چرا از این ...صفت رذیله فراری هستیم؟؟؟
مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا علیه السّلام زابل عید سعید فطر را به شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض می نماید
سوال -غرور و تکبر را تعریف کنید و فرق آن با خودخواهی و خود پسندی بیان کنید.
پاسخ- غرور یعنی غره شدن یا فریب خوردن اینکه من احساس کنم چیزی را که دارم خوب است. این خود سری است. انسان هایی که دچار این مشکل می شوند خیلی از خود راضی هستند .به زبان عربی عُجب به معنی خودبینی و از خود راضی بودن ترجمه می شود .کسی که از خودش زیاد راضی باشد قطعا دیگران از او راضی نخواهند بود . چون نظر دیگران را نه می پذیرد و نه می پسندد و نه برای آنها احترامی قائل است. این انسان ها معمولا تنها هستند و اگر با دیگران ارتباط دارند از روی ضرورت می باشد اما در بحث خود بینی و خودپسندی لازم نیست شخص دیگری باشد تا من خود را بپسندم . من آنقدر وصف خوبی های خود را برای خودم بیان کرده ام که فراموش کرده ام به عنوان یک انسان دچار معایب و نواقصی هستم .به همین خاطر مهمترین اشکالی که پیدا می کنم این است که هیچ وقت دنبال رفع اشکالات خودم نیستم یعنی انسان مغرور و خودپسند خوبی هایش زیاد نمی شود ، فقط روز به روز بدی هایش زیادتر می شود حتی اگر این غرور به خاطر ویژگی های بسیار خوبش هم باشد چون متاسفانه گاهی امکان دارد فرد به خاطربدیهایش خود را بپسندد. مثلا کسی که با بد اخلاقی رابطه خوبی با دیگران برقرار نمی کند خیلی مغرور است و می گوید که همه از من حساب می برند . در اینجا دو اشتباه وجود دارد . اول اینکه ویژگی مثبتی را برای خود گمان کرده که این ویژگی کاملا منفی است . دوم اینکه به خاطر این ویژگی منفی برای خود هم کارت تبریک فرستاده و هم دچار خود پسندی و خود بینی شده است . اگر فرد به خاطر ویژگی مثبت به خودش مغرور و از خودش راضی باشد ، آسیب پذیری خود را بالا برده است چون هر لحظه امکان دارد به خاطر اینکه خودش را چکاب معنوی نمی کند و فکر می کند انسان خوبی است و به خود آفرین می گوید ، دچار مشکل شود .انسان متکبر فردی است که همیشه خود را با دیگران مقایسه می کند و خود را بالاتر از دیگران می داند.در حقیقت خود برتر بینی و کوچک تر دیدن دیگران وقتی با هم ترکیب شوند یک سم خطرناک به نام تکبر یا احساس خود بزرگ بینی یا خود برتر بینی ایجاد می کنند. فردی با این ویژگی رابطه اش هم با خدا دچار اختلال اساسی می شود .چون وقتی حکم خدا را هم می شوند ، می گوید : نه من چنین چیزی را قبول ندارم ،برای چه باید این کار را انجام بدهم ؟ تکبر به دستور خدا همان کاری را که ابلیس انجام داد. و گفت : برای چه منی که از آتش آفریده شده ام باید به انسانی که از خاک آفریده شده سجده کنم ؟ من بالاتر از او هستم و خودش را بهتر از خدا تلقی می کرد.انسان هایی که در مورد دستورات خدا گردن کشی می کنند می گویند : ما چرا باید نماز بخوانیم ؟ چرا روزه بگیریم ؟ چرا حجاب داشته باشیم ؟ چرا عشق به امام حسین (ع) باید زندگیمان باشد؟ این فرد راه فهمیدن و دانستن و خوب بودن را به روی خود بسته است با تکبری که به خدا می کند همه خوبی ها را از دست خودش بیرون کرده و همه نعمت ها از او فراری شدند. ابلیس تکبرش به انسان بود و نتیجه این ، تکبر به خدا شد .اما بعضی افراد مستقیما به خود خدا تکبر می کنند یعنی مقابل حکم خدا ایستادگی می کنند و می گویند که خدایا من از تو بهتر می فهمم .شخصی که اطاعت خدا را روی زمین می گذارد و معصیت می کند آگاهانه بدترین و زشت ترین نوع تکبر را دارد .پس تکبر بر دو نوع شد ، یکی تکبر به خدا و دستوراتش که بدترین است و دیگری تکبر به مردم که نتیجه اش همان تکبر به خدا است .انسانی که فکر می کند خودش خیلی فرد بزرگی است دیگران می گویند که فکر می کند آسمان باز شده و او از آسمان به زمین آمده ، چنین فردی حتی راه رفتنش با تکبر است. در سوره لقمان آمده : لقمان به فرزند نوجوان خود می گوید که ای پسرک عزیزم حواست باشد حتی اگر راه رفتن تو شبیه کسی شد که خود را تحویل می گیرد خودت را فورا درمان کن ،هرگز بر روی زمین با غرور و تکبر راه نرو که تو نه سرت به کوه ها خواهد رسید و نه می توانی زمین را با پاهایت سوراخ کنی یعنی تو یک انسانی و از ضعف و سستی آفریده شده ای ،در مقابل چه چیزی تکبر می کنی ؟ امام صادق (ع)می فرماید : علت بیماری انسان متکبراین است که در خودش احساس حقارت و پستی دارد یعنی انسان های متکبر کوچک های بزرگ نما هستند مثل مورچه ای که جلوی آینه محدب ایستاده و خودش را خیلی بزرگ می بیند در اینجا مخصوصا نام مورچه را بردم چون در فرهنگ دینی ما انسان های متکبر در روز قیامت به شکل مورچه های انسان نما محشور می شوند و چون مورچه زیر دست و پا له می شود انسان متکبر هم از طریق سایر انسان هایی که محشور می شوند زیر دست و پا لگد مال می شود.به عبارت دیگر انسان های کوچک چون حقایق را نمی بینند و فقط یک سری از ویژگی های خود را می بینند برای خودشان ارزش ویژه ای قا ئل هستند .باید به این انسان ها کمک کرد تا ازاین دنیای کوچکی که خودشان را در آن حبس کرده اند نجات یابند.
سوال- جدا از قضیه ی احساس خود کم بینی چرا انسان ها دچار غرور می شوند ؟به عبارت دیگر آیا این یک فرافکنی است؟یعنی در آن احساس کوچک بودن وبروز ظاهری این احساس مثل یک انسان مغرور رفتار کردن است؟
پاسخ -در حقیقت این یک نوع سیستم دفاعی غلط است البته در روانشناسی گفته می شود که ما نیاز داریم در خیلی از احساسات بد و آزار دهنده که در ما ایجاد می شود از خود دفاع کنیم. افراد متکبر چون مهارت درست دفاع کردن از خود را یاد نگرفته اند ،سعی می کنند با بزرگ جلوه دادن خود ،اول در احساس خود و بعد در رفتار خود نسبت به دیگران خود را بزرگ ببینند و چون خیلی افراد کوچکی هستند ،این کوچکی درون آنها ،آنها را به این روش جبرانی وادار کرده است .البته علتهای دیگری هم وجود دارد .مثلا افراد متکبر انسانهای هستند که محاسبه گری دقیق ندارند و افراد رهایی هستند اگر از خود مراقبت می کردند و غلط دیکته های خود را حساب می کردند می فهمیدن این قدر انسان های با کمالاتی نیستند. قطعا با اشتباهات خودشان از حالت غرور پایین می آیند و نهایتا برای اینکه فرد متکبر بفهمد که چرا بیماری بد شده است باید بداند که توانمندی های دیگران را دست کم گرفته است . همزمان او از یک آینه محدب جلوی خودش و یک آینه مقعر جلوی دیگران استفاده می کند. انسان مغرور خودش را بزرگ می بیند ولی مردم را کوچک وبرای همین رفتارش نسبت به دیگران رفتار تحقیر و سرزنش و متاسفانه دچار رفتارهای غلط می شود که از چشم مردم و حتی از چشم ملکوت هم می افتد.
سوال-من در محل کار کم حرف می باشم به خصوص با آقایان برای اینکه حریم را رعایت کرده باشم اما دیگران فکر می کنند من مغرورم .چه کار کنم؟
پاسخ- حضرت علی (ع)می فرمایند: سه اخلاق بد و رذیله وجود دارد که برای خانم ها در موقعیت های ویژه فضیلت محسوب می شود .یکی از آنها چیزی است که در فارسی به آن غرور می گویند که از رفتار های غلط و یک مدل خاصی از تکبر است. ایشان می فرمایند :خانم ها در مقابل نامحرم یک نوع خاص تکبر داشته باشند یعنی در رفتار و گفتار با نامحرم به گونه ای باشند که او حس نکند آنها در خیلی دسترس هستند . باید دور خودشان یک سیستم ایمنی از رفتار و گفتار داشته باشند که نامحرم را از ارتباط صمیمانه که با فرد محرم می شود برقرار کرد دور کند و این چیزی است که امیر المومنین برای زن مومن می پسندند و در حقیقت کارت آفرینش را ایشان صادر می کنند و دستورات دینی ما که زن پاک دامن و عفیف نباید در مقابل نامحرم لحن کلماتش ،نوع کلمات و نوع رفتارش به گونه ای باشد که با یک فرد نامحرم خواهد بود و این باید کمک کند که فاصله و حریم شخصی من محترم شناخته شود . بعضی خانم ها یا آقایان که می خوانند به این دستور خوب عمل کنند امکان دارد دچار افراط شوند یعنی یک خانم فکر می کند در مقابل یک نامحرم باید با پرخاشگری و خشونت رفتاری و گفتاری برخورد کند. این جزو آداب دینی نیست ،حسن خلق برای همه مومنین یک رفتار پسندیده است .در مقابل نامحرم همین قدر که کلمات صمیمانه و رفتار و گفتار طوری نباشد که با یک محرم رفتار می کنیم کافی است .البته انسان ها متفاوت هستند. اگر حتی تلقی غرور هم شود ایرادی ندارد و نشان می دهد موفق بوده ایم.
سوال -14 سال است که با برادرم قهر می باشم . او را دوست دارم و می دانم اشتباه کردم اما به خاطر غرورم حاضر نیستم پا پیش بگذارم و آشتی کنم .لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ-در روایت آمده روزی پیامبر از مکانی عبور می کردند می بینند یک عده دور دو نفرکه بیهوش آن وسط افتاده اند جمع شده اند ،پیامبر پرسیدند چه اتفاقی افتاده ؟ می گویند این فرد دیوانه ،اینجا غش کرده است. پیامبر می فرماید نمی خواهید شما را با خبر کنم که دیوانه واقعی چه کسی است؟ مردم می گویند یا رسول الله بفرمایید،ایشان می فرمایند : دیوانه حقیقی کسی است که با تکبر را می رود ، متکبرانه نگاه می کند و با یک چنین ویژگی هایی نافرمانی خدا را می کند.به این دوست عزیز می گویم شما به دستور خدا که می فرمایند صله رحم کنید عمل نکرده اید و آن کسی که خداوند دوست دارد و از بستگان شما می باشد ،از پوست و گوشت شما و با او قهر هستید آیا خودتان را در زمره این روایت نمی بینید؟پیامبر می فرمایند: کسی که نافرمانی خدا را می کند و با این حال آرزوی بهشت می کند .آیا واقعا این دوست خوب دلش می خواهد بهشت برود ؟بهشت را همین جا با عمل صالح خلق کند و پا روی غرورش بگذارد.هیچ کس از شر انسان متکبر ایمن نیست و به خیرش امید ندارد.14 سال است که خیر را از بین برده اند و کسی امید ندارد که ایشان پا پیش بگذارد.