آیا کسی از مسلمانان، منکر عقیده مهدویت شده است؟ 3
رابطه العالم الاسلامی
«رابطة العالم اسلامی» که در حقیقت مرکز فرهنگی وهابیت است، در ماه می سال 1976 میلادی رسماً اعلام کرد:
«فإنّ الاعتقاد بظهور المهدی یعتبر واجباً علی کل مسلم و هو جز من عقائد أهل السنة و الجماعة و لا ینکر ذلک إلاّ کلّ جاهل أو مبتدع.»
«اعتقاد به ظهور مهدی، یک امری است واجب بر همه مسلمانان. و عقیده این، جزء عقائد اهل سنت و جماعت است و جز جاهل و بدعت گذار، کسی نمی تواند این عقیده را انکار کند.»
من الرسالة المؤرخة فی 21 مایو 1976 التی جات بتوقیع مدیر المجمع الفقهی الإسلامی محمد منتظر الکنانی
بن باز
«بن باز» ـ مفتی اعظم سابق عربستان سعودی ـ می گوید:
أمر المهدی معلوم و الأحادیث فیه مستفیضة، بل متواترة و قد حکی غیر واحد من أهل العلم تواترها و هی متواترة تواترا معنویا، لکثرة طرقها و اختلاف مخارجها و صحابتها و رواتها و ألفاظها، فهی ـ بحق ـ تدل علی أن هذا الشخص الموعود به أمره ثابت و خروجه حق.
«قضیه مهدویت، قضیه روشنی است، احادیث در این باره مستفیض و بلکه متواتر هستند و عده زیادی از اهل علم تواتر آن را قائل شده اند و این احادیث؛ متواتر معنوی هستند؛ زیرا طرق، سند، الفاظ و راویان آن متعدد هستند و این احادیث حقیقتا دلالت می کنند بر اینکه این شخص وعده داده شده و حکومتش ثابت و خروجش حق است.»
مجلة الجامعة الإسلامیة بالمدینة المنورة، العدد 3، السنة الأولی 1388، فی ذیل محاضرة عبد المحسن العباد.
آبری سجستانی
آبری، از علمای اهل سنت در قرن چهارم به صراحت میگوید:
«قد تواترت الأخبار و استفاضت [بکثرة رواتها عن المصطفى صلى الله علیه و سلم -یعنی] فی المهدی- وأنه من أهل بیت النبی صلى الله علیه وسلم وأنه یملک سبع سنین ویملأ الأرض عدلاً وأنه یخرج مع عیسى بن مریم و یساعده فی قتل الدجال بباب لد بأرض فلسطین وأنه یؤم هذه الأمة و عیسى -صلى الله علیه- یصلی خلفه»
«قطعا احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام متواتر و مستفیض است و این بخاطر راویان فراوانی است که این احادیث را از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نقل کردهاند. این احادیث متواتر و مستفیض درباره این است که حضرت مهدی علیه السلام از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است و حکومت آن حضرت هفت سال است و آن حضرت زمین را پُر از عدالت میکند و حضرت عیسی بن مریم برای کمک به حضرت مهدی علیه السلام و از بین بردن دجّال خروج میکند و حضرت مهدی علیه السلام امامت میکند و حضرت عیسی پشت سر ایشان اقتدا خواهد کرد »
الآبری السجستانی، محمد بن الحسین، المتوفى: 363 ق، مناقب الإمام الشافعی، التحقیق: د / جمال عزون، ناشر: الدار الأثریة، اول، 1430 ه.
ابن قیم جوزیه به نقل از آبری با تایید صحت روایات
ابن قیم جوزیه که از علمای حنبلی قرن هشتم هجری است، به نقل از آبری میگوید:
«و قد تواترت الأخبار واستفاضت عن رسول الله صلى الله علیه وسلم بذکر المهدی وأنه من أهل بیته وأنه یملک سبع سنین وأنه یؤم الأرض عدلا وأن عیسى یخرج فیساعده على قتل الدجال وأنه یؤم هذه الأمة ویصلی عیسى خلفه»
«قطعا احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام متواتر و مستفیض است و این بخاطر راویان فراوانی است که این احادیث را از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نقل کردهاند. این احادیث متواتر و مستفیض درباره این است که حضرت مهدی علیه السلام از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است و حکومت آن حضرت هفت سال است و آن حضرت زمین را پُر از عدالت میکند و حضرت عیسی بن مریم برای کمک به حضرت مهدی علیه السلام و از بین بردن دجّال خروج میکند و حضرت مهدی علیه السلام امامت میکند و حضرت عیسی پشت سر ایشان اقتدا خواهد کرد.»
او در ادامه تصریح میکند:
«و الأحادیث على خروج المهدی أصح إسنادا.»
«و احادیث دال بر قیام حضرت مهدی علیه السلام سند صحیحتری دارند.»
ابن قیّم الجوزیه الحنبلی، محمد بن ابیبکر، متوفای 751 ق، المنار المنیف فی الصحیح والضعیف، ص 141- 143، تحقیق عبد الفتاح أبو غدة، الناشر مکتب المطبوعات الإسلامیة، حلب، 1403 ق
ابن حجر هیثمی تایید قطعی بودن مهدویت ، و نقل تواتر از آبری
ابن حجر هیثمی از دانشمندان سنّی قرن دهم در کتاب الصواعق المحرقه قیام حضرت مهدی علیه السلام را مسلّم و غیر قابل انکار و قبل از نزول حضرت عیسی دانسته و سپس قول آبری را نقل میکند:
«تنبیه الأظهر أن خروج المهدی قبل نزول عیسى علیه السلام و قیل بعده قال أبو الحسن الآبری قد تواترت الأخبار واستفاضت بکثرة رواتها عن المصطفى صلى الله علیه وسلم بخروجه وأنه من أهل بیته وأنه یملأ الأرض عدلا وأنه یخرج مع عیسى على نبینا وعلیه أفضل الصلاة والسلام فیساعده على قتل الدجال بباب لد بأرض فلسطین وأنه یؤم هذه الأمة ویصلی عیسى خلفه.»
«تنبیه: آنچه آشکارتر به نظر میرسد این است که قیام حضرت مهدی علیه السلام قبل از فرود آمدن حضرت عیسی علیه السلام است و البته نظر (مورد مناقشهای) آن را پس از قیام حضرت مهدی علیه السلام میداند. ابوالحسن آبُری چنین گفته است: احادیث متواتر است و راویان زیادی از حضرت مصطفی صلی الله علیه و اله در این باره؛ یعنی در باره مهدی که او از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و اله می باشد، نقل کرده اند و این که او هفت سال بر روی زمین حکومت، زمین را از عدل و داد پر می کند و اینکه حضرت عیسی خروج می کند و حضرت مهدی را بر کشتن دجال کمک می کند.»
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2 ص 480، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
مزّی به نقل از آبری
«مزی» که از بزرگترین علمای رجال الحدیث اهل سنت است، در کتاب تهذیب الکمال به نقل از آبری مینویسد:
«قال أبو الحسن الابری: قد تواترت الاخبار واستفاضت بکثرة رواتها عن المصطفی صلی الله علیه وسلم، یعنی فی المهدی، وأنه من أهل بیته، وأنه یملک سبع سنین ویملا الأرض عدلا، وأنه یخرج عیسی بن مریم فیساعده علی قتل الدجال»
«ابوالحسن ابری گفته است: احادیث متواتر است و راویان زیادی از حضرت مصطفی صلی الله علیه و اله در این باره؛ یعنی در باره مهدی که او از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و اله می باشد، نقل کرده اند و این که او هفت سال بر روی زمین حکومت، زمین را از عدل و داد پر می کند و اینکه حضرت عیسی خروج می کند و حضرت مهدی را بر کشتن دجال کمک می کند.»
المزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن ابوالحجاج (متوفای742هـ)، تهذیب الکمال، ج25، ص149، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400هـ - 1980م.
ابن حجر عسقلانی به نقل از آبری
ابن حجر عسقلانی از دیگر دانشمندان رجال الحدیث اهل سنت در دفاع از احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام، به نقل از «ابو الحسن الابری» گفته است:
«و قد تواترت الأخبار واستفاضت عن رسول الله صلى الله علیه وسلم بذکر المهدی وأنه من أهل بیته وأنه یملک سبع سنین وأنه یؤم الأرض عدلا وأن عیسى یخرج فیساعده على قتل الدجال وأنه یؤم هذه الأمة ویصلی عیسى خلفه»
«قطعا احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام متواتر و مستفیض است و این بخاطر راویان فراوانی است که این احادیث را از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نقل کردهاند. این احادیث متواتر و مستفیض درباره این است که حضرت مهدی علیه السلام از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است و حکومت آن حضرت هفت سال است و آن حضرت زمین را پُر از عدالت میکند و حضرت عیسی بن مریم برای کمک به حضرت مهدی علیه السلام و از بین بردن دجّال خروج میکند و حضرت مهدی علیه السلام امامت میکند و حضرت عیسی پشت سر ایشان اقتدا خواهد کرد.»
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای852هـ)، تهذیب التهذیب، ج9، ص126، ناشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الأولی، 1404 - 1984 م.
سخاوی به نقل از آبری
سخاوی که از علمای اواخر قرن نهم و آغاز قرن دهم هجری است، به نقل از آبُری احادیث مهدویت را از جمله احادیث متواتر دانسته و تصریح میکند:
الاحادیث المتواتره: ... وَ (ذکر) الْآبُرِیُّ فِی مَنَاقِبِ الشَّافِعِیِّ حَدِیثَ الْمَهْدِی
«و آبری در کتاب مناقب شافعی احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام را از احادیث متواتر ذکر میکند»
السخاوی، محمد بن عبد الرحمن، المتوفى: 902هـ، فتح المغیث بشرح ألفیة الحدیث، ج 4، ص 22، 23، المحقق: علی حسین علی، الناشر: مکتبة السنة – مصر، اول، 1424هـ / 2003م
منکر احادیث متواتر، کافر و فاسق است
نظرات تعدادی از علمای اهل سنت را در متواتر بودن احادیث مهدویت دانستیم، بد نیست که نظریه عده ای دیگر از علمای اهل سنت را در باره انکار حدیث متواتر بدانیم:
1. محمد ابن عبد الوهاب در رساله خود منکر حدیث متواتر را فاسق شمرده:
... ومن أنکر ذلک فقد أنکر المتواتر وحال منکره معلوم أقل مراتبه أن یکون فاسقاً.
... و کسیکه آن را انکار کند، پس متواتر را انکار کرده است و حالی منکر متواتر معلوم است و کمترین مراتب آن این است که فاسق است.
محمد بن عبد الوهاب (متوفای 1206 هـ)، رسالة فی الرد علی الرافضة، ج1، ص41، تحقیق: الدکتور / ناصر بن سعد الرشید، ناشر: مطابع الریاض، الریاض، الطبعةالأولی.
2. در کتاب« الفتاوی الهندیه» نیز آمده است:
وَمَنْ أَنْکَرَ الْمُتَوَاتِرَ فَقَدْ کَفَرَ.
وکسیکه متواتر را انکار کند، کافر شده است.
نظام وجماعة من علماء الهند، الفتاوی الهندیة فی مذهب الإمام الأعظم أبی حنیفة النعمان، ج2، ص265، ناشر: دار الفکر، 1411هـ - 1991م.
جالب است که برخی از علمای سنی تصریح کرده اند کسی که منکر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شود، کافر شده است.
عن جابر بن عبد الله رضی الله عنه قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم من أنکر خروج المهدی فقد کفر بما أنزل علی محمد صلی الله علیه وسلم ومن أنکر نزول عیسی ابن مریم علیه السلام فقد کفر ومن أنکر خروج الدجال فقد کفر.
از جابر بن عبد الله نقل شده است که رسول خدا فرمود: هر کس خروج مهدی را انکار کند، به درستی که کافر شده به آن چه که بر محمد (ص) نازل شده است. هر کس نزول عیسی بن مریم و خروج دجال را منکر شود، کافر شده است.
الکشمیری الهندی، محمد أنور شاه (متوفای1352هـ)، التصریح بما تواتر فی نزول المسیح، ج1، ص242، تحقیق: عبد الفتاح أبو غدة، ناشر: مکتب المطبوعات الإسلامیة - حلب، الطبعة: الرابعة، 1402هـ - 1982م
حال با توجّه به ادّعای تواتری که در سخنان عده ای از علمای اهل سنت موجود است و عده ای نیز منکر احادیث متواتر را فاسق یا کافر دانسته اند، آیا تردید یا انکار احادیث مهدویت می تواند قابل قبول باشد؟
اشکال دوم ابن خلدون بر روایات مهدویت : تقدیم جرح بر تعدیل:
ابن خلدون برای تقویت دیدگاه خود در تضعیف احادیث امام مهدی، گفته است:
والجرح مقدم علی التعدیل.
جرح و تضعیف اسناد حدیث، بر تصحیح و تأیید آن اسناد مقدّم است.
إبن خلدون الحضرمی، عبد الرحمن بن محمد (متوفای808 هـ)، مقدمة ابن خلدون، ج1، ص312، ناشر: دار القلم - بیروت - 1984، الطبعة: الخامسة.
وی ادعا دارد در تمامی روایات مهدویت افرادی هستند که دچار تضعیف هستند ، و این تضعیف بر توثیق مقدم شده و روایات مهدویت از کار میافتد!
در توضیح این مطلب به اختصار باید گفت: در علم الحدیث، بحثی مطرح است که اگر یک راوی به وسیله برخی نکوهیده، و از طرف برخی دیگر ستوده شود و به عبارت علمی، اگر تعارض بین جرح و تعدیل پدید آمد، چه باید کرد؟
در حل این تعارض، چند قول را آورده اند که سیوطی آنها را آورده است، یکی از آن اقوال، همان است که ابن خلدون به آن اشاره کرده است:
(وإذا اجتمع فیه) أی الراوی (جرح) مفسر (وتعدیل فالجرح مقدم) ولو زاد عدد المعدل هذا هو الأصح عند الفقهاء والأصولیین.
وقتی که دریک راوی، جرح تفسیر کننده و تعدیل، با هم جمع شوند، جرح بر تعدیل، مقدم است اگر چه تعداد تعدیل کننده ها بیش تر باشد، این قول، در نزد فقها و اصولیین، صحیح تر است.
السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای911هـ)، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج1، ص309، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف، ناشر: مکتبة الریاض الحدیثة - الریاض.
پاسخ
الف: ابن خلدون صلاحیت تضعیف روایات را ندارد:
عبد المحسن العباد، از علمای معاصر سنی مذهب در پاسخ ابن خلدون گفته است که او اصلا صلاحیت تضعیف روایات را ندارد:
وإنما حکم علی أکثرها بالضعف وهو لیس أهلا للحکم لکونه لیس من أهل الاختصاص.
ابن خلدون حکم به ضعیف بودن احادیث مهدی کرده است و حال اینکه وی صلاحیت تضعیف آنها را ندارد؛ زیرا او متخصص در علوم حدیث نیست.
العباد، عبد المحسن بن حمد، «الرد علی من کذّب با لاحادیث الصحیحة الوارده فی المهدی»، مجلة الجامعة الإسلامیة - المدینة المنورة، العدد 45، قسمت 17، 1400هـ ق.
ب: بسیاری از روایات مهدویت توسط خود ابن خلدون تصحیح شدهاند !
گذشت که خود ابن خلدون ، بسیاری از روایات مهدویت را تصحیح سندی کرده است !
پس این اشکال در مورد آن روایات وارد نیست
ج: وقتی روایتی متواتر شد ، دیگر تضعیف سندی در مورد آن معنی ندارد !
یکی از مسائل که ابن خلدون از آن غفلت یا تغافل داشته است ، این است که در مساله مهدویت ، روایات به حد تواتر می رسد ، و تواتر یقین آور است!و وقتی روایتی یقین آور بود ، دیگر نیازی به بحث ظنی حجیت سند آن نیست (بحث تصحیح سندی ، ظن معتبر است، و بحث تواتر ، مساله یقین؛ و یقین از ظن معتبر قوی تر است!)
د: اختلاف علمای اهل سنت در معنی تقدیم جرح بر تعدیل و یا مخالف با آن
این نظر که ابن خلدون ادعا کرده است ، در نظر غالب علمای اهل سنت به صورت مطلق صحیح نیست:
گروهی اعتقاد به تقدیم تعدیل بر جرح در صورت بیشتر بودن معدلین دارند
باید گفت: در کنار این قول، چند قول دیگر نیز وجود داردکه یکی از آنها این است که: اگر تعداد تعدیل کننده ها بیش تر باشد، قول تعدیل کننده مقدّم است و سیوطی این قول را نیز آورده است:
وقیل إن زاد المعدلون قدم التعدیل.
و گفته شده که اگر تعداد تعدیل کننده ها بیش تر باشد، قول تعدیل کننده مقدّم است.
السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای911هـ)، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج1، ص310، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف، ناشر: مکتبة الریاض الحدیثة - الریاض.
جرح در صورتی مقدم است که اجتهادی نباشد ! و مستند به دلیل باشد
از این گذشته؛ بعضی از کسانی هم که دیدگاه اوّل (تقدیم جرح بر تعدیل) را قبول کرده اند آن را به صورت مطلق و کلّی نپذیرفته اند؛ همچانکه سیوطی از ابن ابن دقیق العید نقل کرده است که وی بر این قاعده قید زده است:
وقیده ابن دقیق العید بأن یبنی علی أمر مجزوم به لا بطریق اجتهادی کما اصطلح علیه أهل الحدیث فی الاعتماد فی الجرح علی اعتبار حدیث الراوی بحدیث غیره والنظر إلی کثرة الموافقة والمخالفة.
و ابن دقیق العید، این امر را مقید کرده است، به این صورت که باید علت جرح امری قطعی باشد و نه اینکه شخصی با اجتهاد خود او را جرح کرده باشد، همانطور که اهل حدیث نیز اینچنین قراردادی بین خود دارند که روایت یک شخص را به خاطر (موافقت یا مخالفت با) روایات دیگر جرح کرده و یا نظر به کثرت موافقت و مخالفت می کنند (و به این دلیل، به صورت اجتهادی حکم به جرح یا عدم آن می کنند)
السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای911هـ)، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج1، ص309، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف، ناشر: مکتبة الریاض الحدیثة - الریاض.