زمانی که تشنگی ابا عبداللَّه الحسین علیه السلام به اوج خود رسید، بُرَیر از آن حضرت اجازه خواست با مردم سخن بگوید، حضرت به او رخصت فرمود. بُرَیر نزدیک سپاه دشمن آمد و فریاد زد: مردم! خداوند، محمد صلی الله علیه و آله را به حق مژده دهنده و بیم آور برانگیخت که با اذن خدا مردم را به سوی حق فراخواند و مشعلی فروزان فرا راه آنان بود، اکنون آب فرات را ملاحظه کنید که سگ و خوک بیابان از آن استفاده می کنند ولی همین آب را به روی فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله بسته اید، آیا پاداش محمّد صلی الله علیه و آله همین است؟ در پاسخ گفتند: بُرَیر زیاد سخن می گویی، بس کن، به خدا سوگند! حسین همچنان تشنه خواهد ماند. امام علیه السلام به بُرَیر فرمود: با اینان سخن مگو. و سپس خود با تکیه بر شمشیر به سوی آنان شتافت و خطابه ای ایراد فرمودند