مطالب کوتاه اما جالب و خواندنی
صدق و راستگویی
ضد دروغگویی، صدق است، که راستگویی است. و آن اشرف صفات نفسانیه ورئیس اخلاق ملکیه است.
خداوندگار عالم می فرماید: «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» .
یعنی: «بپرهیزید از خداو با راستگویان بوده باشید» . (34)و از حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - مروی است که: «شش خصلت از برای من قبول کنید تا من بهشت را از برای شما متقبل شوم: هرگاه یکی از شما خبری دهد دروغ نگوید. و چون وعده نماید تخلف نورزد. و چنانچه امانت قبول نماید خیانت نکند. و چشمهای خود را از نامحرم بپوشد. و دستهای خود را از آنچه نباید به آن دراز کندنگاهدارد. و فرج خود را محافظت نماید» . (35)
و از امامین «همامین» (36)امام محمد باقر و امام جعفر صادق - علیهما السلام - مروی است که: «به درستی که مرد
[524]
به واسطه راستگویی به مرتبه صدیقان می رسد» . (37)
و از حضرت صادق - علیه السلام - منقول است که: «هر که زبان او راستگو باشد، عمل او پاکیزه است. و هر که نیت او نیک باشد، روزی او زیاد می شود. و هر که با اهل خانه خود نیکویی کند، عمر او دراز می شود» . (38)
و فرمود که: «نظر به طول رکوع و سجود کسی نکنید و به آن غره نشوید، زیرا: می شود این امری باشد که به آن معتاد شده باشد، و به این جهت نتواند ترک کند. و لیکن نظر به صدق کلام و امانت داری او کنید، و به این دو صفت، خوبی او را دریابید» . (39)
و مخفی نماند که: همچنان که صدق و کذب در سخن و گفتار است، همچنین درکردار و اخلاق و مقامات دین نیز یافت می شود.
34. توبه، (سوره 9) ، آیه 119.35. بحار الانوار، ج 75، ص 94، ذیل ح 9.36. تثنیه «همام» به معنای پادشاه بلند همت.37. کافی، ج 2، ص 105، ح 8.38. کافی، ج 2، ص 105، ح 11.39. بحار الانوار، ج 71، ص 8، ح 10. و کافی، ج 2، ص 105، ح 12. کذب در کردار و اعمال
و اما کذب در کردار و اعمال آن است که: در ظاهر اعمالی از او سرزند که دلالت کند بر خوبی در باطن او، و باطن او از آن بی خبر بوده باشد، یعنی: باطن او موافق ظاهرنباشد. و صدق در آن، این است که: باطن و ظاهر یکسان و مطابق بود. یا باطن از ظاهربهتر و آراسته تر باشد. و این مرتبه از صدق، اشرف و افضل از صدق در گفتار است.
و از این جهت مکرر سید بشر این مرتبه را از حضرت آفریدگار مسئلت می نمود. (40)و در اخبار وارد است که: «چون پنهان و آشکار بنده مؤمن یکسان بوده باشدخداوند عالم به او بر ملائکه مباهات می کند و می فرماید: بنده حق من این است» . (41)
بعضی از اکابر فرموده است که: «کیست مرا نشان دهد به شخصی که چشم او درتاریکی شبها گریان است. و لب او روزها در محافل، خندان باشد» . (42)
اذا السر و الاعلان فی المؤمن استوی
فقد عز فی الدارین و استوجب الثناء
یعنی: هرگاه پنهان و آشکار بنده مؤمن، مساوی باشد، در دو جهان، عزیز ومستوجب آفرین و ستایش است.
و ان خالف الاعلان سرا فماله
علی سعیه فضل سوی الکد و العنا
و اگر ظاهر او مخالف باطن باشد، و ظاهر را به اعمال خیر آراسته و باطن او بی خبرباشد، هیچ اجر و مزدی از برای عمل او نیست مگر تصدیع و رنجی که کشیده است.
کما خالص الدینار فی السوق نافق
و مغشوشه المردود لا یقتضی المنی
[525]
همچنان که طلای بی غش در بازار، رایج و در عوض آن هر چه خواهی می دهند، وآنچه در آن غش باشد به تو رد می کنند، و آرزوی تو از آن بر نمی آید، و شکی نیست هر عملی را که در آن غش باشد که ظاهر آن آراسته و باطن آن موافق ظاهر نباشد رد به تو می شود.
«قلب روی اندوه» (43)نستانند در بازار حشر خالصی باید که از آتش برون آید سلیم
40. محجة البیضاء، ج 8، ص 145. و احیاء العلوم، ج 4، ص 334.41. احیاء العلوم، ج 4، ص 334.42. احیاء العلوم، ج 4، ص 33443. سیم و زر قلابی که با فلز روی آمیخته باشد، (کنایه از اعمال نا خالص)