چرا گریه برای امام حسین علیه السّلام سفارش شده است؟؟؟ 4
مقدمه گریه امام باقر علیه السلام بر امام حسین سلام الله علیه روایات نقل شده از امام باقر علیه السلام، بیان های مختلفی دارد، بعضی از این روایات؛ حکایت از اهتمام آن حضرت در برپایی مجلس عزاداری در منزل مبارکشان و نیز توصیه به گریه و برپایی مجلس عزاداری بر اباعبدالله علیه السلام در منازل دارد، و بعضی از روایات حکایت از بیان ثواب گریه بر اباعبدالله علیه السلام توسط حضرت امام باقر علیه السلام دارد، که به روشنی می توان مشروع و مستحب بودن این امور را از این روایات فهمید اقامه ی مجلس عزا در منزل حضرت امام باقر علیه السلام: حدثنا أبو المفضل، قال حدثنا جعفر بن محمد بن القاسم العلوی، قال حدثنا عبد الله بن احمد بن نهیل ، قال حدثنی محمد ابن ابى عمیر، عن الحسین بن عطیة، عن عمر بن یزید، عن الورد بن الکمیت، عن أبیه الکمیت بن ابى المستهل قال: دخلت على سیدی ابى جعفر محمد بن علی الباقر علیهما السلام فقلت: یا ابن رسول الله انی قد قلت فیکم أبیاتا افتأذن لی فی انشادها. فقال: انها أیام البیض. قلت: فهو فیکم خاصة. قال: هات، فأنشأت أقول: أضحکنی الدهر وأبکانی * والدهر ذو صرف وألوان لتسعة بالطف قد غودروا * صاروا جمیعا رهن اکفان فبکى علیه السلام وبکى أبو عبد الله وسمعت جاریة تبکی من وراء الخباء، فلما بلغت الى قولی: وستة لا؟؟ حارى بهم * بنو عقیل خیر فتیان ثم علی الخیر مولاکم * ذکرهم هیج أحزانی فبکى ثم قال علیه السلام: ما من رجل ذکرنا أو ذکرنا عنده فخرج من عینیه ماء ولو قدر مثل جناح البعوضة الا بنى الله له بیتا فی الجنة وجعل ذلک حجابا بینه وبین النار، فلما بلغت الى قولی: من کان مسرورا بما مسکم * أو شامتا یوما من الان فقد ذللتم بعد عز فما * أدفع ضیما حین یغشانی أخذ بیدی وقال: اللهم اغفر للکمیت ما تقدم من ذنبه وما تأخر، فلما بلغت الى قولی: متى یقوم الحق فیکم متى * یقوم مهدیکم الثانی قال سریعا ان شاء الله سریعا، علی بن محمد بن علی الخزاز القمى الرازى، الوفاة:400، کفایة الأثر ج: 1 ص:249، تحقیق: العلم الحجة السید عبد اللطیف الحسینى الکوه کمرى، الناشر: انتشارات بیدار مطعة الخیام - قم(1401 ه) کمیت شاعر گفت: وارد شدم بر آقایم حضرت محمد بن على باقر و عرض کردم: اى فرزند رسول خدا من در باره شما اشعارى گفتهام آیا اجازه مىفرمایى آنها را انشاد کنم(و در محضر شما بخوانم؟) فرمود: اکنون ایام البیض است(و خواندن شعر مناسب نیست) عرض کردم: این اشعار در باره شما بالخصوص است؟ فرمود: بخوان پس شروع کردم و گفتم: روزگار مرا خندان کرد و گریاند. و روزگار زیروروها و رنگهایى دارد، براى نه تن که در کربلا غافلگیر شدند. و همگى در کفنهاى خود آرمیدند پس حضرت باقر گریان شد و حضرت صادق نیز گریست، و شنیدم که زنى نیز پشت پرده گریه مىکند، همین که به این شعر رسیدم: و شش تن که کسى با آنها(در فضیلت) مقایسه نشود فرزندان عقیل بهترین سواران، سپس على آقاى ایشان که نامبردنشان غصههاى مرا زنده کرده حضرت فرمود: نیست کسى که یاد ما کند یا نزدش ما را یاد کنند و از چشمانش مانند بال مگسى اشک بیرون آید مگر این که خداوند براى او خانه در بهشت بنا کند، و این اشک را پرده میان او و آتش قرار دهد، همین که به این شعر رسیدم: کیست که خرسند باشد به آنچه به شما رسیده یا شاد باشد از اکنون روزى، زیرا شما بعد از عزت خوار شدید و من اگر ظلمى به جانبم رو آورد جلوگیرى نمىکنم حضرت دستم را گرفت و فرمود: پروردگارا گناهان گذشته و آینده کمیت را بیامرز، و همین که به این شعر رسیدم: چه زمان حق در میان شما قیام کند؟. چه زمان مهدى دوم شما بپا خیزد؟ فرمود: بزودى ان شاء اللَّه، بزودى ان شاء اللَّه؛ بزودى توصیه امام باقر علیه السلام به اقامه ی مجلس عزا وگریه برای امام حسین علیه السلام در منازل حدَّثنی حکیم بن داود بن حکیم؛ وغیره، عن محمّد بن موسى الهَمدانیِّ، عن محمّد بن خالد الطّیالسیِّ، عن سیف بن عَمِیرة؛ وصالِح بن عُقْبة جمیعاً، عن عَلقمةَ بنِ محمّد الحَضرمیّ؛ و(کذا) محمّد بن إسماعیل، عن صالِح بن عُقْبة، عن مالک الجُهنیّ، عن أبی جعفر الباقر علیهالسلام « قال: مَن زار الحسین علیهالسلام یوم عاشوراء من المحرَّم حتّى یظلَّ عنده باکیاً لقی الله تعالى یوم القیامة بثواب ألفَـ[ـی] ألف حَجّة وألفَـ[ـی] ألف عُمرة، وألفی ألف غَزوة، وثواب کلِّ حَجّة وعُمرة وغزوة کثواب مَن حجّ واعتمر وغَزا مع رسول الله صلىاللهعلیهوآلهوسلم ومع الأئمّة الرَّاشدین صلوات الله علیهم أجمعین. قال: قلت: جُعِلتُ فِداک لِمَن کان فی بُعدِ البلاد واقاصیها ولم یمکنه المسیر إلیه فی ذلک الیوم؟ قال: إذا کان ذلک الیوم بَرزَ إلى الصَّحراء أو صَعد سَطحاً مُرتفعاً فی دارِه، وأومأ إلیه بالسّلام، واجتهد على قاتله بالدُّعاء، وصلّى بعد رَکعتین یفعل ذلک فی صَدرِ النَّهار قبل الزَّوال، ثمَّ لیندُب الحسین علیهالسلام ویَبکیه ویأمر مَن فی داره بالبُکاء علیه، ویقیم فی داره مصیبته بإظهار الجزع علیه، ویتلاقون بالبُکاء بعضهم بعضاً فی البیوت، ولیعزّ بعضهم بعضاً بمصاب الحسین علیهالسلام، فأنا ضامِنٌ لهم إذا فعلوا ذلک على الله عزَّوجلَّ جمیع هذا الثَّواب، فقلت: جُعِلتُ فِداک وأنت الضّامِن لهم إذا فعلوا ذلک والزَّعیم به؟ قال: أنا الضّامن لهم ذلک والزَّعیم لمن فعل ذلک. قال: قلت: فکیف یعزّی بعضهم بعضاً؟ قال: یقولون: عَظَّم اللهُ اُجُورَنا بِمُصابنا بِالحسینِ علیهالسلام، وجَعَلَنا وإیّاکم مِن الطّالِبین بِثأرِه مع وَلیّه الإمام المَهدیّ مِن آل محمّدٍ؛ فإن استطعت أن لا تنتشر یومک فی حاجة فافعل، فإنّه یوم نحس لا تقضى فیه حاجة، وإن قضیت لم یبارک له فیها ولم یر رُشْداً، ولا تدَّخِرنَّ لمنزلک شیئاً، فإنّه مَن ادَّخر لمنزلِه شیئاً فی ذلک الیوم لم یُبارک له فیما یدَّخره ولا یُبارک له فی أهله، فمن فعل ذلک کُتِبَ له ثوابُ ألفِ ألفِ حَجّة و ألف ألف عُمرة، وألف ألف غَزوة کلُّها مع رسول الله صلىاللهعلیهوآلهوسلم وکان له ثواب مصیبة کلِّ نبیٍّ ورَسولٍ وصِدِّیق وشَهیدٍ مات أو قُتِل منذ خلق الله الدُّنیا إلى أن تقوم السّاعة ابو القاسم جعفر بن محمد بن بن جعفر بن موسى بن قولویه القمی، الوفاة: 367،کامل الزّیارات ج: 1 ص193: تحقیق: بهراد الجعفری - الناشر: مکتبة الصدوق حضرت ابى جعفر الباقر علیه السّلام، حضرت فرمودند: کسى در روز عاشوراء یعنى روز دهم محرّم الحرام حضرت امام حسین علیه السّلام را زیارت کند و روز را تا شب با حالتى گریان نزد آن حضرت بماند روز قیامت خدا را ملاقات کند در حالى که خداوند متعال ثواب دو میلیون حج و دو میلیون عمره و دو میلیون مرتبه جهاد را به وى بدهد. شایان توجّه است که ثواب هر حج و عمره و جهادى همچون ثواب کسى است که حج و عمره و جهاد را در معیّت رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و ائمه راشدین صلوات اللَّه علیهم اجمعین بجا آورده باشد. علقمه مىگوید: محضر مبارک امام پنجم علیه السّلام عرضه داشتم: فدایت شوم، اجر و ثواب کسى که در شهرهاى دوردست و بلاد غریب و بعید بوده به طورى که برایش امکان ندارد در چنین روزى(روز عاشوراء) به زیارت حضرت بشتابد؟ امام علیه السّلام فرمودند: وى در چنین روزى به صحراء رفته یا به پشت بام بلندى در خانهاش برآید و با سلام به حضرت اشاره کرده سپس در نفرین بر قاتلان آن حضرت سعى و کوشش نموده و پس از آن دو رکعت نماز بخواند. البتّه توجه داشته باشد که این زیارت را در روز قبل از ظهر انجام دهد، سپس براى امام حسین علیه السّلام ندبه و گریه نموده و به کسانى که در خانه مىباشند نیز امر نماید که براى آن حضرت بگریند و با اظهار جزع و فزع بر آن جناب در خانهاش اقامه مصیبت نماید و مواظب باشند هر گاه اهل خانه یک دیگر را ملاقات کردند با گریه باشند و لازم است برخى از آنها بعضى دیگر را نسبت به مصیبت حضرت ابا عبد اللَّه الحسین علیه السّلام تسلیت دهند و در صورتى که به این دستورهائى که داده شد عمل کنند من ضامن مىشوم که حقتعالى تمام ثوابهائى که ذکر شد را به ایشان اعطاء فرماید. محضر مبارکش عرض کردم: فدایت شوم شما براى ایشان ضامن این ثوابها مىشوید؟ حضرت فرمودند: در صورتى که به دستورهاى داده شده عمل کنند البته من ضامن آن مىباشم. علقمه مىگوید: محضر مبارک امام علیه السّلام عرض کردم: اگر بعضى خواهند برخى دیگر را تسلیت بدهند چگونه و چه بگویند: حضرت فرمودند: بگویند: عظّم اللَّه اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السّلام، و جعلنا و إیّاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الإمام المهدى من آل محمّد صلوات اللَّه علیهم(خداوند متعال اجرها و ثوابهاى عزادار بودن ما را براى امام حسین علیه السّلام زیاد گردانده و ما و شما را در رکاب ظفر قرین ولىّ آن حضرت، حضرت امام مهدى قائم آل محمّد صلوات اللَّه علیهم اجمعین از طلبکنندگان خون آن جناب قرار دهد). و اگر قدرت و توانائى این را داشتى که آن روز(روز عاشوراء) را بدنبال نیازمندىهایت نروى البته مرو چه آنکه این روز، روز نحسى بوده و حاجت در آن روا نمىگردد و اگر هم حاجت برآورده شود براى شخص حاجتمند مبارک نبوده و وى خیر نخواهد دید. توجّه داشته باشد در آن روز در منزلت آذوقهاى را ذخیره نکنى چه آنکه اگر کسى در آن روز در منزلش چیزى را ذخیره کند برایش میمون و مبارک نبوده و براى اهلش نیز برکت نخواهد داشت. بنا بر این کسى که به این دستورها عمل کند ثواب هزار هزار حج و هزار هزار عمره و هزار هزار جهاد که تمامى را در رکاب رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم انجام داده باشد برایش نوشته مىشود و همچنین خداوند متعال ثواب هر مصیبتى که به انبیاء و رسل و صدّیقین و شهدائى که فوت کرده یا کشته شدهاند رسیده است را از بدو خلقت دنیا تا انقراض عالم و قیام قیامت به او اعطاء مىفرماید امام باقر علیه السلام وبیان ثواب گریه بر اباعبدالله الحسین علیه السلام: حدِّثنی الحسن بن عبدالله بن محمّد بن عیسى، عن أبیه، عن الحسن بن محبوب، عن العلاء بن رزین، عن محمّد بن مسلم، عن أبی جعفر علیهالسلام « قال: کان علیّ بن الحسین علیهماالسلام یقول: أیّما مؤمنٍ دمعتْ عَیناه لقتل الحسینابن علیٍّ علیهماالسلام دمعةً حتّى تسیل على خدِّه بوَّأه الله بها فی الجنّة غُرفاً یسکنها أحقاباً، وأیّما مؤمن دَمَعَتْ عیناه حتّى تسیل على خَدِّه فینا لاُذى مسّنا مِن عَدوِّنا فی الدُّنیا بوَّأه الله بها فی الجنّة مبوَّأ صِدقٍ، وأیّما مؤمنٍ مَسَّه أذىً فینا فَدَمَعَتْ عیناه حتّى تسیل على خَدِّه مِن مَضَاضةِ ما اُوذِی فینا صرَّف اللهُ عن وجهه الأذى وآمنه یوم القیامة مِن سَخطه والنّار ابو القاسم جعفر بن محمد بن بن جعفر بن موسى بن قولویه القمی، الوفاة: 367،کامل الزّیارات، ج: 1ص: 107 تحقیق: بهراد الجعفری - الناشر: مکتبة الصدوق حضرت علىّ بن ابى الحسن علیهما السّلام مىفرمودند: هر مؤمنى که بخاطر شهادت حسن بن علىّ علیهما السّلام گریه کند تا اشگش بر گونههایش جارى گردد خداوند منّان غرفهاى در بهشت به او دهد که مدّتها در آن ساکن گردد و هر مؤمنى بخاطر ایذاء و آزارى که از دشمنان ما در دنیا به ما رسیده گریه کند تا اشگش بر گونههایش جارى شود خداوند متعال در بهشت به او جایگاه شایستهاى دهد و هر مؤمنى در راه ما اذیت و آزارى به او رسد پس بگرید تا اشگش بر گونههایش جارى گردد خداوند متعال آزار و ناراحتى را از او بگرداند و در روز قیامت از غضب و آتش دوزخ در امانش قرار دهد. بهشت، جزای یک قطره اشک بر امام حسین علیه السلام: حدثنی حکیم بن داود، عن سلمة بن الخطاب، عن الحسن بن علی، عن العلاء بن رزین القلاء، عن محمد بن مسلم، عن أبی جعفر(علیه السلام) قال: أیما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین(علیه السلام) دمعة حتى تسیل على خده بوأه الله بها غرفا فی الجنة یسکنها أحقابا جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367،کامل الزیارات ج:1 ص: 207، تحقیق: الشیخ جواد القیومی، لجنة التحقیق -چاپ اول، الناشر:موسسة نشر الفقاهة عید الغدیر 1417 هر مؤمنى که بخاطر شهادت حضرت حسین علیه السّلام چشمانش اشگ ریخته بطورى که اشگها بر گونههایش جارى گردد خداوند منّان در بهشت غرفههائى به او عنایت فرماید که وى براى روزگارها در آن سکنا گزیند. گریه امام صادق علیه السلام بر امام حسین علیه السلام روایاتی که در باب عزاداری حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده، به مراتب بیشتر از روایات بقیه معصومین در این باب می باشد، واین چه بسا ناشی از شرایط خاصی که در زمان امام صادق علیه السلام پیش آمده بود، در این روایات امام صادق علیه السلام ضمن آنکه خود، به عزاداری و گریه می پردازد، به دیگران توصیه به عزاداری می کند و ثواب گریه بر اباعبدالله علیه السلام را بیان کرده است، همچنین در بعضی از روایات نقل شده است که خود حضرت علیه السلام از شعرا درخواست می کرد که برای آن حضرت شعر در عزای حضرت اباعبدالله بسرایند وامام نیز به شدت گریه می کردند. روضه خوانی شعراء در محضر امام صادق علیه السلام واهل بیت مکرمشان: حدَّثنی محمّد بن جعفر، عن محمّد بن الحسین، عن ابن أبی عُمَیر، عن عبدالله بن حسّان، عن ابن أبی شعبة عن عبدالله بن غالب « قال: دخلت على أبی عبدالله علیهالسلام فأنشدته مَرْثِیةَ الحسین علیهالسلام، فلمّا انتهیتُ إلى هذا الموضع:
لَبلِیَّة تَسقو حُسَیناً بمَسقاةِ الثَّرى غَیر التُّرابِ فصاحت باکیة من وراء السّتر: واأبتاه!!! جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367، کامل الزیارات ج: 1ص:112، تحقیق: بهراد الجعفری، الناشر:مکتبة الصدوق محمّد بن جعفر، از محمّد بن الحسین، از ابن ابى عمیر، از عبد اللَّه بن حسّان، از ابن أبى شعبة، از عبد اللَّه بن غالب نقل کرده که وى گفت: بر حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام داخل شده پس شعرى در مرثیه حضرت امام حسین علیه السّلام خواندم و وقتى به این بیت منتهى شدم: لبلیّة تسقو حسینا بمسقاة الثّرى غیر التّراب به خدا قسم مصیبتى بود که آن مصیبت حسین علیه السّلام را در آبخورگاه زمینى مرطوب نه خشک سیراب نمود پس مخدّرهاى که در پشت پرده مىگریست با صداى بلند فریاد زد: وا أبتاه!!! روضه خوانی جعفر بن عفان برای امام صادق علیه السلام: حدثنی نصر بن الصباح، قال حدثنی أحمد بن محمد بن عیسی، عن یحیی بن عمران، قال حدثنا محمد بن سنان، عن زید الشحام، قال کنا عند أبی عبد الله(ع) ونحن جماعة من الکوفیین،فدخل جعفر بن عفان علی أبی عبد الله(ع)فقربه وأدناه، ثم قال یا جعفر قال لبیک جعلنی الله فداک، قال بلغنی أنک تقول الشعر فی الحسین(ع) وتجید فقال له نعم جعلنی الله فداک، فقال قل فأنشده(ع) و من حوله حتی صارت له الدموع علی وجهه ولحیته، ثم قال یا جعفر و الله لقد شهدک ملائکة الله المقربون هاهنا یسمعون قولک فی الحسین(ع) ولقد بکوا کمابکینا أوأکثر، ولقد أوجب الله تعالی لک یا جعفر فی ساعته الجنة بأسرها وغفر الله لک، فقال یا جعفر أ لاأزیدک قال نعم یاسیدی، قال ما من أحد قال فی الحسین(ع)شعرا فبکی وأبکی به إلاأوجب الله له الجنة وغفر له الشیخ الطوسی، الوفاة: 46، رجال الکشی، ج:1 ص: 289، المحقق: السید مهدی الرّجائی صححه و علق علیه و قدم له و وضع فهارسه حسن المصطفوی، الناشر: انتشارات مرکز تحقیقات و مطالعات دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه مشهد ۱۳۴۸ زید شحام نقل میکند که گفت: ما و گروهى از کوفىها در حضور امام جعفر صادق علیه السّلام نشسته بودیم که جعفر بن عفان بحضور امام صادق مشرف شد. حضرت صادق وى را نزدیک خود جاى داد و به او فرمود: اى جعفر! گفت: لبیک! خدا مرا فداى تو کند. فرمود: بمن این طور رسیده که تو خیلى خوب در باره امام حسین علیه السّلام شعر میگوئى؟ گفت: آرى فداى تو شوم. فرمود: پس شعر بگو! وقتى وى شعر گفت: امام صادق علیه السّلام بقدرى گریه کرد که اشکهاى آن حضرت به گونههاى صورت و ریش مبارکش فرو ریخت و افرادى هم که حضور داشتند گریان شدند. سپس حضرت صادق علیه السّلام فرمود: اى جعفر! بخدا قسم ملائکه مقرب خدا شعر تو را که در اینجا براى امام حسین گفتى شنیدند و بیشتر از ما گریه کردند. اى جعفر! خدا الساعه بهشت را بر تو واجب نمود و تو را آمرزید. آنگاه فرمود: اى جعفر! آیا زیادتر از این براى تو بگویم؟ گفت: آرى اى مولاى من. فرمود: احدى نیست که در باره مصیبت امام حسین شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان نماید مگر اینکه خدا بهشت را بر او واجب میکند و او را مىآمرزد. روضه خوانی اباهارون برای امام صادق علیه السلام: حدثنا أبو العباس القرشی، عن محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبة، عن أبی هارون المکفوف، قال: قال أبو عبد الله(علیه السلام): یا أبا هارون أنشدنی فی الحسین(علیه السلام)، قال: فأنشدته، فبکى، فقال: أنشدنی کما تنشدون - یعنی بالرقة -قال: فأنشدته: امرر على جدث الحسین * فقل لأعظمه الزکیة قال: فبکى، ثم قال: زدنی، قال: فأنشدته القصیدة الأخرى، قال:فبکى، وسمعت البکاء من خلف الستر، قال: فلما فرغت قال لی: یا أبا هارون من أنشد فی الحسین(علیه السلام) شعرا فبکى وأبکى عشرا کتبت له الجنة، ومن أنشد فی الحسین شعرا فبکى وأبکى خمسة کتبت له الجنة، ومن أنشد فی الحسین شعرا فبکى وأبکى واحدا کتبت لهما الجنة، ومن ذکر الحسین(علیه السلام) عنده فخرج من عینه من الدموع مقدار جناح ذباب کان ثوابه على الله ولم یرض له بدون الجنة. جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367، کامل الزیارات ج:1 ص: 208، تحقیق: الشیخ جواد القیومی، لجنة التحقیق -چاپ اول، الناشر:موسسة نشر الفقاهة عید الغدیر 1417 ابو العباس قرشى، از محمّد بن الحسین بن ابى الخطّاب، از محمّد بن اسماعیل، از صالح بن عقبه، از ابى هارون مکفوف نقل کرده که وى گفت: حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند: اى ابا هارون آیا شعرى در مصیبت امام حسین علیه السّلام برایم مىخوانى؟ ابا هارون مىگوید: پس براى آن حضرت شعرى خواندم و آن جناب گریست. سپس فرمودند: همان طورى که پیش خود شعر و مرثیه مىخوانید برایم بخوان یعنى با رقّت و لطافت، ابا هارون مىگوید: پس این بیت را براى آن جناب با رقّت و لطافت خواندم: فقل لاعظمه الزّکیة***امرر على جدث الحسین یعنى: گذر کن بر قبر حضرت حسین بن على علیهما السّلام، پس به استخوانهاى پاک و مطهّرش بگو. ابا هارون مىگوید: امام علیه السّلام گریست، سپس فرمود: بیشتر برایم بخوان. پس قصیده دیگر براى حضرتش خواندم. ابا هارون مىگوید: امام علیه السّلام گریستند و صداى گریه اهل منزل را از پشت پرده شنیدم. سپس ابا هارون مىگوید: وقتى از خواندن فارغ شدم حضرت به من فرمودند: اى ابا هارون کسى که در مرثیه حسین بن على علیهما السّلام شعرى خوانده و خود گریه کرده و ده نفر دیگر را بگریاند بهشت بر ایشان واجب مىگردد. و کسى که در مرثیه حسین علیه السّلام شعرى خوانده و خود گریه کرده و یک نفر دیگر را بگریاند بهشت براى هر دو واجب مىشود و کسى امام حسین را نزدش یاد کنند و از چشمش به مقدار بال مگس اشک بیاید ثواب و اجر او بر خداست و خداوند براى وى به کمتر از بهشت اجر و ثواب نمىدهد. حال پریشان و گریه شدید امام صادق علیه السلام درروز عاشوراء: روى عبد الله بن سنان قال: دخلت على سیدی أبی عبد الله جعفر بن محمد علیهما السلام فی یوم عاشوراء فألفیته کاسف اللون ظاهر الحزن ودموعه تنحدر من عینیه کاللؤلؤ المتساقط. فقلت: یا ابن رسول الله! مم بکاؤک؟ لا أبکی الله عینیک، فقال لی: أو فی غفلة أنت؟ أما علمت أن الحسین بن علی أصیب فی مثل هذا الیوم؟ فقلت: یا سیدی! فما قولک فی صومه؟ فقال لی: صمه من غیر تبییت، وأفطره من غیر تشمیت، ولا تجعله یوم صوم کملا ولیکن إفطارک بعد صلاة العصر بساعة على شربة من ماء، فإنه فی مثل ذلک الوقت من ذلک الیوم تجلت الهیجاء عن آل رسول الله وانکشفت الملحمة عنهم، وفی الأرض منهم ثلاثون صریعا فی موالیهم یعز على رسول الله صلى الله علیه وآله مصرعهم ولو کان فی الدنیا یومئذ حیا لکان صلوات الله علیه هو المعزی بهم، قال: وبکی أبو عبد الله علیه السلام حتى اخضلت لحیته بدموعه، ثم قال: إن الله جل ذکره لما خلق النور خلقه یوم الجمعة فی تقدیره فی أول یوم من شهر رمضان، وخلق الظلمة فی یوم الاربعاء یوم عاشوراء فی مثل ذلک یعنی یوم العاشر من شهر المحرم فی تقدیره، وجعل لکل منهما شرعة ومنهاجا الشیخ الطوسی، الوفاة:460، مصباح المتهجد ج: 1 ص: 782، چاپ اول،الناشر:-مؤسسة فقه الشیعة بیروت – لبنان 1411 - 1991 م [بی تا] عبد اللَّه بن سنان نقل میکند که گفت: من در روز عاشورا بحضور حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مشرف شدم و آن بزرگوار را دیدم که رنگش تغییر نموده و اشکهایش نظیر لؤلؤ از چشمان مقدسش فرو میریزد، من گفتم: یا بن رسول اللَّه براى چه گریانى؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! در جوابم فرمود: مگر تو غافلى، آیا نمیدانى که حسین بن على علیه السلام در یک چنین روزى دچار مصیبت گردید. گفتم: اى آقاى من، روزه گرفتن روز عاشورا چه صورت دارد؟ فرمود: روزه بگیر، ولى شب نیت آن را نکن. افطار کن ولى نه از روى شماتت. یک روز کامل را روزه نگیر: بلکه یک ساعت ابعد از نماز ظهر یک شربت آب بیاشام، زیرا در یک چنین وقت بود که جنگ و جدال از آل رسول دست برداشت و ابتلاء آنان خاتمه یافت. در صورتى که تعداد سى جنازه از مردان ایشان روى زمین افتاده بود و این مصیبت براى پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله خیلى ناگوار بود. اگر آن روز رسول خدا در دنیا زنده مىبود شخصا در عزاى آنان مىنشست. راوى میگوید: امام جعفر صادق علیه السلام بقدرى گریه کرد که محاسن شریفش بوسیله اشگهایش تر شد. سپس فرمود: خداى سبحان نور را در روز جمعه در اولین روز ماه رمضان آفرید و ظلمت را در روز چهارشنبه که روز عاشورا بود خلق کرد، یعنى روز دهم ماه محرم الحرام. و براى هر کدام طریقى قرار داد گریه امام صادق علیه السلام هنگام ذکر نام اباعبدالله علیه السلام: حدّثنی محمّد بن الحسن، عن محمّد بن الحسن الصّفّار، عن أحمد بن محمّد بن عیسى، عن محمّد بن خالد البرقیِّ، عن أبان الأحمر، عن محمّد بن الحسین الخزَّاز، عن هارون بن خارجة، عن أبی عبدالله علیهالسلام « قال: کنّا عنده فذکرنا الحسین علیهالسلام [وعلى قاتله لعنة الله] فبکى أبو عبدالله علیهالسلام وبکینا، قال: ثمَّ رفع رأسَه فقال: قال الحسین علیهالسلام: أنا قتیل العَبرَة، لا یذکرنی مؤمن إلاّ بکى ـ وذکر الحدیث ـ ». جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367 کامل الزیارات، ج: 1ص 117، تحقیق: بهراد الجعفری، الناشر:مکتبة الصدوق هارون بن خارجه، از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام نقل کرده وى گفت: محضر مبارک امام صادق علیه السّلام بودیم، پس نام امام حسین علیه السّلام و على قاتله لعنة اللَّه را بردیم، حضرت گریستند و ما نیز گریستیم. راوى مىگوید: امام علیه السّلام سر مبارکشان را بلند کرده و فرمودند: حضرت امام حسین علیه السّلام فرمودند: من کشته اشک هستم، یاد نمىکند من را هیچ مؤمنى مگر آنکه مىگرید... گریه حضرت امام صادق علیه السلام بر ابا عبدالله سلام الله علیه هنگام نوشیدن آب: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ، عَمَّنْ ذَکَرَهُ، عَنِ الْخَشَّابِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَّانِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ کَثِیرٍ، عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ، قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیهالسلام إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ، فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَیْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ، وَاغْرَوْرَقَتْ عَیْنَاهُ بِدُمُوعِهِ، ثُمَّ قَالَ لِی: « یَا دَاوُدُ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، وَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ، فَذَکَرَ الْحُسَیْنَ علیهالسلام وَأَهْلَ بَیْتِهِ وَلَعَنَ قَاتِلَهُ إِلاَّ کَتَبَ اللهُ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَحَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ، وَرَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ، وَکَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ، وَحَشَرَهُ اللهُ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ الشیخ الکلینی، الوفاة:329،الکافی ج: 12 ص: 658، تحقیق: قسم احیاء التراث مرکز بحوث دار الحدیث، الناشر: دارالحدیث قم تاریخ انتشار: 1387 ش داود رقّى، وى مىگوید: در محضر مبارک امام صادق علیه السّلام بودم، حضرت آب طلبیدند و زمانى که آب را نوشیدند دیدم در حضرت حالت گریه پیدا شد و دو چشم آن حضرت غرق اشک شد سپس به من فرمودند: اى داود خدا قاتل حسین علیه السّلام را لعنت کند، بندهاى نیست که آب نوشیده و حسین علیه السّلام را یاد نموده و کشندهاش را لعنت کند مگر آنکه خداوند منّان صد هزار حسنه براى او منظور مىکند و صد هزار گناه از او محو کرده و صد هزار درجه مقامش را بالا برده و گویا صد هزار بنده آزاد کرده و روز قیامت حق تعالى او را با قلبى آرام و مطمئن محشورش مىکند. توصیه امام صادق علیه السلام به گریه بر امام حسین علیه السلام: حدَّثنی محمّد بن عبدالله بن جعفر الحِمیریّ، عن أبیه، عن علیِّ بن محمّد بن سالم، عن محمّد بن خالد، عن عبدالله بن حماد البصریّ، عن عبدالله بن عبدالرَّحمن الأصمّ، عن مِسْمَع بن عبدالملک کِرْدین البصریّ « قال: قال لی أبو عبدالله علیهالسلام: یا مِسْمَع أنت مِن أهل العِراق؛ أما تأتی قبر الحسین علیهالسلام؟ قلت: لا؛ أنا رَجلٌ مشهورٌ عند أهل البصرة، وعندنا مَن یتّبع هوى هذا الخلیفة، وعدوّنا کثیر مِن أهل القبائل مِن النُّصّاب وغیرهم، ولستُ آمنهم أنْ یرفعوا حالی عند ولد سلیمان فیُمثِّلون بی، قال لی: أفما تذکر ما صنع به؟ قلت: نعم، قال: فتجزع؟ قلت: إی والله وأستعبر لذلک حتّى یرى أهلی أثر ذلک علیَّ فأمتنع مِن الطّعام حتّى یستبین ذلک فی وَجهی، قال: رحِمَ الله دَمعتَک، أما إنّک مِن الَّذین یُعدُّون مِن أهل الجزع لنا، والّذینَ یَفرحون لِفَرحِنا ویحزنون لِحُزننا ویخافون لَخوْفنا ویأمنون إذا أمنّا، أما إنّک سترى عند موتک حضور آبائی لک ووصیّتهم ملکَ الموت بک، وما یلقّونک به مِن البشارة أفضل، ولملک الموت أرقّ علیک وأشدُّ رَحمةً لک من الاُمّ الشّفیقة على ولدها، قال: ثمَّ استعبر واستعبرتُ معه، فقال: الحمد للهِ الّذی فضّلنا على خلقِه بالرَّحمة وخصَّنا أهل البیت بالرَّحمة، یا مِسمَع إنَّ الأرض والسَّماء لتبکی مُنذُ قُتل أمیر المؤمنین علیهالسلام رَحمةً لنا، وما بکى لنا مِن الملائکة أکثر وما رَقأتْ دُموع الملائکة منذ قُتلنا، وما بکى أحدٌ رَحمةً لنا ولما لقینا إلاّ رحمه الله قبل أن تخرج الدَّمعة من عینه، فإذا سالَتْ دُموعُه على خَدِّه، فلو أنَّ قطرةً مِن دُموعِه سَقَطتْ فی جهنَّم لأطْفَئتْ حَرَّها حتّى لا یوجد لها حَرٌّ، وإنّ الموجع لنا قلبه لیفرح یوم یرانا عند مَوته فرحَةً لا تزال تلک الفرْحَة فی قلبه حتّى یرد علینا الحوض، وإنّ الکوثر لیفرح بمحبِّنا إذا ورد علیه حتّى أنّه لیذیقه مِن ضروب الطَّعام ما لا یشتهی أن یصدر عنه، یا مِسْمع مَن شرب منه شَربةً لم یظمأ بعدها أبداً، ولم یستق بعدها أبداً، وهو فی بَرْدِ الکافور وریح المِسْک وطعم الزَّنجبیل، أحلى مِن العَسل، وألین مِن الزَّبد، وأصْفى مِن الدَّمع، وأذکى مِن العَنبر یخرج من تَسْنیم، ویمرُّ بأنهار الجِنان یجری على رَضْراض الدُّرِّ والیاقوت، فیه من القِدْحان أکثرُ من عدد نجوم السَّماء، یوجد ریحه مِن مَسیرةِ ألف عام، قِدْحانه مِن الذَّهب والفِضّة وألوان الجوهر، یفوح فی وجه الشّارب منه کلُّ فائحة حتّى یقول الشّارب منه: یا لیتنی ترکت ههنا لا أبغی بهذا بَدلاً، ولا عنه تَحویلاً، أما إنّک یا [ابن] کِرْدین ممّن تروی منه، وما مِن عَین بَکتْ لنا إلاّ نَعِمَتْ بالنّظر إلى الکوثر وسُقِیتْ منه، وأنَّ الشَّارب منه ممّن أحبَّنا لیعطى مِن اللَّذَّة والطَّعم والشَّهوة له أکثر ممّا یعطاه مَن هو دونه فی حُبِّنا. وإنْ على الکوثر أمیر المؤمنین علیهالسلام وفی یده عصاً مِن عَوسَج یحطم بها أعداءَنا، فیقول الرَّجل منهم: إنّی أشهد الشَّهادتین، فیقول: انطلقْ إلى إمامک فلانٍ فاسأله أنْ یشفع لک، فیقول: تبرَّأ منّی إمامی الَّذی تذکره، فیقول: ارجع إلى ورائِک فقلْ للَّذی کنتَ تتولاّه وتقدِّمه على الخلق فاسأله إذ کان خیر الخلق عِندَک أن یشفعَ لک، فإنَّ خیرَ الخلق مَن یَشفَع، فیقول: إنّی اُهلک عَطَشاً، فیقول له: زادکَ اللهُ ظَمأُ وزادَکَ اللهُ عَطَشاً. قلت: جُعِلتُ فِداک وکیف یقدر على الدُّنوّ مِن الحوض ولم یقدر علیه غیره؟ فقال: ورع عن أشیاء قبیحةٍ، وکفّ عن شتمنا [أهل البیت] إذا ذکرنا، وترک أشیاء اجترء علیها غیره، ولیس ذلک لِحبّنا ولا لِهوى منه لنا، ولکن ذلک لشدَّة اجتهاده فی عبادته وتَدَیُّنه ولما قد شغل نفسه به عن ذکر النّاس، فأمّا قلبه فمنافق ودینه النَّصب واتّباع أهل النَّصب وولایة الماضینَ وتقدُّمه لهما على کلِّ أحدٍ ». جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367، کامل الزیارات، ج: 1ص 108،تحقیق: بهراد الجعفری،الناشر:مکتبة الصدوق مسمع بن عبد الملک کردین بصرى نقل کرده: حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام به من فرمودند: اى مسمع تو از اهل عراق هستى، آیا به زیارت قبر حسین علیه السّلام مىروى؟ عرض کردم: خیر، من نزد اهل بصره مردى مشهور هستم و نزد ما کسانى هستند که خواسته این خلیفه را طالب بوده و دشمنان ما از گروه ناصبىها و غیر ایشان بسیار بوده و من در امان نیستم از اینکه حال من را نزد پسر سلیمان گزارش کنند. در نتیجه او با من کارى کند که عبرت دیگران گردد لذا احتیاط کرده و به زیارت آن حضرت نمىروم. حضرت به من فرمودند: آیا یاد مىکنى مصائبى را که براى آن جناب فراهم کرده و آزار و اذیتهائى که به حضرتش روا داشتند؟ عرض کردم: بلى. حضرت فرمودند: آیا به جزع و فزع مىآئى؟ عرض کردم: بلى به خدا قسم و بخاطر یاد کردن مصائب آن بزرگوار چنان غمگین و حزین مىشوم که اهل و عیالم اثر آن را در من مشاهده مىکنند و چنان حالم دگرگون مىشود که از خوردن طعام و غذا امتناع نموده و بوضوح علائم حزن و اندوه در صورتم نمایان مىگردد. حضرت فرمودند: خدا رحمت کند اشگهاى تو را(یعنى خدا بواسطه این اشگها تو را رحمت نماید، بدان قطعا تو از کسانى محسوب مىشوى که به خاطر ما جزع نموده و به واسطه سرور و فرح ما مسرور گشته و بخاطر حزن ما محزون گردیده و بجهت خوف ما خائف بوده و هنگام مأمون بودن ما در امان هستند، توجه داشته باش حتما و عنقریب هنگام مرگ اجدادم را بالاى سرت خواهى دید که ملک الموت سفارش تو را خواهند نمود و بشارتى که به تو خواهند داد برتر و بالاتر از هر چیزى است و خواهى دید که ملک الموت از مادر مهربان به فرزندش به تو مهربانتر و رحیمتر خواهد بود. مسمع مىگوید: سپس حضرت گریستند و اشگهاى مبارکشان جارى شد و من نیز با آن جناب اشگ ریختم، پس از آن حضرت فرمودند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى خلقه بالرّحمة و خصّنا اهل البیت بالرّحمة. اى مسمع از هنگامى که امیر المؤمنین علیه السّلام شهید شدند زمین و آسمان بر ما ترحم نموده و مىگریند و موجودى بیشتر از فرشتگان بر ما گریه نکرده است، ایشان اشکهایشان لا ینقطع جارى بوده و هرگز قطع نمىشود. توجّه داشته باش احدى بخاطر ترحم بما و بجهت مصائبى که بر ما وارد شده گریه نمىکند مگر آنکه قبل از آمدن اشگ از چشمش حقتعالى او را رحمت خواهد نمود و وقتى اشگها بر گونههایش جارى گشت در صورتى که یک قطره از آنها در جهنّم بیفتد حرارت و آتش آن را خاموش و آرام مىکند که دیگر براى آن حرارتى پیدا نمىشود. بدان کسى که به خاطر ما قلبش دردناک شود در روزى که موت و مرگش فرا برسد و ما را مشاهده نماید سرور و نشاطى برایش پیدا شود که پیوسته این سرور در او بوده تا در کنار حوض بر ما وارد گردد و هنگامى که محبّ و دوستدار ما اهل بیت بر حوض کوثر وارد شود سرور و فرح خاصّى در کوثر پیدا شود به حدّى که انواع و اقسام اطعمهاى را به او چشانده که وى مایل نیست طعم آن غذاها زائد گردد. اى مسمع: کسى که از آن حوض یک جرعه بیاشامد هرگز بعد از آن تشنه نشده و ابدا طلب آب نکند. صفات آب کوثر سپس حضرت اوصاف آب کوثر را چنین توصیف فرمودند: الف: طبع آن در سردى و خنکى مانند کافور بوده. ب: بوى آن همچون بوى مشک بوده. ج: طعمش نظیر طعم زنجبیل مىباشد. د: شیرینتر از عسل. ه: نرمتر و لطیفتر از سر شیر. و: صافتر از اشگ چشم. ز: پاکتر از عنبر. ح: از تسنیم که چاهى است در بهشت خارج مىگردد. ط: در جوىهاى بهشت عبور مىکند. ى: از روى ریگهاى بهشتى که درّ و یاقوت هستند جارى مىباشد. ل: کاسههائى در آن است که عدد آنها از ستارگان آسمان بیشتر مىباشد. ل: بوى خوش آن از مسافتى که باید آن را ظرف هزار سال پیمود به مشام مىآید. م: کاسههاى درون آن از زر و سیم و انواع و اقسام جواهر قیمتى است. ن: از آن هر بوى خوش و نسیم معطّرى به صورت شارب مىوزد تا جایى که شارب مىگوید: کاش من را در همین جا به حال خود بگذارند، حاضر نیستم اینجا را به جاى دیگرى تبدیل کرده و آن را تغییر دهم. پس از آن حضرت به مسمع بن عبد الملک کردین بصیرى فرمودند: اى کردین توجّه داشته باش تو از کسانى هستى که از آب آن حوض مىآشامى. و نیست چشمى که براى ما بگرید مگر آنکه از نعمت نظر نمودن به آب کوثر بهرهمند شده و از آن سیراب مىگردد. دوستداران ما که از آب کوثر مىآشامند پس از نوشیدن از آن لذّتى که برده و طعمى که چشیده و شهوتى که در آنها پدید آمده به مراتب بیشتر از لذّت و طعم و شهوتى است که به دیگران یعنى کسانى که در مرتبه پائینتر از حبّ ما هستند اعطاء مىگردد. بر بالاى حوض کوثر امیر المؤمنین علیه السّلام ایستاده و در دست مبارکشان عصائى از گیاه عوسج بوده که با آن دشمنان ما را منکوب و مضروب مىسازند، یکى از آن دشمنان محضر مبارکش عرض مىکند: من شهادتین مىگویم. حضرت مىفرماید: نزد امام خود «فلانى» برو پس از او بخواه که تو را شفاعت کند. آن شخص مىگوید: امام من که نامش را بردید از من تبرّى مىجوید. حضرت مىفرمایند: به پشت خود بر گردد و از کسى که دوستش مىداشتى و بر خلائق مقدّمش مىنمودى طلب شفاعت کن زیرا بهترین خلق نزد تو باید شفاعت را بکند چه آنکه بهترین مخلوقات کسى است که شفیع دیگران باشد. آن شخص مىگوید: از تشنگى مردم حضرت به او مىفرمایند: خداوند تو را تشنهتر کرده و عطشت را زیاد کند. راوى یعنى مسمع مىگوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: فدایت شوم این شخص چگونه نزدیک حوض مىرود در حالى که غیر از امیر المؤمنین علیه السّلام احدى بر آن قادر نیست؟ حضرت فرمودند: این شخص از اعمال زشتى چند اجتناب نموده و وقتى ما را نام مىبرد از ناسزا گفتن و فحش دادن خوددارى مىکرد و کارهائى را که دیگران جرات نموده و انجام مىدادند وى آنها را ترک مىکرد ولى این نه بخاطر حبّ و دوستى با ما بوده بلکه منشأ آن زیاد عبادت نمودن و تدیّن و منصرف بودنش از ذکر مردم مىباشد ولى در قلبش نفاق بوده و دین و آئینش مذهب نصب و تبعیّت از اهل آن بوده و ولایت و دوستى خلفاء ماضى را داشته و آن دو نفر را بر هر کسى مقدّم مىکند بخشش گناه ثواب گریه بر امام حسین علیه السلام: حدثنی حکیم بن داود، عن سلمة، عن یعقوب بن یزید، عن ابن أبی عمیر، عن بکر بن محمد، عن فضیل بن یسار، عن أبی عبد الله(علیه السلام)، قال: من ذکرنا عنده ففاضت عیناه ولو مثل جناح الذباب غفر له ذنوبه ولو کانت مثل زبد البحر جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367، کامل الزیارات ج:1 ص: 208، تحقیق: الشیخ جواد القیومی، لجنة التحقیق،چاپ اول، الناشر:موسسة نشر الفقاهة عید الغدیر 1417 حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند: کسى که نام ما نزد او برده شود و از چشمانش اشگ بیاید اگر چه به قدر بال پشه باشد گناهانش آمرزیده شود و لو به اندازه روى دریاها باشد. امام صادق علیه السلام وبیان جواز گریه بر امام حسین علیه السلام: حدثنا محمد بن محمد، قال: حدثنا أبو القاسم جعفر بن محمد بن قولویه رحمهالله، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی سعد بن عبد الله، عن أحمد بن محمد ابن عیسى، عن الحسن بن محبوب الزراد، عن أبی محمد الأنصاری، عن معاویة بن وهب، قال: کنت جالسا عند جعفر بن محمد علیهماالسلام إذ جاء شیخ قد انحنى من الکبر، فقال: السلام علیک ورحمة الله وبرکاته. فقال له أبو عبد الله: وعلیک السلام ورحمة الله وبرکاته، یا شیخ ادن منی، فدنا منه فقبل یده فبکى، فقال له أبو عبد الله علیهالسلام: وما یبکیک یا شیخ؟ قال له: یا بن رسول الله، أنا مقیم على رجاء منکم منذ نحو من مائة سنة، أقول هذه السنة وهذا الشهر وهذا الیوم، ولا أراه فیکم، فتلومنی أن أبکی! قال: فبکى أبو عبد الله علیهالسلام ثم قال: یا شیخ، إن أخرت منیتک کنت معنا، وإن عجلت کنت یوم القیامة مع ثقل رسول الله صلىاللهعلیهوآله. فقال الشیخ: ما أبالی ما فاتنی بعد هذا یا بن رسول الله. فقال له أبو عبد الله علیهالسلام: یا شیخ، إن رسول الله صلىاللهعلیهوآله قال: إنی تارک فیکم الثقلین ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا: کتاب الله المنزل، وعترتی أهل بیتی، تجئ وأنت معنا یوم القیامة. قال: یا شیخ، ما أحسبک من أهل الکوفة. قال: لا. قال: فمن أین أنت؟ قال: من سوادها جعلت فداک. قال: أین أنت من قبر جدی المظلوم الحسین علیهالسلام؟ قال: إنی لقریب منه قال: کیف إتیانک له؟ قال: إنی لآتیه وأکثر. قال: یا شیخ، ذاک دم یطلب الله(تعالى) به، ما أصیب ولد فاطمة ولا یصابون بمثل الحسین علیهالسلام، ولقد قتل علیهالسلام فی سبعة عشر من أهل بیته، نصحوا لله وصبروا فی جنب الله، فجزاهم أحسن جزاء الصابرین، إنه إذا کان یوم القیامة أقبل رسول الله صلىاللهعلیهوآله ومعه الحسین علیهالسلام ویده على رأسه بقطر دما فیقول: یا رب، سل أمتی فیم قتلوا ولدی. وقال علیهالسلام. کل الجزع والبکاء مکروه سوى الجزع والبکاء على الحسین علیهالسلام. أبی جعفر محمّد بن الحسن بن علی بن الحسن الطّوسی [ شیخ الطائفة ] الوفاة: 460، الامالی ج:1ص:161 تحقیق: مؤسسة البعثة، چاپ اول،الناشر: دار الثقافة ١٤١٤ هـ.ق پیر مردى با کمر خمیده بحضور آن حضرت مشرف شد و گفت: السلام علیک و رحمت اللَّه. امام صادق پاسخ سلامش را دادند و فرمودند: اى پیرمرد نزدیک من بیا. وقتى نزد آن حضرت آمد دست آن بزرگوار را بوسید و گریان شد حضرت صادق به او فرمود: اى پیرمرد چه چیزى تو را گریان کرد؟ گفت: یا ابن رسول اللَّه! من مدت صد سال است که به امید شما هستم میگویم: در این سال، در این ماه، در این روز(شما خروج خواهید کرد) ولى اثرى از آن معلوم نیست. شما مرا ملامت میکنید که چرا گریه میکنم! امام جعفر صادق گریان شد و فرمود: اى پیرمرد! اگر آرزوى تو بتأخیر بیفتد با ما خواهى بود و اگر در باره آن تعجیل شود روز قیامت با عترت رسول خدا خواهى بود. پیرمرد گفت: هر چه بعد از این از من فوت شود باکى نخواهم داشت. حضرت صادق علیه السلام فرمود: اى پیرمرد پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: انى تارک فیکم الثقلین، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا: کتاب اللَّه المنزل و عترتى: اهل بیتى. یعنى من دو چیز پر بهاء را در میان شما میگذارم که اگر به آنها متمسک و متوسل شوید هرگز گمراه نخواهید شد! آن دو چیز عبارتند از: قرآن خدا که نازل شده و عترت من که اهل بیت من میباشند. اى پیرمرد تو میائى و در روز قیامت با ما خواهى بود. سپس امام صادق علیه السلام فرمود: اى پیرمرد گمان میکنم که اهل کوفه باشى؟ گفت: نه. فرمود: پس اهل کجائى؟ گفت: فدایت شوم از اطراف کوفه میباشم. فرمود: تا قبر جد مظلومم امام حسین چقدر فاصله دارى، گفت: نزدیک هستم. فرمود: چقدر بزیارت قبر امام حسین میروى؟ گفت: من زیاد آن حضرت را زیارت میکنم. حضرت صادق علیه السلام فرمود: خون امام حسین یک خونى است که خدا آن را مطالبه خواهد کرد. هیچ مصیبتى مثل مصیبت حسین دچار فرزندان فاطمه نشده و نخواهد شد. امام حسین با هفده نفر از اهل بیت خود در حالى شهید شدند که براى خدا نصیحت و صبر کردند. خدا هم بهترین جزاء صابرین را به آنان عطا کرد. هنگامى که روز قیامت فرا رسد پیامبر خدا با امام حسین در حالى میایند که دستش بالاى سرش خواهد بود و خون میچکد. آن حضرت میفرماید: پروردگارا از امت من جویا شو: براى چه پسر مرا کشتهاند؟ حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر جزع و گریهاى مکروه است غیر از جزع و گریه از براى امام حسین. امام صادق علیه السلام وبیان جواز سینه زنی بر امام حسین علیه السلام: وذکر أحمد بن محمد بن داود القمی فی نوادره قال: روى محمد بن عیسى عن أخیه جعفر بن عیسى عن خالد بن سدیر أخى حنان بن سدیر قال: سألت ابا عبد الله علیهالسلام عن رجل شق ثوبه على أبیه أو على امه أو على اخیه أو على قریب له فقال: لا بأس بشق الجیوب. قد شق موسى بن عمران على أخیه هارون، ولا یشق الوالد على ولده ولا زوج على امرأته، وتشق المرأة على زوجها سألت ابا عبد الله علیهالسلام عن رجل شق ثوبه على أبیه أو على امه أو على اخیه أو على قریب له فقال: لا بأس بشق الجیوب. قد شق موسى بن عمران على أخیه هارون، ولا یشق الوالد على ولده ولا زوج على امرأته، وتشق المرأة على زوجها وإذا شق زوج على امرأته أو والد على ولده فکفارته حنث یمین ولا صلاة لهما حتى یکفرا ویتوبا من ذلک، وإذا خدشت المرأة وجهها أو جزت شعرها أو نتفته ففی جز الشعر عتق رقبة أو صیام شهرین متتابعین أو اطعام ستین مسکینا، وفی الخدش إذا دمیت وفی النتف کفارة حنث یمین، ولا شئ فی اللطم على الخدود سوى الاستغفار والتوبة، وقد شققن الجیوب ولطمن الخدود الفاطمیات على الحسین بن علی علیهماالسلام، وعلى مثله تلطم الخدود وتشق الجیوب. الشیخ الطوسی، الوفاة:460، تهذیب الاحکام، ج: 8 ص : 325، تحقیق: السید حسن الخراسان، چاپ سوم،الناشر:دار الکتب الاسلامیة –تهران 1362 ابن سدیر نقل مىکند که از امام صادق(ع) در مورد مردى سؤال کردم که لباسش را براى پدر یا مادرش یا برادرش و یا یکى از نزدیکانش پاره کرده است. آیا این عمل او جایز است؟ امام(ع) فرمودند: پاره کردن لباس اشکالى ندارد. موسى(ع) براى هارون(ع) پیراهن پاره کرد. البته پدر براى فرزند و مرد براى زنش نمىتواند پیراهن پاره کند. اما زن مىتواند در عزاى شوهرش لباسش را پاره کند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنین کرد کفاره آن همانند شکستن قسم است و نماز این دو مادامى که کفّاره ندادهاند و از عمل خود توبه نکنند، پذیرفته نیست. زمانى که زن به صورت خود چنگ بزند و یا موهایش را ببرد و یا بکند، براى بریدن مو باید بردهاى را آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد یا شصت فقیر را غذا دهد. چنانچه صورتش را بخراشد و خون خارج شود و یا موى خود را بکند، کفاره شکستن قسم بر عهده او است. در لطمه به صورت، کفارهاى غیر از استغفار و توبه نیست و به تحقیق زنان بنى هاشم بر حسین بن على(ع) گریبان چاک کردند و بر گونهها نواختند و بر مانند او باید بر گونهها نواخته شود و گریبانها چاک گردد.» امام صادق علیه السلام وبیان استغفار امام حسین علیه السلام برای گریه کنندگان: حدَّثنی أبی رحمهالله عن الحسین بن الحسن بن أبان، عن الحسین بن سعید، عن عبدالله بن المغیرة، عن عبدالله بن عبدالرَّحمن الأصمّ، عن عبدالله بن بُکَیر الاُرجانیِّ. وحدَّثنی أبی رحمهالله عن سعد بن عبدالله، عن محمّد بن الحسین، عن محمّد بن عبدالله بن زُرارة، عن عبدالله بن عبدالرَّحمن الأصمّ، عن عبدالله بن بُکَیر « قال: حَجَجْتُ مع أبی عبدالله علیهالسلام ـ فی حدیث طویل ـ فقلت: یاابن رسول الله لو نُبِش قبرُ الحسین بن علیٍّ علیهماالسلام هل کان یُصابُ فی قبره شیءٌ؟ فقال: یاابن بُکَیر ما أعظم مسائِلُک، إنَّ الحسین علیهالسلام مع أبیه واُمّه وأخیه فی منزل رَسول اللهِ صلىاللهعلیهوآلهوسلم ومعه یُرزقون ویحبون وأنّه لعَلى یمین العَرش متعلّق(کذا) یقول: یارَبِّ أنْجزْ لی ما وَعَدتَنی، وإنّه لینظر إلى زُوَّاره، وأنّه أعرف بهم وبأسمائهم وأسماءِ آبائهم وما فی رِحالهم من أحَدِهم بولده، وأنّه لینظر إلى مَن یبکیه فیستغفر له ویسأل أباه الاستغفار له، ویقول: أیّها الباکی لَو عَلِمتَ ما أعدّ اللهُ لک لَفَرِحْتَ أکثر ممّا حَزِنْتَ، وإنّه لیستغفر له مِن کلِّ ذنبٍ وخطیئةٍ جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367، کامل الزیارات،ج: 1ص 110، تحقیق: بهراد الجعفری،الناشر:مکتبة الصدوق عبد اللَّه بن بکیر که گفت: با حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام حجّ به جا آوردم... حدیث طولانى است و در یکى از فقرات آن راوى مىگوید: محضر امام علیه السّلام عرض کردم: اى پسر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم اگر قبر حضرت حسین ابن على علیهما السّلام را نبش کنند در قبر به چیزى برخورد و اصابت مىکنند یا نه؟ حضرت در جواب فرمودند: چقدر سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین علیه السّلام با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهرهمند مىشوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مىکند: یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى(آنچه را به من وعده دادى روانما). و آن حضرت به زوّار خود نگریسته و به آنها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان مىباشد اعرف و آگاهتر از ایشان به فرزندشان مىباشد و نیز آن جناب به گریهکنندهگانش نظر فرموده و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارش درخواست استغفار براى ایشان مىنماید و خطاب به کسانى که برایش گریه مىکنند کرده و مىفرماید: اى کسى که گریه مىکنى اگر بدانى چه خدا برایت آماده نموده مسلّما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مىگردد و این حتمى است که حقتعالى تمام گناهان و لغزشهاى تو را بواسطه این اشگى که ریختهاى مىآمرزد. امام صادق علیه السلام وبیان ثواب گریه براهل بیت علیهم السلام: وعن حکیم بن داود، عن سَلَمَةَ، عن علیِّ بن سَیف، عن بَکر بن محمّد، عن فَضَیل بن فَضالة، عن أبی عبدالله علیهالسلام « قال: مَن ذُکِرْنا عِنده ففاضَتْ عَیناه حرَّم اللهُ وَجْهَه على النّار ». جعفر بن محمد بن قولویه، الوفاة: 367،کامل الزیارات،ج: 1ص 111، تحقیق: بهراد الجعفری،الناشر:مکتبة الصدوق فضیل بن یسار، از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند: کسى که نام ما نزد او برده شود و از چشمانش اشگ بیاید اگر چه به قدر بال پشه باشد گناهانش آمرزیده شود و لو به اندازه روى دریاها باشد. گریه امام کاظم بر امام حسین علیه السلام تعبیری که در باره حزن و اندوه حضرت امام کاظم علیه السلام در روایات بیان شده، بسیار تعبیر قابل توجهی می باشد که به جرأت می توان گفت با وجود چنین تعابیری از ائمه در عزای امام حسین علیه السلام طرح چنین شبهاتی، امروزه بی اساس وبه دور از بحث علمی می باشد، در روایتی در کتاب گرانسنگ امالی شیخ صدوق از زبان مبارک حضرت رضا علیه السلام آمده است: حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور(رحمه الله)، قال: حدثنا الحسین بن محمد بن عامر، عن عمه عبد الله بن عامر، عن إبراهیم بن أبی محمود، قال: قال الرضا(علیه السلام): إن المحرم شهر کان أهل الجاهلیة یحرمون فیه القتال، فاستحلت فیه دماؤنا، وهتکت فیه حرمتنا، وسبی فیه ذرارینا ونساؤنا، وأضرمت النیران فی مضاربنا، وانتهب ما فیها من ثقلنا، ولم ترع لرسول الله(صلى الله علیه وآله) حرمة فی أمرنا. إن یوم الحسین أقرح جفوننا، وأسبل دموعنا، وأذل عزیزنا، بأرض کرب وبلاء، أورثتنا الکرب والبلاء، إلى یوم الانقضاء، فعلى مثل الحسین فلیبک الباکون، فإن البکاء یحط الذنوب العظام. ثم قال(علیه السلام): کان أبی(صلوات الله علیه) إذا دخل شهر المحرم لا یرى ضاحکا، وکانت الکآبة تغلب علیه حتى یمضی منه عشرة أیام، فإذا کان یوم العاشر کان ذلک الیوم یوم مصیبته وحزنه وبکائه، ویقول: هو الیوم الذی قتل فیه الحسین(صلوات الله علیه) الشیخ الصدوق، الوفاة: 381، الامالی، ج: 1 ص: 191، چاپ اول، الناشر: تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة –قم، 1417 ه. ق امام رضا «ع» فرمود محرم ماهى بود که اهل جاهلیت نبرد را در آن حرام مىدانستند و خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و ذرارى و زنان ما را اسیر کردند و آتش بخیمههاى ما زدند و آنچه بنه در آن بود چپاول کردند و در امر ما رعایتى از رسول خدا «ص» نکردند روز شهادت حسین «ع» چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و گرفتارى و بلا بما دچار ساخت تا روز قیامت بر مانند حسین باید گریست این گریه گناهان بزرگ را بریزد سپس فرمود پدرم را شیوه بود که چون محرم میشد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم روز دهم روز مصیبت و حزن و گریهاش بود و میفرمود در این روز حسین کشته شد گریه امام رضا علیه السلام بر امام حسین علیه السلام حضرت امام رضا علیه السلام نیز، در روایات متعددی به گریه و بیان ثواب گریه وحتی نوحه سرایی وبیان مصائب پرداخته است، همچنین ایشان روز عاشوراء را روز حزن و اندوه وگریه معرفی می کند که باید در این روز بر حضرت اباعبدالله علیه السلام عزاداری و گریه کرد.
امام رضا علیه السلام وبیان ثواب گریه برا امام حسین علیه السلام: حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق(رحمه الله)، قال: أخبرنا أحمد بن محمد الهمدانی، عن علی بن الحسن بن علی بن فضال، عن أبیه، قال: قال الرضا(علیه السلام): من تذکر مصابنا وبکى لما ارتکب منا کان معنا فی درجتنا یوم القیامة، ومن ذکر بمصابنا فبکى وأبکى لم تبک عینه یوم تبکی العیون، ومن جلس مجلسا یحیى فیه أمرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب الشیخ الصدوق، الوفاة: 381، الکتاب، الامالی، ج: 1 ص: 131،چاپ اول، الناشر: تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة –قم، 1417 ه. ق حضرت رضا فرمود هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید بدان چه با ما کردند روز قیامت با ما در درجه ما است و هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید و بگریاند دیدهاش گریان نشود روزى که همه دیدهها گریانست و هر که بنشیند در مجلسى که امر ما در آن زنده مىشود دلش نمیرد روزى که دلها بمیرد روضه خوانی امام رضا علیه السلام وبیان ثواب گریه: حدثنا محمد بن علی ماجیلویه(رحمه الله)، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن الریان بن شبیب، قال: دخلت على الرضا(علیه السلام) فی أول یوم من المحرم، فقال لی: یا بن شبیب، أصائم أنت؟ فقلت: لا. فقال: إن هذا الیوم هو الیوم الذی دعا فیه زکریا(علیه السلام) ربه عز وجل، فقال:(رب هب لى من لدنک ذریة طیبة إنک سمیع الدعاء) فاستجاب به، وأمر الملائکة فنادت زکریا وهو قائم یصلی فی المحراب:(أن الله یبشرک بیحیى) فمن صام هذا الیوم ثم دعا الله عز وجل استجاب الله له، کما استجاب لزکریا(علیه السلام). ثم قال: یا بن شبیب، إن المحرم هو الشهر الذی کان أهل الجاهلیة فیما مضى یحرمون فیه الظلم والقتال لحرمته، فما عرفت هذه الامة حرمة شهرها ولا حرمة نبیها(صلى الله علیه وآله)، لقد قتلوا فی هذا الشهر ذریته، وسبوا نساءه، وانتهبوا ثقله، فلا غفر الله لهم ذلک أبدا. یا بن شبیب، إن کنت باکیا لشئ، فابک للحسین بن علی بن أبی طالب(علیه السلام)، فإنه ذبح کما یذبح الکبش، وقتل معه من أهل بیته ثمانیة عشر رجلا ما لهم فی الارض شبیه، ولقد بکت السماوات السبع والارضون لقتله، ولقد نزل إلى الارض من الملائکة أربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل، فهم عند قبره شعث قبر إلى أن یقوم القائم، فیکونون من أنصاره، وشعارهم: یا لثارات الحسین. یا بن شبیب، لقد حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده(علیه السلام): أنه لما قتل جدی الحسین(صلوات الله علیه)، مطرت السماء دما وترابا أحمر. یا بن شبیب، إن بکیت على الحسین(علیه السلام) حتى تصیر دموعک على خدیک غفر الله لک کل ذنب أذنبته، صغیرا کان أو کبیرا، قلیلا کان أو کثیرا. یا بن شبیب، إن سرک أن تلقى الله عز وجل ولا ذنب علیک، فزر الحسین(علیه السلام). یا بن شبیب، إن سرک أن تسکن الغرف المبنیة فی الجنة مع النبی وآله(صلوات الله علیهم)، فالعن قتلة الحسین. یا بن شبیب، إن سرک أن یکون لک من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسین(علیه السلام) فقل متى ما ذکرته: یا لیتنی کنت معهم فأفوز فوزا عظیما. یا بن شبیب، إن سرک أن تکون معنا فی الدرجاب العلى من الجنان، فاحزن لحزننا وافرح لفرحنا، وعلیک بولایتنا، فلو أن رجلا تولى حجرا لحشره الله معه یوم القیامة الشیخ الصدوق، الوفاة: 381، الکتاب، الامالی، ج: 1 ص: 192، چاپ اول، الناشر: تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة –قم، 1417 ه. ق ریان بن شبیب گوید روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا رسیدم بمن فرمود اى پسر شبیب روزهاى؟ گفتم نه فرمود این روزیست که زکریا بدرگاه پروردگارش دعا کرد و گفت پروردگارا بمن ببخش از پیش خود نژاد پاکى زیرا تو شنواى دعائى خدا برایش اجابت کرد و بفرشتگان دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را بیحیى بشارت میدهد هر که این روز را روزه بدارد و سپس دعا بدرگاه خدا کند خدا مستجاب کند چنان که براى زکریا مستجاب کرد سپس گفت اى پسر شبیب به راستى محرم همان ماهى است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را بخاطر احترامش در آن حرام مىدانستند و این امت حرمت این ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پیغمبرش را در این ماه ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و بنهاش را غارت کردند خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد اى پسر شبیب اگر براى چیزى گریه خواهى کرد براى حسین(ع) گریه کن که چون گوسفند سرش را بریدند و هجده کس از خاندانش با او کشته شد که روى زمین مانندى نداشتند و آسمانهاى هفتگانه و زمین براى کشتن او گریستند و چهار هزار فرشته براى یاریش بزمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاک آلود باشند تا قائم(ع) ظهور کند و یاریش کند و شعار آنها یا لثارات الحسین است اى پسر شبیب پدرم از پدرش از جدش برایم باز گفت که چون جدم حسین(ع) کشته شد آسمان خون و خاک سرخ بارید اى پسر شبیب اگر بر حسین گریه کنى تا اشگت بر گونههایت روان شود خدا هر گناهى کردى از خرد و درشت و کم و بیش بیامرزد. اى پسر شبیب اگر خواهى خدا را بر خورى و گناهى نداشته باشى حسین را زیارت کن اى پسر شبیب اگر خواهى در غرفههاى ساخته بهشت با پیغمبر ساکن شوى بر قاتلان حسین لعن کن اى پسر شبیب اگر خواهى ثواب شهیدان با حسین را دریابى هر وقت بیادش افتادى بگو کاش با آنها بودم و بفوز عظیمى مىرسیدم اى پسر شبیب اگر خواهى با ما در درجات بلند بهشت باشى براى حزن ما محزون باش و و براى شادى ما شاد باش و ملازم ولایت ما باش و اگر مردى سنگى را دوست دارد با آن خدا روز قیامت محشورش کند. عاشوراء روز اندوه و گریه: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا قَال مَنْ تَرَکَ السَّعْیَ فِی حَوَائِجِهِ یَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ کَانَ یَوْمُ عَاشُورَاءَ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ وَ قَرَّتْ بِنَا فِی الْجِنَانِ عَیْنُهُ وَ مَنْ سَمَّى یَوْمَ عَاشُورَاءَ یَوْمَ بَرَکَةٍ وَ ادَّخَرَ فِیهِ لِمَنْزِلِهِ شَیْئاً لَمْ یُبَارَکْ لَهُ فِیمَا ادَّخَرَ وَ حُشِرَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ یَزِیدَ وَ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ وَ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِلَى أَسْفَلِ دَرْکٍ مِنَ النَّار الشیخ الصدوق، الوفاة: 381، الکتاب، الامالی، ج: 1 ص:306، تحقیق: الشیخ احمد الماحوزی، الناشر:موسسة الصادق للطباعة والنشر امام رضا «ع» فرمود هر که روز عاشورا کارهاى خود را تعطیل کند خدا حوائج دنیا و آخرتش را برآورد، هر که روز عاشوراء را روز مصیبت و حزن و گریه خود کند خداى عز و جل روز قیامت را روز خرسندى و شادیش سازد و در بهشت چشمش بما روشن شود و هر که روز عاشورا را روز برکت داند و براى خانهاش ذخیرهاى نهد برکت ندارد و روز قیامت با یزید و عبید اللَّه بن زیاد و عمر بن سعد بدرک اسفل دوزخ محشور گردد. عزاداری امام حسن عسکری برای امام حسین علیهما السلام امام حسن عسکری علیه السلام نیز، تعبیر بسیار جالبی در مورد امام حسین علیه السلام به کار می برند که نشان از حزن و اندوه این امام بزرگوار نسبت به مصیبت امام حسین علیه السلام دارد، ایشان در دعایی می فرمایند حضرت امام حسین علیه السلام قبل از شهادتشان از نحوه شهادتشان باخبر بودند و تمام آسمانها بر آن حضرت گریه کردند: قال الشیخ أبوجعفر الطوسی رحمه الله خرج الی القاسم بن العلاء الهمدانی وکیل أبی محمد علیه السلام أن مولانا الحسین علیه السلام ولد یوم الخمیس لثلاث خلون من شعبان، فصمه فیها و ادع بهذا الدعاء: اللهم انی أسألک بحق المولود فی هذا الیوم، الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته، بکته السماء و من فیها و الأرض و من علیها و لما یطألأبتیها، قتیل العبرة، و سید الاسرة، الممدود بالنصرة یوم الکرة، المعوض من قتله أن الأئمة من نسله، و الشفاء فی تربته، و الفوز معه فی أوبته، و الأوصیاء من عترته بعد قائمهم و غیبته، حتی یدرکوا الأوتار، و یثأروا الثأر، و یرضوا الجبار، و یکونوا خیر أنصار، صلی الله علیهم مع اختلاف اللیل و النهار الشیخ الطوسی،الوفاة:460، مصباح المتهجد ج: 1 ص:826، چاپ اول،الناشر: مؤسسة فقه الشیعة بیروت – لبنان 1411 - 1991 م [بی تا] خداوندا تو را می خوانم و از تو درخواست می کنم بحقیقت مولودی که در این روز پا به عرصه ی شهود نهاده آنکسیکه بشهادت او پیش از ولادت و به دنیا آمدن او وعده داده شده و آنکس که آسمان بر مصیبت او گریست با کسانیکه در آنند و زمین و کسانی که بر آن قرار دارند و ساکنین آسمان و زمین برای او گریستند در آن وقت که او هنوز قدم بدولابه مدینه نگذاشته بود یا اینکه هنوز هیچ بشری قدم به آنجا ننهاده بود(در صورتیکه کلمه یطاء بصیغه مجهول خوانده شود و دولابه طرفین شهر مدینه و دو کوهی است که آن را فراگرفته) شهید و کشته شده اشک و عبره بوده که از برای او همه گریه کرده و خواهند کرد از آغاز خلقت تا پایان جهان و سرور و سالار خاندان عصمت و طهارت آن کسی که امداد کرده می شود بیاری و مددکاری در روز رجعت و بازگشت، آن کسی که عوض و پاداش داده شده از قتل و شهادت خود به اینکه امامان و پیشوایان نه گانه از نسل او می باشند و خدای متعال شفا و درمان دردها را در تربت او قرار داده و رستگاری و موفقیت را با او در بازگشت و رجعت وی و جانشینان پیغمبر از عترت او بعد از ظهور قائم ایشان و غیبت آن سرور قرار داده(اشاره به اینکه ائمه هم در رجعت بعد از ظهور امام قائم علیه السلام به دنیا برمی گردند تا اینکه درک کنند و تلافی نمایند خونخواهی او را و به جوش بیاورند آن خون پاک را تا این که خشنود سازند خدای جبار و آفریدگار را و باشند ایشان برای او بهترین کمک کاران و یاوران و درود بفرستند خدا برایشان تا اختلاف شب و روز و زیاد و کم شدن یا تضاد و تباین و اختلاف شب و روز در کار است. امام علیه السلام در این دعای زیبا، تعبیر جالب "قتیل العبرة " را به کار می برند، در توضیح این عبارت مهم علامه ی مجلسی می نویسند: «أنا قَتیلُ العَبَرةِ» أی قتیلٌ منسوبٌ إلى العبرة والبکاء وسببٌ لها. أو اُقتل مع العبرة والحزن وشدّة الحال. والأوّل أظهر العلامة المجلسی، الوفاة: 1111، بحار الأنوار ج: 44 ص: 279،الناشر: مؤسسةالوفاء من شهید اشک هستم میفرماید: یعنى من منسوب به اشک و گریه و سبب آنها میباشم، یا اینکه با گریه و غم و اندوه کشته خواهم شد، ولى احتمال اول واضحتر است. گریه حضرت ولی عصر علیه السلام بر امام حسین علیه السلام گریه ی حضرت ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در المزار الکبیر با تعابیر بسیار سوزناکی نقل شده است، که نه تنها دلالت بر جواز عزاداری بلکه حتی میشود گفت دلالت بر اهمیت عزاداری نیز دارد. در کتاب المزار الکبیر آمده است که: فلئن أخرتنی الدهور، وعاقنی عن نصرک المقدور، ولم أکن لمن حاربک محاربا، ولمن نصب لک العداوة مناصبا، فلأندبنک صباحا ومساء، ولأبکین علیک بدل الدموع دما، حسرة علیک وتأسفا على ما دهاک وتلهفا، حتى أموت بلوعة المصاب وغصة الاکتیاب الشیخ أبو عبد الله محمّد بن جعفر المشهدی، الوفاة: 610، المزار الکبیر ج:1 ص:501 تحقیق: جواد القیومی الاصفهانی، چاپ اول، الناشر: نشر القیوم ١٤١٩ هـ.ق اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مراازیارىِ تو بازداشت، ونبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم و با کسانیکه با تو دشمنى کردند خصومت نمایم،(درعوض) صبح وشام برتومویِه میکنم، و به جاى اشک براى توخون گریه میکنم، از روى حسرت و تأسّف و افسوس برمصیبت هائى که برتو واردشد، تا جائى که ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم السلام علیک، سلام العارف بحرمتک، المخلص فی ولایتک، المتقرب إلى الله بمحبتک، البرئ من أعدائک، سلام من قلبه بمصابک مقروح، ودمعه عند ذکرک مسفوح، سلام المفجوع المحزون، الواله المستکین. الشیخ أبو عبد الله محمّد بن جعفر المشهدی،الوفاة: 610، المزار الکبیر ج:1ص:500 تحقیق: جواد القیومی الاصفهانی،چاپ اول، الناشر: نشر القیوم ١٤١٩ هـ.ق سلام برتو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ توآشنا و در ولایت تو مُخلص و بى ریا است، وبه سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته، و ازدشمنانت بیزاراست، سلام کسیکه قلبش ازمصیبت تو جریحه دار، و اشکش به هنگام یادتو جارى است، سلام کسیکه دردناک وغمگین وشیفته وفروتن است، نتیجه همانطور که گذشت معصومان علیهم السلام اهتمام ویژه ای نسبت به عزاداری امام حسین علیه السلام داشتنه اند و به انواع مختلف همچون «اشک ریختن، برگزاری مراسم عزاداری و سفارش به آن، غذا دادن در عزای آن حضرت، روضه خوانی برای ایشان و... » به زنده نگه داشتن این امر توجه نموده اند. از طرفی در بین این روایات تعداد قابل توجهی دارای سند صحیح ومعتبر می باشند، لکن سخن گفتن از سند این روایات، باتوجه به کثرت آنها کاری بیهوده می باشد. زیرا از این روایات تواتر معنوی در باب عزاداری به روشنی ثابت می باشد، و از نظر دانش حدیث مبرهن است که در چنین صورتی نیاز به بررسی سندی نیست. همچنین مخفی نماند که این روایات صرفا دلیل بر جواز گریه بر حضرت اباعبدالله علیه السلام نمی باشد، بلکه به صورت کلی عزاداری را ثابت می کند، همانطور که در تعدادی از این روایات آمده خود امام معصوم از شاعران درخواست می کنند که نوحه سرایی کنند و امام معصوم واهل بیت مکرمشان علیهم السلام گریه می کردند.
موفق باشید |