مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۰ ق.ظ

توبه چیست وکی قبول می شود وچه اثراتی دارد؟؟

توبه به چه معنا است ؟
یکی از فعالیت های عبادی ما در منظومه ی فعالیت های ما توبه نام دارد . توبه بازگشت انسان از مسیری است که حرکت می کند . یا از یک کار برمیگردد و پشیمان می شود و یا یک روندی در زندگی داشته و می خواهد این روند را تغییر بدهد . هر موقع ما از خدا فاصله می گیریم و از آزادی خودمان استفاده می کنیم  یا حسن سوء استفاده را بعمل می آوریم و از خدا فاصله می گیریم ، خدا امکان توبه را برای ما گذاشته است . توبه این است که انسان قلباً از مسیری که می رود پشیمان بشود و با یک آگاهی و خود آگاهی بازگشت صورت بگیرید . و تغییر آن در رفتار هم دیده بشود .    می توانیم توبه را سه جزیی اعلام بکنیم . خودآگاهی که انسان نسبت به رفتار خودش دارد . من این کار را اشتباه کردم . باید آنرا تغییر بدهم . هر تغییری نامش توبه نیست . باید قلبا هم از بدی این رفتار و هم از خوبی راهی که نرفته ، ناراحت بشود و دلش تنگ شده باشد . دلتنگی یکی از عناصر زیبای توبه است .
و بعد هم تغییر رفتار . در توبه های ما هر کدام از اینها و به هر مقداری که حضور داشته باشند به همان مقدار توبه ی ما ارزشمند خواهد بود . توبه آداب و شرایط زیادی دارد . در روایت داریم : به خدا قسم انسان از گناه نجات پیدا نمی کند مگر اینکه به گناه اقرار بکند . من این اشتباه را انجام داده ام . روی این شناخت هست . من فهمیدم این اشتباه را کرده ام ، خدایا من را ببخش . بعضی مواقع کلی در خانه ی خدا می رویم و به خدا می گوییم : خدایا کلی ما را ببخش . خودمان هم نمی دانیم از کدام رفتارمان می خواهیم توبه بکنیم . توبه باید با اقرار همراه باشد . اقرار یعنی من بدانم کدام کار را اشتباه انجام داده ام . دانایی یک عنصر آن است . دلتنگی و تاثر یک عنصر و تغییر رفتار هم یک عنصر آن است . گاهی دلتنگی و دانایی بشدت رخ می دهد ولی تغییر رفتار اتفاق نمی افتد . این توبه رقیق است . هنوز توبه ی کامل نشده است ولی نامش توبه است . گاهی دانایی رخ    می دهد ولی دلتنگی زیاد رخ نداده است . تنفر از گناه رخ نداده است . این هم توبه است منتهی توبه ی عاقلانه است تا عاشقانه . گاهی میداند چه رفتاری غلط است و بیشترین توبه را سر تغییر رفتار می گذارد . و تصمیم می گیرد دیگر این کار را نکند . خیلی قشنگ تر است که این ها را در فضای عبادی به خدا بگویید . صد مرتبه در مورد آن صحبت کند . صمیمانه از خدا درخواست بکنیم که ما را ببخشد . این برای روح ما مفید خواهد بود .

