آفریدگار مدبر
ابوشاکر نزد امام صادق علیه السلام رفته و از ایشان پرسید: ای جعفربن محمد، مرا بر معبودم راهنمایی کن. امام صادق علیه السلام فرمودند: بنشین! در این هنگام کودک خردسالی پیش آمد که در دستش تخم پرنده ای بود و با آن بازی می کرد. امام صادق(علیه السلام ) تخم پرنده را از کودک گرفت و به ابوشاکر گفت: این دژی است پوشیده که پوست ضخیمی دارد. در زیر این پوست ضخیم، پوست نازکی وجود دارد و در زیر آن، مایعی طلایی و مایعی نقره ای در کنار هم، بدون این که با هم مخلوط شوند. کسی نمی داند آن تخم پرنده برای آفرینش نر خلقت شده است یا ماده. هنگام شکسته شدن تخم پرنده صورت های فراوانی چون طاووس، کبوتر و خروس از آن بیرون می آید، آیا فکر نمی کنی که برای این آفرینش مدبری هست؟