مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

- آیا ماه رمضان میتواند یک اثر تربیتی ماندگار در ترک گناه  داشته باشد ؟
یکی از آثار مهم ماه مبارک رمضان همانطور که در قرآن آمده : لعلکم تتقون یعنی تقوی است که آن هم به تعبیری ترک گناه یا پرهیز از گناه است . توانایی برای  گناه نکردن است . وقتی ماه رمضان  به ما تعلیم میدهد که حلال دنیا را ترک کنیم ، طبیعتا ترک حرام دنیا هم برای ما ساده خواهد شد . بعد از ماه رمضان انتظار نداشته باشند که معجزه رخ بدهد و در دل ما دخل و تصرفی بکنند و ما ببینیم چقدر احساس گناه نکردن داریم . نه آن هم ممارست و تمرین می خواهد . خدا چند قدمی دست انسان را می گیرد و بعد رها میکند که روی پای خودمان بایستیم . البته رها کردن مطلق نیست . ای کاش ماه رمضان بیشتر طول می کشید تا ما خودمان را بیشتر در بغل خدا می انداختیم و کارهایمان را به او واگذار می کردیم . اگر در این ماه ، شروع به ترک گناه بکنیم ، خیلی مفید و خوب خواهد بود . منتهی برای بهره برداری برای ترک گناه در این ماه اقدام بکنیم . روز عید فطر احساس خوش معنوی به انسان دست می دهد . این احساس خوش را در نظر بگیرید . بعد پیش خودمان این جوری بگوییم : هر موقع مدتی گناه را ترک کنیم و مدتی از گناه فاصله بگیریم ، چنین احساس قشنگی در دل ما ایجاد خواهد شد . برای ترک گناه ، مختصری انرژی از آینده ای که گناه را ترک خواهیم کرد بگیریم .  

37- چکار کنیم که از گناه بدمان بیاید و از آن نفرت پیدا کنیم ؟
اگر ما از گناه تنفر پیدا کنیم ، سمت آن نمی رویم . اگر ما عشق به خدا پیدا کنیم ، به سمت خدا خواهیم رفت . خوب اگر بدواً می توانستیم ترک گناه بکنیم یا عشق به خدا پیدا بکنیم ، مسئله حل بود . کدام انسان نادانی گناه می کرد ؟ معلوم است که ما به سادگی نفرت از گناه پیدا نمی کنیم . معلوم است که ما به سادگی عشق به خوبی ها پیدا نمیکنیم . کسی دنبال این نباشد . ما نباید دنبال میانبُرهایی باشیم که کار ما را مخدوش بکند . چرا من مقابل این انتظار می ایستم ؟ وقتی این انتظار برای انسان ایجاد می شود ، انسان بدتر تنبل میشود . خوب شدن را به زمانی واگذار می کند که تنفر پیدا کند . دنبال راههای آسان تنفر پیدا کردن می گردد . واقع بینانه دنبال راه ترک گناه نمی گردد . پس اگر ما تنفر پیدا بکنیم ، چیز خوبی است . برای اینکه تنفر از گناه پیدا بکنیم ، چند راه هست . یکی اینکه با خوب ها زیاد نشست و برخاست کنیم . انسان وقتی به فضای آدمهای خوب می رود ، از گناه فاصله می گیرد . راه دیگر این است که با کسانی که از گناه لذت    می برند ، نشست و برخاست نکنیم  . بعضی ها هستند وقتی فیلم سیاه و سفید می بینند ، رنگی تعریف می کنند و انسان فریب می خورد و دیگر نمی تواند از گناه فرار کند . این نشست و برخاست ها باید محدود بشود . بعضی ها اهل گناه هستند . اگر کسی از او گناه سر بزند ، البته ما نمی توانیم معصوم پیدا بکنیم ولی بعضی ها اهل تبلیغ گناه هم هستند . یک آدم معتاد بخاطر کمبود هایی که در زندگی اش حس می کند ، مجبور است دیگران را به اعتیاد دعوت کند . زیر پای دیگران را خالی کند تا او را به سمت خودش بکشد و بتواند خودش روحیه پیدا کند . این دو تا راه آسان است که به مرور در انسان تنفر ایجاد می کند . راه دیگری که طولانی است مستلزم این است که ما یک سری مقدمات نظری درباره ی گناه داشته باشیم تا بفهمیم و بعد روی فهم خودمان مدتی فکر بکنیم . اصلا چرا گناه بد است ؟ ما فکر می کنیم گناه ذاتا بد نیست . خدا بدش آمده و گفته این کار را نکن و ما هم توی آن مانده ایم . نه گناه خودش بد است . می فرماید : گناه درد است . کسی که بیماری های وحشتناک را دیده ، دوست ندارد آنها را بگیرد . ما باید گناه را این جوری تصور کنیم . اگر تصور نشود ، مقدمات نظری میخواهد که بفهمیم بیهوده آفریده نشده ایم و گناه ، از این مسیر خارج شدن و نابودی انسان است . من آن مقدمات طولانی را نمی توانم به اختصار بگویم . گناه کردن مثل این است که کسی در گروه کُر یا نوازندگی خارج بزند . کسی که گناه بکند ، همه ی کائنات و تمام هستی به او           برمی گردند ، غضب میکنند و زندگی اش مختل میشود . روحش مختل میشود . برای شنیدن این حرفها به زندگی دیگران هم کاری نداشته باشید . این قدر خودشان را مرتب می کنند که فکر می کنیم خبری نیست . کسی که گناه میکند ، از مسیر خارج میشود و مثل این است که انگشت های خودش را قطع کرده باشد . بعد می گوید : خدایا انگشتهای مرا بهم وصل کن . خوب چرا این کار را کردی ؟ مقدمه ی نظری گناه کردن و گناه نکردن باید برای انسان جا بیفتد . مثلا وقتی ما غیبت می کنیم ، چرا غیبت می کنیم ؟ ما در دنیا خلق نشده ایم که به بهشت می رویم یا به جهنم ؟ پرسش اساس خداوند از ما نیست که بهشت می روی یا جهنم ؟ گناه می کنی یا ثواب ؟ به ما آزادی داده اند که   مرتبه ی بهشت خودمان را خودمان انتخاب بکنیم نه مثل فرشته ها مجبور باشیم در مرتبه ای قرار بگیریم که خدا تعیین میکند . پس به ما آزادی داده اند که جای خودمان را در بهشت پیدا بکنیم . چون این آزادی واقعی است ، ما گاهی اوقات از آن سوء استفاده می کنیم و به جهنم میرویم . پرسش اساسی خدا از ما این نیست که گناه می کنی یا نه ؟ پرسش اساسی خدا از ما این است که تو از فرصت خودت ، برای رسیدن به کدامیک از قله های  بهشت استفاده می کنی ؟ فضا این است . انسانها باید اول خودشان را در این فضا قرار بدهند . مردم فکر میکنند خدا ما را به این دنیا آورده که ما را آزمایش بکند که ببیند گناه میکنیم یا نه ؟ موضوع گناه از اول جلو می آید . اصلا برای این نیست . شما ماشین میخرید برای این است که توی دره بروید یا نه ؟ می خرید تا به مقصد برسید . همه اش بنشینیم صحبت کنیم که توی دره نیفتیم . شما درست رانندگی بکن فکر رسیدن به مقصد باشید . ما فضا را باید ابتداً در ذهن خودمان یک فضایی قرار بدهیم که گناه از ما فاصله بگیرد . هر کس تنفر از گناه پیدا نکرد این را بگوید : من فرصت پیدا نکردم که بیندیشم که گناه چه بیراهه ای است . این اندیشیدن باید صورت بگیرد . از این که بگذریم ، به تک تک گناهان می رسیم . هر گناهی قبح جزئی خودش هم قابل درک است . ما که  پشت سر کسی غیبت میکنیم ، او را خراب می کنیم . اکثر غیبت ها حسادت است . حسادت ها انواع و اقسام مختلف هم دارد . بنده ی خدا به ما کاری ندارد . رشد می کند و به جلوی می رود و فامیل پشت سر او حرف می زنند و خوشحال میشوند . این را بشنوند چون همه حسود هستند . حسود میخواهد عجز خودش را پشت دیگران ارضا بکند . ما درباره ی ریشه ی گناه کمی باهم صریح تر صحبت بکنیم . مثلا بد لباس پوشیدن . مثلا اگر کسی گدایی بکند ، شخصیت خوبی دارد ؟ این میگوید پول بده و این می گوید : کمی به من نگاه کن . این رفتار ناجوری است . ممکن است دلیل دیگری برای غیبت پیدا کنیم . حالا چرا بعضی مواقع ما حسود می شویم ؟ فکر می کنیم خدا ناتوان است از اینکه روزی ما را بدهد و آنرا نگه دارد و دیگری حق ما را بخورد . اگر تمام عالم جمع بشوند ، نمی توانند حق ما را بخورند . ما به خدا اطمینان نداریم . مثل کسی که در حرم امام رضا (ع) دعا کرده بود که وام من را جور کن تا گرفتاری هایم برطرف بشود . دیدم توی فکر است . گفتم چرا تو فکر هستی ؟ گفت : دارم فکر میکنم که امام رضا (ع) از کجا می خواهد وام من را جور کند ؟ ما کوتاه نظر هستیم . امام صادق (ع) می فرماید : مومن با فکر شروع می کند و بعد به حب و بغض و تنفر از گناه می رسد . کلی فکر کنید . در مورد تک تک گناهان مان به نتیجه می رسیم . مثلا نمازمان را با تاخیر می خوانیم . ریشه ی آن را پیدا کنیم . چون همیشه یا با چوب یا با تشویق فوری کار کرده ایم . یک وقتی هم که خدا با شخصیت با ما رفتار می کند و   می گوید : فوری برخورد نمی کنم . بلند شو و نماز بخوان . این را گوش نمی کنیم و با شخصیت برخورد نمی کنیم . اگر به ریشه ی تمام گناهان فکر کنیم ، واقعا خجالت     می کشیم . اگر دیدیم در رفتار با گناه ناتوان هستیم ، گناه را به تاخیر بیندازیم . همانطور که شیطان ثواب را برای ما به تاخیر می اندازد . همین طور عقب بیندازیم ، شاید لذت از راه حلالش هم بدست مان رسید و دیگر گناه نکردیم . این یک مبارزه است .     

38- درباره ی افکار گناه آلود توضیح بدهید .
برای ترک گناه ، ما باید خودمان را قدرتمند به ترک گناه ببینیم . ترک گناه را کار آسانی ببینیم . روایت از حضرت علی (ع) داریم : ترک کردن گناه راحت تر از توبه است . توبه خیلی دشوار است . درک توبه دشوار است و به این سادگی نیست . انسان به سادگی موفق به توبه نمی شود . روایت داریم : کسی که در دین بدعت می گذارد      نمی تواند توبه کند ؟ پرسیدند : چرا ؟ از بدعت گذاری لذتی می برد که دیگر اجازه ی توبه به او نمی دهد . چون سرچشمه ی کاری بودن ، شیرینی دارد . حالا طرف آمده به دین یک چیزی اضافه کرده ، معمولا موفق به توبه نمی شوند . گناه او عشق او است و از او جدا نمی شود . چون از آن واقعا پشیمان نیست و از آن لذت برده است . ائمه ما را از گناه می ترسانند . روایت داریم : اصلا شما به گناه نیاز ندارید . مثل اینکه من به شما بگویم این کاغذ را میل نکنید . شما می گویید : عجب تذکر بی ربطی .  مگر من      می خواهم کاغذ بخورم . انسان نرمال میل به گناه پیدا نمی کند . این یک چیزی اضافی است . بخاطر فضاسازی ها و کمبودهایی که داریم ، فکر می کنیم میل به گناه داریم . اولا ما میل به گناه نداریم . ثانیا ترک گناه کردن خیلی آسان است . ثالثا توبه کردن خیلی سخت است . رابعا بخاطر سختی توبه کردن از گناه کردن فاصله بگیریم . این مطالب را مدام تذکر بدهیم و محاسبه بکنیم . یک منظومه ای را به شکل محکم ، در ذهن خودمان شکل بدهیم تا درست بشود . یکی از راه هایش این است که یک روحانی در مجالس ماه رمضان ، این فضایی که باید در ذهن درست بشود را فهرست وار به شما بگوید . یعنی کار بکنیم . بدون کار کردن به ابعاد مختلف ماجرا ، نمی توانیم از پس آن بربیاییم . گاهی ما از این مجالس فرار می کنیم و میگوییم این ها برای ما نیست . این بخاطر گناه است . یکی از کارهایی که گناه انجام میدهد این است که قلب انسان را زایل می کند . روایت داریم : هرکس گناهی انجام بدهد ، قطعه ای از عقل او برداشته میشود که دیگر به او بر نمی گردد . ظاهرا با توبه هم ، این قطعه از عقل به شما برنمی گردد . ممکن است عذابتان نکنند . بالاخره گناه این است . باید یک اتفاقی در عالم بیفتد . ما به عالم چه جوری نگاه می کنیم . مثلا می خواهیم نفت در بیاوریم . باید چاه بکنیم با بیل و کلنگ نمی شود . چند هزار متر می کنند . حالا می گویند : در روح تو زیبایی هست عمیقا فکر کن . می گوید : نه من عمیقا فکر نمیکنم . ما باید نسبت به یک فضای معنوی باورهای ابتدایی پیدا بکنیم . در عالم عمل و عکس العمل وجود دارد .  من اگر جلوی ماشینی که با سرعت صد و بیست حرکت میکند بروم ، چیزی از من باقی نخواهد ماند . در عالم معنویات فکر می کنیم تعارف است و واقعیت ندارد . در حالیکه واقعیتهای آنجا خیلی محکم تر است . پس ما این ها را درنظر بگیریم تا کار ترک گناه آسانتر بشود . بدون تردید فکر گناه ، مقدمه ی انجام گناه است . اگر کسی جلوی فکر گناه را جلوگیری نکرد ، من به او می گویم : گناه را هم نمی تواند جلوگیری بکند . چون فکر گناه ، درون ساختمان روح انسان را سیاه می کند و همه جور ظلماتی پدید خواهد آورد . فکر گناه از خود گناه شیرین تر است . بیشتر انسان را فریب می دهد . انسان در فکر گناه ، فیلم سیاه و سفید را در ذهن خودش رنگی تعریف می کند . تخیل گناه ، گناه را برای انسان  شیرین تر می کند . جرم این کار سنگین تر است .    رسانه های امروز ، مردم را وادار به تخیل گناه می کنند و گناه افزایش پیدا میکند و گرنه واقعیت گناه این قدر لذت ندارد . فیلم ها و سریال ها ، انسان را به هوس گناه می اندازد . مواظب باشید . بدانیم داریم به خودمان دروغ میگوییم و زحمت خودمان را زیاد می کنیم . واقعیت گناه و دنیا این قدر لذت ندارد . انسان متعادل ذوق زده نمیشود . ازدواج هیچ اتفاق مهمی نیست . امور معنوی هم به انسان لذت می دهند . شما باید از گناه فاصله بگیرید و اگر          می خواهید در آن نیفتید ، راهش این است که فکر گناه را هم نکنید . فکر گناه به ما دروغ می گوید . خودمان اسیر دروغ مان می شویم . اگر کسی خودش را به خواب زده باشد ، نمی توانیم او را بیدار کنیم ولی کسی که خوابش برده باشد ، می توان او را بیدار کرد . کسی که توی تخیل ، گناه می کند ، خودش را به خواب زده است . از پیامبر روایت داریم : از مستی گناه بترس . مثل مستی شراب است و از مستی شراب هم بالاتر است . مواظب باشید که مست نشوید . فکر گناه انسان را مست می کند . عقل را زایل خواهد کرد . حالا با یک چنین انسانی می خواهیم صحبت بکنیم ؟ بهترین آداب ماه رمضان ترک گناه است .  

39- در عید فطر از خدا چه بخواهیم ؟
عید فطر روز ، درخواست بزرگترین های عالم خلقت است . گناه این قدر بد است که به انسان اجازه نمی دهد که از خدا بخواهد . کسی بخواهد ، خدا به او میدهد . ولی گناهکار نمی تواند که بخواهد . در قنوت عید فطرت بگوییم : خدایا هر چی در روز عید فطر به علی بن ابیطالب ، امام زمان و پیامبر دادی ، همان را هم به من بده . گناهکار دستش را جمع میکند و می گوید : به من که نمی دهند . این بدبختی گناهکار است . گناه موجب میشود که نتواند از خدا درخواست بکند  . گناه انسان را مایوس می کند . چون میگوید : خدا به من عنایت نخواهد کرد ، خدا هم به او عنایت نمی کند . امیدوارم ما به آثار زیانبار گناه فکر بکنیم . گناه هیچ منفعتی به انسان نمی رساند بلکه ضرر هم می رساند . هر کس با لذتی به گناه برسد ، اگر با گناه به این لذت نمی رسید ، از راه درستش به لذت می رسید .








موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۲۸
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی