آیا حدیث «خلفائی إثنا عشر»، بر وجود و حیات حضرت مهدی دلالت می کند؟ 1
در منابع شیعه و اهل سنت روایاتی متعددی وارد شده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: جانشینان من «دوازده نفر هستند». در میان محدثان فریقین این روایات به روایت «خلفائی إثنا عشر» عنوان گرفته و مشهور شده است.
سؤال این است که آیا این روایت بر وجود امام زمان و زنده بودن آن حضرت دلالت می کند یا نه؟
پاسخ:
روایت «اثنی عشر» از جمله روایاتی است که بر وجود یک نفر از ائمه اهل بیت علیهم السلام برای حفاظت و تداوم دین اسلام تا قیام قیامت، دلالت می کند؛ از این رو در عصر حاضر نیز باید یک فردی از اهل بیت علیهم السلام وجود داشته باشد که دین به سبب وجود او استوار باقی بماند و از بین نرود.
ما در این مقاله به صورت مختصر این مطلب را از دیدگاه علمای شیعه و سنی با تکیه بر منابع معتبر اهل سنت، بررسی خواهیم کرد.
متن روایت با تعابیر مختلف
این روایت در منابع اهل سنت با تعبیر های متعددی نقل شده است:
1. تعبیر «اثنا عشر خلیفه»
در صحیح مسلم این روایت که تعبیر فوق را دارد، از طرق متعدد نقل شده است:
حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ حدثنا جَرِیرٌ عن حُصَیْنٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: سمعت النبی صلی الله علیه وسلم یقول وحدثنا رِفَاعَةُ بن الْهَیْثَمِ الْوَاسِطِیُّ واللفظ له حدثنا خَالِدٌ یَعْنِی بن عبد اللَّهِ الطَّحَّانَ عن حُصَیْنٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: دَخَلْتُ مع أبی علی النبی صلی الله علیه وسلم فَسَمِعْتُهُ یقول: إِنَّ هذا الْأَمْرَ لَا یَنْقَضِی حتی یَمْضِیَ فِیهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً. قال: ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلَامٍ خَفِیَ عَلَیَّ قال: فقلت لِأَبِی: ما قال؟ قال: کلهم من قُرَیْشٍ.
جابر بن سمره می گوید: همراه پدرم بر رسول خدا (ص) وارد شدیم، شنیدیم که حضرت می فرمود: امر خلافت اسلامی به پایان نخواهد رسید مگر این که دوازده جانشین در میان آنها حکومت کند. سپس کلامی را فرمود که برایم معلوم نشد، به پدرم گفتم: حضرت چه فرمود ؟ پدرم گفت: حضرت فرمود: تمام این دوازده خلیفه از قریش هستند.
النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفای261هـ)، صحیح مسلم، ج3، ص1452، ح1821، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
و مسلم در روایت دیگر نقل می کند:
حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ وأبو بَکْرِ بن أبی شَیْبَةَ قالا حدثنا حَاتِمٌ وهو بن إسماعیل عن الْمُهَاجِرِ بن مِسْمَارٍ عن عَامِرِ بن سَعْدِ بن أبی وَقَّاصٍ قال کَتَبْتُ إلی جَابِرِ بن سَمُرَةَ مع غُلَامِی نَافِعٍ أَنْ أَخْبِرْنِی بِشَیْءٍ سَمِعْتَهُ من رسول اللَّهِ صلی الله علیه وآله قال فَکَتَبَ إلی سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله یوم جُمُعَةٍ عَشِیَّةَ رُجِمَ الْأَسْلَمِیُّ یقول: لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِمًا حتی تَقُومَ السَّاعَةُ أو یَکُونَ عَلَیْکُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً کلهم من قُرَیْشٍ.
عامر بن سعد بن ابی وقاص می گوید: من همراه غلامم به جابر بن سمره نوشتیم تا چیزی را که از رسول خدا(ص) شنیده برای ما بنویسد، جابر برایم نوشت، روزجمعه شامگاهی که اسلمی سنگسار شده بود از رسول خدا شنید که فرمود: همواره دین پا برجاست تا آن که قیامت برپا شود و دوازده خلیفه برای شما باشد که همه آنان از قریش هستند.
النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفای261هـ)، صحیح مسلم، ج3، ص1453، ح1822، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
جهت رعایت اختصار، روایت های بعدی را که صفحه 1452، آمده با حدف سند آنها، ذیلاً بیان می کنیم:
... یقول لَا یَزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِیزًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً.
رسول خدا فرمود: اسلام همواره عزیز است تا دوازده خلیفه بر شما حکومت کند.
... لَا یَزَالُ هذا الْأَمْرُ عَزِیزًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً.
پوسته این امر عزیز است تا دوازده خلیفه بر مردم حکومت کند.
... لَا یَزَالُ هذا الدِّینُ عَزِیزًا مَنِیعًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً.
همواره این دین عزیز و نیرومند است تا دوازده جانشین بر مردم حکومت کند.
... لَا یَزَالُ أَمْرُ الناس مَاضِیًا ما وَلِیَهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا.
کار مردم پیوسته پیش می رود مادامی که دوازده نفر بر آنها حکومت نماید
النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفای261هـ)، صحیح مسلم، ج3، ص1452، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
ابو داود سجستانی از دیگر علمای اهل سنت، این روایت را با تعبیرات دیگری این گونه نقل کرده است:
حدثنا عَمْرُو بن عُثْمَانَ ثنا مَرْوَانُ بن مُعَاوِیَةَ عن إسماعیل یَعْنِی بن أبی خَالِدٍ عن أبیه عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یقول لَا یَزَالُ هذا الدِّینُ قَائِمًا حتی یَکُونَ عَلَیْکُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً کلهم تَجْتَمِعُ علیه الْأُمَّةُ فَسَمِعْتُ کَلَامًا من النبی صلی الله علیه وسلم لم أَفْهَمْهُ قلت لِأَبِی ما یقول قال کلهم من قُرَیْشٍ.
جابر بن سمره می گوید: از رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می فرمود: پیوسته این دین پا بر جا است تا اینکه بر شما دوازده خلیفه ی که امت بر آنها اجتماع کرده بیاید. سپس از رسول خدا سخنی شنیدم که من ندانستم، به پدرم گفتم: رسول خدا چه فرمود: گفت: رسول خدا فرمود: همه آنها از قریش اند.
السجستانی الأزدی، ابوداود سلیمان بن الأشعث (متوفای275هـ)، سنن أبی داود، ج4، ص106، ح4279، تحقیق: محمد محیی الدین عبد الحمید، ناشر: دار الفکر.
حدثنا مُوسَی بن إسماعیل ثنا وُهَیْبٌ ثنا دَاوُدُ عن عَامِرٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یقول: لَا یَزَالُ هذا الدِّینُ عَزِیزًا إلی اثْنَیْ عَشَرَ خَلِیفَةً قال فَکَبَّرَ الناس وَضَجُّوا ثُمَّ قال: کَلِمَةً خفیة قلت لِأَبِی یا أَبَتِ ما قال؟ قال: کلهم من قُرَیْشٍ.
جابر بن سمره گفت: رسول خدا (ص) فرمود: همواره این دین عزیز است تا دوازده خلفیه بیاید. جابر می گوید: مردم تکبیر گفتند و ضجه زدند. سپس رسول خدا سخنی فرمود که من ندانستم، به پدرم گفتم: رسول خدا چه فرمود: گفت: رسول خد فرمود: همه آنها از قریش اند.
السجستانی الأزدی، ابوداود سلیمان بن الأشعث (متوفای275هـ)، سنن أبی داود، ج4، ص106، ح4280، تحقیق: محمد محیی الدین عبد الحمید، ناشر: دار الفکر.
این روایت را بزرگان دیگری اهل سنت همانند رئیس مذهب حنابله، احمد بن حنبل در کتاب مسند از صفحه 86 تا 107، حاکم نیشابوری در المستدرک ج3، صفحه 715 و 716 احادیث 6586و 6589، و دیگران آورده اند.
2. «اثنی عشر نقیبا»
در تعدادی از روایات «اثنا عشر»، به جای «خلیفة» کلمه «نقیبا» آمده است.
احمد بن حنبل در دو جای از مسندش این روایت را نقل کرده است:
حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا حَسَنُ بن مُوسَی ثنا حَمَّادُ بن زَیْدٍ عَنِ الْمُجَالِدِ عَنِ الشعبی عن مَسْرُوقٍ قال: کنا جُلُوساً عِنْدَ عبد اللَّهِ بن مَسْعُودٍ وهو یُقْرِئُنَا الْقُرْآنَ فقال له رَجُلٌ: یا أَبَا عبد الرحمن هل سَأَلْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم کَمْ تملک هذه الأُمَّةَ من خَلِیفَةٍ؟ فقال عبد اللَّهِ بن مَسْعُودٍ: ما سألنی عنها أَحَدٌ مُنْذُ قَدِمْتُ الْعِرَاقَ قَبْلَکَ ثُمَّ قال: نعم. وَلَقَدْ سَأَلْنَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فقال: اثْنَا عَشَرَ کَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بنی إِسْرَائِیلَ.
مسروق گفت: ما در نزد عبد اللَّه ابن مسعود نشسته بودیم و او برای ما قرآن می خواند، مردی به او گفت: یا ابا عبد الرحمن آیا شما از رسول خدا صلی الله علیه وآله نپرسیدید که بعد از او چند خلیفه خواهند آمد؟ عبد اللَّه گفت: از هنگامی که از عراق وارد شده ام کسی این موضوع را از من نپرسیده است، ما از رسول خدا پرسیدیم فرمودند: خلفاء من دوازده نفرند مانند نقباء بنی اسرائیل.
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص398، ح3781 و ص406، ح 3859، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر.
عده ای از علمای بزرگ اهل سنت همانند عاصمی مکی، مبارکفوری، ابن حجر عسقلانی، عبد الرحمن سیوطی و ابن حجر هیثمی، به صراحت می گویند: روایت ابن مسعود سندش حسن است:
أما حدیث بن مسعود فأخرجه أحمد والبزار بسند حسن أنه سئل کم یملک...
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای852 هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج13، ص212، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای911هـ)، تاریخ الخلفاء، ج1، ص10، تحقیق: محمد محی الدین عبد الحمید، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولی، 1371هـ - 1952م.
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفای973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج1، ص54، تحقیق عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولی، 1417هـ - 1997م.
العاصمی المکی، عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی (متوفای1111هـ)، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج2، ص406، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ناشر: دار الکتب العلمیة.
المبارکفوری، أبو العلا محمد عبد الرحمن بن عبد الرحیم (متوفای1353هـ)، تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی، ج6، ص394، دار الکتب العلمیة - بیروت.
ابن حجر عسقلانی روایت را این گونه نقل کرده است:
وقال إسحاق: أخبرنا أبو أسامة قالا: ثنا المجالد عن الشعبی عن مسروق قال: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ فَقَالَ: هَلْ حَدَّثَکُمْ نَبِیُّکُمْ صلی الله علیه وآله کَمْ یَکُونُ بَعْدَهُ مِنَ الْخُلَفَاءِ؟ فَقَالَ: نَعَمْ. وَمَا سَأَلَنِی أَحَدٌ قَبْلَکَ وَإِنَّکَ لَأَحْدَثُ الْقَوْمِ سِنّاً نَعَمْ. قَالَ:یَکُونُ بَعْدِی عِدَّةُ نُقَبَاءِ مُوسَی اثنی عشر نقیبا.
مردی نزد عبد اللَّه بن مسعود آمد و گفت: آیا پیامبرتان به شما خبر داده که پس از وی چند خلیفه خواهد بود؟ گفت: آری، و کسی پیش از تو آن را از من نپرسیده است و تو جوان ترین مردم از نظر سنّ و سال هستی، آری فرمود: پس از من دوازده نقیب به تعداد نقبای موسی خواهد بود.
در پایان می گوید:
(هذا اسناده حسن)
سند این روایت حسن است.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای852هـ)، ج9، ص577، المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، تحقیق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزیز الشتری، ناشر: دار العاصمة/ دار الغیث، الطبعة: الأولی، السعودیة - 1419هـ.
3. اثنا عشر امیراً»
برخی از روایات، با تعبیر «اثنا عشر امیراً» وارد شده اند:
بخاری صحیح ترین کتابهای اهل سنت روایت را این گونه نقل کرده است:
حدثنی محمد بن الْمُثَنَّی حدثنا غُنْدَرٌ حدثنا شُعْبَةُ عن عبد الْمَلِکِ سمعت جَابِرَ بن سَمُرَةَ قال: سمعت النبی صلی الله علیه وسلم یقول: یَکُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِیرًا فقال: کَلِمَةً لم أَسْمَعْهَا فقال: أبی إنه قال: کلهم من قُرَیْشٍ.
