آیا در آموزه های دینی ، در مورد نحوه ی تعامل ما با بندگان خدا مطالبی وجود دارد ؟
سوال – آیا در آموزه های دینی ، در مورد نحوه ی تعامل ما با بندگان خدا مطالبی وجود دارد ؟
پاسخ – وقتی هواپیمایی می خواهد از فرودگاهی اوج بگیرد و به فرودگاه دیگری بنشیند ، بخاطر فضایی است که درآن شاخصی وجود ندارد . نه در آن جاده ای است نه رفت و آمد فضایی وجود دارد . یا وقتی کشتی از یک سمت دریا به سمت دیگر دریا می رود ، در وسط دریا علائمی نصب نکرده اند ، اگر این وسایل نقلیه بخواهند درست و سالم به مقصدی که می خواهند برسند ، باید در درون خودشان شاخص ها را مشخص کنند . یعنی در درون خود این دستگاه باید عقربه ای باشد که این عقربه مشخص کند که تو از کجا داری حرکت می کنی و کجا باید بروی و این عقربه های درون دستگاه است نه بیرون دستگاه که اینها را راهنمایی می کند تا به نقطه ی مقصد برسد . زندگی ما انسانها در ارتباط با خدا ، ارتباط با خودمان ، ارتباط با جامعه و مجموعه ای که در اطراف مان هستند ، ارتباط مان با طبیعت و جهان ، این ارتباطات باید با میزان و شاخص باشد . آن شاخص ، میزان و مقدار را قرآن کریم برای ما مشخص کرده است . اگر ما این سوال را جوری دیگر مطرح کنیم و بگوییم که مجموع سی جزء قرآن ما با چکار دارد ؟ باذکر داستان ها و قصه ها و ذکر معاد ، قیامت ،بهشت ، جهنم و آموزه هایی که از نماز ، روزه ، حج ، بندگی خدا و همه ی اینهایی که مطرح است ، چه می خواهد بگوید ؟ در این مجموعه ی سی جزء وحی قرآنی ، آیا به محتویات و موضوعات گوناگون اشاره کرده یا با ارائه ی یک محور می خواهد من و شما را به آن محور متوجه کند ، می خواهد آن عقربه را بیان کند . بگوید این شاخص درونی و آن عقربه ای است که بر اساس آن همه ی حرکاتت را باید تنظیم بکنی . آن چیزی که در مجموعه ی آمیزه های دینی ما مطرح است ، در ابتدای نزول آیات قرآن ، وقتی سوره علق نازل شد ، خدا به چه چیزی اشاره می کند ؟ شما در ابتدای بحث مطرح کردید که امروز می خواهیم به این بحث وارد بشویم ، آداب سخنرانی ، گویندگی و نویسندگی همین است که وقتی می خواهد پیرامون مسئله ای بحث بکند اول اشاره کند که چه چیزی را می خواهد بگوید یعنی تکلیفش را روشن می کند . قرآن هم از اول تکلیف را روشن کرده است که من می خواهم برای شما بندگان پیامبر بفرستم و در این عبادت ها و ترک گناه ها و ثواب ها چه چیزی می خواهم از شما خلق کنم . خروجی این مسئله چه باید باشد و چه اتفاقی قرار است که بیفتد . در ابتدا می فرماید : اقرا باسم ربک . کدام رَب . آیا پروردگاری که تو را خلق کرد ؟ آیا پروردگارترا بخوان ؟ با اینکه اقرا و ربک الاکرم ؟ اول زنگ کرامت را به گوش انسانها نواخته است و بگوید که حواستان باشد که شما می خواهید تحت ربوبیتی قرار بگیرید که آن رَب شما اکرم است . خودبخود فضای بحث روشن شد که این ربوبیت کریمانه معلم شماست. علم الانسان مالم یعلم . انسانها چه چیزی را نمی دانند که باید یاد بگیرند . انسانها باید آن مدار انسانیت، شاخص عزت و کرامت شان را یاد بگیرند . من که معلم هستم و خودم را معرفی کردم . گفتم رب اکرم معلم شماست . بنابراین در ابتدای امر خداوند زنگ کرامت را به صدا در می آورد و می گوید که من معلم شما هستم و اکرم هستم .پس شما در فضایی کریمانه قرار می گیرید و باید به ربوبیت کریمانه توجه بکنید . بعد می فرماید که این مطالبم را در فی صحف مکرمه گذاشته ام یعنی آنها را در کتاب هایی گذاشته ام که از کرامت از آن یاد می کنند . و بدست فرشتگانی دادم که اینها هم کریم هستند . در ادامه می فرماید: اینها پاکان و کریمانه ستند که برای شما سوغات کرامت می آوردند . مجموعه این مطالب در کتابی بنام قرآن است که آن هم کریم است، انه لقرآن الکریم . همه ی اینحرفها را یک فرشته ی رسول بیان کرده که آن هم کریم است ، قول رسول کریم . فرشته ها خیلی صفت دارند ولی اینجا دست روی صفت کرامت آنها گذاشته است . و همه ی اینها آمد تا به قلب پیامبر مُکرم رسید و آن را دریافت کرد . خدای اکرم مطالبش را در کتاب کریمانه بدست فرشتگان کریمش که نتیجه قرآن کریم باشد بر قلب رسول مکرم نازل می کند . این نشان میدهد که مدار نزول مطالب قرآنی و آموزه های دینی محور کرامت است. بعد ملاک محورکرامت را مشخص می کند . این مجموعه قرآنی به مبحث کرامت پیچیده می شود . مبحث کرامت یعنی همان شاخصی که اشاره کردیم . شاخصی که شما باید در تمام رفتارهای روزمره تان از آن استفاده کنید . اگر می خواهید باخدا رفتار کنید کریمانه رفتار کنید و اگر می خواهید با همسرتان رفتار کنید کریمانه رفتار کنید . ای جوان اگر می خواهی زن بگیری همسری کریمانه باش . می خواهی شوهر کنی همسری کریمانه باش . حالا کرامت یعنی چه ؟ در فارسی ما معادل بسیط کلمه ی کرامت را نداریم. کرامت و کریم به این معناست که انسان از هر چه که با شخصیت و هویت انسانی او ناسازگار است دور بشود ، از آن چیزی که مایه ی ابتذال شخصیت انسانی است و ضربه به انسانیت انسان می زند به دور باشد و یک رویکرد بزرگ منشانه و آقا منشانه داشته باشد . شخصیتی داشته باشد که تحت انحراف قرار نگیرد. یعنی مسائل جانبی که احیانا وزش های نسیم خطرناک سوزاننده و از بین برنده است ، اینها رویش اثر نمی گذارد . به دوری از پستی ها و رویکردی عزتمند ، بزرگ منشانه و آقاوار کریم می گویند. می گوید این را در درون خودت نصب کن ، به تمام روابط خودت نگاهی داشته باش . می خواهی نگاه بکنی خواست باشد که نگاهت آلوده به زشتی ها نشود . بعضی از نگاهها خوراک انسانیت تو نیست . با شأن انسانیت تو ناهمخوان است . می گوییم تو نگاه کریمانه داری . نگاه مبتذل و نگاه هرزه با شأن و شخصیت تو منافات دارد . تو باید بر اساس محور کرامت حساب کنی . می خواهی لباس بپوشی ، این لباس پوشیدن تو باید متناسب با آن عزت نفس و انسانیت تو باشد ، بنابراین هر نوع پوششی نمی تواند پوشش تو باشد. پس با همان شاخص کرامت بپوش ، نگاه کن ، حرف بزن ، غذا بخور و بخواب . هر نوع حرکتی را با هر نوع ذوق و سلیقه ای اجازه نمی دهد . تو مثل کشتی هست که از مبدا درستی حرکت می کنی اما سفر تو به یک مقصد نادرستی ختم خواهد شد . مبدا تو درست است ، مبدا تو فطرت پاک است . قدم اول این است که خدا تو را بر اساس فطرت پاک آفریدم ، پس مبدا تو درست است. نقطه ی حرکت و آغازین تو هیچ مشکلی ندارد . وقتی متولد شدی که آغاز حرکت تو است ، یک فطرت پاک و بی آلایش و دست نحورده به تو داده اند . پس نقطه ی مبدا تو درست است . نقطه ی مقصد خودت را با شاخص کرامت در نظر بگیر . در غیر این صورت اگر تو خواستی سربه هوا حرکت کنی ، بر اساس دوست داشتن حرکت کنی ، آن مقصد را که در درون فطرت پاکت عشقش نهفته است به آن نمی رسی . دقیقا همان به همان جایی که نمی خواهی می رسی و آن جایی که عمق وجود تو میخواهد ، نمی رسی . چقدر خوب است که انسان در محیط زندگی و در شبانه روز یک کتاب حدیثی را باز کند و یک حدیث باعث معطر کردن زندگی اش بشود . ابوحمزه ثمالی از امام باقر (ع) روایتی را نقل کرده است . از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود آبروی مردم را نریز . با ریختن آبروی مردم لذت نبرد .آبروی مومن را حفظ کند . خداوند نمی گذارد که این فرد زجر بکشد زیرا از زجر کشیدن دیگران لذت نمی برد . انسانهایی که از زجر دادن دیگران لذت می برند ، منتظر زجر باشند . زیرا این خوراکی است که خودش آماده کرده است . خدا نمی خواهد کسی را زجر بدهد . در پیامک ها می نویسند که ما از خدا می ترسیم ، خدایی که این همه مهربانی و رحمت دارد ترس ندارد . ترس از این است که من از رحمت خدا سوء استفاده کنم . این همه امکانات و فرصت ها به من داده است ، حالا من بیایم از اینها سوء استفاده کنم و آبروی مومن را بریزم و لذت ببرم . خوشم بیاید که شخصیت طرف را خرد کنم و بشکنم . نگهداشتن آبروی مومنی که از آبروی کعبه واجب تر است . بعد من لذت می برم که به او متلک میگویم ، دلش را می شکنم و او را خرد می کنم . این یعنی اینکه من خردشدن را خوراک خودم قرار می دهم . من را خُرد خواهند کرد . این خوراکی است که خودم برای خودم آماده می کنم . اما اگر بیایم حمایت کنم ، عرض و آبروی مومن را نگه دارم ، اگر خلافی هم کرده ، آنرا پوشش بدهم . اگر نسبت به خود من هم بی احترامی کرده ، حقی من را رعایت نکرده اما من حقوق او را رعایت کنم ، این یعنی آتش خاموش کردن ، می فرماید : خداوند عذاب روز قیامت را از او دور می کند . زیرا با این برخورد کریمانه و عزتمندانه ای که می کند تحت تاثیر این حرکت غیر انسانی قرار نگرفت که به آبروی دیگران ضربه بزند ، این آدمی می شود که لباس ضد آتش پوشیده است . می فرماید : اگر کسی خشمش را کنترل کند و نگذارد که این خشم به دیگران ضربه بزند ، خداوند روز قیامت گناهان او را می پوشاند . خدا می فرماید که چون خشم خودت را به بندگان من پوشاندی ، من هم خشم خودم را به تو می پوشانم . در روایت داریم که هر جوری که دوست دارید خدا در روز قیامت با شما برخورد کند ، شما هم در دنیا همان جور برخورد کنید . اگر دوست دارید که خدا با شما خشمگین و غضبناک برخورد کند ، پس شما هم در دنیا با مردم با خشم برخورد کن اما اگر دوست داری خدا با رحمت ، لطفش و گذشت باتو برخورد کند تو هم با بندگانش در دنیا این جوری برخورد کن . پس در آن مجموعه ی قرآنی که یک شاخص به ما می دهد و براساس آن شاخص می گوید حرکت کن . توباید نگاه کریمانه و به دور از آلودگی و به دور از آن چیزی که با انسانیت تو ناسازگاری دارد ، حرکتی زیبا ومتناسب با هویت و شخصیت انسانی خودت داشته باشی . این شاخص را در درون ما می گذارد و می گوید که خشمگین شو ، کرامت میگوید گذشت کن و تحت تاثیر خشم خودت قرار نگیرد . در مقابل دشمن موشک جواب موشک ولی در مقابل دوستان مهربانی و مودت . اشداء علی الکفار رحماء بینهم . بین خودمان موشک جواب موشک ندارد . طرف هم نخواسته که موشک بفرستد ، عصبانی شده یک چیزی گفته است. شما با مهربانی و نادیده گرفتن اشتباه او ، جوابش را بدهید . شما موشکی از جنس انسانی خلق کن و برایش بفرست ، بعد ببین که او را خاضع می کنی یا نه ؟ اگر او موشک خشم زد و شما با موشک خشم جوابش را دادی او را بیشتر خشمگین می کنی و او را بیشتر با خودت دشمن میکنی . شما با موشکی جواب او را بده که از پایگاه انسانی صادر بشود نه موشکی که از پایگاه حیوانیت صادر بشود . خشم یک موشکی است که از پایگاه حیوانیت صادر شده است اما شما با لطف ومهربانی و نگاه کریمانه که می کنید ، یک موشکی از پایگاه انسانیت صادر می کنید و او را آرام می کند و تسلیم شما می شود . قرآن می فرماید : دشمن تو یک دوست مهربان می شود .
سوال – سوره اعراف آیات 87-82 را توضیح دهید .
پاسخ – می فرماید : میزان کید را در دست بگیرد و حقوق مرد را کم نگذارید . این میزان فقط برای پشت دخل مغازه نیست و هر چیزی میزانی دارد . میزان همه کارهای ما باید کرامت باشد. از مردم چیزی کم نگذارید . وقتی این آیه را می شنوید ذهن تان سراغ بقال سر کوچه نرود . اگر بعنوان پدر یا مادر هستی برای فرزندانت کم نگذار . بعنوان کارمند یا کارگر یا هر کسی که هستی سعی کن که حقوق کسی را کم نگذاری و آن را رعایت کنی . وزنه ی اور ا چرب تر بکش .نگو اگر من گذشت کنم او پُررو می شود و سوءاستفاده می کند . اینها از بین نمی رود . اینها حقیقتی است که ما را می سازد . این محبت ها و کرامت هایی که در مقابل انسانها داریم در حقیقت ما را کریم بار می آورد . فکر نکنید که فقط نفع به دیگران رسانده اید . امکان ندارد که این چراغ روشن باشد و به ما نور نرساند . اگر ما از گرمی آتش استفاده می کنیم ، اول خودش گرم است و بعد ما از آن استفاده می کنیم .اگر ما حقوق مردم را رعایت کنیم و با کرامت نفس با دیگران برخورد کنیم .، اول خود ما کریم می شویم ، آن بهره ای که اطرافیان از ما می برند پرتویی از نورانیت ماست . پس اول خود ما نورانی می شویم و بعد آنها در پرتوی نورانیت ما نورانی می شوند .
سوال – در هفته ی احسان و نیکوکاری قرار داریم . آیا در آموزه های دینی ما در مورد کمک کردن به اقوام و دیگران ، ثوابی هم ذکر شده است ؟
پاسخ – بله . بحث فقر و برخورد با فقرا جایگاهی بسیار عمده ای دارد . اولا ما فقرا را به دیده ی تحقیر نگاه نکنیم . بالاخره آنها هم انسان هستند . ثروت ، موقعیت اجتماعی و اعتبارات دنیوی شخصیت نمی آورد . در نگاه دینی ما فقیر و غنی ندارد . این انسان و مسلمان است و باید مورد تکریم قرار بگیرد . حالا پول دارد یا ندارد فرقی نمی کند ، لباسش نو است یا کهنه ، اینها ملاک نیست . نگاه کریمانه با فقرا این است که اولا نگاه تحقیری نکنیم . اینها برادران و خواهرهان ما هستند . برویم سر سفره ی آنها بنشینیم و سر سفره مان دعوتشان کنیم . ائمه ما هم این کار را می کردند . به آنها شصیت می دادند . دیگر اینکه اگر می خواهیم کمک کنیم صرفا جنبه ی مالی نباشد . به جنبه ی انسان او هم کمک بکنیم و فقیر فکر نکند بخاطر فقرش کمبود انسانی یا موقعیت اجتماعی دارد . باید همان جوری که جلوی غنی بلند می شویم همان جور هم جلوی فقیر بلند بشویم و به آنها نگاه متفاوت نداشته باشیم . همه ی آنها را به دید کریمانه ی انسانی نگاه کنیم .این بسیار موثر است و آنهایی هم که کمک می کنند بدانند که در حقیقت کمک مادی به این فقیر نیست . اولا به خودش کمک کرده است . یعنی وقتی ما یک کار خیر می کنیم ، اول خود ما نورانی می شویم ، پس اولین کمک را داریم به خودمان می کنیم . دیگر اینکه به دین خدا کمک می کنیم . ان تنصرو الله ینصرکم . بعضی ها فکر می کنند که این آیه فقط برای جنگیدن و فقط برای کارهای شاخصی که مستفیما دینی باشد است. ما باید توجه داشته باشیم که وقتی ما داریم به فقرا کمک می کنیم ، در حقیقت به نوعی ما به دین الهی و پیاده شدن توحید در جامعه کمک می کنیم . چون بالاخره فقر در بین افراد تاثیرات متفاوتی می گذارد . یک انسانی است که از نظر سطح ایمانی بالاست ، ممکن است که از فقر استقبال کند و لذت هم ببرد . اما همه کس این جوری نیستند . بعضی ها تحمل شان پایین تر است و ممکن است فقر او را نسبت به دین بدبین کند .وقتی شما به این فقیر کمک می کند او را در فضای ایمان نگه می دارید یعنی شما با کمک کردن مال به این فقیر جلوی ورود کفر به جامعه و فرار ایمان از جامعه را می گیرید . پس شما حافظ ایمان می شوید . شما جلوی حمله و هجوم کفر را می گیرید . پس اگر شما این نوع نگاه را داشته باشید ، آنموقع بجای صد تومان هزار تومان میدهید زیرا همان طور که شما پشت جبهه به رزمنده ها کمک می کردید ، اینجا هم با این کمک ها برای تقویت ایمان کار می کنید . نکته ی بعدی این است که دائم چشممان به دیگران نباشد که چرا کمک نمی کنند . نگویید که فلانی وضعش خوب است و چرا کمک نمی کند . اگر من می توانم یک ریال کمک کنم ،از این غافله عقب نمانم . به دیگران هم توصیه کنم اشکالی ندارد ولی اول خودم این کار را انجام بدهم و بعد به دیگران توصیه کنیم .
سوال – آیا کمکهای مالی باید خیلی قابل توجه باشد ؟
پاسخ – در بحث صدقات بستگی به تمکن مالی شخص دارد . یک شخصی که دستش تنگ است باز صدقه بدهد . فقیر به امام گفت که تنگ دست هستم . امام فرمود : صدقه بده . به فقرا کمک کن. کمک مالی هر چقدر هم که کم باشد ، باعث ریزش رحمت مالی می شود . انسان غنی نگوید که اگر کم هم بدهم خوب است . انسان غنی به اندازه خودش بدهد . فرهنگ کمک و بخشش باید در همه ی آحاد جامعه باشد . اما باقر (ع) فرمود : روز قیامت به فقرا می گویند که شما بی حساب وارد بهشت بشوید . جلوی در بهشت جلوی آنها را می گیرند و می گویند که شما می خواهید بی حساب وارد بهشت بشوید ؟ می گویند که مگر به ما چیزی هم دادی که پس بدهیم . خدا می فرماید : در دنیا به شما ندادم که امروز بدهم . امروز دارم جبران دیروز را می کنم . می فرماید: تمام کسانی که به اینها کمک کردند وارد بهشت بشوند . کسی که تلاش کرده و زحمت خودش را کشیده ولی واقعا فقیر است ، ناامید نباشد. در حساب پس اندازش گذاشته اند . کسانی هم که به آنها کمک کرده اند وارد بهشت می شوند . پس می بینید که این فضای نیکوکاری ، فضایی است که خدا در رحمتش را باز کرده و می گوید که همه وارد بهشت بشوید.