رهنمودهای زیبای امام خمینی ره را می خوانم.
یکی از چیزهائی که در همین زمینه [مسئله ی محاسبات معنوی و الهی در خط امام] وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. آیهی شریفهای که اول عرض کردم، تکرار میکنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.
من یک خاطره از امام نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کمحافظگی من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة».
دربارهی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزهای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم.۱۳۸۹/۰۳/۱۴
این دنیا با تمام زرق و برق ظاهریش ناچیزتر از آن است که قابل محبت باشد.
تمام صفات وارسته انسانى در انقطاع کامل إلى اللّه نهفته است.
این زندگى زودگذر بظاهر شیرین در مقابل عذاب غیر متناهى چه ارزشى دارد؟ توجه به غیر خدا انسان را به حجابهاى ظلمانى و نورانى محجوب مىنماید.
کلیه امور دنیوى اگر موجب توجه انسان به دنیا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلمانى مىشود.
حزب اللّه باشید از زرق و برق زندگى و جلوههاى ساختگى آن بپرهیزید.
روحانیى که خود را پیرو و شیعه على بن ابى طالب علیه السلام مىداند، ممکن نیست به مشتهیات دنیا توجهى داشته باشد.
ریشه تمام اختلافاتى که فاقد هدف مشخص و مقدسى باشد به حب دنیا برمىگردد.
انبیاى خدا براى این مبعوث شدند که آدم تربیت کنند انسان بسازند بشر را از زشتیها، پلیدیها، فسادها و رذایل اخلاقى دور سازند و با فضایل و آداب حسنه آشنا کنند.
روحانیى که خود را پیرو و شیعه على بن ابى طالب علیه السلام مىداند، ممکن نیست به مشتهیات دنیا توجهى داشته باشد.
اگر براى خدا قدم بردارید، خداوند متعال مقلّب القلوب است، دلها را به شما متوجه مىسازد.
جز به خالق یکتا به احدى توجه نداشته باشید.
قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصى کدر مىشود.
با آلودگىهاى روحى، رذایل اخلاقى، معاصى قلبیه و قالبیه چگونه مىتوان در محضر ربوبى حضور یافت و در مهمانسراى ربّ الارباب که «معدن العظمة» مىباشد وارد شد؟ از خدا بترسید از عواقب امور بپرهیزید از خواب غفلت بیدار شوید دوراندیش باشید عواقب امور را بسنجید عقبههاى خطرناکى که دارید به یادآورید، از فشار قبر، عالم برزخ، مشکلات و شدایدى که به دنبال آن است غفلت نکنید جهنم با اعمال و کردار زشت انسان روشن مىگردد.
اگر بشر با اعمال و کردار خویش آتش نیفروزد، جهنم خاموش است. باطن این طبیعت جهنم است اقبال به طبیعت اقبال به جهنم است.
آنچه در عالم آخرت واقع مىشود چیزى است که در این دنیا تهیه گردیده است.
پیش از آنکه فرصت از دست برود چاره بیندیشید شما جوانان رو به پیرى و ما پیران رو به مرگ پیش مىرویم.
هر نفسى که مىکشید، هر قدمى که برمىدارید، و هر لحظهاى که از عمر شما مىگذرد، اصلاح مشکلتر گردیده، ممکن است ظلمت و تباهى بیشتر شود.
قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصى کدر مىشود.
تا نیرو و اراده جوانى دارید مىتوانید هواهاى نفسانى، مشتهیات دنیایى و خواستههاى حیوانى را از خود دور سازید.
قلب جوان لطیف و ملکوتى است و انگیزههاى فساد در آن ضعیف مىباشد لیکن هر چه سن بالا رود ریشه گناه در قلب قویتر و محکمتر مىگردد تا جایى که کندن آن از دل ممکن نیست.
توبه با لفظ اتوب إلى اللّه تحقق نمىیابد بلکه ندامت و عزم بر ترک لازم است.
با خلق خدا حسن سلوک داشته، نیکو معاشرت کنید و با نظر عطوفت و مهربانى به آنان بنگرید.
با بندگان خوب و صالح خدا نیکى کنید.
کسى که دیگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقیقت مسلمان نیست.
اهانت به بنده خدا اهانت به خداست.
منبع:
جهاداکبر ص : 65