مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۲۰ ب.ظ

چرا عشق.... ؟؟؟؟؟؟

سوال – سه سال است عاشق دختری هستم اما خانواده قبول نمی کنند آنها می گویند چون ارتباط دوستی بین شما بوده است خوشبخت نمی شوید آنان حتی حاضر به دیدن دختر یا تحقیق در مورد او نیستند چه کار کنم ؟
پاسخ - چیزی که امروز متأسفانه به شکل های مختلف به آن دامن زده می شود این است که باید قبل از ازدواج عاشق شد تا ازدواج تضمین شود . این یک دروغ بزرگ است که افراد به شکل های مختلف با داستان ها ، فیلم ها و ... سعی می کنند برای جوان ها جا بیندازند ، حتی گاهی اوقات امکان دارد افراد خانواده این کار را بکنند. اجازه بدهید یک گفتگو با این برادر خوب داشته باشیم و یک گفتگو نیز با پدر و مادر ایشان . به ایشان و هر کس دیگری که می گوید من قبل از ازدواج عاشق طرف مقابل شده ام می گوییم ، این عشق به اندازه ای است که معایب ایشان اعم از اشکالات رفتاری ، روحی و فکری که در هرکسی امکان دارد باشد را نخواهید دید . این بدان معنی نیست که به دنبال عیوب یک فرد بگردید اما برای اینکه یک عمر زندگی مشترک داشته باشید ، شما باید محاسن و معایب طرف مقابل را خوب بسنجید و بعد عاقلانه تصمیم بگیرید و آنوقت عاشقانه زندگی کنید.  درحقیقت احتمال اینکه شما در این زندگی دچار مشکل شوید خیلی زیاد است . اما حالا وقت این است که با پدر و مادر این برادر عزیز صحبت کنیم ، شما پدر و مادر خوب که می بینید پسر شما سه سال است دلبسته این دختر خانم شده است، گرچه این روش نه با فرهنگ دینی که خداوند      می گوید هم خوانی دارد و نه با سلامت یک زندگی موفق ، اما شما بعنوان یک پدر و مادر دلسوز لازم است که چشم و گوش فرزند خود باشید . پیشنهاد من این است که این خانواده تحقیق و بررسی کنند هم خوبی های این دختر خانم را ببینند وهم نواقصی که احیاناً امکان دارد وجود داشته باشد . کمک کنند این آقا پسر در مورد کسی که او را دوست دارد و فکر می کند عشق برای  زندگی او کافی است یک نگاه جامع داشته باشد. عشق برای شروع یک زندگی ضرورت نیست بلکه عقل و تدبیر و آگاهی ضرورت است . پس پدر و مادرهایی که می بینند فرزندان آنان عاشق شده اند یا اظهار عشق می کنند ،آنها را ترد نکنند بلکه بررسی کرده و کمک کنند تا این عشق بتواند با عقل همراه شود و زندگی موفقیت آمیز شود .
سوال – دوستی قبل از ازدواج آیا امکان دارد بعد از ازدواج به رخ کشیده شود؟
پاسخ - به رخ کشیدن کوچک ترین جزء این ماجرا است خیلی مسائل و مشکلات دیگری پیش می آید . اولین مسئله ای که رخ می دهد عدم اعتماد است ، مکرر در جامعه رخ داده است که دخترخانم و آقا پسری که قبل از ازدواج با یکدیگر رابطه عاطفی داشته اند ، بعد از ازدواج مدام به یکدیگر شک می کنند ، پیامک های یکدیگر را چک می کنند ،مدام کوچک ترین دیرکردن را به معانی بدی تعبیر می کنند. حق دارند و حق ندارند ، حق دارند چون قبلاً دیده اند که همسر ایشان با ایشان رفیق بوده است  و حق ندارند چون در این زندگی مشترک برای یک زندگی سالم باید تصمیم جدی بگیرند . این زندگی دچار آسیب های خیلی عجیب غریب تر از به رخ کشیدن می شود ، به رخ کشیدن خیلی مسئله کوچک و پیش پا افتاده ای است . اگر آقا پسر به این خاطر به دختر خانم اعتماد ندارد باید دختر خانم سلامت رفتاری خود را در خانواده نشان دهد البته هر دو نفر نه فقط دختر خانم ، تأکید روی دختر است چون آسیب پذیر تر است و مانند یک گل لطافت های او به راحتی می تواند دچار آسیب شود و قلب او دچار یک سری آسیب های ویژه خواهد شد . یک سری عاطفه های سردرگم در او ایجاد خواهد شد اما قطعاً با درست رفتار کردن و تعهد مشکل حل خواهد شد. البته این تعهد نه فقط متقابل بلکه باید سه طرفه باشد، من ، خدا و تو ، اگر خدا به میان نیاید هرچقدر هم ما به یکدیگر قول بدهیم اما امکان دارد بشکنیم . اما اگر خدا باشد کس دیگری است که مدار زندگی ما را روشن کند یعنی مهارت خدا محوری در زندگی یک مهارت جدی است که باید آن را یاد بگیریم و تمرین کنیم تا خوشبختی را به صورت حقیقی ببینیم. قانون مثلث طلایی یکی از همان قوانین خدا محوری است که یادمان باشد وقتی که من با هر کس دیگری در این عالم هستی ارتباط برقرار می کنم رابطه مستقیم من با آن آدم نیست و قبل از آن با آن کسی است که به قلب او و قلب من ، نزدیک تر از خود ما است  و او خدا است . من با طرف مقابل خود هر رابطه ای که دارم طبق آن نظام متعالی که خداوند تنظیم کرده رابطه خود را برقرارمی کنم . دیگر حالا گدای این نیستم که او با من چه رفتاری می کند یا چه گفتاری خواهد داشت . کس دیگری هست که من با تمام وجود می خواهم او در زندگی من حاضر باشد حتی اگر همه غایب باشند.
سوال – پسری در اطراف ما هست که سه سال از من کوچک تر است و مادر او هرگاه من را       می بیند می گوید : عروس خودم ، لطف کنید من را راهنمایی کنید  ؟
پاسخ - کاش می دانستیم سن این دختر خانم چند سال است . در پیامک های دوستان ازدواج های زیادی  را دیدم که سن دختر خانم بیشتر از آقا پسر است .  البته اینجا در تعارفات اجتماعی این دختر خانم به عنوان عروس نامیده شده البته هیچ اقدام عملی رخ نداده است . لازم است که یک فردی که با ایشان رابطه عاطفی دارد و با آن خانواده نیز نزدیک است با آنان صحبت کند اگر واقعا این مسئله بیش از یک تعارف و نوازش کلامی است ، بجای این نوازش کلامی که درحال تبدیل شدن به یک زخم می باشد ، اگر تصمیم جدی دارند که این دختر خانم را به عنوان عروس خود انتخاب کنند، اقدام عملی انجام دهند چرا که نشانه صدق این کار اقدام عملی است . اما اگر واقعاً به عنوان یک تعارف است جز آسیب چیز دیگری نخواهد داشت . به ذهن این دختر خانم می رسد که شاید من پسندیده       شده ام که به عنوان عروس این خانواده باشم  و شاید در انتخاب های خود دچارتزلزل شود و این کاملاً آسیب می زند . متأسفانه گاهی ما از بچگی این رفتارها را بعنوان یک رفتار زیبا و مزاح گونه تلقی می کنیم . به دختر و پسرهایی که دبستانی یا کوچکتر و یا بزرگتر هستند می گوییم این داماد من و یا این عروس من است ولی نمی دانیم که چه آسیب های روحی را روی بچه ها خواهد گذاشت . قطعاً آسیب های جدی و عمیقی است که فرد را در خلوت خود دچار پردازش عاطفی می کند . دختر خانم در این مورد اخیر چیزی نگوید بلکه خواهربزرگتر ، مادر ، خاله ، دایی یا یک کسی که با خانواده دختر خانم و هم با خانواده متقابل می تواند ارتباط برقرار کند خیلی محترمانه و دوستانه با ایشان صحبت کند . اگر مشخص شد که تعارف است، این دختر خانم با یک برخورد کاملاً مؤدبانه اعلام کند که من احساس عدم رضایت می کنم و حس می کنم که این کلام شما کلام مناسبی نیست و شما به دنبال یک عروس خوب بگردید و من به درد پسر شما نمی خورم و از جهت سنی حداقل از پسر شما بزرگتر هستم .
سوال - یک سال است که من با پسری دوست شده ام و برای جلوگیری از گناه بدون اطلاع خانواده صیغه خوانده ایم تا زمانی که شرایط او برای خواستگاری مهیا شود آیا این کار گناه دارد؟
پاسخ - عقد موقت که در بین مردم اصطلاحاً به صیغه معروف شده است یکی از قانون های طلایی اسلام برای مدیریت غریزه جنسی و مهارت زندگی سالم است . در حقیقت در فرهنگ اسلامی چیزی که ما نیاز داریم این است که از نگاه خداوند به مقوله خانواده و رابطه بین دو جنس بنگریم و از دریچه دوربین نگاه خداوند یک باردیگر زندگی مشترک را ببینیم . زمانی که صحبت از ازدواج موقت   می شود یک عده از خانم ها رنگ از چهره ایشان می پرد و یک عده از آقایان نیز چهره آنان گلگون می شود. فکر می کنم دستور خداوند هم به آن خانم هایی که خیلی ناراحت می شوند و هم آن آقایانی که خیلی خوشحال می شوند بطور کامل نرسیده است ، برای همین این گروه خیلی ناراحت و آن گروه نیز خیلی خوشحال شده اند. اجازه بدهید از نگاه کسی خارج از فرهنگ دینی ما که زندگی غربی را نیز تجربه کرده است بگویم . خانم تاچیگو ماراتا در حقیقت بعنوان یک فرد ژاپنی که بعداً  مسلمان می شود کتابی در خصوص ازدواج موقت نوشته است. این کتاب سال پنجاه و هشت یعنی اول انقلاب چاپ شده است ، ایشان بعنوان خانمی که پنج سال در دانشکده الهیات در تهران درس خوانده است در رابطه با تلقین های غلطی که در جامعه ایرانی وجود دارد نوشته است . اینکه گروهی ازدواج موقت را خیلی خوب می دانند و گروهی خیلی بد و حتی ممکن است بعنوان ناسزا تقلی بکنند . ایشان اعلام می کند که ازدواج موقت یک ضرورت برای سلامت جامعه  است .اجازه بدهید من از متن این کتاب برای شما بخوانم : موضوعات بسیاری است که شرقی ها آن را دلیل عقب ماندگی خود می دانند و دور انداخته اند  و یا لااقل توجهی به آن ندارند ولی متفکران غربی بعد از تحقیق و بررسی زیاد در تاریخ گذشته و مطالعه واقعیت های اجتماعی کنونی به این نتیجه رسیده اند که همان امور، کلید حل مشکلات است . ایشان توضیح می دهد که دردنیای غرب چه آسیب هایی وجود دارد و گردش روزگار شهادت می دهد که در مغرب زمین به اصطلاح امروزی آخرین مد ازدواج ، ازدواج قرار دادی است به این صورت که زن و مرد با یکدیگر توافق می کنند و برای مدت معینی ازدواج می کنند . در حالی که در سرزمین شیعه مذهب متعه را به دستاویز تساوی زن و مرد، کم کم و به تدریج از بین برده اند . و نکته قابل توجه این است که در نتیجه تساوی  زن و مرد و آزادی کامل زن در مغرب زمین  ازدواج قرار دادی بوجود آمده است . ایشان توضیح می دهد که چه آسیب هایی در دنیای غرب و چه مشکلات خاصی در دنیای شرق به دلیل کم توجهی نسبت به موضوع ازدواج موقت بوجود آمده است. با توجه به اینکه هفته وحدت است و هفته شیعه و سنی و کلیه فرقه هایی که به آئین  ناب محمد (ص) اعتقاد دارند ، هم شیعیان و هم اهل تسنن معتقد هستند که در زمان پیامبر ازدواج موقت وجود داشته است و جزو دستورات قطعی است که اسلام بر آن پافشاری می کند . اما آنچه که با هم اختلاف دارند این است که اهل تسنن اعتقاد دارند که خلیفه دوم آن را بنا به ضرورت هایی فسخ کرد و این فسخ باقی ماند ولی شیعیان معتقد هستند که این امر الهی برای همیشه اسلام باقی مانده و چیزی است که نفی نشده است. جالب است بدانید چند سال گذشته در یکی از نشریات عربی  ازدواجی را تحت عنوان ازدواج تابستانی در بین یک سری از فرقه های خاص بسیار سرسخت اهل تسنن مطرح کرد « ازدواج الصیوف » . با توجه به اینکه بعضی از کشورهای عربی ، کشورهای توریستی و گردشگری حساب می شوند اینها ازدواج هایی را تحت این عنوان داشته باشند که بتوانند جذب توریست بکنند . یا ازدواج های شغلی و ازدواج هایی باشرایط خاص ، ببینید این ازدواج ها حتی با مبانی فرهنگی آنها هماهنگی ندارد اما باتوجه به تناسب زمانی و اجتماعی برای آنها ضرورت ویژه ای پیدا کرده است. ازدواج موقت بعنوان یکی از امور حلال و طلایی خداوند بزنگاه ها و بن بست ها را باید از بین ببرد . اگر دقیق شناخته نشود زمینه انواع سوء استفاده ها را فراهم می کند ، در ازدواج موقت اولین شرط این است که آن خانم شرایط ازدواج موقت را داشته باشد یعنی هیچ مانعی برای ازدواج او نباشد ، متأهل نباشد ، عقد کرده یا نامزد کس دیگری نباشد، اگر این خانم مجرد است و هنوز ازدواج نکرده باید اجازه پدر او برای ازدواج موقت باشد . البته فتواهای فقها یک مقداری در بعضی از شرایط سنی متفاوت است که من توصیه می کنم دوستان حتماً به نظر مرجع تقلید خود رجوع کنند. اما آن چیزی که یک مقدار در جامعه ما در حال رایج شدن است ازدواج موقت دختران مجرد با پسران مجرد و یا دختران مجرد با مردان متأهل است . اگر ما واقعاً می خواهیم به دستورات الهی عمل کنیم تا خوشبختی و بهشت آسمانی خداوند را برروی زمین بیاوریم باید طبق همان خطوطی که خداوند تعیین کرده جلو برویم. نه اینکه ما یک مقدار از اسلام را برداریم و بقیه را خودمان طراحی کنیم اینکه ما  بعضی امور دینی را قبول داشته باشیم و بعضی را قبول نداشته باشیم بدترین مدل دین داری است . شخصی حرف زیبایی می زد می گفت در جامعه امروز ما بعضی از خطوط قرمز دیگر قرمز نیست و تبدیل به خط نارنجی شده است و مردم دیگر بعنوان خط قرمز به آن نگاه نمی کنند . یک دختر مجرد که پدر او در قید حیات است چه برای ازدواج موقت و چه برای ازدواج دائم اذن پدر را نیاز دارد . اما نکته ویژه این است که ما فکر می کنیم اذن پدر تنها یک بله گفتن است در صورتی که این یک فرآیند تربیتی است . یعنی پدر در کنار دختر باید او را برای یک رویارویی و تعامل سالم با جنس مخالف پرورش بدهد، تابتواند در آن زمانی طلایی که این دختر می خواهد فردی را برای زندگی مشترک انتخاب کند به او کمک کند که بهترین گزینه را داشته باشد . خوب حالا این خانم می فرمایند ما برای اینکه دچار گناه نشویم عقد موقت خوانده ایم من اینجا سوال می کنم آیا بعد از این زمان طولانی که شما عقد موقت بوده اید در نوع ارتباط شما شرایط الهی رعایت شده است ؟ آیا اذن پدر بوده است ؟ آیا شما طبق دستورات مرجع تقلید خود عمل  کرده اید؟ یا نه فکرده اید فقط صرف اینکه یک عبارت صیغه را بخوانید کافی است ؟ در عین حال اینکه خواندن آن صیغه شرایط خاص خود را دارد، به قول فقها می گویند برای خواندن صیغه عقد چون فعل های آن فعل های ماضی است اما در زمان حال رخ می دهد باید کسی که عقد را می خواهد قصد انشاء کند . اینها      فرمول هایی است که اهل فن می دانند به خاطر همین هم همیشه دیده اید سر سفره عقد همه منتظر عاقد هستند وگرنه آن خواندن جمله عربی که کار ویژه ای ندارد حتی بعضی از مراجع اجازه      می دهند که به زبان فرد هم قرائت شود . چون آن شرایط ویژه باید رعایت شود و در حقیقت با آن قدرت کلام فقط موضوع رسمیت نیست بلکه قرار است من در یک تعهد سه طرفه : من ، خدا و طرف مقابل قرار بگیرم. پس باید طبق همان فرمول ها عمل کنم نمی توانم آن طور که دل من می خواهد عمل کنم . کسی به نام علی ابن یقتین از یاران امام کاظم (ع) که در میان صحابی حضرت جایگاه ویژه ای نیز دارد روزی نزد ایشان می آید و می گوید من می خواهم ازدواج موقت کنم حضرت می فرمایند تو را چه به این کار ، تو همسر داری و نیازی به ازدواج موقت نداری در این مورد تأکید ویژه می کنند اما امروز در جامعه ما آنچه که رایج شده است ازدواج موقت مردان متأهل با دختر خانم ها است . این مدلی نیست که اسلام ترویج کرده باشد البته تأکید می کنم حرام نیست اما این مدل اصلی نیست ، اما در اسلام  ازدواج موقت به عنوان یک ضرورت برای برون رفت از بن بست ها بوده است . اهل بیت تأکید خاصی دارند که شما ازدواج موقت را در جایگاه حقیقی خود قرار دهید . اجازه بدهید در این زمینه من یک کتاب خوبی را معرفی کنم : کتاب خانواده در قرآن از آیت اله دکتر احمد بهشتی که جزو کتاب های خیلی خوبی است که در زمینه خانواده اطلاعات کاملی را به ما می دهد . در این کتاب ما با ویژگی های خاص ازدواج موقت ، ازدواج مجدد و ساختار خانواده کاملاً آشنا می شویم آن اطلاعاتی که در ارتباط با ازدواج موقت من از خانم ساچیکو موراتو نقل کردم از همین کتاب بود . با یک چنین نگاهی ما احتیاج داریم ازدواج موقت را آن گونه که هست ببینیم . به قول سهراب سپهری چشم ها را باید شست ، جور دیگر باید دید . ازدواج موقت راه حلی برای سرپوش گذاشتن بر روی دوستی پسرها و دخترها نیست. امام می فرمایند که اصرار بر ازدواج موقت نکنید ، بر شما است که اقامه سنت کنید و بوسیله متعه خود را از همسران دائمی باز ندارید . این مسئله در صفحه نود و دو همین کتاب خانواده در قرآن آمده که منابع آن نیز معرفی شده است . در حقیقت اسلام می خواهد که آن رابطه عاطفی بین زن و شوهر باقی بماند وگرنه ما دچار انواع آسیب ها می شویم . در پیامک های دوستان من می دیدم گاهی اوقات آقایان اعلام می کردند که ما از همسر خود ناراضی هستیم و احساس می کنیم که نیاز به ازدواج دوباره ای داریم و می خواهیم ازدواج موقت کنیم آیا اشکالی دارد ؟ قطعاً اشکال شرعی ندارد ولی شما به دنبال چه چیزی هستی ؟ اگر به دنبال روش اهل بیت هستید باید بتوانید همین زندگی که دارید به بهترین شکل مدیریت کنید وآن روابط عاطفی را با همسر خود ایجاد کنید. یک آسیب دیگر این است که افراد از این طریق هوس خود را رنگ و لعاب دینی می زنند ، یعنی اول به یک خانمی تمایل پیدا می کنند بعد جستجو می کنند و یک راه شرعی پیدا می کنند و بعد در این تمایل شرعی اعلام می کنند این خانم فرد مناسبی است و احیاناً زمانی را مشخص می کنند و این ازدواج موقت رخ می دهد . پس از اتمام این زمان تلقی او این است که افراد جدیدی را نیز می توان در این گردونه قرار داد حالا دنبال یک فرد جدید می گردد . اینجا آن آسیبی است که اهل بیت محکم مقابل آن ایستاده اند و عبارت عجیبی را در سخن اهل بیت داریم اینکه خداوند لعنت می کند مردها و زن هایی را که ازدواج های مکرر می کنند و دل آنها می خواهد که جنس مخالف را به طور مکرر در انواع مختلف بچشند . یعنی ترجیح می دهند که با هر فردی از جنس مخالف البته با قاعده شرعی ارتباط داشته باشند و در این زمینه فکر می کند که به دین عمل می کنند. اهل بیت    می گویند تو دچار یک بیماری شده ای و از رحمت خداوند دور شده ای به اسم اینکه ازدواج موقت مستحب است ، که قطعاً مستحب است اما در جایگاه درست خود . خواهش من این است که دوستان این بحث را فراجنسیتی ببینند شاید تلقی این باشد که چون بنده از جنس خانم ها هستم در ارتباط با ازدواج موقت این صحبت ها را می کنم ، نه اینگونه نیست . تلقی من این است که ازدواج موقت جزو کلیدهای طلایی خداوند است چون اهل بیت ما اعلام می کنند اگر کسی ازدواج موقت را در جایگاه حقیقی خود قرار دهد محال است جز آدم شقی و بدخت و جهنمی دچار روابط غلط ، روابط نامشروع و یا زنا شود . یعنی اینکه این امر راه برون رفت حقیقی است اما نه برای هر کسی و نه در هر موقعیتی. اگر شرایط آن را رعایت نکنیم قطعاً آسیب های بعدی پیش می آید . کتابی منتشر شده است که البته این کتاب نقاط قوت و نقاط نیز ضعفی دارد ، این کتاب روان شناسی زن را در ازدواج موقت تحلیل کرده است . خانم هایی که وارد پروسه ازدواج موقت می شوند که عملاً آسیب های روحی برای آنها دارد و این قسمتی است که معمولاً در بحث های دینی کمتر دیده می شود   . همه ما فکر می کنیم که ازدواج موقت برای آقایان است و قرار است که مشکل آقایان حل شود نه ، ازدواج موقت بعنوان یک فرآیند اجتماعی قرار است سلامت زن ها و مردها را حفظ کند . اما شما از اکثر خانم هایی که وارد این پروسه شده اند سوال کنید می گویند چون ازدواج دائم برای ما امکان پذیر نشد و یا شرایط آن را نداشتیم  ازدواج موقت کردیم. یعنی نگاه این زن این است که هرچه امکان دارد این ازدواج طولانی تر باشد. خانم هایی به من مراجعه می کردند که وارد پروسه ازدواج موقت شده بودند و احیاناً ارزو داشتند که  ارتباط آنها با آن آقا بصورت دائمی باشد اما آن آقا این مسئله را نمی خواست . من دو نکته را عنوان کنم اینکه خانواده های اصیل و خانواده هایی که به طور ویژه پایبند سنت های الهی هستند اصولاً عقد موقت را برای خود بد می دانند .شاید بگویید که کار بدی می دانند چون خداوند این امر را خوب دانسته است ، از امام صادق (ع) سؤال می کنند ایشان نیز می گویند بله برای خانواده های ما پسندیده نیست. بخاطر همین هم خانواده های اصیل در دوره نامزدی هم اجازه عقد موقت را نمی دهند و می گویند اگر قرار است زوجیتی صورت بگیرد همان عقد دائم رخ بدهد . اما در سطوح عادی جامعه وقتی افراد می گویند شما شرایط عالی را می گویید ، برای ما شرایط خوب را بگویید باید به آنها بگویم بله ازدواج موقت مقدم است بر این که این رابطه بدون هیچ محرمیتی باشد ولی حواس ما باشد که حکم همه را یکسان ندهیم .
سوال - من هیجده ساله هستم و مادر من دوست دارد که من زود ازدواج کنم به همین خاطر به من    می گوید با شخصی دوست شوم و ازدواج کنم ولی من با این نظر مخالف هستم و می گویم قسمت باید باشد
پاسخ - در این سوال سه سوال نهفته است همچنان ما باید هم با این مادر عزیز صحبت کنیم و هم با این دختر خوب ، من به ایشان تبریک می گویم که توانسته در بین این همه آبراهه های مختلف راه زندگی کردن با رضایت خداوند را جستجو کند . نکته این است که ما فکر می کنیم جستجو کردن رضایت خداوند این معنا را دارد که من بهترین، زیبا ترین ، ثروتمند ترین و قدرتمند ترین زندگی را خواهم داشت نه اینگونه نیست . آدمی که متدین و اهل دیانت است قطعاً امتحان های جدی را باید بدهد . همانطور که یک فردی که وارد امتحان المپیک می شود امتحان های جدی را باید بدهد در حالی که آدم هایی که  راحت طلب هستند فقط کتاب خود را می خوانند و نمره می گیرند چرا که از نمره دوازده تا بیست قبول است . این مادر عزیز چرا این حرف را زده است به دلایل مختلف: یک به این دلیل که ایشان دیده اند در جامعه متأسفانه حراجی حیاو ایمان است فکر کرده در این حراجی ها شاید دختر ایشان عقب بماند و ازدواج نکند . آیا لزوماً کسی که با  فردی که قبلاً با او دوست بوده ازدواج می کند ازدواج موفقی خواهد داشت ؟ احتمال شکست و آسیب پذیری فوق العاده بالا است به دلایل متعددی که اگر فرصتی شد در جلسات آینده به آن خواهیم پرداخت . اگر به دخترها گفته می شود که نحوه رفتار و گفتار ایشان به گونه ای باشد که نامحرم را به سمت خود جذب کنند تا ازدواج موفقی داشته باشند اشتباه بزرگی می کنند مبنای ما مبنای خدا محوری است . اما اجازه بدهید من یک دفاع فرا دینی بکنم بجای اینکه الان برای دوستان آیه و روایت بخوانم از یک دختر آمریکایی بگویم این خانم به عنوان یک اندیشمند ، صاحب نظر و نویسنده کتابی را تحت عنوان دختران به عفاف روی می آورند نوشته است . این کتاب در ارتباط با دختران آمریکایی است دخترانی که آزادی بی حد و مرز دارند در این آزادی بی حد و مرز که اصطلاحاً می گویند از هفت دولت آزاد هستند نه پدر ، نه مادر ، نه خانواده در نظر گرفته نمی شوند و حتی خیلی وقت ها      می گویند که خدا معنا ندارد در یک چنین نگاهی با انواع روابط غلط اعلام می کند که دختران آمریکایی هم به سمت پاکدامنی روی می آورند و در این کتاب در ارتباط با زن ها و دختران موفقی صحبت می کند که بین رضایت خدا و رضایت مردم و یا اصطلاحاً رضایت مردها ، رضایت خدا را در زندگی جدی  می گیرند و به همین دلیل موفقیت آنها روز افزون می شود .






موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۱۸
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی