؛ الوسیله، ص176؛ مختلف الشیعه، ج4، ص22.

[23] السرائر، ج1، ص586؛ جواهر الکلام، ج19، ص6.

[24] النهایه، ص249؛ الحدائق، ج16، ص351، 353؛ بدایة المجتهد، ج1، ص277.