جابر بن سمره می گوید: از رسول خدا شنیدم که می فرمود: بعد از من دوازده نفر امیر است؛ سپس سخنی فرمود که من نشنیدم، پدرم گفت: رسول خدا فرمود: همگی آن خلفاء از قریشند.
البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج6، ص2640، ح6796، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
به گزارش احمد حنبل در مسند، این سخن رسول خدا در باره دوازده جانشین در حجة الوداع ایراد شده است:
حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا بن نُمَیْرٍ ثنا مُجَالِدٌ عن عَامِرٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ السوائی قال: سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یقول: فی حَجَّةِ الْوَدَاعِ لاَ یَزَالُ هذا الدِّینُ ظَاهِراً علی من نَاوَأَهُ لاَ یَضُرُّهُ مُخَالِفٌ وَلاَ مَفَارِقٌ حتی یَمْضِیَ من أمتی اثْنَا عَشَرَ أَمِیراً کلهم من قُرَیْشٍ قال: ثُمَّ خفی عَلَیَّ قَوْلُ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قال: وکان أبی أَقْرَبَ إلی رَاحِلَةِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم مِنِّی فقلت: یا أَبَتَاهُ ما الذی خفی علی من قَوْلِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قال یقول: کلهم من قُرَیْشٍ قال: فاشهد علی إِفْهَامِ أبی إیای قال: کلهم من قُرَیْشٍ.
جابر می گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله در حجة الوداع فرمود: این دین همواره بر دشمنش پیروز و هیچ مخالفت و موافقت با آن، زیانی به دین نمی رساند، تا آنگاه دوازده نفر از امت من که از همگی از قریشند، زمامدار شوند. سپس کلامی فرمود که بر من پوشیده ماند، پدرم نسبت به من نزدیگ رسول خدا بود گفتم: آنچه را رسول خدا فرمود و من نشنیدم چه بود؟ پدرم گفت: رسول خدا فرمود : تمامی این دازده نفر از قریشند. جابر می گوید: بر فهم پدرم آن جمله را از رسول خدا شهادت می دهم.که رسول خدا فرمود: آنها همگی از قریش اند.
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج5، ص90 و 99، ح20873 و 20978، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر.
احمد حنبل در روایت دیگر این تعبیر را نقل کرده است:
لاَ یَزَالُ هذا الأَمْرُ مَاضِیاً حتی یَقُومَ اثْنَا عَشَرَ أَمِیراً.
کار مردم پیوسته پیش می رود مادامی که دوازده مرد بر آنها حکومت نماید.
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج5، ص101، ح20999، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر.
طبرانی در المعجم الکبیر این روایت را با تعبیر دیگر نقل کرده است:
حدثنا أبو حَبِیبٍ زَیْدُ بن الْمُهْتَدِی الْمَرْوَزِیُّ حدثنا عَلِیُّ بن حَشْرَمٍ ثنا عِیسَی بن یُونُسَ عن عِمْرَانَ بن سُلَیْمَانَ عَنِ الشَّعْبِیِّ عن جَابِرٍ قال سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم فی حَجَّةِ الْوَدَاعِ یقول لا یَزَالُ أَمْرُ هذه الأُمَّةِ هَادِئًا علی من نَاوَأَها حتی یَکُونَ عَلَیْکُمِ اثْنَا عَشَرَ أَمِیرًا ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلِمَةٍ لم أَسْمَعْهَا فَسَأَلْتُ أبی وکان أَقْرَبَ إلیه مِنِّی ما قال قال قال کلهم من قُرَیْشٍ
رسول خدا فرمود: همواره امر این امت پیروز است بر کسی که با او دشمنی کند تا اینکه دوازده نفر زمامدارند، سپس کلمه آهسته ای فرمود که من آن را نشنیدم. از پدرم که به پیغمبر صلّی اللَّه علیه و اله نزدیک تر بود، پرسیدم که آن حضرت چه فرمود؟ گفت: فرمود: همه شان از قریشند.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفای360هـ)، المعجم الکبیر، ج2، ص197، ح1800، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ - 1983م.
البانی در باره این روایت می گوید:
وهذا إسناد صحیح علی شرطهما. وقد أخرجه مسلم عنه بلفظ: لا یزال أمر الناس ماضیا.
سند این روایت به شرط شیخین صحیح است و مسلم آن را با تعبیر: لا یزال أمر الناس ماضیا آورده است.
السلسلة الصحیحة، ج1، ص651.
ترمذی در باره این حدیث می نویسد:
قال أبو عِیسَی: هذا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
این روایت حسن و صحیح است.
الترمذی السلمی، ابوعیسی محمد بن عیسی (متوفای279هـ)، سنن الترمذی، ج4، ص501، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
4. «اثنا عشر قیما»
چهارمین تعبیر متفاوت در این روایت، تعبیر «اثنا عشر قیماً» است که طبرانی در معجم الکبیر آورده است:
حدثنا إِبْرَاهِیمُ بن هَاشِمٍ الْبَغَوِیُّ ثنا محمد بن عبد الرحمن الْعَلافُ ثنا محمد بن سَوَاءٍ ثنا سَعِیدٌ عن قَتَادَةَ عَنِ الشَّعْبِیِّ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: کنت مع أبی عِنْدَ النبی صلی اللَّهُ علیه وسلم فقال: یَکُونُ لِهَذِهِ الأُمَّةِ اثْنَا عَشَرَ قَیِّمًا لا یَضُرُّهُمْ من خَذَلَهُمْ ثُمَّ هَمَسَ رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم بِکَلِمَةٍ لم أَسْمَعْهَا فقلت: لأَبِی ما الْکَلِمَةُ التی هَمَسَ بها النبی صلی اللَّهُ علیه وسلم؟ قال: کلهم من قُرَیْشٍ.
جابر بن سمره می گوید: با پدرم نزد رسول خدا بودیم که فرمود: برای این امت دوازده سرپرست است که یاری نکردن مردم به آنها ضرری نمی رساند. سپس رسول خدا سخن آهسته گفت که من نشنیدم، به پدرم گفتم: رسول خدا چه فرمود؟ گفت: رسول خدا فرمود: همه آنها از قریش اند.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفای360هـ)، المعجم الکبیر، ج2، ص196، ح1794، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ - 1983م.
طبرانی در روایت دیگر نقل می کند وقتی رسول خدا این روایت را فرمود: من دیدم عمر بن خطاب پشت سر من بود:
حدثنا عَبْدَانُ بن أَحْمَدَ ثنا زَیْدُ بن الْحَرِیشِ ثنا رَوْحُ بن عَطَاءِ بن أبی مَیْمُونَةَ عن عَطَاءِ بن أبی مَیْمُونَةَ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم وهو یَخْطُبُ علی الْمِنْبَرِ وَیَقُولُ: اثْنَا عَشَرَ قَیِّمًا من قُرَیْشٍ لا یَضُرُّهُمْ عَدَاوَةُ من عَادَاهمْ قال: فَالْتَفَتَ خَلْفِی فإذا أنا بِعُمَرِ بن الْخَطَّابِ رضی اللَّهُ عنه وَأَبِی فی نَاسٍ فَأَثْبَتُوا لِیَ الحدیث کما سمعت.
رسول خدا صلی الله علیه وآله بر فراز منبر می گفت: (بعد من) دوازه سرپرست از قریشند که دشمنی دشمنان با آنها زیان نرساند، سپس به پشت سرم متوجه شدم عمر بن خطاب و پدرم را در میان مردم دیدم و آنها نیز سخن پیامبر را همان گونه که من شنیده بودم، نقل کردند.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفای360هـ)، المعجم الکبیر، ج2، ص256، ح2073، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ - 1983م.
«اثنا عشر رجلاً»
در برخی تعبیرات، جمله «اثنا عشر رجلاً» آمده که در صحیح مسلم و غیر آن نقل شده است:
حدثنا بن أبی عُمَرَ حدثنا سُفْیَانُ عن عبد الْمَلِکِ بن عُمَیْرٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال سمعت النبی صلی الله علیه وسلم یقول: لَا یَزَالُ أَمْرُ الناس مَاضِیًا ما وَلِیَهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا ثُمَّ تَکَلَّمَ النبی صلی الله علیه وسلم بِکَلِمَةٍ خَفِیَتْ عَلَیَّ فَسَأَلْتُ أبی مَاذَا؟ قال: رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فقال: کلهم من قُرَیْشٍ.
النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفای261هـ)، صحیح مسلم، ج3، ص1452، ح1821، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
و در نهایت در برخی منابع این روایت بدون پسوند «خلیفة؛ امیراً، رجلاً و قیماً » آمده است این روایت را ابو عوانه در مسندش نقل کرده است:
حدثنا أحمد بن یوسف السلمی قال نا عمر بن عبد الله بن رزین عن سفیان یعنی ابن حسین عن سعید بن عمرو بن أشوع عن عامر الشعبی عن جابر بن سمرة السوائی قال جئت مع أبی إلی المسجد ورسول الله صلی الله علیه وسلم یخطب فسمعته یقول: من بعدی اثنا عشر ثم خفض صوته فلم أدر ما یقول، قلت: لأبی ما یقول؟ قال: کلهم من قریش.
أبو عوانة در پایان می گوید:
وهذا مما انتخبه أبو زکریا الأعرج وهو حدیث حسن حسن.
این روایت را ابو زکریای اعرج انتخاب کرده که روایت حسن است.
الاسفرائنی، أبو عوانة یعقوب بن إسحاق (متوفای316هـ)، مسند أبی عوانة، ج4، ص372، ح6990، ناشر: دار المعرفة - بیروت
با توجه به منابع روایی دست اول اهل سنت، به دست می آید که این روایت با تعبیرات مختلفش از دیدگاه آنها یک روایت قابل قبول و پذیرفته شده است. و همگی صراحت دارند که این دوازده نفر، بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله جانشین، سرپرست، زمامدار و پیشوای مردم هستند.
مقصود از «خلفای دواز ده گانه» در این روایت
یکی از مطالب مهم در این روایت، تعیین مصداق «دوازده خلیفه» است که علمای شیعه و سنی دیدگاه های مختلفی ارائه کرده و تفسیر های گوناگونی از آن داشته اند.
از آن جائی که شیعیان اعتقاد دارند که مقصود از این روایت، ائمه دوازده گانه اهل بیت علیهم السلام است، در تفسیر آن مشکل خاصی ندارند؛ اما دانشمندان و بزرگان اهل سنت دیدگاه های مختلفی را ارائه و در حقیقت دچار سردرگمی شده اند؛ تا جائی که برخی از آ ن ها به صراحت گفته اند که نمی توانند مقصود پیامبر را از این روایت مشخص کنند.
الف: دیدگاه اهل سنت
اهل سنت در تفسیر و تبیین مصداق خلفای دوازده گانه به شدت دچار حیرت و سردرگمی شده اند؛ زیرا از طرفی این روایات با سند روشن و بدون خدشه، در منابع معتبر آنان نقل شده که مورد اتفاق آنها است؛ از سوی دیگر، ویژگی هایی که در متن این روایات وجود دارد؛ مثل انحصار به عدد «دوازده»، بر مبنا و خلفای مورد نظر اهل سنت تطبیق نمی کند.
حیرت اهل سنت را در بیان مقصود از این روایت ابن جوزی این گونه بیان می کند:
هذا الحدیث قد أطلت البحث عنه، وتطلّبت مظانّه، وسألت عنه، فما رأیت أحدا وقع علی المقصود به.
بحث پیرامون این روایت را طولانی کردم و در جستجوی گمانه ها بر آمدم؛ کسی را ندیدم که به مقصود این روایت دست یافته باشد.
ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفای597 هـ)، کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ج1، ص449، تحقیق: علی حسین البواب، ناشر: دار الوطن - الریاض - 1418هـ - 1997م
ابن بطال بکری قرطبی در شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی در فتح الباری و بدر الدین عینی در عمدة القاری از مُهَلَّب نقل می کنند که هیچ کس سخن قطعی را در مورد تعیین مصداق دوازده خلیفه در این روایت ارائه نکرده است و همواره اقوال در مورد روایت مختلف است:
لم ألق أحدا یقطع فی هذا الحدیث بمعنی- یعنی بشئ معین.
هیچ کس نتوانسته است معنای قطعی این روایت را مشخص و سخن معینی را در تفسیر آن بگوید.
إبن بطال البکری القرطبی، ابوالحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج8، ص287، تحقیق: ابوتمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مکتبة الرشد - السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423هـ - 2003م.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای852 هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج13، ص211، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
العینی الغیتابی الحنفی، بدر الدین ابومحمد محمود بن أحمد (متوفای855هـ)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج24، ص281، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
بزرگان اهل سنت در ذیل روایت «اثنا عشر خلیفة» احتمالات فراوانی را برای بیان مقصود از این حدیث ابراز داشته اند. عمده ترین احتمالات شان این است که مقصود از خلفای اثنا عشر، خلفای بنی امیه هستند. بررسی و نقد این احتمالات، مجالی دیگر می طلبد که در مقاله دیگر به آن خواهیم پرداخت.