مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۲۲ ق.ظ

چرا و چگونه خدا غضبناک می شود؟؟؟؟


از نو شکفت نرگس چشم انتظاریم گل کرد خار خار شب بیقراریم ، پاک شد هزار پاره  دلم از نگاه تو دیدم هزار چشم در آیینه کاریَِِِم ، گر من به شوق دیدنت از خویش می روم از خویش می روم که تو با خود بیاریَم ، بود و نبود من همه از دست رفته است باری اگر تو دست برآری به یاریَم ، کاری به کار غیر ندارم که عاقبت مرهم نهاد نام تو بر زخم کاریَم ، تا ساحل قرار تو چون موج بیقرار با رود رو به سوی تو دارم که جاریَم ، با ناخنم به سنگ نوشتم بیا زان پیشتر که پاک شود یادگاریَم .
سوال – غضب الهی یعنی چه ؟ خدا چگونه خشمگین می شود ؟ عوامل آنرا توضیح بدهید .
پاسخ – غضب در انسانها یک حالت نفسانی ، روحی و روانی است . وقتی خلاف میل و خواسته ی ما کاری انجام می گیرد ، جوششی در خون ما ایجاد می شود که ما را تحریک عصبی و فعال می کند و فریاد می زنیم و نگرانی هایی است که در چهره پیداست . غضب در خدای متعال به این معنا نیست . غضب در خدای متعال به معنای دورشدن از رحمت خاص است . خداوند یک رحمت گسترده ای دارد و تمام عالم وجود بر سر این سفره ی رحمت هستند و از آن استفاده می کنند که آنرا رحمت رحمانیت تعبیر می کنیم . یک رحمت ویژه ای دارد که این را به رحمت رحیمیت تعبیر می کنیم . خداوند هم رحمان و هم رحیم است .نسبت به همه ی موجودات رحمان است و  در برخی از موارد توفیقات ویژه ، کمالات خاص و عنایت های خاص ویژه رحیم است . رحمت ویژه را رحمت رحیمیه می گویند . وقتی می گوییم خدا غضب کرده یعنی انسان کاری کرده که خودش را از این رحمت الهی محروم کرده است . دیگر اینکه در نظام آفرینش و دستگاه خدای متعال محرومیت و حرمان وجود ندارد . خداوند هیچ کس را محروم نمی کند . بعبارتی خدا به هیچ کس غضب نمی کند . پس اگر می گوییم حرمان در دستگاه هستی وجود ندارد ، پس چرا در مورد حرمان و غضب صحبت می کنیم ؟ یک وقت ما ا ین بحث را از ناحیه ی خداوند نگاه می کنیم . این مثل خورشیدی است که دارد نور می دهد . وقتی خورشید نور می دهد به آن کس که نزدیک است یا دور است به آن کسی که پشت دیوار است یا آن کسی که مقابل خورشید قرار گرفته ، همه ی اینها برای خورشید مساوی است اما برای طرف مقابل متفاوت است .یکی آمده خودش را در معرض نور خورشید قرار داده واز نور مستقیم خورشید استفاده می کنیم ، یکی پشت دیوار رفته و به او نور کمتری می خورد ولی باز از نور استفاده می کند . یکی در اتاق را به روی خودش بسته و پرده ها را هم کشیده است . اینجا خورشید امساک فیض نمی کند . خورشید نورش را تقسیم نمی کند مثلا بگوید که به تو کمتر نور می دهم و به یکی بیشتر می دهم . شخصی با تفاوت مواضعی که گرفته ، بهره مندی او از نور خورشید متفاوت می شود . رحمت خدای متعال برای همه است . ریزش رحمت او برای خاص و عام می آید اما این ما هستیم که خودمان را در مدار  بهره مندی و استفاده از آن رحمت الهی قرار می دهیم یا اینکه در پستوخانه ی نفس مان مخفی می شویم . هر چه خدا     می گوید که به سمت عبادت ، نماز و ترک گناه بیا ، ما به فضای گناه و آلوده می رویم . این عمل باعث می شود که ما از رحمت ویژه ی الهی فاصله بگیریم و در اینجاست که می گویند خدا بر او غضب کرده است . حالا غضب الهی این طور نیست که خشمگین شده و دندانهایش را بهم فشار آورده است . در آیه هشتاد و یک سوره ی طه به این بحث اشاره می کند . ریشه غضب الهی و فعال شدن آن در درون ما انسانهاست . خدا سیستم ما را جوری آفریده که یکسری بایدها و نبایدهایی هست ، اگر ما خلاف این عمل کردیم یعنی فاصله گرفتیم . خدا هیچ گاه از دست ما عصبانی نمی شود بلکه ما هستیم که از خداوند دور می شویم .این دوری از خداوند یعنی خدا غضب کرد.می فرماید : از پاکی ها بخورید و بیاشامید ( هر کاری که می کنید پاکی و طهارت باشد ) اگر علیه اینها طغیان کردید از رحمت خدا دور می شوید و سقوط می کنید . خدا از سر رحمت می گوید که خودت را از رحمت من دور نکن . این معنای غضب که ریشه ای در خود ما انسانها دارد . پس نگویید که خدا علیه ما غضب کرده است ، تو از خدا فاصله گرفته ای . این غضب به نفع خودت برمی گردد . چرا خدا غضب می کند ؟ خدا غضب نکرده است ، تو داری از رحمت الهی دور می شوی و در حقیقت خدا از تو طلبکار است نه اینکه تو از خدا طلبکار باشی . خدا می فرماید که من این فضای قشنگ را برای تو فراهم کرده ام ، چرا از این فضا دور می شوی ؟ دیگر این که خوراک انسان پاکی است . خوراک یعنی نگاه ، گفتار ، شنیدن و اخلاقیاتی که از ما صادر     می شود خوراک ماست . خوراک چیزی است که ما را می پروراند و می سازد . تمام هویت و حقیقت ما را اخلاقیات و اندیشه ها می سازند . خدا ما را طوری آفرید که پاکی ها را مصرف کنیم . اگر ناپاکی باشد حال ما را بهم می ریزد . معده غذای سالم می خواهد اگر غذای مسموم به آن بدهیم حالت تهوع به آن دست می دهد . یعنی این گوارش را خدا جوری آفرید که پاکی را مصرف کند . کسانی هستند که این قدر غذای ناپاک می خورند و ادامه می دهند که این عات ثانویه می شود . مثل کسانی که گناه پشت سر هم می کنند و این یک عادت ثانویه برایشان می شود . بر اساس فطرت اولیه این شخص نمی خواهد که گناه کند ولی مزه های دنیوی بر کامش غالب شده است . فطرت سالم او گناه را نمی طلبد . پس خدا ما را با یکسری بایدها و نباید ها آفریده است . اگر این کارها را انجام بدهیم هویت ما ساخته می شود و ما رشد می کنیم . پس تمام آنچه که با شأن ، شخصیت و هویت انسانی سازش ندارد منشا غضب الهی خواهد بود . یعنی دور شدن از رحمت ویژه ی الهی . خدا سیستم ما را جوری آفریده که ما با رفتارهای زیبا و ترک آلودگی ها ، ما انرژی های برتر در نظام هستی را جذب می کنیم . انجام آلودگی و ترک پاکی یک سیستم دفاعی را در مقابل آلودگی ها ایجاد می کند و      نمی گذارد آن انرژی مثبتی که در عالم صادر می شود به ما برسد . خدا به ما عقل داد که بفهمیم . پیامبر قرآن امام و وحی برای تو فرستادم که سراغ اینها بروی و بفهمی .
در مورد عوامل غضب الهی باید گفت که این مسئله این قدر مهم است که در نماز و   سوره ی حمد ، خدا گویش عبودیت و بندگی را در زبان ما گذاشته است . بگو غیر المغضوب علیهم .یعنی خدایا من را در مسیر مستقیم قرار بده نه آنهایی که گرفتار غضب شده اند . خدایا من مسیری بروم که در آن چالش نباشد و سقوط نکنم . اگر ما در فضای   باید ها و نباید ها قرار بگیریم مورد غضب الهی قرار نمی گیریم . هر مقداری که خلاف بکنیم گرفتار غضب می شویم . تمام گناهان ما را گرفتار غضب می کند . ترک واجبات ما را گرفتار غضب می کند . در نوع نگاهی که ما به گناه داریم این است که به کوچکی گناه نگاه نکنید به بزرگی کسی که از او نافرمانی کردید نگاه کنید . بعضی ها می گویند که مگر من چکار کرده ام ؟ این خیلی خطرناک است . اگر بی ادبی کردیم اعتراف کنیم . خدا تمام کراماتها را در حق تو پیاده کرد . ما نبودیم و تقاضای ما نبود تو ناگفته ی ما می شنود . بعد ما را اینجا آورده است . نعمت مادی و معنوی را داده است و حتی بعضی چیزهایی که فکر می کنیم خدا به ما نداده ، در حقیقت داده و ما فکر می کنیم که نداده است . زیرا ما متوجه مصلحت و خیر خودمان نمی شویم . آیا چنین حقیقتی گناه کردن دارد ؟ چرا ما باید با غرور در مقابل خدا بایستیم و گناه بکنیم ؟ پس هر رفتار زشت را کوچک نشمارید . در بعضی موارد غضب خیلی فعال می شود . یکی از آن موارد ناامید شدن از لطف پروردگار است . در عین حال که می خواهیم از غضب بگوییم از رحمت خدا هم می گوییم . از مهمترین عواملی که غضب الهی را فعال می کند یعنی ما را از خدا دور می کند ، ناامیدی از رحمت و بخشش خداست . من گناه کرده ام اما در را به روی من بسته است . همچنان در باز است و می گوید که برگرد . اگر من با حالت ناامیدی بگویم کجا برگردم مگر راه بازگشت هم هست ؟ شیطان مرتب این را القاء می کند که با یان همه گناه کجا می خواهی بروی . جوانی پیش پیامبر ناله می کرد و می گفت که گناه سنگینی کرده ام . پیامبر فرمود : هر چه که گناه تو سنگین باشد از رحمت الهی سنگین تر نیست . وقتی این تعبیر خیلی سنگین را بکار برد ، حضرت او را با ناراحتی نگاه کرد. چرا تو باید حالت یاس و ناامیدی پیدا کرده باشی ؟ یاس و ناامیدی که درچهره ی این جوان بود پیامبر را ناراحت کرد . دیگری اینکه سعی کنیم نسبت به حقوق اهل بیت حالت بی مهری نشان ندهیم . امام بر گردن ما حق دارد . ما باید تعهداتی که نسبت به شخصیت امام داشته باشیم حتی المقدور به اما زمان (عج) نزدیک بکنیم . در زیارت جامعه ی کبیره می فرماید : یکی از مواردی که باعث فعال شدن غضب الهی می شود این است که انسان آگاهانه نسبت به حقوق ولایی اهل بیت بی اعتنایی کند . الان ما امام زمان (عج) داریم که حاضر و ناظر برماست و ما منتظر ظهور او هستیم . اگر من رابطه ام را با امام زمان درست کردم اینها در تعامل من با دیگران هم اثر دارد . دیگری بد اخلاقی ها است که غضب الهی را فعال می کند . بگو مگو ها ، بددهانی ها ، فحاشی ها . می بینید که در محیط خانواده ، اعضای خانواده با ادبیات زیبا با هم صحبت نمی کنند . پیامبر فرمود :با فحش و ناسزا با هم صحبت نکنید . خدا ادبیات زشت و بد را در خانواده قبول نمی کند و غضب الهی این است . حالا خانم یا بچه اشتباهی کرده است ، نباید با تندی و عصبانیت و پرخاشگری مسئله را حل کرد . امام کاظم (ع) فرمود : دو طائفه هستند که نباید در مورد آنها غضب کرد ، یکی بچه ها و یکی خانم ها . زیرا اینها نمی توانند پرخاش را تحمل کنند . این مثل گل پرپرشدنی است و طوفان        نمی طلبد . اینها را باید با نوازش نگه داریم . قرآن وقتی می خواهد پیامبر را ستایش کند نمی گوید که تو خیلی نماز          می خوانی یا خیلی روز می گیری بلکه می گوید که تو خلق عظیم داری . و پایه های اخلاقی تو خیلی بلند است . شاخصه های اخلاقی تو خیلی برجسته است . در محیط های بیرون از خانواده گاهی می بینید که طرف عصبانیت های بی مورد تحقیق نکرده وبر اساس بدبینی ، در موردی به جنگ و جدال می پردازد و بعد می فهمد که اشتباه کرده است . در روایت داریم که اگر کسی از سر خصومت و دشمنی به بحث و جدال بپردازد در جهنم است تا دست از این کار بردارد . و گاهی توفیق دست برداشتن از این کار را پیدا نمی کند زیرا گرفتار غرور می شود . زیرا لج کرده ، بداخلاقی کرده و گرفتار غرور هم می شود . گاهی رفتارهایی در محیط اجتماعی یا خانوادگی انجام می گیرد که خیلی خطرناک است . طرف حرفی را از یک نفر به فرد دیگری می برد و دو نفر یا دو فامیل را بهم می ریزد . پیامبر فرمود : اگر فردی بخواهد بین دو نفر مسلمان فساد ایجاد کند و می خواهد کاری بکند که بین آنها فاصله بیفتد ، در دنیا و آخرت از رحمت خدا دور است . گاهی عادت کرده ایم و با اسم درد دل و غیبتش نباشد مردم را بهم     می اندازیم . این ادبیات خوبی نیست که بنشینیم و بدی های همدیگر به بگوییم .و این باعث از بین بردن اخلاق    می شود .بعد می گوییم که درد دل کردیم . خیر شما درد دل نکردید بلکه آتش در خودت و در دیگری بوجود آوردی . من خودم را از رحمت خدا دور کرد ام و باید از این بترسم زیرا از رحمت خدا دور هستم و در آتش جهنم خواهم بود . گناه یعنی آتش افروزی . در جهنم هر چه که انسان می سوزد مرگ ندارد و گرفتار عذاب هایی است که در جهنم فریاد می زند لااقل ما را بمیرانید ،  ندا می رسد که دیگر مرگی نیست . اگر ما مورد رحمت خدا قرار نگیریم نتیجه ی غضب خدا دوزخ است . بازتاب آن در همین دنیا هم هست . وقتی در دنیا داری آبروی فردی را می ریزی ، ایجاد اختلاف می کنی ، دلی را می شکنی ، با عصبانیت و پرخاشگری با دیگران رفتار می کنی ، ریا کاری می کنی ، نگاه حرام می کنی و ... یعنی من خودم را از بهشت دور می کنم و به آتش نزدیک می کنم ودر مراتب آتش پایین می آیم . پس در دنیا آثار منفی اش را دارد . امام رضا (ع) می فرماید : اگر شما گناه جدید کردید ، منتظر بلای جدید هم باشید . پس در دنیا گرفتاری دارد و در هنگام مرگ چطور      می خواهیم از این سوراخ تنگی که برای خودمان درست کرده ایم عبور کنیم . گناهان برای انسان تنگنا درست می کند. و بعد وارد فضای زندگی برزخی همراه با انواع گناهان و عذاب هایی که خودت برای خودت درست کرده ای . به لطف و رحمت خدا پشت کردی و به دعوت شیطان گوش کردی . هرچه گناه سنگین تر باشد عمق شدت غضب خدا هم بیشتر است . حالا چکار کنیم که دچار غضب الهی نشویم ؟ ما از این گناهان ناامید نشویم زیرا می توانیم توبه کنیم . اگر توبه نکنیم گرفتار این ها می شویم . اگرکسی توبه  کند به رحمت خدا امید داشته باشد . از پیامبر فرمودند که چکار کنیم که دچار غضب الهی نشویم ، ایشان فرمود : غضب نکنید . یعنی با مردم پرخاشگری نکنید . با مردم با مهربانی و محبت برخورد کنید تا خدا هم با مهربانی با شما برخورد کند . صدقه ی پنهانی در دل شب ، گره از کار مومن باز کردن و  با اعضای خانه همراهی کردن آتش غضب الهی را خاموش می کند .  
سوال – سوره ی یوسف 23-30 توضیح دهید .
پاسخ – وقتی زلیخا از موضع قدرت با یوسف که غلام او است برخورد می کند و در فضایی که همه ی درها را بسته است ، به او امر می کند که بیا و فکر می کند که به کامش می رسد . چرا یوسف به سمت او نرفت و به سمت درهای بسته رفت ؟ مگر نمی دانست که درها بسته است ؟ مگر نمی دانست که ظاهراً در دست زلیخا است ؟ او وقتی دوید درها یکی پس از دیگری باز شد . هرکسی که با ابزار تقوا حرکت بکند درها یکی پس از دیگری به رویش باز می شود . حضرت یوسف در این آیات به چهار مطلب اشاره کرد . این چها رمورد شخصیت یوسف را توانمند می کند که در مقابل شهوت زلیخا بایستد . این در همه ی ما انسانهاست . خدا می گوید که آن یوسف و زلیخا ، هر دو در وجود تو هست . زلیخای وجود تو دارد تو را دائم به شهوت دعوت می کند . یوسف فطرت تو می خواهد فرار کند ولی باید با ین شاخصه ها باشد . یکی اینکه پناهگا وجود دارد . خدا پناهگاه است . دیگری پروردگار من است . دیگری جایگاه ارزشمند برای من قرار داده است . اگر ما جایگاه خودمان را می دانستیم کجا دنبال گناه می رفتیم . اینها بخاطر سقوط درک ماست . دیگری اینکه چه کسی با گناه به جایی رسیده که من به آنجا برسم . یعنی به عاقبت نیکان و پاکان نگاه کن . با این چهار شاخص او فرار می کند . این درسی برای همه ی ما است . ما هم بگوییم که پناهگاه داریم و خدا پناهگاه ماست . ما دست پرورد ی شیطان نیستیم . خدا برای ما جایگاه انسانی قائل شد که برای ما وحی و دین فرستاد . چرا برای حیوانات وحی نفرستاد  ؟ این ارزش انسانی ماست .هرچه ما خودمان را به مدار وحی نزدیک کنیم ، انسانیت مان را بیشتر درک کردیم و هرچه از وحی خودمان را دورتر کنیم به حیوانیت نزدیک     می شویم .
سوال – آیا می توان گفت که افراد با ایمان و بندگان خوب در عزت و سلامتی جسمی     می میرند و کسانی که در بیماری شدید می میرند بخاطر گناهانی است که مرتکب     شده اند ؟
پاسخ – خیر . مسئله ی مرگ و حیات و فضایی که ما هنگام رفتن از این دنیا داریم متفاوت است ملاک این است که وقتی انسان می خواهد از این دنیا برود ، گاهی از نظر ما یک سکته ی آنی است ولی از نظر خودش ممکن است که صد سال طول کشیده باشد . روایت داریم که خدا گای انسان را در معرض پیری و بیماری و ناراحتی قرار      می دهد تا او را پاک کند . این ادبیاتی که فلانی چقدر ناراحت مُرد و فلانی چقدر راحت مرد ، درست نیست . ما نمی توانیم بگوییم که کسی بد می میرد یا خوب می می میرد . ما نمی توانیم این تشخیص را بدهیم . آن لحظه ای که انسان دارد می رود مرگ است . الان که در بستر است و دردنیا است و دارد سختی می کشد و این سختی او را پاک    می کند . واین کار باعث می شود که او با توبه از دنیا برود و متوجه گناهانش بشود . اگر کسی در بستر افتاده و سختی می کشد نشانه ی بدی او نیست یا اگر کسی در یک لحظه می میرد نشانه ی خوبی او نیست . انسانی که در دنیا زندگی کرده خوبی و بدی داشته است . فشارهایی که انسان مومن در دنیا می بیند یا برای تطهیر یا برای ترفیع او است ، ملاک این است . ما نمی توانیم قضاوت بکنیم ولی می توانیم از خدا تقاضا بکنیم که موت را اول راحتی ما قرار بدهد ، در دعا داریم که خدایا مرگ را برای ما مبارک قرار بده . می توانیم دعا کنیم که خدایا هنگام مرگ ما در بستر نیفتیم . اینکه طرف چند سال در بستر افتاده نشانه ی بدی او نیست و کسی که در لحظه ای می میرد هم نشانه ی خوبی او نیست . هر چه ما در دنیا حقوق مردم و خدا را بیشتر رعایت کنیم و ترک محرمات و انجام واجبات را انجام بدهیم راحت تر می میریم . بد اخلاقی مرگ را سخت می کند حتی اگر طرف از نظر ما راحت بمیرد ولی در آنجا در تنگنا است و فشار قبر دارد .با مردم خوش برخورد باشیم و حقوق شان را رعایت کنیم و بندگی خدا بکنیم حتما راحت می میریم . نگرانی از مرگ نداشته باشیم . غصه مان از زندگی باشد . مرگ یک آئینه است . اگر شما خودتان را مرتب کرده اید و یک آیئنه در مقابل شما قرار بدهند ، شما چه ترسی دارید ؟ ولی اگر در کثیفی و دود بروید نمی توانید خودتان را در آیئنه بینید و تا خودتان را در آیئینه می بینید وحشت می کنید . اگر ما زندگی را زیبا انجام دادیم مرگ هم زیبا انجام می گیرد . بجای اینکه از مرگ بترسیم از گناهانی که انجام می دهیم بترسیم .
سوال – خانم 47 ساله هستم و تازه از خواب غلت بیدار شده ام و در جلوی چشم من این شعر است که در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبری است . من خیلی زجر می کشم . من را راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – ایشان هنوز پیر نشده اند و در ابتدای جوانی هستند . ملاک جوانی به سن نیست . ایشان الان جوان هستند زیرا قرآن دلهای مومن را جوان می داند . قرآن می گوید که اصحاب کهف جوان مردانی بودند ، جوان مردی مهم است در حالیکه روایت داریم که   همه ی آنها پیر بودند . ملاک جوانی کم سنی نیست ، ملاک طراوت ایمان است که در وجود این خانم ایجاد شده است . این توفیقی که ایشان پیدا کرده و همین تاسفی که می خورد ، همه ی اینها توفیقات الهی است . قدر این نعمت را بدانید . نکند که شیطان بیاید و بگوید که الان دیگر جوانی ات رفته است و توبه فایده ندارد . ما افرادی داشته ایم که در این سن بیدارد  شده اند و جزء عرفا و اولیاءالهی شده اند . به سمت خدا رفتن در این سن خیلی هم ارزش دارد . زیرا ممکن است که انسان گناهانی در جوانی انجام بدهد که توفیق توبه پیدا نکند و هر چه جلوتر برود غفلتش بیشتر بشود . قرآن می فرماید : اگر انسان پشت سر هم گناه بکند توفیق توبه از او گرفته می شود و دیگر نمی تواند توبه بکند . این مهم است . اینکه بگوییم حالا جوان هستیم بعدا توبه می کنیم ، از کجا معلوم که توفیق توبه پیدا کنیم .
سوال – جمع بندی کلی در مورد بحث غضب الهی بفرمایید .
پاسخ – سعی کنیم که از خدا ناامید نباشیم . حتی المقدور حقوق اهل بیت را رعایت کنیم . ارتباط ولائی مان را با امام زمان (ع) در همه ی اجزای زندگی احساس کنیم . حقوق برادران و خواهران از داخل خانواده گرفته تا محیط بیرون را رعایت کنیم . اساس برخوردهای مان را حُسن خلق قرار بدهیم . زندگی روزمره را در فضای از بندگی خدا قرا بدهیم اگر دنبال آرامش هیتیم که این جز در راه بندگی خدا حاصل نمی شود . کسی که دنبال مسمویت اخلاق ها و رفتارها می رود ، او مثل معتادی که مواد مصرف می کند و می گوید که کِیف کردم ، آیا واقعا این کیِف است ؟ کیف را آن جوانی می کند که سالم است و اعتیاد ندارد . خودمان را به گناه معتاد نکنیم و بعد بگوییم که لذت بردم . اینها لذت نیست . دنبال زیبایی زندگی ، بندگی ، آرامش و امنیت باشیم و بندگی خدا را بکنیم . قطعا هم در دنیا و هم آخرت لذت می بریم و گرفتار جهنم هم نمی شویم .  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۱۹
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی