آیا امام زمان علیه السلام در هنگام ظهور، مسجد الحرام و مسجد النبی را خراب خواهد کرد؟
در بعضی از سایت های وهابی دیدم که از کتاب بحار الأنوار نقل کرده بود:
روی المجلسی: (إن القائم یهدم المسجد الحرام حتی یرده إلی أساسه، والمسجد النبوی إلی أساسه). بحار الأنوار 52/338، الغیبة للطوسی 282.
آیا این مطلب صحت دارد؟ آیا واقعا حضرت مهدی علیه السلام خانه کعبه و مسجد النبی را خراب خواهند کرد؟
پاسخ:
آیا وهابیون می توانند چنین اشکالی بکنند ؟
جالب توجه است که بدانیم وهابیون که تصمیم دارند با تخریب گنبد، محل دفن رسول خدا (ص) را از مسجد خارج کنند و نیز تغییرات فراوان در ساختار مسجد الحرام داده اند، چنین اشکالی به شیعیان می گیرند!
البانی : واجب است مسجد رسول خدا (ص) را خراب کرده به حالت سابق برگرداند!
البانی، از مشهورترین علمای وهابی در کتاب « تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد» می نویسد:
قلت : ومما یؤسف له أن هذا البناء قد بنی علیه منذ قرون إن لم یکن قد أزیل تلک القبة الخضراء العالیة.
وأحیط القبر الشریف بالنوافذ النحاسیة والزخارف والسجف وغیر ذلک مما لا یرضاه صاحب القبر نفسه صلی الله علیه و سلم؛ بل قد رأیت حین زرت المسجد النبوی الکریم وتشرفت بالسلام علی رسول الله صلی الله علیه و سلم سنة 1368 ه رأیت فی أسفل حائط القبر الشمالی محرابا صغیرا ووراءه سدة مرتفعة عن أرض المسجد قلیلا إشارة إلی أن هذا المکان خاص للصلاة وراء القبر فعجبت حینئذ کیف ضلت هذه الظاهرة الوثنیة قائمة فی عهد دولة التوحید.
أقول هذا مع الاعتراف بأننی لم أر أحدا یأتی ذلک المکان للصلاة فیه لشدة المراقبة من قبل الحرس الموکلین علی منع الناس من یأتوا بما یخالف الشرع عند القبر الشریف فهذا مما تشکر علیه الدولة السعودیة ولکن هذا لا یکفی ولا یشفی وقد کنت قلت منذ ثلاث سنوات فی کتابی " أحکام الجنائز وبدعها " ( 208 من أصلی ) :
«فالواجب الرجوع بالمسجد النبوی إلی عهده السابق وذلک بالفصل بینه وبین القبر النبوی بحائط یمتد من الشمال إلی الجنوب بحیث أن الداخل إلی المسجد لا یری فیه أی محالفة لا ترضی مؤسسه صلی الله علیه و سلم.
اعتقد أن هذا من الواجب علی الدولة السعودیة إذا کانت ترید أن تکون حامیة التوحید حقا وقد سمعنا أنها أمرت بتوسیع المسجد مجددا فلعلها تتبنی اقتراحنا هذا وتجعل الزیادة من الجهة الغربیة وغیرها وتسد بذلک النقص الذی سیصیبه سعة المسجد إذا نفذ الاقتراح أرجو أن یحقق الله ذلک علی یدها ومن أولی بذلک منها ؟»
ولکن المسجد وسع منذ سنتین تقریبا دون إرجاعه إلی ما کان علیه فی عهد الصحابة والله المستعان.
از چیزهای باید برای آن تأسف خورد این است که این بنا در قرن های گذشته ساخته شده است، و اگر این نبود، باید این گنبد سبز و بلند خراب می شد.
و اطراف قبر شریف با پنجره های از جنس مس، نقاشی شده و دارای پرده و... احاطه شده است که صاحب قبر از آن ها راضی نیست.
بلکه در زمان زیارت مسجد نبوی، هنگامی در سال 1368هـ برای عرض سلام به رسول خدا رفته بودم، در پایین دیوار شمالی قبر، محراب کوچکی را دیدم که در پشت آن سکویی که کمی از سطح مسجد بلند بود وجود داشت و اشاره داشت به این مطلب که این جا مکان مخصوص نماز در پشت قبر شریف است؛ پس در این هنگام شگفت زده شدم که چگونه این نماد بت پرستی در زمان دولت توحید باقی مانده است!
اعتراف می کنم که هیچ فردی را ندیدم که برای نماز خواندن در این مکان بیاید؛ چرا که به شدت از سوی نگهبانانی که مردم را از انجام کارهای خلاف شرع در کنار قبر شریف منع می کردند ، حراست می شد و باید به خاطر این کار از دولت سعودی تشکر کرد؛ اما این تنها کفایت نمی کند و دوای درد نیست. من سه سال پیش در کتابم «احکام الجنائز و بدعها» گفتم:
«پس واجب است مسجد نبوی به همان شکل سابق خود برگردد و بین مسجد و قبر پیامبر از طرف شمال تا جنوب دیواری کشیده و فاصله شود؛ به طوری که در داخل مسجد هیچ چیز خلافی که مؤسس مسجد از آن راضی نیست، دیده نشود.
اعتقاد دارم که این مسأله بر دولت سعودی واجب است؛ اگر آن ها می خواهند پشتیبان واقعی توحید باشند.
شنیدم که دولت سعودی دستور توسعه مجدد مسجد را داده است؛ پس شاید آن ها به این پشنهاد من اعتنا کنند، و مسجد را از طرف غرب و دیگر جاها توسعه دهند و جلوی این نقصی را که با گسترش مسجد اتفاق می افتد، بگیرند. اگر پشنهاد پذیرفته شده، امیددارم که خداوند آن را به دست دولت سعوی تحقق بخشد و چه کسی سزاواتر از آن ها به این کار!»
ولی نزدیک به دوسال پیش، مسجد را گسترش دادند بدون این که آن را به همان صورتی برگرداند که در زمان صحابه بوده است.
الألبانی، محمد ناصر الدین (متوفای1420هـ)، تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد، ج1، ص68، ناشر : المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة : الرابعة.
شیخ مقبل بن هادی الوادعی : واجب است که مسجد رسول خدا (ص) را به حالت مسجد در زمان آن حضرت در آورد!
او که از مفتیان مشهور وهابی یمن است، در دو کتاب خویش، فتوا به وجوب تخریب گنبد رسول خدا و برگرداندن مسجد به حالت سابق خویش دارد؛ او در کتاب «ریاض الجنة فی الرد علی أعداء السنة» می نویسد :
وبعد هذا لا إخالک تتردد فی أنه یجب علی المسلمین إعادة المسجد النبوی کما کان فی عصر النبوة من الجهة الشرقیة حتی لا یکون القبر داخل المسجد!وأنه یجب علیهم إزالة تلک القبة!
بعد از این سخنان، گمان ندارم که یقین کرده باشی که بر مسلمانان واجب است که مسجد رسول خدا (ص) را به همان صورتی که در زمان پیامبر، در جهت شرقی آن بوده است بازگردانند، تا قبر داخل مسجد نباشد و بر مسلمانان واجب است که گنبد را برچینند!
مقبل بن هادی الوادعی، ریاض الجنة فی الرد علی أعداء السنة ص 275
همچنین در کتاب دیگرش «تحفة المجیب علی أسئلة الحاضر والغریب» می نویسد :
نحن نقول وتلکم قبة الهادی بجوارنا نتمنی نتمنی أن قد رأینا المساحی فی ظهرها إلی أن تصل إلی الأرض
ما می گوییم - درحالیکه گنبد پیامبر در کنار ما است- آرزو داریم، آرزو داریم که ببینیم کلنگ ها به جان آن افتاده است، تا آن را با خاک یکسان کند!
مقبل بن هادی الوادعی، تحفة المجیب علی أسئلة الحاضر والغریب، ص 406 چاپ دار الآثار صنعاء
حال با این فتوای صریح وهابیون در وجوب تغییر مسجد رسول خدا (ص) و تغییر عملی در مسجد الحرام و از بین بردن محل آبخوری از چاه زمزم و... چگونه ادعا می کنند این عمل امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حرام است!
بررسی روایات :
حال بعد از ذکر این مقدمات می گوییم در روایتی که شما از علامه مجلسی و شیخ طوسی نقل کرده اید، فقط تخریب مسجد الحرام در آن ذکر شده و سخنی از مسجد النبی نیست. این روایت در بسیاری از کتاب ها نقل شده است که اصل آن به این صورت است :
وَرَوَی أَبُو بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا قَامَ الْقَائِمُ علیه السلام هَدَمَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ حَتَّی یَرُدَّهُ إِلَی أَسَاسِهِ وَحَوَّلَ الْمَقَامَ إِلَی الْمَوْضِعِ الَّذِی کَانَ فِیهِ وَقَطَعَ أَیْدِیَ بَنِی شَیْبَةَ وَعَلَّقَهَا بِالْکَعْبَةِ وَکَتَبَ عَلَیْهَا هَؤُلَاءِ سُرَّاقُ الْکَعْبَة.
ابو بصیر گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: آنگاه که حضرت قائم علیه السّلام قیام کند مسجد الحرام را خراب کند تا به اساس و پایه های (اصلی) آن بازگرداند، و مقام (ابراهیم علیه السّلام) را به جای اولی خود که در آن بوده بازگرداند، و دست های قبیله بنی شیبه را (که کلیدهای کعبه نزد آنان هست) ببرد و به کعبه می آویزد، و به آن دست ها می نویسد: اینهایند دزدان کعبه.
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری البغدادی (متوفای413 هـ)، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج2، ص 383، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، ناشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة، 1414هـ - 1993م؛
النیسابوری، ابو علی محمد بن الفتال (الشهید 508هـ)، روضة الواعظین، ص 265، تحقیق: السید محمد مهدی السید حسن الخرسان، ناشر: منشورات الرضی ـ قم؛
الطبرسی، أبی علی الفضل بن الحسن (متوفای548هـ)، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج2، ص 289، تحقیق و نشر: تحقیق مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث ـ قم، الطبعة : الأولی، 1417هـ؛
الإربلی، أبی الحسن علی بن عیسی بن أبی الفتح (متوفای693هـ)، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج3، ص 264، ناشر: دار الأضواء ـ بیروت، الطبعة الثانیة، 1405هـ ـ 1985م؛
العاملی النباطی، الشیخ زین الدین أبی محمد علی بن یونس (متوفای877هـ) الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج2، ص 254، تحقیق: محمد الباقر البهبودی، ناشر : المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، الطبعة الأولی، 1384هـ؛
المجلسی، محمد باقر (متوفای 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج52، ص 338، تحقیق: محمد الباقر البهبودی، ناشر: مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة المصححة، 1403 - 1983 م.
البته همین روایت در برخی از کتاب های شیعه به صورت مرسل این گونه نقل شده است:
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ الْقَائِمَ علیه السلام إِذَا قَامَ رَدَّ الْبَیْتَ الْحَرَامَ إِلَی أَسَاسِهِ وَمَسْجِدَ الرَّسُولِ صلی الله علیه وآله إِلَی أَسَاسِهِ وَمَسْجِدَ الْکُوفَةِ إِلَی أَسَاسِهِ وَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ إِلَی مَوْضِعِ التَّمَّارِینَ مِنَ الْمَسْجِد.
ابو بصیر گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: آنگاه که حضرت قائم علیه السّلام قیام کند، بیت الحرام، مسجد النبی و مسجد کوفه را به اساس و پایه های اصلی آن برمی گرداند. ابوبصیر گفته: مسجد کوفه را به منطقه خرما فروشان مسجد، برمی گرداند.
الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفای328 هـ)، الأصول من الکافی، ج4، ص 543، ناشر: اسلامیه ، تهران ، الطبعة الثانیة،1362 هـ.ش؛
الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفای460هـ)، تهذیب الأحکام، ج5 ص 452، تحقیق : السید حسن الموسوی الخرسان، ناشر : دار الکتب الإسلامیة ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365ش؛
المجلسی، محمد باقر (متوفای 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج97 ص 459، تحقیق: محمد الباقر البهبودی، ناشر: مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة المصححة، 1403 - 1983 م.
و شیخ طوسی همین روایت را با این سند نقل کرده است:
عنه (الفضل بن شاذان) عن عبد الرحمان، عن ابن أبی حمزة، عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله علیه السلام قال : القائم یهدم المسجد الحرام حتی یرده إلی أساسه، ومسجد الرسول صلی الله علیه وآله إلی أساسه، ویرد البیت إلی موضعه، وأقامه علی أساسه، وقطع أیدی بنی شیبة السراق وعلقها علی الکعبة.
ابو بصیر گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: آنگاه که حضرت قائم علیه السّلام قیام کند، مسجد الحرام و مسجد النبی را خراب می کند تا آن را بر اساس و اصلش بسازد، خانه کعبه را جای اصلی خود برگردانده و دستان دزدان بنی شیبه را قطع و آن ها را بر خانه کعبه آویزان می کند.
الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفای460هـ)، کتاب الغیبة، ص472، ح492، تحقیق الشیخ عباد الله الطهرانی/ الشیخ علی احمد ناصح، ناشر: مؤسسة المعارف الاسلامیة، الطبعة : الأولی، 1411هـ.
بررسی سند روایات:
روایت اولی که از شیخ مفید و دیگران نقل شد، همگی به صورت مرسل نقل و سند روایت را ذکر نکرده اند و روایت مرسل نیز ارزش استناد ندارد.
روایت دوم نیز که مرحوم کلینی و دیگران نقل کرده اند، همان طور از سند آن پیدا است، مرسل است؛ چرا که در سند روایت «عمن حدثه» دارد و مشخص نیست که این فرد چه کسی است تا بررسی شود؛ پس این روایت نیز ارزش استناد ندارد.
اما روایت سوم که شیخ طوسی در کتاب الغیبة با سند متصل نقل کرده است، بازهم از نظر سندی مشکل دارد؛ چرا که در سند آن علی بن أبی حمزه بطائنی وجود دارد. او نخستین کسی است که فرقه واقفه را به خاطر طمع در مال و اموالی که از امام کاظم علیه السلام در نزد او بود، بنیان نهاد.
حضرت آیت الله العظمی خوئی در شرح حال او روایات فراوانی نقل کرده که ما به دو روایت اشاره می کنیم:
وقال الکشی (256) علی بن أبی حمزة البطائنی : حدثنی محمد بن مسعود، قال : حدثنی علی بن الحسن (أبو الحسن)، قال : حدثنی أبو داود المسترق، عن علی بن أبی حمزة، قال : قال أبو الحسن موسی علیه السلام : یا علی أنت وأصحابک شبه الحمیر.
أقول : تأتی هذه الروایة بهذا السند وبسند آخر، صحیح أیضا، عن عیینة بیاع القصب مرتین، قال ابن مسعود : قال أبو الحسن علی بن فضال : علی بن أبی حمزة کذاب متهم، روی أصحابنا أن أبا الحسن الرضا علیه السلام، قال بعد موت ابن أبی حمزة : إنه أقعد فی قبره فسئل عن الأئمة علیهم السلام فأخبر بأسمائهم حتی انتهی إلی فسئل فوقف، فضرب علی رأسه ضربة امتلأ قبره نارا.
امام موسی کاظم علیه السلام خطاب به علی بن أبی حمزه فرمودند: ای علی! تو و یارانت همسان حمار هستید.
من (خوئی) می گویم: این روایت با همین سند و با سند دیگر که او نیز صحیح است، از عیینه فروشنده نی، دو بار نقل شده است. ابن مسعود از ابوالحسن علی بن فضال نقل کرده که : علی بن أبی حمزه دروغگو و مورد اتهام (به دنیا طلبی و خروج از مذهب حق) است، اصحاب ما از امام رضا علیه السلام نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: بعد از مردنش او را برقبرش نشانده و از امامانش سؤال کردند، نام همه را گفت تا این که به نام من رسید، از او سؤال کردند، جوابی نداشت؛ پس ضربتی به سر او زدند که قبرش از آتش پر شد.
الموسوی الخوئی، السید أبو القاسم (متوفای1411هـ)، معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواة، ج12، ص 235، الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م
در نتیجه تمامی این روایات از نظر سندی مشکل دارد و قابل احتجاج نیست.
بررسی دلالی روایات:
گذشته از بحث در سند روایات، روشن است که که خراب کردن کامل مسجد الحرام و مسجد النبی از نظر دین مبین اسلام حرام است و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که بیش از همه مردم به حلال و حرام الهی آگاه است، هرگز کاری بر خلاف شریعت اسلامی انجام نخواهد داد. (البته در صورت غصب، تخریب کردن مواردی که به صورت غصبی از مردم گرفته شده و جزو اضافات مسجد به حساب می آید اشکالی ندارد و بلکه واجب است! و اصلا آن قسمت ها حقیقتا جزو مسجد به حساب نمی آید) همچنین تخریب سایر مساجد نیز تنها در موارد خاص جایز است (مانند تخریب مسجد ضرار)
اما اگر واقعا هم چنین کاری را انجام دهد؛ از آن جائی که تمام مسلمانان بر امامت و خلافت آن حضرت و این که دنیا را پر از عدل داد خواهد نمود، اتفاق نظر دارند، تردید نخواهیم کرد که این کار آن حضرت بر مدار رضایت خداوند است و گرنه چگونه امکان دارد که او را مجری عدالت و از بین برنده ظلم و جور بدانیم.
البته احتمال دارد که دلیل آن حضرت برای تخریب مساجد نامبرده شده ـ بر فرض صحت ـ خراب کردن آثار سلاطین جور باشد که در طول تاریخ از روی ریا و خودنمائی و یا با مال حرام این بناها را ساخته باشند و از آن جائی که امام وظیفه دارد عالم را از آثار وجودی ظالمان و فاجران پاک سازد، یکی از مصادیق آن تخریب همین آثار باشد و قطعا بعد از آن دوباره مسجد را با مال حلال و آن طور که خداوند راضی هست، بنا خواهد کرد.
و یا مواردی را که در تاریخ آمده است که غصب شده و به مساجد اضافه شد (از جمله بعضی از خانه های مکه) نیز در صورت عدم رضایت مالکین آنها، غصب به حساب آمده و باید تخریب شده و به ورثه مالکین باز گردد.