توبه چیست وکی قبول می شود وچه اثراتی دارد؟؟
توبه به چه معنا است ؟
یکی از فعالیت های عبادی ما در منظومه ی فعالیت های ما توبه نام دارد . توبه بازگشت انسان از مسیری است که حرکت می کند . یا از یک کار برمیگردد و پشیمان می شود و یا یک روندی در زندگی داشته و می خواهد این روند را تغییر بدهد . هر موقع ما از خدا فاصله می گیریم و از آزادی خودمان استفاده می کنیم یا حسن سوء استفاده را بعمل می آوریم و از خدا فاصله می گیریم ، خدا امکان توبه را برای ما گذاشته است . توبه این است که انسان قلباً از مسیری که می رود پشیمان بشود و با یک آگاهی و خود آگاهی بازگشت صورت بگیرید . و تغییر آن در رفتار هم دیده بشود . می توانیم توبه را سه جزیی اعلام بکنیم . خودآگاهی که انسان نسبت به رفتار خودش دارد . من این کار را اشتباه کردم . باید آنرا تغییر بدهم . هر تغییری نامش توبه نیست . باید قلبا هم از بدی این رفتار و هم از خوبی راهی که نرفته ، ناراحت بشود و دلش تنگ شده باشد . دلتنگی یکی از عناصر زیبای توبه است . و بعد هم تغییر رفتار . در توبه های ما هر کدام از اینها و به هر مقداری که حضور داشته باشند به همان مقدار توبه ی ما ارزشمند خواهد بود . توبه آداب و شرایط زیادی دارد . در روایت داریم : به خدا قسم انسان از گناه نجات پیدا نمی کند مگر اینکه به گناه اقرار بکند . من این اشتباه را انجام داده ام . روی این شناخت هست . من فهمیدم این اشتباه را کرده ام ، خدایا من را ببخش . بعضی مواقع کلی در خانه ی خدا می رویم و به خدا می گوییم : خدایا کلی ما را ببخش . خودمان هم نمی دانیم از کدام رفتارمان می خواهیم توبه بکنیم . توبه باید با اقرار همراه باشد . اقرار یعنی من بدانم کدام کار را اشتباه انجام داده ام . دانایی یک عنصر آن است . دلتنگی و تاثر یک عنصر و تغییر رفتار هم یک عنصر آن است . گاهی دلتنگی و دانایی بشدت رخ می دهد ولی تغییر رفتار اتفاق نمی افتد . این توبه رقیق است . هنوز توبه ی کامل نشده است ولی نامش توبه است . گاهی دانایی رخ می دهد ولی دلتنگی زیاد رخ نداده است . تنفر از گناه رخ نداده است . این هم توبه است منتهی توبه ی عاقلانه است تا عاشقانه . گاهی میداند چه رفتاری غلط است و بیشترین توبه را سر تغییر رفتار می گذارد . و تصمیم می گیرد دیگر این کار را نکند . خیلی قشنگ تر است که این ها را در فضای عبادی به خدا بگویید . صد مرتبه در مورد آن صحبت کند . صمیمانه از خدا درخواست بکنیم که ما را ببخشد . این برای روح ما مفید خواهد بود .
31- اگر گناهان ما خیلی بزرگ باشد ، خدا توبه ی ما را قبول می کند ؟
کسی گناهی انجام داده بود و باید حد شرعی می خورد تا پاک بشود . این قدر وجدانش درد گرفته بود که حاضر بود اعدام بشود و از این گناه پاک بشود . وقتی او اعتراف می کرد ، حضرت علی (ع) خودش را به نشنیدن زد و خودش را طرف دیگری مشغول می کرد . می خواست او همین جوری توبه کند و حد نخورد . حتی کسی فکر کرد ایشان بی توجهی می کنند و آمد که توجه حضرت را جلب بکند ، حضرت جوری با غضب به او نگاه کرد که او میگفت : دوست داشتم مرده بودم و نگاه حضرت را نمی دیدم . تازه فهمیدم ایشان عمداً بی اعتنایی می کنند . هر گناهی را خدا می بخشد . مگر اینکه شرک باشد و بگوید : خدا دو تا است و شرک جلی بزند و بحث های اعتقادی . گناه بزرگ دیگری هم هست و آن یاس از خدا است که فکر کند خدا او را نمی بخشد . در اعمال ماه حج ، یکی از آخرین اعمال سعی بین صفا و مروه است . بیشترین دعایی که در آنجا سفارش شده این است که خدایا حُسن ظن من را نسبت به خودت بالا ببر . ما باید هنگام توبه مایوس نباشیم . خدا دوست دارد ما توبه بکنیم و توبه را می پذیرد . در این تردید نکنید . در این تردید کنید که خدا حالا چقدر شما را دوست دارد ؟ این وسوسه ها کار شیطان است . انسان هر گناهی را که مرتکب بشود جای توبه در آن هست . بعضی ها میگویند : من بارها توبه کرده ام و تعداد دفعات را سوال می کنند ؟ جوانی پیش آیت اله بهجت آمده بود و می گفت : من نمی توانم توبه کنم و خدا من را نمی بخشد و روی این اصرار داست که من درست نمی شوم . ایشان گفتند : پس هر وقت گناه کردی ، توبه کن . خدا می گوید : بنده ی من که گناه میکند و در همان حال شرمنده ی من است ، من به بزرگی خودم ، او را می بخشم . توبه یکی از عبادات اصلی ما محسوب میشود . این قدر توبه کردن اصالت دارد که بی گناهان را هم اهل توبه می کند . بخاطر آثار زیاد آن ، ائمه هم توبه می کردند .
32- آثار تربیتی توبه چیست ؟
آنقدر آثار تربیتی توبه بالا است ، که گاهی انسان فکر می کند که توبه بهانه ای بوده است که به این آثار تربیتی برسیم . اگر من بخواهم روح را به جسم تشبیه کنم در مقابل بعضی از فعل و انفعالات فیزیولوژیک در جسم ما صورت می گیرد . یک موادی از برخی از غدد مغذی ترشح میشود و وارد خون میشود . در روح هم این اتفاقات می افتد . تا ما کار را بدی انجام می دهیم در روح ما غده هایی ترشح می کنند و آن کار را توجیح می کنند . عصبانی می شویم . ناسزا می گوییم و بلافاصله بعدش می گوییم : نه حقش بود . من خیلی به تنگ آمده بودم . هرکس کار بدی انجام میدهد ، شروع به دفاع کردن می کند . اتفاقا این رفتار دفاعی ما که در روانشناسی هم مورد بحث قرار می گیرد و از بحث های خوب روانشناسی است . موقعی که کار بد انجام میدهیم ، این خودش را بیشتر نشان می دهد . این یک وضعیت بد و خطرناکی برای روح انسان هست که وقتی کار بدی کرد ، از آن دفاع می کند . و نمی تواند از آن دفاع نکند . در مقام دفاع بعضی مواقع اعتقادات خودش را زیر سوال می برد . قرآن می فرماید : کسانی که کار بد می کنند در آخر خدا را تکذیب می کنند . با توجه به این روحیه ی انسانها که رفتار دفاعی می کنند و خودشان را توجیح می کنند و دیگران را تحقیر میکنند ، توبه مهمترین اثر تربیتی آن این است که رفتار دفاعی غلط را در انسان از بین می برد . اگر انسان گفت : اشتباه کردم . علامت بزرگی شخصیت یک انسان است که انتقاد پذیر باشد . بتواند بگوید : من اشتباه کردم . اعتراف به اشتباه شخصیت برجسته ای به انسان می دهد که همه ی این اشتباهات را جبران میکند . بشرطی که کار اشتباه مشخص باشد . من می دانم این ضعف را دارم و باید عوض بشوم . اعتراف به گناه یکی از برجستگی شخصیت انسان است . بعضی ها همینکه در مسیری قدم گذاشتند ، چشم هایشان را می بندند و شروع به دفاع کردن می کنند . این مثال را در طرفداری از تیم ها می توانید ببینید . حتی شکست ها را هم توجیح می کنند . تیمی که امتیاز داشته باشد ، آنرا تحقیر میکند . اگر چنین حالتی در منش سیاسی ، رفتار اجتماعی ، رفتار فردی و اخلاق خانوادگی ما ایجاد بشود ، به یک انسان غیر بازگشت تبدیل میشویم . از شیطان پرسیدند : تو چه وقت بر انسانها مسلط می شوی ؟ گفت : وقتی اولین گناه را بکند . چون گناه را که کرد ، خودش از خودش دفاع می کند . و در بقیه اش نیاز نیست که من دخالت بکنم . توبه روحیه ی دفاع از خود را می شکند . از شیطان می پرسند : که تو چه وقت هلاک می شوی ؟ می گوید : وقتی انسان توبه می کند . در این موقع من او را وادار به گناه نمیکنم چون انسان توبه کاری است . از هوای نفس استفاده می کنم و دوباره او را هلاک می کنم . هوی نفس یعنی کاری که دلم می خواهد انجام بدهم . ممکن است گناه هم نباشد ولی با همین انسان را کم کم خراب می کند . وقتی انسان زیاد به حرف دلش گوش کرد ، دیگر نمی تواند جلوی خودش را بگیرد و گناه میکند . ما باید عناصر مقدس دل را بیدار کنیم . البته عناصر مقدس به این سادگی از بین نمی رود . اگر همه ی آن هم از بین برود ، مقداری از آن باقی می ماند . اگر کسی را بخواهیم بیدار کنیم و به سمت خوبی ببریم کافی است که محبت بکنیم . گاهی ما می خواهیم دیگران را به توبه وادار کنیم و در آنجا غرورش را می شکنیم . می گوییم : خجالت بکش ، توبه کن . این باعث میشود گارد بگیرد و توبه به تاخیر می افتد . باید به افراد محبت کنیم و به آنها میدان بدهیم که خودشان بفهمند که اشتباه کرده اند . با لبخند و با آرامش و با موضع نگرفتن باید این کار را کرد . با افرادی که توبه نکن هستند میشود این کارها را کرد . اگر این جور نشد دیگر خدا چاره ای ندارد که با بلا این کار را بکند . بعضی ها روحیه ی خوبی دارند و با یک ذره قهر می فهمند و توبه می کنند . در سوره ی توبه می فرماید : پیامبر جواب سلام آنها را نداد و آنها تنها شدند و به کوه رفتند . دلشان از هم گرفت . حتی از همدیگر جدا شدند تا حسابی پشیمان بشوند . تنها شدند و دلتنگی بوجود آمد . خدا به سمت آنها توبه کردند و آنهاهم توبه کردند . درستش این است که اول خدا باید توبه کند . اول خدا باید به سمت ما برگردد ، دلش بخواهد ما توبه کنیم . خدا در قرآن می فرماید : من بسوی بندگانم توبه کردم تا آنها بسوی من توبه کنند . اگر کسی توبه نمیکند اول به خدا بگوییم : ببخش تا این بتواند توبه کند . این نمی تواند توبه کند تا شما با محبت به او نگاه نکنی . برایش دعا کنید . طرف می گوید : من حال جلسه ی دعا را ندارم . خیر . خدا حال ندارد دعای او را بشنود . خدا دوست ندارد پیام او را بشنود . به او حال دعا نمیدهد . همه ی این ها را خدا باید بدهد.
33- درباره ی تواضع توضیح دهید.
یکی از صفات بدی که در وجود ما هست ، تکبر است . چون دوست داریم بزرگ بشویم و راه بزرگ شدن این نیست که مستقیم توی دیوار برویم . باید از راهش برویم . راهش کوچک شدن در خانه ی خداست . به همین دلیل مهمترین تربیت دینی ما که نماز است مهمترین ذکرش الله اکبر است که یادآوری می کند تو بزرگ نیستی . خدا بزرگ است . چرا الله الرحمن یا الله غفور نیست ؟ چرا الله اکبر است ؟ توجه به بزرگی خدا ، حال تکبر ما را می گیرد . تکبر ما خود بخود رشد می کند . مثل علف هرز می ماند . نماز نخوانی ، این علف هرز به درخت تبدیل شده است . تکبر یک گیاه خودرو و بسیار بدبویی هست و میوه های زشتی هم دارد . بیشتر ریشه ی بدی های ما از تکبر است . در قرآن می فرماید : در روز قیامت متکبرین در بدجایی از جهنم هستند . یک در مخصوصی برای متکبرین قرار دارد . تکبر با نماز و توبه از بین می رود . انسان وقتی توبه می کند ، خودش را می شکند . توبه یعنی از بین رفتن تکبر . خوب است هر چند وقت یکبار توبه کنیم . اگر گناه در ذهنشان نبود که توبه کنند ، از کارهای خوب شان توبه کنند . خدایا من از نمازم توبه میکنم . آن جوری که باید نماز نخواندم . خدایا آن جوری که شایسته ی تو بود ، من انجام ندادم . آن جوری که باید محبت به خلق بکنم ، نکردم . آن جوری که باید روزه می گرفتم نگرفتم . از کاستی هایی که در دل کارهای خوب است ، توبه کنند . ما بعضی از اوقات فقط دنبال گناهان درشت می رویم . اولیاء خدا از همین چیزها توبه می کردند . مقام ربوبی را می دیدند و اعمال خودشان را نسبت به بارگاه ربوبی کم می دانستند و دائم توبه می کردند و اشک می ریختند .
34- با عذاب وجدان بعد از توبه چکار کنیم ؟
چرا بعد از توبه اذیت نشویم ؟ این خیلی خوب است . در روایت داریم : وقتی کسی در اثر یادآوری گناه خودش اذیت می شود ، این علامت این است که خدا دوستش دارد . خدا کسی را که دوست ندارد کاری میکند که گناه برایش مهم نباشد . عذاب وجدان خیلی انسان را رشد میدهد . شخصیت انسان را معنوی تر خواهد کرد . انسان را از گناه فاصله خواهد داد . منتهی این عذا ب وجدان را باید کنار خدا داشته باشیم . نه تنهایی که موجب افسردگی بشود . بچه ای که مادرش را گم کرده ، اول مادرش را پیدا می کند و بعد در بغل مادرش گریه می کند . پیامبر می فرماید : گریه کردن بچه ها را دوست دارم . روی این میشود کار کرد . ما باید عذاب وجدان را دم در خانه ی خدا داشته باشیم و خبر داشته باشیم که خدا همه ناراحتی ما را جبران خواهد کرد . ما حق مان است که ناراحت باشیم چون گناه کرده ایم . خدا انسان را نوازش می کند . پس این عذاب وجدان علامت خوبی است . سعی نکنید این را زود از بین ببرید . در خانه ی خدا اشک بریزید مطمئن باشید خدا این وضعیت را دوست دارد .
35- چکار کنیم که از معاصی نفرت پیدا کنیم ؟
باید همه ی کارهای خوب را انجام بدهیم تا به این نقطه برسیم . یکی این است که با خوبها بیشتر رابطه داشته باشیم . انسان وقتی خوب ها را می بیند از بدی خودش پشیمان میشود . با آدمهای خوب و آدمهایی که هوس گناه در سرشان نیست رابطه برقرار بکنیم . برویم آنها را ببینیم . یکی دیگر از راهها ، انجام دادن کارهای خوب است . کارهای خوب نور است و وقتی نور آمد ، بدی ها می رود . بعضی وقت ها ما هیچ کاری نمی کنیم و دوست داریم که از گناه هم نفرت پیدا کنیم . مثلا عذاب وجدان داریم و هیچ حرکت خوبی هم انجام نمی دهیم . یکی دیگر از راهها این است که توبه کنیم و به خودمان تلقین کنیم و هفت صد تا استغفرالله بگوییم . در حالت استغفار وقت بگذارید و تمرکز بکنید و آن قدر این کار را انجام بدهید تا کم کم آن تنفر پدید بیاید . راه دیگر قرآن خواندن است که در قلب انسان نور بوجود می آورد . شرکت در روضه و ذکر مصیبت هم مهم است . در روایت داریم که نفس ما آن حیوان چموشی است که رام نمی شود و عمل و علم هم به آن کمک می کنند . حالا چکار کنیم ؟ این نفس را دور بزنید . ما امیرالمومنین را دوست داریم . بنشینیم و غصه های ایشان را بخوریم . برای ایشان اشک بریزیم . درباره ی مظلومیت او فکر بکنید . حضور در روضه یکی از کارهای با عظمتی است که خیلی بزرگان روی آن تاکید می کردند .