ظهور امام زمان از دیدگاه امام سجاد
امام سجاد و نوید به منتظران ظهور
امام سجاد در رابطه با ظهور و انتظار می فرمایند: «یا اباخالد، ان اهل زمان غیبته القائلین بامامته، المنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان. لانّ الله تبارک و تعالی اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة و جعلهم فی ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله بالسیف. اولئک المخلصون حقاً و شیعتنا صدقاً و الدعاة الی الله سرّاً و جهراً؛ [1] ای ابوخالد، آنانکه در عصر غیبت زندگی می کنند و به امامت حضرت مهدی بسم الله الرحمن الرحیم عقیده دارند و در انتظار ظهور او به سر می برند، از مردم هر عصر و روزگاری برتر و بالاترند؛ چرا که خداوند از عقل و درک و معرفت به اندازه ای به آنها عطا فرموده که عصر غیبت برای آنان مانند عصر حضور امام است. خداوند، آنان را در آن زمان چون مجاهدان صدر اسلام که با شمشیر در رکاب حضرت رسولt می جنگیدند قرار داده است. آنان در حقیقت برگزیدگان مخلص و شیعیان راستین و دعوت کنندگان مردم به سوی خدا در نهان و آشکارند».
در این روایت شریف چند نکته مهم قابل ذکر است:
اول؛ منتظران حضرت مهدی بسم الله الرحمن الرحیم بی آنکه اعجازی رخ داده باشد، از عقل و درک و معرفت در سطح بالایی برخوردارند و لذا در انتظار مصلح، عاقلانه و خردورزانه به سر برده و تلاش لازم را می نمایند. البته این مربوط به عصر غیبت است، نه عصر حضور که دست ولایت حضرت مهدی بسم الله الرحمن الرحیم بر سر مردم کشیده می شود و عقل و دانش آنها بسیار بالا خواهد رفت و این، رمز برتری منتظران ظهور در عصر غیبت است که بدون اعجاز، خود از رشد عقلی بالایی برخوردارند.
دوم؛ پاداش و اجر این منتظران که هنوز اقدام مسلحانه نکرده، بلکه مصلحانه تلاش می کنند چون پاداش رزمندگانی است که در عصر پیامبرt با شمشیر و سلاح می جنگند. پس معلوم می شود که رزم فرهنگی، پاداش کمتری از رزم نظامی ندارد چنانکه هجرت فرهنگی مستلزم هجرت نظامی «انْفِرُواْ خِفَافًا وَ ثِقَالاً» است.
سوم؛ منتظر راستین فقط به شعار اکتفا نمی کند بلکه زمینه ظهور را که عبارت از دعوت به سوی خدا و پاکی ها است با امر به معروف و نهی از منکر و حفظ مراتب گوناگون آن فراهم می نمایند. ایشان، هم صالح، هم مصلح و هم دعوت کنندة مردم به صلاح هستند و اگر غیر از این باشند، منتظر واقعی نیستند.
چهارم؛ منتظران وظیفه شناس به گونه ای هستند که گویا در زمان ظهور به سر می برند. یعنی غیبت امامj اگر وظیفه ای را برای آنان سنگین تر نکرده باشد، باری را سبک تر نکرده است. آنان این گونه می اندیشند که هر بامداد و شامگاه، ندای ملکوتی امام خویش را می شنوند و عدم ظهور امام، تأثیری در احساس مسئولیت و وظیفه شناسی آنان ندارد. منتظر واقعی می داند که امام او حاضر است، نه غایب؛ هرچند که ظاهر نباشد. پس چگونه می تواند از مسئولیت خود، شانه خالی کند و غیبت امام را بهانه قرار دهد؟
امام سجادj در روایت دیگری می فرماید: «کأنی بصاحبکم قد علا فوق نجفکم بظهر کوفان معه انصار ابیه تحت رایة رسول الله قد نشرها فلایهوی بها الی قوم الا اهلکهم الله عزوجل؛[2] گویا صاحب شما را می بینم که از پشت کوفه وارد نجف شده و یاران پدرش همراه او زیر پرچم پیامبر اکرمt هستند که آن را برافراشته و به دست گرفته است. با این پرچم،به سوی قوم(ظالمی) حرکت نمی کند مگر اینکه خداوند آنها را هلاک می کند».
عنوان صاحب برای امام زمان بسم الله الرحمن الرحیم ـ که صاحب الامر و الزمان است ـ نظیر تعبیر خداوند است که درباره پیامبرt می فرماید: «و ما صاحبکم بمجنون». صاحب، کسی است که همواره با دیگران، مصاحبت و نشست و برخاست دارد. در واقع خدا می فرماید پیامبری که همواره با مردم و در میان آنهاست و هرگز دور از آنها نمی زیسته، چگونه می تواند مجنون باشد؟ امام عصر بسم الله الرحمن الرحیم نیز صاحب و مصاحب مردم است و همواره با آنها و در میان آنها بوده، نه اینکه بیابانگردی باشد که او را در بیابانها و جزایر دور دست و کوه های صعب العبور جستجو کنند. او امام مردم است؛ نه آواره کوه و بیابان. آن حضرت، یوسف بیابانگردی که در چاه افتاده و معلوم نیست کجاست نیست. او امامی است که با مردم می باشد و با خبر از اعمال، رفتار، غم ها، شادی های آنها و پشتیبان و دستگیر همه اعم از عالم و عامی و فقیه و حکیم و مرجع تقلید و. .. است.
امام سجاد و دورنمای عصر ظهور
امام سجادj به عصر طلایی ظهور و تشکیل حکومت جهانی حضرت مهدی بسم الله الرحمن الرحیم نیز اشاره کرده و دورنمای آن را در ضمن یک روایت چنین بیان می فرماید: «اذا قام قائمنا اذهب الله عزوجل عن شیعتنا العاهة و جعل قلوبهم کزبر الحدید و جعل قوة الرجل منهم قوة اربعین رجلا و یکونون حکام الارض و سنامها؛[3] وقتی که قائم، قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما دور و قلب آنها را چون قطعات محکم آهن نموده و نیروی آنان را به اندازه چهل نفر می سازد. آنها حکومت و ریاست تمامی مردم جهان را به دست خواهند گرفت».
در این روایت نیز چند نکته وجود دارد:
اول؛ معمولاً انسان ها با آفتهای گوناگونی روبرو هستند؛ آفات آسمانی چون بارانهای سیل آفرین و رعد و برق های خطرناک، آفات زمینی چون زلزله، آتشفشان، رانش زمین، جنگ ها و. ... آفات جسمی چون بیماری های خطرناک و صعب العلاج و آفات روحی چون اضطراب ها، نگرانی ها، اختلافات و.... همة این ها در زمان ظهور به برکت حضرت ولی عصر بسم الله الرحمن الرحیم از شیعیان دور خواهد شد. البته شاید خود شیعیان، به واسطه رشدی که پیدا می کنند، زمینه برخی از آفات را از بین ببرند و برخی از آفات ـ که در اختیار آدمیان نیست ـ به جهت صلاح و سداد مردم، اصلاح شوند؛ چرا که جهان، چون قطعات یک کارخانه با انسان ها رابطه تأثیر و تأثر دارد و اصلاح آدمیان در اصلاح روال جهان هستی تأثیر به سزایی خواهد گذاشت.
دوم؛ با توجه به این حدیث، در عصر ظهور حضرت، غیر شیعیان نیز زندگی می کنند و در صورتی که معاند با نظام الهی نباشند، از زندگی معمولی و حقوق لازم برخوردارند، ولی این، بدان معنی نیست که از آفات و بلاهایی که ساخته خود بشر است، در امان باشند بلکه تنها شیعیانند که اولاً به برکت وجود حضرت مهدی بسم الله الرحمن الرحیم و ثانیاً با برخورداری از فرهنگ صحیح زندگی، از کلیه بیماری ها و خطرات ارضی و سماوی محفوظ می باشند.
سوم؛ منظور از قطعه آهن، استحکام و قدرت آن است چرا که شیعیان با آنکه بسیار رقیق القلب و مهربان هستند، در عین حال از صلابت و قاطعیت خاصی هم برخوردارند. افرادی نظیر امام خمینی بسم الله الرحمن الرحیم بهترین نمونه یک شیعه کامل دارای صلابت و استحکام و قاطعیت، در عین رقت قلب و گریه های شبانه و انس با مظاهر زیبای طبیعت و احساسات غیر قابل توصیف است.
چهارم؛ سرانجامِ فرهنگ حاکم بر تمام جهان ـ علی رغم میل دشمنان ـ فرهنگ اهل بیت علی و انسان های پیرو این خاندان خواهد بود. همان فرهنگی که امام خمینی بسم الله الرحمن الرحیم از آن به عنوان اسلام ناب محمدی یاد نمود و برای گسترش آن رنج ها کشید.