چگونه میت را سریعاً دفن کنیم؟؟
حاج آقا حسینی: بسم الله الرّحمن الرّحیم سوالات زیادی بینندگان عزیز : مطلب اول من چند حدیث از کتاب بحار علامهی مجلسی میخوانم حدیث اول از امام صادق علیه السلام است در مورد صدیقهی طاهره سلام الله علیها ما میخواهیم بدانیم مرگ به چه شکل است چطوری باید آماده باشیم بعد از مرگ چه باید کرد سفارشاتی که حضرت علی فرمودند روایت اول از امام صادق است فرمودند که ان فاطمه سلام الله علیها فقالت اذا انا مت فتول غسلی و جهزنی و صل علی وانزلنی قبری و الحدنی و سو التراب علی و اجلس عند راسی قباله وجهی فاکثر من تلاوه القرآن و الدعا فانها ساعه یحتاج المیت فیها الی انس الاحیاء حضرت زهرا قبل از شهادتشان این طوری وصیت کردند به حضرت علی وقتی من به شهادت رسیدم شما متولی غسل من باش خود حضرت علی حضرت زهرا را غسل دادند جَهِّزنِی یعنی مراحل بعد تکفین و حنوط را خود شما متولی باش خودت بر من نماز بخوان همه میدانند این در منابع عامه خاصه همه جا آمده است که حضرت زهرا وصیت داشتند شبانه و مخفیانه نمازشان همهی مراسمشان مخفیانه و شبانه بود. من یک مطلبی را همین روزها میدیدم در یکی از کتابهای مهم اهل سنت صحیح بخاری یکی از کتابهای مهم منابع مهم اهل سنت است شرحهای فراوانی دارد چطور کافی شریف ما دهها شرح دارد علمای بزرگ ما شرح کردند صحیح بخاری هم همین طور یکی از شرحهایی که صحیح بخاری است مال ابن بطال است که از علمای مهم اهل سنت است ایشان یک بابی دارد که آیا میشود جنازه را شبانه دفن کرد یا نه که آن هفته گفتیم در روایات ما است تعجیل کنید اگر شب از دنیا رفت منتظر روز نباشید اگر روز از دنیا رفت منتظر شب نباشید این عالم که مال قرن پنجم است یعنی نه صد سال پیش او این داستان را نوشته من یک فرازی اش را یادداشت کردم میگوید دفن علی بن ابی طالب زوجته فاطمه لیلا (شرح صحیح البخاری، ج 3، ص 325) حضرت علی فاطمهی زهرا را شبانه دفن کرد و بعد داستان را آورده چرا شبانه دفن کرد به خاطر وصیت حضرت زهرا و این که حضرت زهرا نمیخواست دیگران در تشییع اش حضور پیدا بکنند در نماز جنازه اش حضور پیدا بکند کسانی که از آنها بی مهری دیده بود ناراضی بود دستگاه خلافت نمیخواست در مراسمش حضور پیدا بکند لذا میخواست شبانه دفن بکنند این مسلم است منابع خاصه عامه قدیم و جدید این را دارند حضرت عرضه داشتند سو التراب علی من را در قبرم بگذار لحد من را بچین وقتی بدنم را به خاک سپردی اجلس عند راسی خیلی جالب است یاد بگیریم شخصیتی مثل حضرت زهرا وصیت میکنند به حضرت علی وقتی من را دفن میکنی بالای سر من بنشین رو به صورت من قرآن برایم زیاد بخوان دعا برایم زیاد داشته باش واقعا عجیب است صدیقهی طاهره سلام الله علیها معصومه است قطعا مصداق آیهی تطهیر است قطعا به شهادت رسیده صدیقةی شهیدهی معصومه ولی وصیت میکند به حضرت علی که بنشین رو به روی صورت من قرآن برایم زیاد بخوان دعا برایم زیاد بخوان چرا؟ چون ساعتی است که میت نیاز دارد به انس با زندهها بالاخره خانهای است که خانهی وحشت است اولین خانه است خانهی غربت است لحظات اول است وقتی این وصیتها را کردند فرمودند من با شما خداحافظی میکنم شما را به خدا میسپارم سفارش میکنم مواظب فرزندان من باش بعد وقتی حضرت به شهادت رسیدند حضرت علی شبانه حضرت زهرا را دفن کرد حالا این که چه مقدار توانستند بنشینند قرآن بخوانند نیامده در تاریخ چون دفن مخفیانه بوده حضرت نمیتوانستند شاید زیاد بنشینند ولی حتما به این وصیت عمل کردند این که رسم است مینشینند بالای قبر میت قرآن میخوانند کار بسیار خوبی است سنت بسیار خوبی است این که آیا این قرآن تاثیر دارد یا نه حتما تاثیر دارد شاید اگر انسان در طول زندگی اش با قرآن رابطهای نداشته باشد شاید آن قرآن آن تاثیر را خدای نکرده نداشته باشد یک وقت خدای نکرده تاثیر منفی داشته باشد به هر ترتیب قرآن نور است ولی نور برای کسی که در حیاتش هم با این نور مانوس بوده است در ادامهی حدیث دارد که وقتی حضرت علی فاطمهی زهرا را دفن کردند این جمله را گفتند بسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ صلى اللّه علیه وآله و سلّم سَلَّمْتُکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ اِلى مَنْ هُوَ اَوْلى بِکِ مِنّی وَرَضیتُ لَکِ بم ا رَضىَ اللّهُ تع الى لَکِ (امالی طوسی، ص 109) تو را تسلیم کسی کردم که او از من سزاوارتر است به تو و راضی هستم به آن چه خدا برای تو راضی است از درسهای مهم تاریخ است این بحث را ان شاء الله هفتهی دیگر باید به مناسبت شهادت حضرت بگوییم واقعا با همهی این مصیبتها حضرت علی راضی است به رضای خدا چقدر بلا دید چقدر مصیبت دید بعد از رحلت پیغمبر ولی این چنین سخن میگوید راضی هستم به رضای خدا بعد این آیه را خواندند «مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى» (طه/ 55) وقتی دفن حضرت تمام شد آب پاشیدند روی قبر حضرت زهرا رَشَّ عَلَیهِ المَاء که در روایات هم داریم از آداب مستحبات است بَاکِیًا حَزِینًا نشستند کنار قبر و در حال گریه و محزون بودند یک جملهی دیگری را هم اضافه میکنم وقتی دفن حضرت تمام شد یک جملهای گفتند حضرت علی خیلی عجیب است عرضه داشتند اللّهم اِنی راضٍ عَنْ اِبنَة نَبیّکَ (بحارالانوار، ج 43، ص 156) خدایا من از دختر پیغمبرت همسرم فاطمه راضی هستم چرا حضرت علی این را گفتند؟ چه تاثیری دارد؟ امام باقر فرمودند لا شَفیعَ لِلمَرأَةِ أَنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها (خصال، ج 2، ص 588) هیچ شفاعتی برای زن بالاتر از رضایت همسرش نیست خیلی چیزها میتواند به فریاد ما برسد شفاعت ائمه شفاعت قرآن و اهل بیت ولی حضرت باقر فرمود بالاترین شفاعت برای زن این است که شوهرش از او راضی باشد بعد حضرت فرمود به همین جهت چون این شفاعت بالاترین شفاعت است حضرت علی ایستادند بعد از دفن فاطمهی زهرا سلام الله علیها و این جمله را گفتند خدایا من از دختر پیغمبرت راضی هستم از همسرم راضی هستم البته همین طوری که اشاره کردم واقعا یک مسئلهی دو طرفی است یعنی این طور نیست که فقط بگوییم رضایت مرد از همسرش به دردش میخورد اما مرد هر کاری میخواهد بکند هر ظلمی میخواهد انجام بدهد مهم نیست و رضایت زن مهم نیست نه واقعا دو طرفه است مجال نیست یک وقتی باید مفصل بپردازیم الآن در زندگیها که خیلیها هم اشاره میکنند نگرانیها اختلافات جداییها زیاد است اگر محبت و صمیمیت و صفا باشد اینها حل میشود بسیاری از این بیماریهای جسمی و بیماریهای روحی منشأش همین دعواهاست الآن هر کسی هر بیماری دارد به پزشک مراجعه میکند میگویند از استرس و اعصاب است بالاترینش دعواهای خانگی است این دعواها هم به جسمش هم به روحش ضربه میزند حضرت علی رضایت خودش را از فاطمهی زهرا سلام الله علیها هنگام دفن اعلام کردند آن طرفش هم است یک روایتی را تازگی میدیدم خیلی برایم جالب بود یکی از علمای بزرگ ما فیض کاشانی است در محجة البیضا این حدیث را نقل کرده که پیغمبر خدا آخرین سخنی که بر زبان جاری کردند حَتَّی تَلَجلَجَ لِسَانَه وَ خَفِیَ کَلَامه الله الله فِی النِّسَاء (محجه البیضاء، ج 3، ص 97) پیغمبر چه سخنی میگفتند که دیگر زبانشان بند آمد؟ آخرین حرف پیغمبر چه بود؟ تلجلج یعنی زبان بند آمد کسی دیگر متوجه نمیشد پیغمبر چه میگوید آخرین جملهای که فرموده و زبان مبارکشان بند آمده این بوده الله الله فی النساء خدا را در نظر داشته باشید خدا را در نظر داشته باشید از خدا بترسید دربارهی زنها حقوق زنها را از بین نبرید حقوق همسرانتان را مراعات بکنید این خیلی پیام دارد با افتخار باید در دنیا اعلام بکنیم اینهایی که این همه دم از حقوق زن میزنند پیغمبر اسلام آخرین سخنی که میگوید و بعد زبانش بند میآید دیگر متوجه نمیشدند پیغمبر چه میگوید آخرین سخن قبل از این که سخن حضرت شنیده نشود این بود الله الله فی النساء مواظب زنها باشید اگر ما به همین دستور عمل بکنیم از آن طرف زن بگوید رضایت شوهر من بالاترین شفیع من است مگر حضرت علی نایستاد بالای قبر حضرت زهرا و اعلام رضایت کرد اگر برای حضرت زهرا مفید و نافع نبود حضرت علی این جمله را نمیگفتند لغو بود با همهی مقام و عظمتی که حضرت زهرا دارد از این طرف هم جملهای که پیغمبر گفتند و کلامشان دیگر بند آمده سخنشان به آخر رسیده الله الله فی النساء بوده است این بخشی از حالات است.
