انواع اسراف از دیدگاه قرآن
از جمله مفاهیمی که در قرآن مورد تاکید بسیار قرار گرفته موضوع اسراف است. در نگرش قرآنی، میتوان به ناهنجاری بودن آن بی هیچ تردید و گمانی حکم کرد. اما از آن جایی که ابعاد آن، چنان که باید و شاید روشن و تبیین نشده و همه جوانب آن با رویکرد تحلیلی مورد بررسی قرار نگرفته، در این نوشتار تلاش شده است تا به این موضوع در ابعاد مختلف آن پرداخته شود که البته به جهت مهم بودن مسایل اجتماعی و شناسایی اصول و موارد هنجاری از ضدهنجاری به جنبه اجتماعی آن بیشتر پرداخته شده است.
مفهوم اسراف
کاربرد عرفی این واژه در معنای اقتصادی آن موجب شده است که به ابعاد و جوانب دیگر مسئله اسراف، کمتر پرداخته شده و یا به طور کلی نادیده گرفته شود. در حالی که در نگاه قرآنی و نیز کاربردهای واژه نشان میدهد که دامنه مفهومی آن نه تنها ابعاد اقتصادی و هنجاری و اخلاقی، بلکه حوزه اعتقادات را نیز شامل میشود. بنابراین در حوزههای کلامی و اعتقادی و جامعه شناسی و روان شناسی و اصول اخلاقی و تربیتی و اقتصادی میتوان از اسراف سخن گفت و به بررسی موارد و نیز علل و عوامل آن پرداخت.
واژه اسراف که بیش از 23 بار در آیات متعدد قرآن در اشکال مختلف به کار گرفته، به معنای هرگونه کوتاهی و زیادهروی و تجاوز از حد اعتدال و گرایش به سوی افراط و حتی تفریط است.1 از این رو تنها به معنای افراط و تفریط نیست و اختصاصی به کوتاهی و یا زیادهروی ندارد. هر چند بیشتر در معنای زیادهروی و افراط به کار میرود ولی این موجب نمیشود که از اطلاق آن دست برداریم و تنها به معنی خروج از اعتدال به سمت و سوی زیادهروی بگیریم در حالی که این واژه در بردارنده هرگونه خروجی به سوی کم یا زیاده است. کمینه و یا بیشینه در هر امری را میتوان اسراف دانست.
در کاربردهای قرآن، اسراف اختصاص به امری خاص مانند امور اقتصادی ندارد بلکه چنان که گفته شد این واژه در آیات قرآنی به معنای هرگونه خروج از اعتدال و میانهروی در مسائل بینشی، منشی و کنشی به کار رفته است.
از این جهت گاه با مسئله قوام(حد وسط و اعتدال) هم، معنا میگردد و خروج و تجاوز از حد وسط و میانه، اسراف نامیده میشود.(فرقان، آیه 67) و گاه با مسئله فساد ارتباط مستقیمی پیدا میکند(شعراء، آیه 151 و 152)؛ زیرا هرگونه امری که بر هم زننده تعادل در امور باشد به معنای اسراف خواهد بود و فساد نیز یکی از این حالات خروج و بر هم زننده است.
به نظر میرسد که در کاربردهای قرآنی، واژه اسراف ارتباط تنگاتنگ با مفاهیمی چون کفر و ظلم و فسق و مانند آن دارد.
ارتباط اسراف و تبذیر
چنان که تبذیر با اسراف از این جهت نوعی ارتباط مفهومی پیدا میکند؛ زیرا تبذیر به معنای ریخت و پاش دانه و بذر در شرایط نامناسب و به روشی نادرست است که این خود نوعی خروج از میانه و اعتدال و عدالت است.2
به هر حال در کاربردهای قرآنی اسراف مفهومی فراگیر است که دربردارنده هرگونه خروج از اعتدال است. در این راستا انحراف و خروج از حق و عدالت در امور اعتقادی و اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی و مانند آن میتواند به عنوان امری اسرافی مورد سرزنش قرار گیرد و از آن بازداشته شود.
به نظر میرسد که تفاوتی در این معنا نیست که تجاوز و خروج از اعتدال در کارهای مباح باشد یا کارهای غیر مباح؛ به این معنا که حتی اگر کسی در امور مباح مانند خوردن و آشامیدن از حد و اندازه بگذرد به عنوان مسرف شناخته میشود و میبایست از انجام آن خودداری ورزد و خود را به میانه و اعتدال نزدیک سازد.
انواع اسراف
چنان که بیان شد از کاربرد واژه اسراف در آیات قرآن میتوان به این نتیجه رسید که این واژه در حوزه مسایل مختلفی به کار رفته و هدف از آن در همه موارد بیان خروج از اعتدال و حد میانه در مسایل و امور بوده است. در این جا به برخی از موارد اشاره شده در آیات قرآن درباره اسراف میپردازیم.
اسراف اعتقادی
شرک به خدا و بت پرستی و یا کفر به خدا و عدم اعتقاد و باور به توحید به عنوان مصادیقی از اسراف مورد اشاره و سرزنش قرار گرفته است.(طه، آیه 124 و 127) از نظر قرآن، این گونه نگرش به هستی و جهانبینی، امری نادرست و به دور از اعتدال و حقانیت است. پیامد چنین نگاهی در دنیا و آخرت گرفتاریهای متعدد و نابینایی و عدم درک درست مسایل دیگر است. کسی که ناتوان از درک هستی و نقش خداوندگاری است، در مسایل روزانه خویش نیز نمیتواند تحلیل درستی از مسایل داشته باشد و در نتیجه آن رفتار و کنشها و واکنشهایش وی را از رسیدن به مقصد دور میسازد و همواره با دست خویش خود را گرفتار اموری میکند. که جز بدبختی حاصلی نخواهد داشت.
به عنوان نمونه کسی که خدا و نقش او را در مدیریت و اداره دنیا و به درستی درنیابد با پدید آمدن کوچکترین مشکلی، به اندوه دچار میشود و یا هرگاه مالی را از دست دهد اندوهگین میشود. این گونه است که عدم درک و تحلیل درست از هستی و بینش نادرست نسبت به خدا و جایگاه او موجب میشود که در امور دنیوی و گرفتاریهای آن خود را ببازد و بر مشکلات خویش بیافزاید. افزون بر آن که در آخرت نیز میبایست پاسخگوی رفتار و اعمال و عقیده خویش باشد و به عذابهای دردناک گرفتار شود.
اسراف اخلاقی
اسراف اخلاقی به معنای گرایش به مادیات و قطع علاقه از خداوند است. آیات قرآن بسیاری از صفات انسانی را که موجب میشود او به گناه دست زند، به عنوان امری اسرافی مورد بررسی و تحلیل قرار داده و از آن بازداشته است.
اسراف در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی به این معناست که شخص صفاتی را در خود پدید آورد که وی را از حالت اعتدال و میانهروی بیرون برد. برخی از صفات مانند تکبر و بخل و مانند آن را میتوان از مصادیق بارز اسراف در حوزه اخلاق معرفی کرد.
در حوزه عمل اجتماعی نیز وقتی سخن از اسراف به میان میآید مراد از آن رفتارهای ناشایستی است که از فرد سر میزند. به عنوان نمونه استکبارورزی که در نابهنجاریهای زشت اجتماعی و بازتاب صفت زشت اخلاقی تکبر است از جمله نمونههای خروج از اعتدال و تجاوز از حد و حدود است. انحراف جنسی(اعراف، آیه 80 و 81 و ذاریات آیه 32 و 34) و انجام اعمال زشت خودکامگی، استکبار، استثمار و خونریزی و ستم و هرگونه فساد و تباهی اجتماعی از مصادیق بارز اسراف به شمار میرود.3 تاکید بر میانهروی در همه امور
از آن جایی که آثار اجتماعی اسراف در حوزه هنجاری بسیار زیاد و تاثیرگذار است، خداوند از مومنان میخواهد که همواره اعتدال و میانهروی در امور را سرلوحه خویش قرار دهند و با اسراف خویش موجبات تباهی و فساد در جامعه و زمین را فراهم نیاورند.(شعراء، آیه 152)
بی گمان اسراف در همه حوزهها آثار زیانباری به جای خواهد گذاشت که از جمله آنها میتوان به دوری از محبت خدا(اعراف آیه، 31 و انعام، آیه141) و نیز سستی و ضعف در رسیدن به موفقیت در حوزههای مختلف زندگی اشاره کرد.(آل عمران، آیه 147) چنان که اسراف در حوزه اقتصادی موجب اتلاف منابع ثروت میشود و رفاه فردی و عمومی جامعه را با خطر مواجه میسازد. به هر حال قرآن، اسراف را به عنوان یک رویکرد ضد هنجاری شناسایی و مورد تحلیل قرار میدهد و با اشاره به ابعاد مختلف و مصادیق و موارد گوناگون و آثار زیانبار آن در دنیا و آخرت، از مومنان میخواهد که خود را از آن رهایی بخشند و با دوری از شهوت پرستی(اعراف، آیه 81) و پرهیز از روحیه ناسپاسی و کفران نعمت(اسراء، آیه 26) تکبر و خودکامگی و استعمار و سیطره جویی(یونس، آیه 31 و دخان، آیه 44 و نمل، آیه 34) و عُجب و خودبینی (یونس آیه 12) خود را از آن برهاند.
پینوشتها:
1- لسان العرب؛ ابن منظور؛ ج6 ص 243/ مجمع البیان؛ طبرسی؛ ج5 ص192/ والتحقیق؛ ج5 ص110.
2- التحقیق، ج1، ص 238 .
3- تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و مفسران؛ ج 15، ص 307 .