31- اگر گناهان ما خیلی بزرگ باشد ، خدا توبه ی ما را قبول می کند ؟
کسی گناهی انجام داده بود و باید حد شرعی می خورد تا پاک بشود . این قدر وجدانش درد گرفته بود که حاضر بود اعدام بشود و از این گناه پاک بشود . وقتی او اعتراف   می کرد ، حضرت علی (ع) خودش را به نشنیدن زد و خودش را طرف دیگری مشغول می کرد . می خواست او همین جوری توبه کند و حد نخورد . حتی کسی فکر کرد ایشان بی توجهی می کنند و آمد که توجه حضرت را جلب بکند ، حضرت جوری با غضب به او نگاه کرد که او میگفت : دوست داشتم مرده بودم و نگاه حضرت را نمی دیدم . تازه فهمیدم ایشان عمداً بی اعتنایی می کنند . هر گناهی را خدا می بخشد . مگر اینکه شرک باشد و بگوید : خدا دو تا است و شرک جلی بزند و بحث های اعتقادی . گناه بزرگ دیگری هم هست و آن یاس از خدا است که فکر کند خدا او را نمی بخشد . در اعمال ماه حج ، یکی از آخرین اعمال سعی بین صفا و مروه است . بیشترین دعایی که در آنجا سفارش شده این است که خدایا حُسن ظن من را نسبت به خودت بالا ببر . ما باید هنگام توبه مایوس نباشیم . خدا دوست دارد ما توبه بکنیم و توبه را می پذیرد . در این تردید نکنید . در این تردید کنید که خدا حالا چقدر شما را دوست دارد ؟ این وسوسه ها کار شیطان است . انسان هر گناهی را که مرتکب بشود جای توبه در آن هست . بعضی ها میگویند : من بارها توبه کرده ام  و تعداد دفعات را سوال می کنند ؟ جوانی پیش آیت اله بهجت آمده بود و می گفت : من نمی توانم توبه کنم و خدا من را نمی بخشد و روی این اصرار داست که من درست نمی شوم . ایشان گفتند : پس هر وقت گناه کردی ، توبه کن . خدا می گوید : بنده ی من که گناه میکند و در همان حال شرمنده ی من است ، من به بزرگی خودم ، او را می بخشم . توبه یکی از عبادات اصلی ما محسوب میشود . این قدر توبه کردن اصالت دارد که بی گناهان را هم اهل توبه می کند . بخاطر آثار زیاد آن ، ائمه هم توبه می کردند .
32- آثار تربیتی توبه چیست ؟
آنقدر آثار تربیتی توبه بالا است ، که گاهی انسان فکر می کند که توبه بهانه ای بوده است که به این آثار تربیتی برسیم . اگر من بخواهم روح را به جسم تشبیه کنم در مقابل بعضی از فعل و انفعالات فیزیولوژیک در جسم ما صورت می گیرد . یک موادی از برخی از غدد مغذی ترشح میشود و  وارد خون میشود . در روح هم این اتفاقات می افتد . تا ما کار را بدی انجام می دهیم در روح ما غده هایی ترشح می کنند و آن کار را توجیح می کنند . عصبانی می شویم . ناسزا می گوییم و بلافاصله بعدش می گوییم : نه حقش بود . من خیلی به تنگ آمده بودم . هرکس کار بدی انجام میدهد ، شروع به دفاع کردن می کند . اتفاقا این رفتار دفاعی ما که در روانشناسی هم مورد بحث قرار       می گیرد و از بحث های خوب روانشناسی است . موقعی که کار بد انجام میدهیم ، این خودش را بیشتر نشان می دهد . این یک وضعیت بد و خطرناکی برای روح انسان هست که وقتی کار بدی کرد ، از آن دفاع می کند . و نمی تواند از آن دفاع نکند . در مقام دفاع بعضی مواقع اعتقادات خودش را زیر سوال می برد . قرآن می فرماید : کسانی که کار بد می کنند در آخر خدا را تکذیب می کنند . با توجه به این روحیه ی انسانها که رفتار دفاعی می کنند و خودشان را توجیح می کنند و دیگران را تحقیر میکنند ، توبه مهمترین اثر تربیتی آن این است که رفتار دفاعی غلط  را در انسان از بین می برد . اگر انسان گفت : اشتباه کردم . علامت بزرگی شخصیت یک انسان است که انتقاد پذیر باشد . بتواند بگوید : من اشتباه کردم . اعتراف به اشتباه شخصیت برجسته ای به انسان می دهد که همه ی این اشتباهات را جبران میکند . بشرطی که کار اشتباه مشخص باشد . من می دانم این ضعف را دارم و باید عوض بشوم . اعتراف به گناه یکی از برجستگی شخصیت انسان است . بعضی ها همینکه در مسیری قدم گذاشتند ، چشم هایشان را می بندند و شروع به دفاع کردن می کنند . این مثال را در طرفداری از تیم ها می توانید ببینید . حتی شکست ها را هم توجیح می کنند . تیمی که امتیاز داشته باشد ، آنرا تحقیر میکند . اگر چنین حالتی در منش سیاسی ، رفتار اجتماعی ، رفتار فردی  و اخلاق خانوادگی ما ایجاد بشود ، به یک انسان غیر بازگشت تبدیل میشویم .  