شریعتی: طبق این روایت نورانی امام صادق یکی این که بعد از تدفین بالای سر میت بنشینیم دعا قرآن بخوانیم و تنهایش نگذاریم.
حاج آقا حسینی: الآن رسم نیست نوعا همه برمیگردند حالا در ادامه عرض میکنم آب پاشیدن هم باز در همین روایت بحار علامه مجلسی است که أَنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه وسلم رَشَّ عَلَى قَبْرِ ابْنِهِ إبْرَاهِیمَ مَاءً خود پیغمبر وقتی یکی از اصحاب بسیار عزیزشان عثمان بن مظعون بسیار پیغمبر به او علاقه داشت وقتی از دنیا رفت رش قبر عثمان بن مظعون بالماء، بعد ان سوى علیه التراب (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 337) پیغمبر روی قبرش آب پاشیدند این هم کاری است که سفارش شده و دستور آمده نکتهی دیگری که همین جا روایتش را میخوانم این است که تذکرش خوب است در مجموعه یادآوریهایی که میگوییم در حدیث است امام صادق علیه السلام فرزندی داشتند به نام اسماعیل زمان خود امام صادق از دنیا رفت حضرت وقتی فرزندشان را به خاک سپردند روایت این است که قَعَدَ عَلی حَاشِیَةِ القَبر لَم یَنزِل فِی القَبر امام صادق وارد قبر فرزندشان نشدند یکی از دستورات اسلامی و دینی این است که پدر وارد قبر فرزندش نشود حتی در مورد خویشان هم است اما در مورد پدر خیلی تاکید شده یک وقت ایمانش تزلزل پیدا نکند وارد قبر شود عزیزش را فرزندش را آن جا ببیند امام صادق فرمود پیغمبر هم همین کار را کرد ابراهیم فرزند هجده ماههی پیغمبر وقتی از دنیا رفت وارد قبر نشد پدر نباید وارد قبر فرزند شود.
شریعتی: در مورد دیگر نزدیکان چه؟
حاج آقا حسینی: در مورد بقیهی نزدیکان خیلی تاکید نشده خیلی سفارش نشده خدای نکرده به خاطر بعد عاطفی ایمان انسان در معرض خطر قرار میگیرد روایت دیگر از دستورات مهم است در سه مرحله ما تقلین داریم برای انسانی که در آستانهی مرگ است و از دنیا میرود سه بار باید تلقین کرد یک بار آن وقتی که در سکرات مرگ است هنگام احتضار است به او بگویند تمام این که در روایات زیاد سفارش شده اعتقادات دینی اش را به او یادآوری بکنند یکی هم وقتی داخل قبر گذاشتند الآن مرسوم است همه انجام میدهند یکی مورد غفلت است من روی این بیشتر تاکید دارم حضرت صادق فرمود نبغی أن یتخلّف عند قبر المیّت أولی الناس به بعد انصراف النّاس عنه و یقبض علی التراب بکفّیه و یلقّنه و یرفع صوته فإذا فعل ذلک کفی المیّت المسأله فی قبره (وسائل، ج 3، ص 201) به هر کسی به او نزدیک تر است پدری از دنیا رفته پسرش پسری از دنیا رفته پدرش آقایی از دنیا رفته خانمش او بنشیند وقتی همهی مردم رفتند همان که الآن رسم شده تنها میگذارند زود برمیگردند مردم بروند ولی شما نرو شما نزدیک ترین نزدیک بنشین یک بار دیگر تلقینش بکنی بعد از خاک سپاری بعد از این که همه رفتند همان تلقین را تکرار بکنند یعنی سه تلقین داریم یکی موقع جان دادن یکی همین تلقینی که همه انجام میدهند یکی هم تلقینی که وقتی همه رفتند این نشان از همان تاکید دارد که تنها نگذارید به این سرعت میت را تنها نگذارید الآن شما نمیدانم گاهی پیش آمده یک دانشجویی جوان میخواهد برود شهری درس بخواند بستگانش خویشاوندانش همه میروند بدرقه اش یک مرتبه همه میخواهند برگردند وحشت میکند از این بالاتر عروس خانم شب عروسی اش است یک مرتبه میبیند همه رفتند شب عروسی اش نگران است فردا زود اسلام میگوید سفارش است پدر برود سر بزند چه برسد به آن جایی که آدم به خانهای میرود که بیت الغربه بیت الوحشة بیت الوحده خانهی تنهایی وحشت و غربت است اصلا باور نمیکرد روزی به این خانه بیاید برنگردد اگر برگشتند نزدیک ترین نزدیکان بماند این تلقین را برای سومین بار بگوید در کنارش قرآن و دعا حتما انجام بدهد یک دستور دیگری است با این که این خیلی آسان است نمیدانم چرا در جامعهی ما فراموش شده واقعا عجیب است جریدتین است یعنی چه؟ چقدر روایت داریم مجال نیست من دارم خیلی به عجله میگویم چقدر روایت داریم کسی که از دنیا رفت وقتی دفنش میکنید زمان پیغمبر بوده ائمه این کار را میکردند میخواهید دفن بکنید دو چوب درخت به اندازهی نیم متر بهتر است درخت خرما باشد نشد درخت انار نشد هر درختی سخت نگیریم چوب تازه حتما چوب تازه باشد به اندازهی یک ذراع نیم متر دو چوب همراه این میت دفن بکنند چه تاثیری دارد چه اتفاقی میافتد؟ نمیدانم چرا وقتی میگویند نماز باران بخوانید در دعای باران نماز باران روایت داریم دستورات دینی است شما که میروید بیابان نماز باران بخوانید حیوانات را هم همراه خودتان ببرید گاو و گوسفند را هم ببرید شاید ما آن قدر گناه کار هستیم که ما شایستهی رحمت الهی نیستیم اینها که گناهی ندارند حیوان زبان بسته هستند خدا به خاطر حیوانات زبان بسته به ما انسانها رحم بکند شاید به خاطر این درخت که تکلیفی ندارد نمیخواهم بگویم حکمتش چیست ولی خیلی روایت داریم خیلی آسان است خرج و مخارجی ندارد دو تکه چوب هر کدام به اندازهی نیم متر یک ذراع چوب تازه بهترش درخت خرما نشد درخت انار نشد هر درختی مهم نیست عجیب است روایت داریم امام صادق فرمود از کافر دفع بلا میکند تا این چوبها تازه است تا چه برسد به مومن البته خیلی مستحبات دارد چه ذکری بنویسند رویش حالا آنها را ما سخت نگیریم همین را بگذاریم کجا بگذارند جزئیات را نمیگوییم یکی سمت چپ یکی سمت راست بگذاریم این خیلی آسان است اما غفلت میشود من کم دیدم کسی انجام دهد یک روایتی را شیخ طوسی در مصباح نقل کردند حضرت موسی بن جعفر فرمودند مَا عَلَى أَحَدِکُمْ إِذَا دَفَنَ الْمَیِّتَ وَ وَسَّدَهُ التُّرَابَ أَنْ یَضَعَ مُقَابِلَ وَجْهِهِ لَبِنَةً مِنَ الطِّینِ وَ لَا یَضَعَهَا تَحْتَ رَأْسِهِ (وسائل الشیعه، ج 3، ص 30) چرا این کار را نمیکنید شکایت میکردند گلایه داشتند وقتی جنازه را دفن کردید مقابل صورتش یک کمی از تراب سیدالشهدا تربت سیدالشهدا قرار بدهید خرجی ندارد البته حضرت فرمود زیر سر نگذارید الآن بعضیها روی صورت میگذارند این پسندیده نیست مقابل صورت باشد با فاصله هم باشد دلیلش در روایات آمده در کلمات فقها آمده است به هر ترتیب این بدن با فاصلهی زمانی خیلی زیادی طول نمیکشد این بدن حالتش تغییر میکند این تربت سیدالشهدا علیه السلام نجس شود خونی از این بدن جنازه میآید بی احترامی به این تربت نشود زیر سر نه دیدم بعضیها زیر صورت سر میگذارند اتفاقا تاکید شده زیر سر و صورت قرار نگیرد.
شریعتی: به فاصلهی یک وجب مقابل صورت.
حاج آقا حسینی: بله یک مقداری مقابل صورت حضرت گلایه دارند که چرا این کار را نمیکنند باز از کارهای خیلی خوبی که در روایات فراوانی داریم این است که انسان هم کفنش آماده باشد هم قبرش آماده باشد من یک داستانی بخوانم باز مرحوم شیخ طوسی نقل کرده خیلی جالب است میدانید یکی از سفرای امام زمان علیه السلام سفیر دوم امام زمان شخصیتی است به نام ابوجعفر چند سال سفیر امام زمان بوده؟ شاید بینندگان ندانند سفیر دوم امام زمان حضرت چهار سفیر داشتند در دوران غیبت اول در این دوران غیبت صغری ابوجعفر سفیر دوم پنجاه سال سفیر امام زمان بود نیم قرن یعنی حدود هفتاد سال هفتاد و دو سال تقسیم شده بین این چهار نفر پنجاه سالش این آقا بوده کسی که پنجاه سال سفیر امام زمان بوده میگوید من یک وقتی رفتم دیدنش دیدم که یک قبری کنارش است در خانه اش گفتم این چیست گفت این قبر خودم است کندم هر روز وارد این قبر میشوم و چند جزء قرآن میخوانم در این قبر من نمیگویم ما به این جا برسیم نمیخواهم بگویم انجام بدهیم شاید بگویند شدنی نیست ولی یادمان باشد سفیر پنجاه سالهی امام زمان به قدری یاد مرگ است که قبر خودش را کنده و روزی چند جزء قرآن در قبرش میخواند ما در قبرمان نخوانیم در خانه مان بخوانیم چقدر قرآن میخوانیم در خانه؟ آخرین باری که یک ختم قرآن خواندیم کی بوده آخرین باری که یک جزء قرآن بودیم کی بوده آخرین باری که زیارت عاشورا و زیارت امام زمان خواندیم کی بوده؟ سفیر پنجاه ساله هر روز این کار را میکرده بعد میگوید من وقتی خدمتش رسیدم به من گفت من فلان روز فلان ماه از دنیا میروم و همین جا دفن میشوم میگوید من آن تاریخ را یادداشت کردم دیدم بله همان تاریخی که گفته بود از دنیا رفت باز یکی از آداب دیگری که من تا بحار علامه مجلسی دستم است بخوانم قبلا هم اشاره کردیم ولی به نظرم تذکرش مهم است این است که دیروز هم حاج آقای فرحزاد در مورد جعفر طیار این شهید بزرگوار صحبت کردند امام صادق فرمود وقتی جعفر به شهادت رسید لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَاطِمَةَ ع أَنْ تَتَّخِذَ طَعَاماً لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ (محاسن، ج 2، ص 419) پیغمبر به فاطمهی زهرا دستور دادند فرمودند غذا ببرید خانهی همسرش اسماء تا سه روز و این سنت شد و ما روایت زیاد داریم کسی که از دنیا میرود ما الآن حمله میکنیم کار خیلی بدی است سنت بسیار بدی است ما داریم.
شریعتی: یک وقتهایی دعوت میکنند.
حاج آقا حسینی: ما این رسمها را ایجاد کردیم شما میگویید دعوت میکنند ولی کم نیستند کسانی که مصیبت پذیرایی و خرجها برایشان از مصیبت عزیزشان کمتر نیست اسلام دستور داده شما سه روز غذا ببرید برای اینها نه این که سه روز خراب شوید خانه و زندگی آدم مصیبت زدهای که تازه موقع دفن پدرش فکر بکند پول از کجا تهیه بکند از مردم پذیرایی بکند به هر صورت سنت و سیره این است نکتهی دیگری که در آداب خیلی مهم است در سوالات هم زیاد آمده در حالات حضرت زهرا است حاجی نوری کتابی دارد به نام مستدرک الوسائل ایشان در آن جا نقل میکند حضرت زهرا در آستانهی شهادت که قرار گرفتند لحظات آخر زندگی روایت این است سلما میگوید من در خدمت حضرت بودم کُنتُ اُمَرِّضُ من پرستاری میکردم از ایشان آخرین روز زندگانی شان بود ساعات آخرشان به من فرمودند یا سَلمی هَلُّمِی ثِیَابی الجُدَد، فَاتَیتُها بِهَا فَلَبِستها ثُم جَاءت اِلَی مَکَانِهَا الذی کانت تصلی فیه لباسهای نو من را بیاور لباس را آوردم پوشیدند حضرت زهرا بدنشان را شستشو دادند حتما از جراحتهای بدن مطهر بوده هر چه بوده بدن را شستشو دادند لباس پوشیدند منظورم این قسمت است رفتند جایی که نماز میخواندند خیلی مهم است معصومه صدیقه شهیده فاطمهی زهرا حجة علی الحجج موقع شهادتشان آمدند آن جایی که نماز میخواندند این دستور دینی است اگر رسیدیم میخوانم که انسان موقع جان دادنش برود آن محلی که نماز میخواند در خانه اش مخصوصا خانمها یک جایی دارند همیشه نماز میخوانند موقع جان دادن جنازهی انسان آن جا باشد حالت احتضار قبل از احتضار حالت جان دادنش آن جا باشد آن جان دادن را آسان میکند محل نمازش است میگوید من این کار را کردم خود حضرت زهرا فرمودند رو به قبله قرار گرفتند و به شهادت رسیدند این هم یک ادب است من دو سه ادب دیگر این جا خیلی سریع از کتاب وسائل الشیعهی شیخ حر عاملی میخوانم این کتاب بسیار مهمی است و امروزه همهی فقهای ما تقریبا میشود گفت همهی فقهای ما این کتاب دستشان است برای فتاوای فقهی شان از کارهایی که خیلی خوب است گفتیم موقع جان دادن محل نماز باشد کفن اش هم امام صادق فرمود یَستَحِبَّ اَن یَکون فِی کَفَنِهِ ثَوبَه الذی کَانَ یُصَّلَی فِیه لباسی که در آن نماز میخوانده است کفنش باشد این مستحب است انسان لباسی که در آن نماز میخوانده در آن لباس به خاک سپرده شود باز از امام صادق علیه السلام است فرمود کَتَبَ أَبِی فِی وَصِیَّتِهِ أَنْ أُکَفِّنَهُ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ أَحَدُهَا رِدَاءٌ لَهُ حِبَرَةٌ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ (کافی، ج 3، ص 144) پدرم به من وصیت کرد یعنی امام باقر به امام صادق وصیت کرد یکی پیراهنی که روزهای جمعه در آن نماز میخواندم در آن لباس دفنم بکند امام باقر باز من تاکید میکنم وقتی حضرت زهرا آن طوری وصیت بکند امام باقر این طوری وصیت بکند قطعا اینها تاثیر دارد.
شریعتی: در آن لباس دفن بکنند کفن لازم نیست؟
حاج آقا حسینی: چرا بخشی از کفن را این پیراهن قرار میدهند در روایتی از امام صادق است فرمود کان ثوبا رسول الله اللذان احرم فیهما یمانیین عبری و اظفار و فیهما کفن (وسائل الشیعه، ج 2، ص 470) خود پیغمبر کفنشان لباس احرامشان بود هیچ مانعی ندارد میتوانند آقایان خانمها وصیت بکنند لباس احرام انسان کفن انسان باشد لباس احرام لباسی که آدم در آن طواف رفته نماز خوانده بعضیها مشرف میشوند مکرر مشرف شدند این هم خیلی خوب است که پیغمبر این را وصیت کرد باز در حالات ائمه است فرمود إِنِّی کَفَّنْتُ أَبِی فِی ثَوْبَیْنِ شَطَوِیَّیْنِ کَانَ یُحْرِمُ فِیهِمَا (کافی، ج 3، ص 50) پدرم را در یکی از لباسهایی که در آن محرم میشدند من کفن کردم این را داشته باشد آدم خوب است آنهایی که مشرف شدند به حج خانهی خدا میتوانند وصیت بکنند دم دست باشد لباس احرامشان کفنشان باشد من در مورد جریدتین تاکید میکنم دو سه روایت است که تاثیرش خیلی عجیب است حتی از کافر عذاب قبر را تا اینها تر و تازه است برمیدارد این هم یک روایت باز از چیزهای خیلی خوبی که جالب است توجه بکنیم ائمه خودشان کفنشان را آماده میکردند ما تقریبا میترسیم اگر به کسی بگویی کفنت آماده باشد میگوید کفنم آماده باشد قبرم آماده باشد وصیت هم آماده باشد برویم در قبر قرآن بخوانیم خب عزرائیل میگوید این آماده است او را ببرم تا بقیه آماده شوند واقعا این طوری نیست کسی کفن و وصیت و قبرش آماده باشد حساب کتاب هایش روشن باشد این طور نیست مرگش زودتر برسد «لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ» (یونس/ 49) وقتی مرگ برسد یک لحظه تقدیم و تاخیر ندارد کسی به امام کاظم گفت اجازه بدهید کفن شما را من قرار بدهم کفن شما با من حضرت فرمود نه اِنّا اهل بیتُ مُهورُ نسائِنا و حجُّ صرورتنا و اکفانُ موتانا مِن طاهرِ اموالنا (مستدرک الوسائل، ج 8، ص 52) ما خانوادهای هستیم که سه چیز را از پاک ترین اموالمان تهیه میکنیم یک حج سفر اولمان دوم مهر همسرانمان سوم کفنمان را یعنی ائمه هم کفنشان را خودشان تهیه میکردند هم از پاک ترین اموالشان تهیه میکردند ما جرئت نداریم واقعا یک آقایی میگفت من کفن خریدم خودم تا مدتی وقتی کفن در خانه بود نگران بودم خانواده ام نگران بودند روایت داریم از امام صادق مَن کان کَفَنُهُ مَعَهُ فی بَیتِهِ لَم یُکتَبْ مِنَ الغافِلین و کانَ مأجوراً کُلّما نَظَر اِلَیه (وسائل الشیعه، ج 2، ص 732) کسی کفنش در خانه اش باشد از غافلین نوشته نمیشود اینها بی تاثیر نیست آدم باورش میآید جدی میگیرد کمی که شوخی نیست این طور نیست فقط مال دیگران باشد کسی که کفنش همراهش باشد از غافلها نوشته نمیشود و هر وقت به این کفن نگاه بکند خدا به او اجر و پاداش میدهد. همهی حرفهایی که ما زدیم به این معنا نیست پس بسم الله الآن رو به قبله بخوابیم همهی علائق مادی مان را قطع بکنیم زندگی مان را تعطیل بکنیم واقعا معنایش نیست هیچ کسی به اندازهی حضرت علی در مدینه کار اقتصادی کشاورزی نکرده در این بیست و پنج سالی که خانه نشین بوده هیچ کسی به اندازهی حضرت علی بیل نزده تلاش نکرده کوشش نکرده همهی حرفها این است که ما یادمان باشد مال مردم آبروی مردم یک تعبیری دارد حضرت علی حضرت میفرماید اگر میتوانی خطبهی 176 است فَمَنِ اسْتَطَاعَ مِنْکُمْ أَنْ یَلْقَى اللَّهَ تَعَالَى وَ هُوَ نَقِیُّ الرَّاحَةِ مِنْ دِمَاءِ الْمُسْلِمِینَ وَ أَمْوَالِهِمْ سَلِیمُ اللِّسَانِ مِنْ أَعْرَاضِهِمْ فَلْیَفْعَلْ (نهج البلاغه، خطبه 176) همهی اینها مقدمهی همین یک کلمه است اگر میتوانی یک طوری به ملاقات خدا برو که از سه چیز پاک باشی خون کسی به گردنت نباشد مال کسی به گردنت نباشد و آبروی کسی به گردنت نباشد همهی حرفها بر همین سه جمله است واقعا اگر الآن مرگ ما برسد بگویند یک ساعت دیگر خلاص واقعا کاری کردیم آبروی مردم به گردن ما نباشد؟ آبروی کسی را نبرده باشیم حق الناسی که به گردن ما نباشد؟ پیامهایی که هفتهی قبل آمد من اگر اشاره بکنم همه متاثر میشوند واقعا در آستانهی سال جدید است تقاضا میکنیم هر کسی اینها را باور دارد مخاطب ما کسانی هستند قطعا ایمانشان از من رو سیاه بالاتر است اگر ما به این حرفها باور داریم حضرت علی میفرماید یک طوری باش هر لحظهای که به ملاقات خدا رفتی مال کسی آبروی کسی به گردنت نباشد خون کسی به گردنت نباشد این روزهای آخر سال است بسم الله شما که میخواهید طلب طلبکارت را بدهی زودتر بده آقای کارخانه دار درست است گرفتاریها زیاد است الآن ما تا میگوییم خبر داریم واقعا بی اطلاع نیستیم خیلی هم اطلاع داریم خود کارخانه داران شکایت دارند گلایه دارند میگویند شما خبر ندارید وضع مالیات وضع رکود تورم چطور است بعضیها میگویند ما تعطیل بکنیم نفعش بیشتر است تا باز بکنیم با این مالیاتهای سنگینی که میگیرند ولی هر چه شما گرفتاری داشته باشید کارگرت به مراتب صدها برابر گرفتاری اش از شما بیشتر است اگر بنا داری مزد کارگرت را بدهی زودتر بده تمام شد بهمن این بندهی خدا میخواهد لباس نویی بخرد مسافرتی برود کاری انجام بدهد من یک وقتی در تهران منبر بودم مسجد لاله زار در بازار به بازاریها گفتم شما الآن همه میگویید همه شکایت دارید میگویید رکود و تورم ما هم قبول داریم ولی در همین اوضاع در بازار نمیشود راه بروی از ازدحام جمعیت اگر شما از رکود و تورم و گرفتاری اقتصادی بنالید که من نمیخواهم بگویم شما گلایه نداشته باشید بدانید کارگر شما چه میگوید او کسی که شش ماه است حقوقش عقب افتاده چه میگوید آن کسی که میگوید دوس ال به من حقوق ندادند چه میگوید دولت بدهیها را بدهد حداقل از کارخانجات خصوصیها کارفرماها هر کسی دستش میرسد به هر کسی بدهکار است ولو از خودش بزند میخواهی بروی مسافرت از مسافرت بزن از یک حساب دیگر بده تا دیر نشده الآن آخر سال است در پیامها خیلی بود واقعا خیلی ناراحت کننده بود بعضی هایش را من بگویم کام بینندگان عزیز تلخ میشود فقط میخواهم بگویم بینندگان یقین داشته باشند ما تک تک را خواندیم احساس میکنیم درک میکنیم تقاضا میکنیم هر کسی به هر کسی بدهکار است مخصوصا آن کارفرماهایی که هستند زودتر بدهند نگذارند کاری بکنند به اسفند نرسد همین چند روز بهمن تمام شود اگر خبر خوشی شد اگر هر رئیس ادارهای حقوق کارمندش را داد هر کارخانه داری کارفرمایی هر بدهکاری پول را داد یک خبر خوش بدهد ما حداقل خبر خوش بخوانیم جبران خبرهای متاثر کننده بکند خبر خوش بدهند ما خوشحال شویم هفتهی دیگر این خبرهای خوش را به مردم بگوییم.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون آداب مرگ را میتوانیم وصیت بکنیم که کسی یادش نرود؟
حاج آقا حسینی: بله
شریعتی: صفحهی 127 را با هم امروز تلاوت میکنیم آیات پایانی سورهی مبارکهی مائده
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّـهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِّنکَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿١١٤﴾ قَالَ اللَّـهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیْکُمْ فَمَن یَکْفُرْ بَعْدُ مِنکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَّا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِینَ ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَـهَیْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِن کُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ وَکُنتُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا مَّا دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنتَ أَنتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَأَنتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿١١٧﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُکَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١١٨﴾ قَالَ اللَّـهُ هَـذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿١١٩﴾ لِلَّـهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِیهِنَّ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿١٢٠﴾
ترجمه:
عیسی بن مریم گفت: خدایا! ای پروردگار ما! برای ما از آسمان سفره ای پر از غذا نازل کن تا عیدی باشد برای اهل زمان ما و نسل آینده ما، و نشانه ای از سوی تو؛ و ما را روزی بخش که تو بهترین روزی دهندگانی. (۱۱۴) خدا فرمود: من مسلماً آن را بر شما نازل می کنم، پس اگر کسی از شما بعد از آن کافر شود [و به انکار نبوّت عیسی و معجزه اش برخیزد] بی تردید او را عذابی خواهم کرد که هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نکنم. (۱۱۵) و [عرصه هول انگیز قیامت را یاد کنید] هنگامی که خدا به عیسی بن مریم می فرماید: آیا تو به مردم گفتی که مرا و مادرم را به عنوان دو معبود به جای خدا انتخاب کنید؟! می گوید: منزّه و پاکی، مرا چنین قدرتی نمی باشد که آنچه را حقّ من نیست بگویم، اگر آن را گفته باشم یقیناً تو آن را می دانی، تو از آنچه در جان و روح من است آگاهی، و من از آنچه در ذات توست نمی دانم؛ زیرا تو بر نهان ها بسیار دانایی. (۱۱۶) من به آنان جز آنچه را که به من دستور دادی نگفتم، [گفتم:] خدایی را بپرستید که پروردگار من و شماست. و تا زمانی که در میان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا [از میان آنان به سوی خود] برگرفتی، خود مراقب و نگاهبانشان بودی؛ و تو بر همه چیز گواهی. (۱۱۷) اگر آنان را [به سبب شرک ورزیدنشان] عذاب کنی، بندگان تواند، و اگر آنان را بیامرزی، یقیناً تویی که توانای شکست ناپذیر و حکیمی. (۱۱۸) خدا فرمود: این روزی است که راستان را راستی و صدقشان سود دهد. برای آنان بهشت هایی است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، همیشه در آن جاودانه اند، خدا از آنان خشنود و آنان هم از خدا خشنودند؛ این است رستگاری بزرگ. (۱۱۹) مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست، فقط در سیطره خداست، و او بر هر کاری تواناست. (۱۲۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: نتایج نظر سنجی ما روی سایت اعلام شده دوستان میتوانند مراجعه بکنند اسامی را مشاهده بفرمایند وقت در اختیار شماست
حاج آقا حسینی: من دو حدیث از کافی شریف میخوانم خیلیها سوال کردند که آیا وقتی کسی از دنیا میرود گذشتگان ما خبر از احوال ما دارند یا نه؟ راههایی دارند برای خبر گرفتن از ما یکی اش این است امام صادق فرمود کسی که از دنیا میرود إِذَا مَاتَ الْمَیِّتُ اجْتَمَعُوا عِنْدَهُ یَسْأَلُونَهُ عَمَّنْ مَضَی وَعَمَّنْ بَقِیَ فَإِنْ کَانَ مَاتَ وَلَمْ یَرِدْ عَلَیْهِمْ قَالُوا قَدْ هَوَی هَوَی وَیَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ دَعُوهُ حَتَّی یَسْکُنَ مِمَّا مَرَّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ (بحارالانوار، ج 6، ص 269) کسی که از دنیا میرود آنهایی که قبلا از دنیا رفتند جمع میشوند یک مهمان تازه که میآید جمع میشوند خانوادهی ما پنج نفر ده نفر از بستگان ما از دنیا رفتند یک عزیزی که تازه از دنیا میرود آنها همه دورش جمع میشوند سوال میکنند چه کسانی از دنیا رفتند چه کسانی هستند آنها میپرسند نکتهی قابل توجه اش این است میپرسند مثلا پسرم حسن آقا چطور است کجاست؟ اگر بگویند حسن آقا دو سال است از دنیا رفته میبینند حسن آقا دو ساله در جمع اینها وارد نشده میگویند پس معلوم میشود او جهنمی بوده اگر بهشتی بود باید میآمد پیش ما این یکی از راههای خبر گیری وقتی کسی از دنیا میرود به جمع گذشتگان میپیوندد گذشتگان دورش میکنند سوال میکنند در مورد افراد اگر بگویند پسرت مدت هاست از دنیا رفته پس چرا این جا نیامده؟ وقتی از او سوال میکنند بقیه میگویند کاری اش نداشته باشید این قدر سوال پیچش نکنید بگذارید آرام بگیرد از این سختی شدائد مرگ که پشت سر گذاشته رهایش بکنید. خدا آمادگی برای مرگ در همین دنیا را برای ما قرار بدهد بدهی هایمان را بدهیم مال مردم آبروی مردم جان مردم بدهکار نباشیم واقعا آماده باشیم برای این سفری که بخواهیم نخواهیم نمیدانیم کی به سراغ ما میآید.
شریعتی: خیلی ممنون التماس دعا خدانگهدار.