مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۱۲ ق.ظ

نوجونای عزیز چه درد دلهایی دارند؟؟؟؟ 1

نتیجه تصویری برای برچسب صلوات بعثت

سوال – من دختری شانزده ساله هستم که نمازهایم را سر وقت نمی خوانم و این باعث شده است که مادرم به من شکایت کند که چرا نمازت را آخر وقت می گذاری . من اگر نمازم هم قضا بشود آنرا بجا می آورم در حالیکه خواهر بزرگتر من اصلا نماز نمی خواند و مادرم هم به او هیچ تذکری نمی دهد . مادرم فکر می کند که با این شکایت ها من نمازم را سر وقت می خوانم ولی من احساس می کنم که اگر آنقدر تذکر ندهد خودم به این باورمی رسم که باید نماز را سر وقت بخوانم. حتی ممکن است با ا ین همه شکایت ها از نماز رویگردان بشوم . آیا روش مادر من درست است؟
پاسخ – دین قرار است که ما را خوشبخت بکند و دین اسلام بعنوان بی غلط ترین دین آسمانی قرار است که انسان را خوشبخت کند . خیلی انسانها دیندار هستند ولی خوشبخت نیستند . انسانهایی که بصورت الهی مثبت اندیشی را یاد می گیرند روش شان این است که در میان مشکلات خوبی های واقعی را ببینند ، قدردان باشند و خوبی ها را گسترش بدهند . این قدرتی است که همه انسانهای موحد باید یاد بگیرند . شما نگویید که وقتی مادرم زیاد به من این مطلب را بگوید پس من دچار آسیب می شوم ، شما وقتی دچار آسیب می شوید که مثبت اندیشی توحیدی را نداشته باشید . شما باید این مهارت را در خودتان افزایش بدهید تا در هر موقعیتی حتی نابسامان تر از این هم نه تنها دارائی هایت را از دست ندهی بلکه اضافه تر هم بشود. در قرآن داریم که افراد خوب دچار مشکل می شدند و افراد بد آنها را سرزنش می کردند و آنها را بخاطر خوبی هایشان مورد شکنجه قرار می دادند اما روز به روز بر ایمان شان اضافه شد و رفتارهای خوبشان را گسترش دادند و توانستند افراد بد رفتار را هم اصلاح کنند . مادر شما باید روش صحیح تربیت دینی را بیاموزد . والدین باید دقت کنند که رفتارهای آنها به فرزندان آسیبی نزند زیرا امکان دارد که رشد هویتی آنها این قدر جدی نباشد که بتوانند از خودشان مراقبت کنند بچه ها دین را از شما یاد می گیرند . بچه ها آن جوری که شما می گویید یا می خواهید نمی شوند بلکه آن جوری که شما هستید می شوند . این دختر خانم تبعیض دیده است گرچه این تخریب مثبت است ولی اثر منفی دارد . دختر بزرگتر نماز نمی خواند ولی نسبت به او حساسیت ندارند ولی نسبت به دختر کوچکتر حساسیت مضاعف دارند . چون این تبعیض مثبت به سرزنش تبدیل شده است اثرش از بین رفته است . حضرت امیرمی فرمایند که سرزنش روحیه ی لجاحت را زیاد می کند خصوصا در جوانها . در روانشناسی اسلامی تاکید شده است اگر ما می خواهیم در خانواده امر به معروف و نهی از منکر بکنیم . قرآن هم می فرماید که نماز را بپا دارید و خانواده را امر به نماز بکنید ولی منظور از امر سرزنش کردن و دستور دادن نیست . منظور این است که ما این قدر نماز خواندن را در جلوی چشم بچه هایمان بزرگ و جدی جلوه بدهیم که بداند بدون نماز همه ی اعمالش در معرض آسیب است . داریم که نماز معیار همه ی خوبی هاست.اگر بچه ی من به این باور برسد و من نهی درونی را در او قرار بدهم ، او یک کنترل درونی خواهد داشت . ولی وقتی من بچه ام را بخاطر دیر نماز خواندن سرزنش می کنم ، چون او می خواهد بزرگ شدن خودش را نشان بدهد و شیطان او را گول می زند و برای اینکه حرص مادرش را در بیاورد از قصدی دیر نماز می خواند . یادمان باشد که سرزنش کردن نتیجه ی معکوس می دهد . بعضی مواقع ما حقوق فرزندان مان را در تربیت دینی ضایع می کنیم چون کارهای خوب را با روش های نامناسب به آنها یاد می دهیم . بهترین روش برای پدر و مادرهایی که می خواهند بچه هایشان نسبت به دستورات دینی مخصوصا نماز جدی باشند این است که اول خودشان در نماز خواندن جدی باشند . بعد اگر در خانواده فردی هست که در نماز سهل انگار است و در پیش چشم فرزند شماست ، شما نشان بدهید که جایگاه این فرد ضعیف تر است . این عزیز ما فکر می کند خواهرش که نماز نمی خواند راحت تر زندگی می کند . شما بدون اینکه متوجه بشوید دارید کاری می کنید که او متوجه جایگاه خودش در پیش شما نشده است و آزرده است . زیرا نتیجه ی روش شما غلط است . دیگر اینکه اگر ما می خواهیم بچه های مان در روش دین داری روش درستی را یاد بگیرند نباید دین را پازلی از زندگی شان قرار بدهیم مثلا نباید نماز خواندن او ربطی به میهمانی رفتنش نداشته باشد ، نماز خواندن و حجاب او ربطی به حُسن اخلاقش نداشته باشد . بعبارتی دین در تمام ارکان زندگی اش حضور ندارد . دین تکه ای از زندگی او است . در زمان ها و مکان های خاص این فرد دین دار است. در زمان محرم و ایام فاطمیه و ایام شهادت ها دین خودش را نشان می دهد ،وقت نماز دین خودش را نشان می دهد ولی مواقع دیگر دین وجود ندارد . در حقیقت فضای دینی فضای جدی نیست بخاطر همین دین داری نمی تواند این انسان را خوشبخت بکند . دین مداری است که می تواند انسان را خوشبخت بکند . امام سجاد (ع) در دعای خودشان برای فرزندان می فرمایند : خدایا فرزندان من را طوری قرار بده که مطیع امر تو باشند و من را یاری کن که آنها را مطیع امر تو قرار بدهم . انسان دین مدار انسانی است که زندگی اش را یک دایره ی بزرگ کشیده است و نقطه ی مرکزی زندگی اش خداست . اگر من نتوانم این شکل را به بچه ام یاد بدهم این بچه در زندگی بیشترین لطمه را می خورد زیرا خوشی را بجای خوشبختی می گیرد و یک عمر اشتباه می کند و بعد که به بن بست های زندگی اش رسید فکر می کند که خدایا من باید چکار کنم . انسان دین مدار کسی است که نقطه ی ثابت زندگی اش خداست . وقتی من به بچه ام می گویم که در شب قدر قرآن سر بگیریم ، این قرآن در زندگی این بچه چقدر در روی سرش بوده است که حالا قرآن را قدر بداند و روی سرش بگیرد . در روز عاشورا و تاسوعا که ما باید خودمان را با اهداف آسمانی امام حسین (ع) نزدیک بکنیم ، اگر در زندگی ما حضور نداشته باشد و فقط ماجرای نذری ها و روضه خوانی ها کم معرفت باشد بچه دچار مشکل می شود . بعد ما می بینم که یک عمر بچه ی ما با مسجد و نماز مانوس بوده و بعد از مدتی رها کرده است زیرا شما نگذاشته اید که این جوانه ی سبز ریشه بدواند یعنی باغبانی نکرده اید . خود پدر و مادر اول باید به معرفت برسند تا بتوانند این معرفت را به بچه شان هدیه کنند . پدر و مادرها می توانند همزمان دو تا کار بکنند . اول اینکه باورمان بشود که آیین اسلام برای خوشبختی ما آمده است . قدافلح مومنون. فقط انسانهای مومن خوشبخت هستند . ولی مومنی که همه ی زندگی اش ایمان باشد و در همه ی اجزای زندگی اش ببیند که خدا از چه چیزی راضی است . با این نگاه فرد مومن سعی می کند که مدار زندگی اش درست بچرخد و به زمینه های مختلف نچرخد . دراین حالت وقتی من رفتار و مناسک دینی را انجام می دهم ، این رفتارها در من عمیق می شود .دیگر اینکه من بعنوان پدر و مادر خلاهایی را دارم و این زمینه را فراهم بکنم که بچه ی من ارتباط با انسانهای دین دار و آگاه که دنبال مطرح کردن خودشان نیستند و با امور دین عمیقا آشنا هستند ، داشته باشد . الان خانواده ها این قدر که به تعیین رشته ای دانشگاهی بچه هایشان حساس هستند به دین بچه هایشان حساس نیستند . بعضی ها به رشته ی بچه هایشان پُز می دهند . ما برای تعیین رشته ی باید به استعداد و توانایی های بچه ی خودمان نگاه کنیم . اما تلقی ما به دین این است که بچه ی ما هر چه می خواهد باشد . غذایی که بچه ی من می خورد برای من مهم است که مسموم نباشد. اما غذایی که وارد روح بچه ی من می شود برای من مهم نیست . و به همین خاطر برای اینکه بچه ی من وقتش را بگذراند انواع سی دی های کارتن و بازیهای کامپیوتری را می گیرم و می گویم که دیگر به من کار نداشته باش ، من کار دارم . با این دلیل والدین مسئولیت خودشان را واگذار می کنند . والدین باید نسبت به دین بچه ها هم جدی باشند . زیرا دین قرار است که چگونه زندگی کردن را به بچه ها یاد بدهد . ما باید فلسفه ی زندگی را به بچه ها یادبدهیم که چرا اصلا ما بدنیا آمده ایم ؟ اگر من به فلسفه ی زندگی بی توجه باشم طبیعی است که بچه ی من راه اشتباه را انتخاب بکند . موضوع لا اکراه فی الدین وقتی است که ما می خواهیم دستورات دینی را بدون معرفت به بچه یاد بدهیم . در اینجا مادر بجای اینکه به بچه معرفت بدهد به خود رفتار تاکید می کند. در اینجا لا اکراه فی الدین معنی می دهد که شما با زور نمی توانید به چه نماز خواندن را یاد بدهید . شما باید بچه را نمازگزار بکنید نه نماز خوان . روح تعهد و مسئولیت پذیری و سپاس گزاری از خداوند را در وجود او ایجاد کنید تا او بدون اکراه در مسیر دین حرکت بکند. او بعنوان یک فرد دین دار نمی تواند بگوید که من مسلمان هستم ولی نماز نمی خوانم ، حجاب چه معنی دارد، خمس دیگر چیست . این یک تعارض هویتی است . این مثل داستان مولوی است که فردی می خواست شیری را روی بدنش طراحی کند و هر قسمتی را که می خواستند روی بدنش طراحی کنند چون درد داشت می گفت که من شیری می خواهم که یال ندارد و وقتی می خواهند دم شیر را طراحی کنند می گوید که من شیری می خواهم که دم نداشته باشد. مولوی می گوید: شیر بی یال و دم که دید. بچه های ما اگر می خواهند دین دار بشوند باید دین را با تمام ظرفیت و به شکل صحیح و بعنوان قانونی بدون جایگزین بیاموزند . وقتی من از آنها فقط رفتار را می خواهم بدون اینکه او بفهمد چرا ، یعنی تربیت من مشکل دارم . اگر من از بچه ام بپرسم که چرا باید نماز بخوانیم و او نتواند بیست دلیل بیاورد یعنی اینکه تربیت کردن والدین مشکل دارد . ما برای یاد دادن فلسفه دین باید به سن بچه نگاه بکنیم . در اینجا روش عمومی تمثیل است . مثلا وقتی بچه می پرسد که شما می گویید :اگر من کار بدی می کنم خدا من را می بیند پس خدا کجاست ؟ در اینجا باید با مثال به بچه یاد داد . می توانیم بگوییم که الان من و تو نفس می کشیم . اگر بینی مان را بگیریم نفس ما می گیرد پس ما داریم تنفس می کنیم . آیا هوایی که تو نفس می کشی می بینی ؟ در هوا ماده ای بنام اکسیژن هست که اگر به ما نرسد ما می میریم . من باید از روشی که بچه ام می فهمد به او کمک بکنم . این قانون برای یک بچه ی پنج ساله خوب است ولی برای یک بچه ی هجده ساله خوب نیست و من باید استدلال های کامل تری را به او بگویم . گلدان کوچک با اندکی آب سیراب می شود ولی یک درخت تنومند را باید جدیتر آبیاری کرد . در جاهایی که من نمی توانم می توانم از دین باوران کمک بگیرم و ماباید جلسات دین آموزی را جدی بکنیم و با افراد طلبه و روحانی دوست باشیم . بچه باید دین را در درون خانواده یاد بگیرد و با آموزش چهره به چهره بیاموزد .
سوال – در مورد ضایع شدن حقوق فرزندان توضیحاتی بدهید .
پاسخ – یکی دیگر از حقوق فرزندان بحث انتخاب همنشین برای خانواده و همنشین فردی است . بچه ها در سن نوجوانی و جوانی بیشتر از گروه هم سالان یاد می گیرند . اگر ما مداخله ی غیر مستقیم در انتخاب دوست برای بچه های مان شرکت نداشته باشیم بعد از مدت کوتاهی با اینکه می بینیم خانواده ، خانواده ی خوبی است اما بخاطر دوستانی که خوب نیستند بچه دچار آسیب شده است . این یکی از مشکلات عمیق روزگار ما هست . در این مرحله خانواده ها واسپاری می کنند و می گویند که همینکه ما بچه را در مدرسه ی خوب گذاشتیم کافی است یا همین که ما در خانواده ی خوب هستیم کافی است . همنشینی که ما برای بچه مان انتخاب می کنیم خیلی موثر است . روایتی از عبدالعظیم حسنی داریم که در مجلسی امام جواد (ع) روایت بلندی را از پدرانشان نقل کردند تا به حضرت علی (ع) رسیدند و فرمودند که همنشینی با بدان موجب بد بینی نسبت به نیکان است . اگر ما امروزمی بینیم که بچه های مان به روش ضد ارزش لباس پوشیدن ، مدل آرایش و حرف زدن گرایش پیدا کرده اند بخاطر این است که این رویات را جدی نگرفته ایم . وقتی ما در خانواده با کسانی ارتباط داریم که اینها انسانهای توانمند و فهمیده ای در عرصه ی دین مداری نیستند و لا ابالی هستند و خوشبختی را به خوشی تعبیر کرده اند ، این جور افراد زمینه ی گرایش به بدی را در ما و بچه هایمان فراهم می کنند . اگر بچه ی من با افراد بد معاشرت داشته باشد مطمئن باشم که بچه ی من نسبت به نیکان فراری بدبین خواهد شد . تا آنجا که امکان دارد ما دوست های بچه های مان را بشناسیم . و آنها را به منزل دعوت کنیم و به آنها فرصت بدهیم که آنها با ما انس بگیرند . ما روی روحیات و گفتار بچه ها نظارت بکنیم . خودمان را هم شان آنها بکنیم و وارد جمع دوستانه ی آنها بشویم تا به شناخت عمیق تری برسیم . مرحلهی بعدی این است که ما زمینه ای را فراهم بکنیم تا ارتباط بچه ی ما با بچه هایی که خوب نیستند کم رنگ بشود . در روز قیامت وقتی عده ای محشور می شوند حسرت می خورند که ای کاش ما با فلانی دوست نبودیم تا ما را از خدا و دین دور کند . مشکلی که امروزه در تربیت پیش آمده این است که فضای اختصاصی زیادی را بدست آورده اند. در بعضی از خانواده ها بچه ها اتاق اختصاصی دارند ولی پدر و مادر اتاق اختصاصی ندارند . این یکی از روش های ضد تربیتی است که رخ داده است . فضای خلوت برای آن کسی که هنوز به آن حد از آگاهی رشد توانایی نرسیده می تواند آسیب رسان باشد . اگر شما مجبور هستیدکه برای بچه های زیر هجده سال گوشی همراه تهیه بکنید حتما خط ثابت بگیرید و به اسم خودتان تهیه کنید و این زمینه را فراهم بکنید که نظارت غیر مستقیم داشته باشید . اجازه ندهید که فضای خلوت فضای دائمی بشود زیرا امروزه زمینه ی آسیب برای بچه ها فراهم است . پس ما حق نداریم نسبت به خلوت بچه مان جهل داشته باشیم . دیگر اینکه اگر بچه مان دچار آسیب شد بدانیم که کجا تغافل بکنیم و کجا تغافل نکنیم . در روایات داریم که تغافل نصف عقل است . انسان عاقل باید یاد بگیرد که چه جایی ندیده بگیرد . اگر بچه ی من اشتباهی می کند و خودش می داند که این کار غلط است و خودش حیا می کند ، من باید در اینجا تغافل بکنم و زمینه ی خطا را برای او به حداقل برسانم . به او فرصت خوب بودن را بدهم و خوب بودن را به او القاء کنم . اگر وقتی بچه ی من راه اشتباهی را می رود و نمی داند که اشتباه است من باید به روی خودم بیاورم و تغافل نکنم . من باید در اینجا به روی بچه ام بیاورم ولی وارد عرصه ی سرزنش نشوم . از قانون شش به اضافه ی یک استفاده بکنم و به او یاد بدهم که چطور باید از این چاله بیرون بیاید. بعد از آن مقابله مستقیم یا غیر مستقیم است . ما گاهی اوقات باید با عواملی که بچه ی ما را دچار مشکل کرده است مقابله ی مستقیم بکنیم . گاهی ممکن است که فضای اینترنت غیر کنترل شده برای بچه ها و بزرگترها زمینه ی آسیب را پیش بیاورد . اگر ببینیم که بچه لجاجت می کند ما نمی توانیم مقابله ی غیر مستقیم داشته باشیم وباید عوامل آسیب را قطع بکنیم و با رفتارهای بد بچه مقابله بکنیم و تا حد امکان با خود فرد مقابله نکنیم .
سوال – سوره نور آیات 28 تا 31 را توضیح بدهید
پاسخ – در این آیات بحث نگاه برای مردان و زنان مومن است . خدا می فرماید : ای پیامبران به مردان بگو که نگاه خودشان را فرو خوابانند و اگر این کار را نکنند بسیاری از فضاهای معنوی شان را از دست خواهند داد. در مردان شناخت زیبایی از طریق بینایی است .یکی از معیارهای حجاب برای مردان مراعات نگاه است . خدا می فرماید : ای زنان شما هم مواظب نگاه خودتان باشید . در این آیه برخی از حقوق فرزندان مطرح می شود ولی ظاهرش حقوق والدین است . اگر فرزندان بخواهند در عرصه ی خلوت پدر و مادر باشند باید با اجازه باشند . این در واقع حقوق فرزندان است تا آنها در مسیر آسیب های هویتی قرار نگیرند و به خودشان آسیب نزنند . اگر ما بخواهیم بچه های مان را در شرایط دین مداری بار بیاوریم باید طراحی و شیوه ی مناسبی را برای آن داشته باشیم .
سوال – بعضی از کارهایی که شما می گویید والدین برای فرزندان انجام بدهند خسلی وقت گیر است . آیا این کارها واجب است که برای فرزندان انجام بگیرد ؟
پاسخ – ما وقتی در مورد تربیت دینی صحبت می کنیم دنبال این هستیم که این کار بی هزینه باشد . یک جوری باشد که ما براحتی به نتیجه برسیم . اما اگر به ما بگویند که فردی است که می تواند در عرض شش ماه بچه ی شما را در ریاضی توانمند بکند ، حاضر هستیم که هر هزینه ای را بپردازیم . مردم حاضر هستند که بچه هایشان را بهترین کلاس ها بگذارند ولی برایش مهم است که بچه اش یک موقعیت برتری را بدست بیاورد . ولی درعرصه ی دینی فکر می کند که باید راحت به آن موقعیت برسد و نباید سختی بکشد . اگر بچه ای نیاز به درمان جسمی داشته باشد آیا والدین برای او هزینه نمی کنند ؟ حتما هزینه می کنند . بیماری های روحی هم مهم است . بیماری های جسمی آزمون خداوند است برای اینکه من بتوانم مسیر توانمندیهای خودم را بیشتر بکنم و لزوما عقوبت الهی نیست اما بیماریهای اخلاقی هم یک آزمون خیلی بزرگ است و هم یک عقوبت است . کسی که قواعد اصلی اخلاق را فراموش می کند ، قطعا بیماری او خیلی قویتر است اما چون این یک امر رایج است ما ترجیح می دهیم که آنرا نادیده بگیریم و این خطر بزرگی دارد . اگر ما برای دین بچه های مان خرج بکنیم بهتر از این است که لزوما برای سواد و مدرک او خرج کنیم . بچه های خوشبخت بچه هایی هستند که در بتوانند در مدار دین مدارج اخلاقی بالایی را بدست بیاورند .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۱۶
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی