برپایی نماز در کربلا
نماز، یکی از مظاهر مهم ذکر الهی و از معارف بلند قرآنی است که اقامه آن نمود بر جسته ای در کربلا دارد. پیش از آن که نمونه های شکوهمند برپایی نماز در کربلا گزارش شود، برخی از آیات قرآن درباره نماز، مرور می گردد تا از این رهگذر، تجلی این بخش از معارف قرآن در کربلا بیشتر آشکار گردد.
در آموزه های قرآنی، نماز عنصری اساسی معرفی گشته و در موارد فراوانی، به همراه ایمان، مطرح شده است. در سوره ((بینه ))، اقامه نماز از ارکان دین قیم و استوار شمرده شده است: و یقیموا الصلاه و یؤ توا الزکاه و ذلک دین القیمه. [1]
در سوره ((انبیا)) نیز اقامه نماز جزء دستورات الهی برای رهبران دینی یاد شده است: و اءحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاه. [2]
همچنین در سوره ((طه )) اوصاف مؤمنان با اقامه نماز همراه شده و چنین آمده است: طس تلک آیات القرآن و کتاب مبین هدی و بشری للمؤمنین الذین یقیمون الصلاه و یؤ تون الزکاه. [3]
افزون بر آنچه یاد شد، قرآن کریم توصیه خداوند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) را یاد آور شده که در آن اقامه نماز جماعت به هنگام جنگ با دشمن و کیفیت آن آمده است: و اذا کنت فیهم فاءقمت لهم الصلاه طائفه منهم معک و لیاءخذوا اءسلحتهم فاذا سجدوا فیلکونوا من ورائکم ولتات طائفه اءخری لم یصلوا فلیصلوا معک. [4]
مردان الهی نیز اثر یافته از این آموزه های بلند، همواره دل و زبان را به ذکر الهی واداشته اند، به گونه ای که هیچ کاری ایشان را از این امر مهم باز نمی دارد: رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاه. [5]
چکیده سخن این که، در نگرش قرآنی، نماز جایگاه ویژه ای دارد. رهبران دینی (حتی در معرکه نبرد) ماءمور به اقامه نمازند. مؤمنان راستین نیز دل در گرو یاد خدا دارند. دادوستد و نه هیچ چیز دیگر آنان را اقامه نماز باز نمی دارد. تجسم شکوهمند این معارف را می توان به خوبی و روشنی در کربلا و رفتار رهبر بزرگ سپاه ایمان، امام حسین (علیه السلام)، و نیز رفتار یاران پاکباز و مؤمن آن حضرت نگریست.
هر چند منابع تاریخی و روایی، مواردی چند از توجه امام حسین (علیه السلام) به نماز و اقامه آن را گزارش می نماید، [6] گزارشهایی که در این باره به نقل حوادث شب و روز عاشورا می پردازد، بیانگر جایگاه ویژه نماز، این موهبت بزرگ الهی، نزد امام (علیه السلام) است.
عصر روز نهم، جنب و جوشی در لشکر دشمن به راه افتاد و آهنگ حمله به سپاه امام (علیه السلام) را نمودند. امام (علیه السلام) برای آگاهی از هدف حرکات تازه اردوگاه دشمن، برادر رشیدش، عباس، را سوی آنان گسیل داشت و پس از آگاهی از نقشه دشمن، چنین فرمود: عباس من، اینک سوی دشمن برو و اگر توانستی هجومشان را تا بامداد فردا به تاءخیر انداز و شرارتشان را امشب از ما بازدار، بدان امید که سر بر آستان ربوبی نهیم، نماز گزاریم، او را بخوانیم و از او آمرزش طلبیم. خدا خود می داند که من چقدر نماز و پرستش او و خواندن کتابش را دوست دارم و شیفته دعا و نیایش بسیار و آمرزش خواهی از اویم؛ فهو یعلم اءنی اءحب الصلاه له و تلاوه کتابه و الدعاء و الاستغفار. [7]
امشب شب وصالست، روز فراق، فرداست
در پرده حجازی، شور عراق، فرداست
امشب نشسته مولا، بر رفرف عبادت
پیمودن ره عشق، روی براق، فرداست
امشب بگو به بانو، یک ساعتی بیارام
هنگامه بلاخیز، ما لا یطاق فرداست.
مرحوم الهی قمشه ای چنین سروده است:
گر سر جنگ است کنون خیل را
گو به سحر، مهلتی این لیل را
تا کنم این خاتمه روزگار
باز شبی طاعت پروردگار
تا کنم از عشق، نماز دگر
با شب خود راز و نیاز دگر
تا کنم از دل، شبی آه دگر
او کند از لطف نگاه دگر
من ز نگاه رخ زیبایی دوست
دیده کنم محو تماشای دوست.
همان گونه که گذشت، جایگاه ویژه نماز نه تنها در رفتار امام (علیه السلام) بلکه در رفتار یاران ایشان نیز برجسته بوده است، به گونه ای که راویان، حالات اردوگاه حسینی در شب دهم را چنین وصف نموده اند: آنان در آن شب نماز می خواندند و در رکوع و سجود و قیام و قعود، بر لب یاد خدا را زمزمه می کردند، و صدای نجوایشان مانند پرواز زنبور عسل به گوش می رسید. [8]
همچنین در روز عاشورا و در کشاکش جنگ که گویی، گرمای خورشید و تشنگی و خستگی، چونان نیزه و شمشیر، به یاری دشمن آمده بود و آن افلاکیان خاک نشین را می آزرد، ((ابوئمامه عمرو بن عبدالله صائدی )) فرا رسیدن هنگام نماز را یاد آوری نمود. او سودای اقامه نماز به همراه امام را در دل داشت و مشتاقانه آرزویش را با امام (علیه السلام) در میان نهاد و امام (علیه السلام) نیز با پذیرش در خواست او، کریمانه در حقش دعا نمود و فرمود: خدا تو را در زمره نماز گزاران جای دهاد![9]
شگفتا که یاران امام حسین (علیه السلام) در چنین هنگامه ای دشوار به یاد نمازند، و دشمن چه غفلتزده و ناآگاه، حتی پیشنهاد توقف کوتاه جنگ برای اقامه نماز را رد نمود، و امام حسین (علیه السلام) و یارانش با دشواری زیاد و با تقدیم دو سرباز فداکار، آخرین نماز را برپا داشتند! آری، نماز ظهر روز دهم، [10] که تائره جنگ و گرمای طاقت فرسای سرزمین طف، هر دو بی رحمانه، زبانه می کشید و تشنگی و خستگی بر جسم و جان سپاه حسینی، پنجه می افکند، تجسم زیبا و کاملی از آیات قرآن بود که: رجال لا تلهیم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاه. [11]
استاد جوادی آملی - حفظ الله و اءبقاه - در این باره نگاشته اند:
((این نماز سه خصوصیت برجسته داشت: جماعت، اول وقت بودن، علنی بودن. با آن که امام حسین (علیه السلام) می توانست این نماز را به صورت انفرادی، اندکی دیرتر و در خیمه بخواند، ولی چنین نکرد و آن را با سه خصوصیت یاد شده، به جا آورد. لذا در غالب زیارتهای آن حضرت: اءشهد اءنک قد اءقمت الصلاه به عنوان یکی از نقاط برجسته زندگی آن حضرت ذکر می شود)). [12]
پی نوشت:
[1] بینه / 5: (( (فرمان نیافتند جز این که ) دین (خود) را برای او خالص گردانند، و نماز را بر پا دارند و زکات بدهند؛ و دین (ثابت و) پایدار همین است )).
[2] انبیا / 73: ((و به ایشان (رهبران الهی ) انجام دادن کارهای نیک و بر پا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم )).
[3] نمل / 1 - 3: ((طا، سین. این است آیات قرآن و (آیات ) کتابی روشنگر که (مایه ) هدایت و بشارت برای مؤمنان است؛ همانا که نماز را بر پا می دارند و زکات می دهند)).
[4] نساء / 102: ((و هر گاه در میان ایشان بودی و برایشان نماز بر پا داشتی، پس باید گروهی از آنان با تو (به نماز) ایستند، و باید جنگ افزارهای خد را برگیرند، و چون به سجده رفتند (و نماز را تمام کردند)، باید پشت سر شما قرار گیرند، و گروه دیگری که نماز نکرده اند، باید بیایند و با تو نماز گزارند)).
[5] نور / 37: ((مردانی که نه تجارت و نه دادوستدی، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز خود مشغول نمی دارد)).
[6] مانند اقامه نماز جماعت پس از نخستین برخورد با ((حر بن یزید)). برای موارد دیگر نک: محمد بن حریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 4، صص 319 - 320؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 3 - 4-
[7] قال الحسین (علیه السلام): ارجع الیهم فان استطعت اءن تؤ خرهم الی الغدوه و تدفعهم عنا العشیه، لعلنا نصلی لربنا اللیله و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم اءنی قد اءحب الصلاه له و تلاوه کتابه و الدعاء و الاستغفار. نک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 317؛ محمد بن محمد بن نعمان بغدادی عکبری (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج 2، صص 89 - 90؛ عبدالله بحرانی، العوالم، ص 243؛ محسن امین عاملی، لواعج الاشجان فی مقتل الحسین (علیه السلام)، ص 118-
[8] علی بن موسی بن طاووس حسینی، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 57؛ محمد بن جعفر حلی (ابن نما)، مثیر الاحزان، ص 38؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 394؛ عبدالله بحرانی، العوالم، ص 245؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، یناییع الموده لذوی القربی، ج 3، ص 65؛ محمد مهدی شمس الدین، انصار الحسین (علیه السلام)، ص 55-
[9] راءی ذلک ((اءبوثمامه عمرو بن عبدالله الصائدی )) قال للحسین: یا اءباعبدالله نفسی لک الفداء. انی اءری هولاء قد اقتربوا منک و لا والله لا تقل حتی اءقتل دونک ان شاء الله، و اءحب اءن اءلقی ربی و قد صلیت هذه الصلاه التی قد دنا وقتها، قال: فرفع الحسین راءسه ثم قال: ذکرت الصلاه جعلک الله من المصلین الذاکرین، نعم هذا اءول وقتها. نک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 334؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 21؛ عبدالله بحرانی، العوالم، ص 264؛ حسین نوری طبرسی، خاتمه مستدرک الوسائل، ص 75؛ عبدالرزاق موسوی مقرم، مقتل الحسین (علیه السلام)، صص 239 - 240.
[10] نمازی که دیدنی بود و تو گویی، هم اکنون نیز پس از چند صد سال از آن نماز بی مانند، شکوه پرواز و اوج عروج آن افلاکیان را از این خاکدان تا عرش خداوند و بهشت رضایت الهی، می توان نظاره کرد و شامه جان را با شمیم دل انگیز آن معطر نمود. به راستی باید امام (علیه السلام) عرض نمود: اءشهد اءنک قد اءقمت الصلاه.
[11] نور / 37: ((مردانی که نه تجارت و نه دادوستدی، آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز به خود مشغول نمی دارد)).
[12] عبدالله جوادی آملی، حماسه و عرفان، ص 245-