از شیطان پرسیدند : تو چه وقت بر انسانها مسلط می شوی ؟ گفت : وقتی اولین گناه را بکند . چون گناه را که کرد ، خودش از خودش دفاع می کند . و در بقیه اش نیاز نیست که من دخالت بکنم . توبه روحیه ی دفاع از خود را می شکند . از شیطان می پرسند : که تو چه وقت هلاک می شوی ؟ می گوید : وقتی انسان توبه می کند .  در این موقع من او را وادار به گناه نمیکنم چون انسان توبه کاری است . از هوای نفس استفاده می کنم و دوباره او را هلاک می کنم . هوی نفس یعنی کاری که دلم می خواهد انجام بدهم . ممکن است گناه هم نباشد ولی با همین انسان را کم کم خراب می کند . وقتی انسان زیاد به حرف دلش گوش کرد ، دیگر نمی تواند جلوی خودش را بگیرد و گناه میکند . ما باید عناصر مقدس دل را بیدار کنیم . البته عناصر مقدس به این سادگی از بین نمی رود . اگر همه ی آن هم از بین برود ، مقداری از آن باقی می ماند . اگر کسی را بخواهیم بیدار کنیم و به سمت خوبی ببریم کافی است که محبت بکنیم . گاهی ما می خواهیم دیگران را به توبه وادار کنیم و در آنجا غرورش را می شکنیم . می گوییم : خجالت بکش ، توبه کن . این باعث میشود گارد بگیرد و توبه به تاخیر می افتد . باید به افراد محبت کنیم و به آنها میدان بدهیم که خودشان بفهمند که اشتباه کرده اند . با لبخند و با آرامش و با موضع نگرفتن باید این کار را کرد . با افرادی که توبه نکن هستند میشود این کارها را کرد . اگر این جور نشد دیگر خدا چاره ای ندارد که با بلا این کار را بکند . بعضی ها روحیه ی خوبی دارند و با یک ذره قهر می فهمند و توبه می کنند . در سوره ی توبه می فرماید : پیامبر جواب سلام آنها را نداد و آنها تنها شدند و به کوه رفتند . دلشان از هم گرفت . حتی از همدیگر جدا شدند تا حسابی پشیمان بشوند . تنها شدند و دلتنگی بوجود آمد . خدا به سمت آنها توبه کردند و آنهاهم توبه کردند . درستش این است که اول خدا باید توبه کند . اول خدا باید به سمت ما برگردد ، دلش بخواهد ما توبه کنیم  . خدا در قرآن می فرماید : من بسوی بندگانم توبه کردم تا آنها بسوی من توبه کنند . اگر کسی توبه نمیکند اول به خدا بگوییم : ببخش تا این بتواند توبه کند . این نمی تواند توبه کند تا شما با محبت به او نگاه نکنی . برایش دعا کنید . طرف می گوید : من حال   جلسه ی دعا را ندارم . خیر . خدا حال ندارد دعای او را بشنود . خدا دوست ندارد پیام او را بشنود . به او حال دعا نمیدهد . همه ی این ها را خدا باید بدهد.                                           
33- درباره ی تواضع توضیح دهید.
یکی از صفات بدی که در وجود ما هست ، تکبر است . چون دوست داریم بزرگ بشویم و راه بزرگ  شدن این نیست که مستقیم توی دیوار برویم . باید از راهش برویم . راهش کوچک شدن در خانه ی خداست . به همین دلیل مهمترین تربیت دینی ما که نماز است مهمترین ذکرش الله اکبر است که یادآوری می کند تو بزرگ نیستی . خدا بزرگ است . چرا الله الرحمن یا الله غفور نیست ؟ چرا الله اکبر است ؟ توجه به بزرگی خدا ، حال تکبر ما را می گیرد . تکبر ما خود بخود رشد می کند . مثل علف هرز می ماند . نماز نخوانی ، این علف هرز به درخت تبدیل شده است . تکبر یک گیاه خودرو و بسیار بدبویی هست و میوه های زشتی هم دارد . بیشتر ریشه ی بدی های ما از تکبر است . در قرآن می فرماید : در روز قیامت متکبرین در بدجایی از جهنم هستند . یک در مخصوصی برای متکبرین قرار دارد . تکبر با نماز و توبه از بین می رود . انسان وقتی توبه می کند ، خودش را می شکند . توبه یعنی از بین رفتن تکبر . خوب است هر چند وقت یکبار توبه کنیم . اگر گناه در ذهنشان نبود که توبه کنند ، از کارهای       خوب شان توبه کنند . خدایا من از نمازم توبه میکنم . آن جوری که باید نماز نخواندم . خدایا آن جوری که شایسته ی تو بود ، من انجام ندادم . آن جوری که باید محبت به خلق بکنم ، نکردم . آن جوری که باید روزه می گرفتم نگرفتم . از کاستی هایی که در دل کارهای خوب است ، توبه کنند . ما بعضی از اوقات فقط دنبال گناهان درشت می رویم . اولیاء خدا از همین چیزها توبه می کردند . مقام ربوبی را می دیدند و اعمال خودشان را نسبت به بارگاه ربوبی کم می دانستند و دائم  توبه می کردند و اشک می ریختند .
34- با عذاب وجدان بعد از توبه چکار کنیم ؟
چرا بعد از توبه اذیت نشویم ؟ این خیلی خوب است . در روایت داریم : وقتی کسی در اثر یادآوری گناه خودش اذیت می شود ، این علامت این است که خدا دوستش دارد . خدا کسی را که دوست ندارد کاری میکند که گناه برایش مهم نباشد . عذاب وجدان خیلی انسان را رشد میدهد . شخصیت انسان را معنوی تر خواهد کرد . انسان را از گناه فاصله خواهد داد . منتهی این عذا ب وجدان را باید کنار خدا داشته باشیم . نه تنهایی که موجب افسردگی بشود . بچه ای که مادرش را گم کرده ، اول مادرش را پیدا می کند و بعد در بغل مادرش گریه می کند . پیامبر می فرماید : گریه کردن بچه ها را دوست دارم . روی این میشود کار کرد . ما باید عذاب وجدان را دم در خانه ی خدا داشته باشیم و خبر داشته باشیم که خدا همه ناراحتی ما را جبران خواهد کرد . ما حق مان است که ناراحت باشیم چون گناه کرده ایم . خدا انسان را نوازش می کند . پس این عذاب وجدان علامت خوبی است . سعی نکنید این را زود از بین ببرید . در خانه ی خدا اشک بریزید مطمئن باشید خدا این وضعیت را دوست دارد .
35- چکار کنیم که از معاصی نفرت پیدا کنیم ؟
باید همه ی کارهای خوب را انجام بدهیم تا به این نقطه برسیم . یکی این است که با خوبها بیشتر رابطه داشته باشیم . انسان وقتی خوب ها را می بیند از بدی خودش پشیمان میشود . با آدمهای خوب و آدمهایی که هوس گناه در سرشان نیست رابطه برقرار بکنیم . برویم آنها را ببینیم . یکی دیگر از راهها ، انجام دادن کارهای خوب است . کارهای خوب نور است و وقتی نور آمد ، بدی ها می رود . بعضی وقت ها ما هیچ کاری     نمی کنیم و دوست داریم که از گناه هم نفرت پیدا کنیم . مثلا عذاب وجدان داریم و هیچ حرکت خوبی هم انجام نمی دهیم . یکی دیگر از راهها این است که توبه کنیم و به خودمان تلقین کنیم و هفت صد تا استغفرالله بگوییم .  در حالت استغفار وقت بگذارید و تمرکز بکنید و آن قدر این کار را انجام بدهید تا کم کم آن تنفر پدید بیاید . راه دیگر قرآن خواندن است که در قلب انسان نور بوجود می آورد . شرکت در روضه و ذکر مصیبت هم مهم است . در روایت داریم که نفس ما آن حیوان چموشی است که رام  نمی شود و عمل و علم هم به آن کمک می کنند . حالا چکار کنیم ؟ این نفس را دور بزنید . ما امیرالمومنین را دوست داریم . بنشینیم و غصه های ایشان را بخوریم . برای ایشان اشک بریزیم . درباره ی مظلومیت او فکر بکنید . حضور در روضه یکی از کارهای با عظمتی است که خیلی بزرگان روی آن تاکید می کردند .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۰
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی