بر اساس گواه هاى استوار و دلیل هاى محکم, فقاهت هماره با تحول و نوآورى درآمیخته و همراه بوده است.
دامن گسترى فقه و به درآمدن آن از دایره محدود و چهارچوبى که کتاب هایى چون: مقنع و مقنعه براى آن ترسیم کرده بودند, به ساحت و عرصه اى بس فراخ و با چشم اندازى بس گسترده و بحث هاى پرشاخ و برگ و فرع هاى گسترده و پردامنه که در کتاب هایى بسان جواهر و مکاسب جلوه گر شده و نمود یافته گواه این سخن است.
در هر برهه اى که فقیهى ژرف اندیش, کاونده, همه سونگر و زمان شناس, دست به ابتکار و نوآورى در شیوه استنباط زده است به ژرفا افزوده و به میزان درخورى, در ساحت مقدس فقه, بالندگى و پویندگى آفریده است و گاه تلاش او در ساحت فقاهت, نقطه آغازى شده براى تحولى مهم در سیر تکاملى فقه.