اللّهــم صلّ علــی محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "
فرمود: از شیراز مى آیم و روح میرزا ابراهیم محلاتى را قبض کردم .
گفتم : روح او در برزخ در چه حال است ؟
فرمود: در بهترین حالات و در بهترین باغهاى عالم برزخ و خداوند هزار ملک موکل او کرده است که فرمان او را مى برند.
گفتم : براى چه عملى از اعمال به چنین مقامى رسیده است ؟ آیا براى مقام علمى و تدریس و تربیت شاگردان ؟ فرمود نه .
گفتم : آیا براى نماز جماعت و رساندن احکام دین بمردم ؟
فرمود: نه .
گفتم : پس براى چه ؟
فرمود: براى زیارت عاشوراء.
(مرحوم میرزاى محلاتى سى سال آخر عمرش زیارت عاشوراء را ترک نکرد و هر روزى که بیمار ى یا امرى که داشت و نمى توانست بخواند نایب مى گرفته است ).
چون شیخ از خواب بیدار مى شود فردا به منزل آیة اللّه میرزا محمّد تقى شیرازى مى رود و خواب خود را براى ایشان نقل مى کند.
مرحوم میرزا تقى گریه مى کند و از ایشان سبب گریه را مى پرسند؟
مى فرماید: میرزاى محلاتى از دنیا رفت و استوانه فقه بود، به ایشان گفتند: شیخ خواب دیده واقعیت آن معلوم نیست .
میرزا فرمود: بلى خواب است اما خواب شیخ مشکور است نه افراد عادى ، فرداى آنروز تلگراف فوت میرزاى محلاتى از شیراز به نجف مى رسد و تصدیق رؤ یاى شیخ مرحوم آشکار مى گردد.(30)
عاشقم بر سرور و میر شهیدان عاشقم
|
آنکه کشتى را بود ناجى ز طوفان عاشقم
|
بر حسین آن ماه تابان سرور آزادگان
|
مظهر مهر و وفا و عشق و ایمان عاشقم
|
آنکه مى تازید بر هر ظالم بیدادگر
|
بر معین و یاور و یار ضعیفان عاشقم
|
آنکه بى تاب و توان مى شد ز دیدار یتیم
|
بوسه ها از شوق داده بریتیمان عاشقم
|
آنکه دشمن کرد از او جرعه آبى دریغ
|
بر شهید پاره پیکر شاه عطشان عاشقم
|
آنکه با خون کرد بنیان مکتب آزادگى
|
پاسدارى کرده از اسلام و قرآن عاشقم
|
آن حسینى که همه هستى براه دوست داد
|
بود تسلیم و مطیع امر یزدان عاشقم |
منبع. کتاب کرامات الحسینیة(معجزات حضرت سیدالشهداء علیه السلام بعد از شهادت