انتظارات امام صادق(ع) از شیعیان
انتظارات امام صادق(ع) از شیعیان
از لحظه تولد تا آخرین لحظه شهادت تلاش میکرد، تلاشی بسیار عمیق و جدی و کار ساز، شاگردانی در رشتههای مختلف علمی تربیت کرده و پاسخ بسیاری از شبهات علیه دین خدا و مذهب تشیع را دادند، با تلاش فروان مذهب شیعه را دوباره زنده کرده و رشد دادند، به خاطر همین خدمات بارها از دست دشمنان شکنجه دیده و حتی خانه آن حضرت به آتش کشیده شد، این امام مهربان که برای نجات شیعیان و دین زحمات بسیاری کشیدند از شیعیان خود انتظاراتی دارند که عبارت است از:
1: استقامت و پایداری:
استقامت به معنای تحمل و ایستادگی در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است که نقطه مقابل آن جزع و بیتابى است، استقامت و پایداری علاوه بر زندگى مادى، در زندگى معنوى نیز اثر فوقالعاده دارد، به طوری که اگر انسان در برابر نفس سرکش و هوا و هوسها و زرق و برق دنیا و جاذبههاى گناه ایستادگى نکند و در طریق معرفةاللّه و اطاعت فرمان او با مشکلات نجنگد، هرگز به جایى نمىرسد، امام صادق (علیهالسلام) دوست دارد پیروانش به این صفت طلایی مزین باشند و آن را در وجود خود پرورش دهند تا به درجات بالایی برسند و میفرماید: «اگر شیعیان ما در راه حق استقامت ورزند فرشتگان آسمان با آنان دست میدهند، ابرهای رحمت بر سر آنان سایه میافکنند و سیمایشان همانند روز روشن میدرخشد و از زمین و آسمان روزی میخورند و هیچ خواستهای از خداوند نخواهند داشت مگر اینکه خدای متعال به آنان عطا میکند».[1]
2: عزت نفس:
فردى که داراى مناعت طبع و عزّت نفس است، در نزد همگان عزیز و سربلند است، روحیه مناعت طبع باعث میشود که انسان از رفتارهایی که عزت و بزرگی او را زیر سوال میبرد خود داری کند و در مسائل مالی از تنبلی و کسالت پرهیز کرده و ضمن کار و تلاش برای کسب روزی حلال جلوی هر شخصی دست درازی نکند و به سمت هر گونه کسب و درآمدی که در آن خاری و ذلت احساس میشود نرود، امام صادق (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «شیعیان ما از فرط ذلت همانند سگ زوزه نمیکشند و مانند کلاغ طمع نمیکنند... آنان هیچگاه به سوی دشمنان ما دست ذلت دراز نمیکنند گرچه از گرسنگی بمیرند».[2]
حضرت در باره نحوه برخورد با مردم هم از رفتارهایی که با عزت نفس منافات دارد نهی کرده و میفرماید: «در معاشرت با مردم میانه رو باش، نه آنجور خشن و تندخو و بد اخلاق و بد برخورد باش که مردم از نزدیک شدن به تو خوششان نیاید، و نه آنقدر واهن یعنی ضعیف باش که هر کس با تو بر خورد میکند تو را تحقیر کند، مؤمن نباید کاری بکند که در نظر دیگران تحقیر بشود».[3]
3: زهد و ساده زیستی:
اگر امروزه خبرهایی از حقوقهای نجومی امنیت روانی جامعه را بر هم زده است و لکه زشتی برای حکومت اسلامی به وجود آورده است نتیجه میل و رغبت شدید برخی از مدیران به دنیا و زرق و برق آن است، آنان فقط به رفاه و زیبایی دنیای خود نگاه میکنند و برای رسیدن به آن دست به هر اقدامی میزنند که حقوقهای نجومی یا اختلاس از جمله آن اعمال است، اما اگر همه ما و به خصوص مدیران و مسئولین روحیه زهد و بیتوجهی به دنیا را در خود پرورش دهند، جامعه اسلامی روز به روز رشد بهتری خواهد کرد و همه مردم میتوانند از بیت المال به صورت مساوی استفاده کنند، زهد و پارسایی علاوه بر عزت و بزرگی در بین مردم جامعه رضایت خداوند سبحان را نیز به همراه خواهد داشت، امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «اگر دوست داری که در درگاه الهی با خداوند متعال همنشین شوی و در بهشت در جوار حضرت باری تعالی مسکن گزینی، باید دنیا و مظاهر آن در نظر تو خوار باشد و مرگ را همیشه نصب العین خود قرار بده و برای خود چیزی ذخیره نکن و بدان آنچه قبلا از اعمال صالح تقدیم داشتهای به حال تو سودمند خواهد بود و از کارهای نیک که انجام آن را به تاخیر انداختهای ضرر خواهی کرد».[4]
حضرت در سخن زیبای دیگری رسیدن به تمام خوبیها و لذتهای مادی و معنوی را در گرو دل بریدن از زرق و برق دنیا معرفی کرده و میفرماید: «تمام نیکىها در خانهاى نهاده شده و کلید آن خانه زهد در دنیاست».[5]
4: تلاش برای اصلاح دیگران:
شیعیان راستین در عین حال که وظیفه دارند خود را تقویت کرده و به صفات خوب و فاضله مزین کنند، باید مراقب رفتار دوستان و اطرافیان خود نیز باشند و همانند شمعی که با سوختن خود راه را از بیراهه نشان میدهد، در هدایت دیگران تلاش نماید و با روشهای زیبا و آموزنده دیگران را به راه درست هدایت کرده و عیوبشان را اصلاح نماید، همان گونه که امام صادق (علیهالسلام) عمر با برکت خود را در این راه وقف کرده و با تمام وجود برای اصلاح مردم جامعه تلاش نمود، حضرت درباره اهمیت اصلاح دیگران میفرماید: «در مورد هم کیشان بدکار خود جز خوبی و نیکی چیزی نگو و از خداوند توفیق هدایت و توبه آنان را بخواهید».[6]
آن حضرت هنگامی که متوجه شد، شقرانی که فردی گنه کار و شرابخوار است، نمیتواند از دربار منصور دوانیقی سهم خود را دریافت کند، به آنجا رفت و سهم شقرانی را گرفت و به وی تسلیم نمود، و هنگام پرداخت وجه به شقرانی با لحنی ملاطفت آمیز و مهربان، خطای وی را به او گوشزد کرده و فرمود: «کار خوب از هر کسی خوب است ولی از تو بواسطهی انتسابی که به ما اهل بیت داری خوبتر و زیباتر است و کار بد از هر کسی بد است، ولی از تو به خاطر همین انتساب، زشتتر و قبیحتر است، امام این جمله را فرمود و گذشت، شقرانی با شنیدن این جمله دانست که امام از گناهش آگاه است و از اینکه امام با این حال به یاری او شتافته و ابراز محبت نمود و با رفتاری کاملا منطقی و پسندیده وی را به گناهش متوجه ساخت، شدیدا نزد وجدان خود شرمسار گشت و خود را ملامت نمود».[7]
5: امانت و صداقت:
این دو صفت زیبا اساس هر جامعه را تشکیل میدهد به طوری که اگر وجود داشته باشد هزینههای کمر شکن بازرسیها کاسته خواهد شد، خیانتها و حقوقهای نجومی و اختلاسها از جامعه دور خواهد شد و امنیت و آرامش به جامعه تزریق خواهد شد، امام صادق (علیهالسلام) نسبت به این دو صفت بسیار حساس بودند و ضمن توصیه به عموم شیعیان برخی از یاران با وفای خود را به صورت ویژه توصیه و سفارش میکردند و به آنان پیام و نامه میفرستادند، امام به یکی از یاران خود فرمود: «هرگاه پیش عبدالله بن ابی یعفور رفتی، سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو میگوید: دقت کن در آن چیزی که به وسیلهی آن علی (علیهالسلام) در محضر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) سرافراز شد و او را به آن مقامات عالی رساند، پس تو هم آنها را برای خودت لازم بدان و رفتار خویش را با آن اوصاف زیبا بیارای، مطمئنا علی (علیهالسلام) با راستگویی و امانتداری در نزد پیامبر به آن درجه و عظمت رسید».[8]
این دو صفت آنقدر مهم و اساسی است که راه شناخت برای مومنین واقعی از منافقین معرفی شده است و حضرت میفرماید: «به طول رکوع و سجود شخص ننگرید زیرا به آن عادت کرده و اگر ترک کند به خاطر آن وحشت میکند، بلکه به راستی گفتار و امانتداری او بنگرید».[9]
6: دوری از مجالس گناه:
خبر از پارتیهای شبانه بین دختران و پسران با انواع گناهان خانمان سوز، جلسات غیبت و تهمت و افتراء، دوستی با جنس مخالف، حیف و میل بیت المال و دزدی و کم فروشی و...گناهانی هستند که میتوانند جامعه را به درههای سقوط بکشانند، اما کسانی که به دین اسلام لبیک گفتهاند و افتخار شاگردی مکتب امام صادق (علیهالسلام) را فریاد میزنند باید از این گناهان خانمان سوز دور باشند و در این مجالس شرکت نکنند تا بتوانند انسانی سالم و موفق باشند، امام در این باره میفرماید: «برای مؤمن شایسته نیست که در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند انجام میشود و او توانایی تغییر آن را ندارد».[10]
امید است همه ما شیعیان همه این خواستههای هدایت رئیس مکتب را با عشق انجام دهیم تا علاوه بر سلامت روحی و روانی در این دنیا به عزت و بزرگی مادی و معنوی دست پیدا کنیم و علاوه بر رضایت اهل بیت رضایت خداوند سبحان را نیز درک کنیم.
پی نوشتها:
[1]. «لو ان شیعتنا استقاموا لصافحتهم الملائکه ولاظلهم الغمام ولاشرقوا نهارا ولاکلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم، ولما سالوا الله شیئا الا اعطاهم» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلامیه، تهران، ج 75، ص 280.
[2]. «شیعتنا لا یهرون هریر الکلب ولا یطمعون طمع الغراب... ولا یسالون لنا مبغضا ولو ماتوا جوعا» همان منبع قبلی ص 281.
[3]. «و لا تکن فظا غلیظا یکره الناس قربک و لا تکن واهنا یحقرک من عرفک» همان مدرک قبلی ص 283.
[4]. «ان احببت ان تجاور الجلیل فی داره و تسکن الفردوس فی جواره فلتهن علیک الدنیا واجعل الموت نصب عینک ولا تدخر شیئا لغد واعلم ان لک ما قدمت وعلیک ما اخرت» همان مدرک قبلی ص 282.
[5]. «جَعَلَ الْخَیْرَ کُلُّهُ فِی بَیْتٍ وَ جَعَلَ مِفْتَاحُهُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا» همام مدرک قبلی ج 70 ص 49.
[6]. «لا تقل فی المذنبین من اهل دعوتکم الا خیرا، واستکینوا الی الله فی توفیقهم وسلوا التوبه لهم» همان مدرک قبلی ج 75 ص 280.
[7]. «خَرَجَ الْعَطَاءُ أَیَّامَ أَبِی جَعْفَرٍ وَ مَا لِی شَفِیعٌ- فَبَقِیتُ عَلَى الْبَابِ مُتَحَیِّراً- وَ إِذَا أَنَا بِجَعْفَرٍ الصَّادِقِ ع فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ- جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاکَ أَنَا مَوْلَاکَ الشَّقْرَانِیُّ- فَرَحَّبَ بِی وَ ذَکَرْتُ لَهُ حَاجَتِی فَنَزَلَ وَ دَخَلَ وَ خَرَجَ- وَ أَعْطَانِی مِنْ کُمِّهِ فَصَبَّهُ فِی کُمِّی ثُمَّ قَالَ- یَا شَقْرَانِیُّ إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ- وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا- وَ إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَقْبَحُ- وَعَظَهُ عَلَى جِهَةِ التَّعْرِیضِ لِأَنَّهُ کَانَ یَشْرَبُ..» همان مدرک قبلی، ج 47، ص350.
[8]. «اذا اتیت عبد الله فاقراه السلام وقل له: ان جعفر بن محمد یقول لک: انظر ما بلغ به علی عند رسول الله صلی الله علیه و آله فالزمه، فان علیا علیه السلام انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله صلی الله علیه و آله بصدق الحدیث واداء الامانه» شیخ طبرسی، فضل بن حسن حفید، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، چاپ دوم، انتشارات حیدریه، نجف، 1385 ش، ص 47.
[9]. «لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده فان ذلک شی ء اعتاده، فلو ترکه استوحش لذلک ولکن انظروا الی صدق حدیثه واداء امانته» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلامیه، تهران، ج 68، ص 8.
[10]. «لا ینبغی للمؤمن ان یجلس مجلسا یعصی الله فیه ولا یقدر علی تغییره» همان مدرک قبلی ج 71 ص 199.