ما با شیوه ی کدامین امام ، کار فرهنگی می کنیم؟؟؟
مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا (علیه السّلام) زابل
همه امامان کار فرهنگی کردند اما نه به آن شکل که بنیان گذار مکتب تشیع و مذهب جعفری توانست
امامان قبل از امام صادق همه درگیر مبانی حکوکت های زمان خودشان بودند به این معنا که امیر المومنین25 سال باید در مقابل بعضی از قدرت های آن زما و غاصبین که ودند سکوت می کرد و نمی توانست کار های علمی به این صورت داشته باشد.
زمانی که قدرت در دست امیر المومنین بود 5 سال حضرت با ناکثین و مارقین قاسطین و در آخر هم به شادت رسیدند، امام حسن مجتبی هم حدود 11 سال در زمان معاویه و سیاست هایی که معاویه داشت ایشان با سختی هایی که کشدند نتوانستند کاری بکنند و مجبور شدند قرارداد صلح را امضا کنند.
در زمان امام حسین(علیه السلام) هم همان گرفتاری هایی که در زمان امام حسن(علیه السلام) وجود داشت، بود. امام حسین هم حدود 11 سال درر زمان معاویه بودند. معاویه و یزید از نظر جنس یکی بودند اما فصل مقوم آنها یعنی سیاستشان فرق داشت.
با سیاست غلط معاویه نمی شد کاری کرد مجبور بودند کوتاه بیایند و سکوت کنند اما وقتی معاویه سرش را روی زمین گذاشت امام حسین علیه السلام دید در مقابل یزید که آدمی با سیاست بود است. لذا فریاد می زد یک جام شراب کهنه و یک زن رقاصه را من ترجیح می دهم بر خدا و دین و پیغمبر و امام حسین! دین و اسلام دروغ است! و این قبیل حرف ها را می زد.
امام حسین هم شروع کرد با او جنگیدن و نتوانست کار فرهنگی بکند به آن شکلی که ما دوست داریم بیان می کنیم. وگرنه همه ی امامان ما کار فرهنگی کردند. اما آن به آن شکل که بنیان گذار مکتب تشیع و مذهب جعفری باشد نتوانست. چون زمان به او اجازه نمی داد.
محمد بن مسلم سی هزار حدیث از امام باقر بیان کرده و 16هزار حدیث هم از امام صاذدق علیه السلام حفظ داشت
امام سجاد علیه السلام هم که 40 سال تقریبا در سطح مملکت ممنوع المنبر بودند و تحت نظر بودند که همه ی حرفهایشان را در قالب دعا تحت عنوان صحیفه ی سجادیه بیان کردند. چون نمی توانستند حرف بزنند. افراد به هوای خیار فروختن می آمدند در خانه ی امام از امام سوال می کرد!
تا این که حکومت بنی مروان و بنی امیه داشت منقرض می شد و حکومت بنی عباس داشت به وجود می آمد در این انتقال دو حکومت وجود نازنین امام باقر و امام صادق علیه السلام شروع کردند از این فرصت استفاده کردن و کار کردن و لذا امام باقر شاگردان خوبی را تربیت کرد شاگردان فراوانی را تربیت کرد مثل ابابصیر ها مثل ابابن تغلب ها مثل محمد بن مسلم که از فقهای بزرگ بود. که هم شاگرد امام باقر بود و هم شاگر امام صادق بود. و از هر دو امام روایت کرده.
محمد بن مسلم سی هزار حدیث از امام باقر بیان کرده و 16هزار حدیث هم از امام صادق علیه السلام حفظ داشت. یا عبدالله بن ابی یعفور که امام صادق سوال کردند یکی از اصحاب ما از من سوال می کند که من پاسخی برایش ندارم. حضرت فرمود چه هست؟ سوالش این بود که محمد بن مسلم ما در گرفتاری ها و مسائل و مشکلات علمی به چه کسی مراجعه کنیم؟ حضرت فرمود به محمد بن مسلم مراجعه کنید. این هم مورد اعتماد پدرم امام باقر بود و هم مورد اعتماد من.
6600رساله و کتاب در زمان امام صادق علیه السلام تالیف شد
حالا در آن زمان که انتقال حکومت بنی امیه به بنی العباس امام باقر زمینه سازی کردند بعد از امام باقر امام صادق آمد. امام صادق دو تا کار می توانست بکند. یا باید حیات سیاسی را مقدم بدارد بر حیات علمی و یا حیات علمی را بر حیات سیاسی. امام دید شرایط زمانی طوری است که الان باید کار کند و شاگرد تربیت کند و انسان بسازد تا آن ها بتوانند جامعه را بسازند و سیاست را دامه دهند. لذا امام شروع کرد به کار کردن کار های علمی کردن.
تا جایی که بزرگانی را تربیت کرد در رشته های مختلف. فقط در رشته ی فقه نبود امام در همه ی زمینه ها کار کرد یعنی وجود نازنین امام شاگردانی را در مباحث کلامی مثل هشام بن الحکم مثل هشام بن صالح مثل مومن طاق، مثل محمد بن عبدالله طیار اینها را در زمینه ی کلام تربیت کرد. در زمینه ی تفسیر امام آمد زاره بن اعین و محمد بن مسلم را در فقه در اصول فقه در تفسیر تربیت کرد. جمیل بن دراج را ولید بن معاویه را ابان بن تغلب ابوبصیر اسحاق بن عمار را در فقه و اصول فقه و تفسیر تربیت کرد. و بعد در فلسفه ی اولی و و حکمت شخصیتی مثل مفضل که ما توحید مفضل داریم دریگر در مبانی فقهیمان در مبانی علمیان. که کتاب مشهورش توحید مفضل است. و خلاصه امام کاری کرد که بزرگان ما معتقدند 6600رساله و کتاب در زمان امام صادق علیه السلام تالیف شد.
اگر بخواهم در مباحث سیاسی امروز وارد شوم اسلام آتش می گیرد و از بین می رود من وظیفه ام امروز کار علمی کردن است
یک شاگرد در علوم شیمی تربیت کرد به نام جابر بن حیان کوفی که در رابطه با جابر حرف هایی هست بعضی ها نقد می کنند و بعضی ها تایید می کنند. اما آنچه که مسلم است و در قاموس الرجال داریم بزرگان ما نقل کردند شاگرد واقعی امام صادق علیه السلام در این زمینه جابربن حیان کوفی است او اول کسی است که شایستگی عنوان شیمی را دارد. و ابوزکریای رازیی درباره ی او می گوید که استاد ما ابو موسی جابرن حیان است. جز اندکی که از مورخین اکثرا جز اندکی اکثرا او را شاگرد امام صادق میی دانند.
چون حرف های او حرف های امام صادق است. این حرف جناب زکریای رازی است. به هر حال امام صادق علیه السلام شاگردانی را در این فرصت طلایی نماینده ای را آن آقا فرستاد خدمت امام که بلند شوید قیام کنید ابومسلم خراسانی در مشهد ما در بغداد چه می کنیم و..
حضرت نامه برداشتند و آتش زدند. نماینده ی آن شخص که ابومسلم خلال بود فرمودند که برو به عزیزت بگو که اگر من بخواهم در مباحث سیاسی امروز وارد شوم اسلام آتش می گیرد و از بین می رود. من وظیفه ام امروز کار علمی کردن است.
علاوه بر فقها، فیلسوفان و حکمای بسیاری توسط امام صادق تربیت شدند
امام شروع کرد شاگرد تربیت کرد وشاگردانی در رشته های مختلف که عرض کردم این دلیل بر این نیست که فکر کنیم حضرت فقط آمد فقیه درست کرد. نه خیر کلامی درست کرد فیلسوف تربیت کرد. حکیم تربیت کرد و کاری کرد حضرت در زمانی که معلی بن خنیس ها به خاطر شاگرد امام صادق بودن باید کشته بشوند در این شرایط امام شاگرد تربیت کرد و به قول مرحوم آقای مطهری امام صادق علیه السلام در عصرو زمانی واقع شد که علاوه بر حوادث سیاسی یک سلسله عوامل اجتماعی و پیشگویی ها و ابهام هایی پیدا شده بود. لذا لازمه ی این مبانی این بود که امام صادق جهاد خود را در جبهه ها اغاز کند.
امام حسین زمان یزید بود؛ امام صادق زمان منصور!
مرحوم اقای مطهری می گویند مقتضیات زمانی امام صادق که در نیمه ی اول قرن دوم می زیسته چون امام صادق وجود نازنینشان در سال 83 به دنیا آمدند و در سال 38 هجری قمری هم از دنیا رفتند. در نیمه ی اول قرن دوم می زیسته تا زمانی که سیدالشهدا در نیمه ی نخستن قرن اول بوده خیلی فرق داشته. در تاریخ زندگی امام صادق علیه السلام یک جا می بینید دمادله و دهریون از قبیل ابن ابو الاوجاع و ابوشاکل بیسانی و ابن مقفع با آن حضرت محاجه می کردند. و در جای دیگر اکابر معتزله از قبیل امربن عبید و قاسم بن اکاب و.... در مسائل الهی با ایشان گفت و گو می نمودند و در جای دیگر فقهای بزرگ آن عصر مانند ابوحنیفه و مالک با این حال امام اینها را تربیت کرد. امام شافعی و هم احمد حنبلی و هم ابوحنیفه و مالک همه ی آنها افتخار دارند که ما شاگردان امام صادق هستیم و امام صادق در این مقطع مرحوم مطهری می گوید زمان اما حسین با زمان امام صادق فرق می کرد.
مثل زمان قبل از انقلاب و زمان الان ما ماشین هایی که در خیابان می بینیم یکی است؟ درست شرایط فرق می کرده یعنی زندگی مردم طرز زیستن مردم. طرز لباس پوشیدن مردم طرز سوار شدن اتوموبیل مردم طرز خوراک و غذاهای مردم فرق کرده. فکر مردم هم عوض شده. زمان امام حسین با زمان امام صادق کاملا شرایط با اینکه خیلی زمان طولانی نبود اما شرایط فرق داشت. امام حسین زمان یزید بود. امام صادق زمان منصور و خلفای بنی عباس بود و درانتقال حکومت ها قرار گفته بود و اقتضای زمان این بود که حضرت کار تربیتی بکند. نه کار سیاسی. و این باعث شد که اسلام پای زندگی اش و تشیع به وسیله ی امام صادق شد مذهب جعفری و همه ما را به عنوان طرفدار امام صادق در دنیا می شناسند.
باید اندیشه و تفکر امام صادق(علیه السلام)را در جامعه برای مردم نشر دهیم
امام صادق با فرقه های انحرافی مثل ابن ابی العوجا مبارزه می کردند که از زنادقه بودند یعنی به تعبیر امروزی ها مادی گرا و کمونیست و ضد خدا بودند. دیگر افراد مثل ابن مقفع ها و .. طرفداران مکاتب مادی بودند. و یا گروه هایی مثل معتزله و عمر بن عبید این ها در مباحث کلامی و نظام خلقت بحث می کردند و می گفتند خدایی وجود ندارد و با امام بحث می کردند و امام همه این ها را محکوم می کردند.
ما باید اندیشه و تفکر امام را در جامعه برای مردم نشر دهیم که چا امام صادق حیات علمی را بر حیات سیاسی مقدم دانستند یعنی اولین وظیفه ما این است که جامعه امام را بشناسیم. در سایت ها، در مقالات در روزنامه ها و در صدا و سیما و مبانی رسانه ای مان این مسایل را برای مردم جا بندازیم. ما خطبا وظیفه داریم در منابر و سخنرانی هایمان بیان کنیم تا مردم امام را به معتای واقعی بشناسند و دومین وظیفه ما این است که راه امام صادق را ادامه دهیم. امام صادق در یکی از جمله هایشان به یکی از دوستانشان فرمودند: شما که شیعه ما هستید برای ما آبرو باشید نه اینکه آبروی ما را ببرید.
مسئله نماز را باید برای نسل جوان جا بیندازیم که نماز چه آثاری دارد و عبادت خدا چه نقشی در زندگی فردی و اجتماعی ما دارد. اینکه خداوند در قران می فرماید: ان الصلاة تنهی عن الفحشا و المنکر. ما خیلی راحت از کنار این موضوع رد می شویم. یعنی اگر کسی نماز بخواند دیگر دروغ نمی گوید نماز به معنای نماز واقعی! نمازی که امام حسین می خواندند، نماز امیر المومنین، نماز خود امام صادق. عاشق همانگونه که با معشوق خود قرار می گذارد و جذب او می شود باید در نماز هم همان طور باشد. الصلاة معراج المومن. ما باید برای جوانان جا بیندازیم که این نماز چه آثاری می تواند داشته باشد که ما دیگر به دنبال بی بند و باری و دروغ و تهمت و جسارت و کلاهبرداری و کلاه سر مردم گذاشتن نرویم. وقتی این مسئله جا بیافتد آن وقع حرف امام صادق روشن می شود که در روز آخر حیاتشان فرمودند: کسی که نمازش را سبک بشمارد از ما نیست و به شفاعت ما نائل نمی شود یعنی نمازی که جنبه تربیتیی و اخلاقی و اجتماعی دارد را ما رها کنیم و به دنبال نماز های اعتیادی باشیم که فایده ای ندارد. باید نماز واقعی را بخوانیم تا بتوانیم پیرو امام صادق باشیم.