از پیامدهای مسخره کردن دیگران،فراموش کردن خداست!
یکى از محرمات که از عوامل غیبت هم به شمار مىرود، مسخره کردن است و شک نیست که سخریه و استهزاء یکى از عواملی است که بسیارى از اوقات انسانهاى ضعیفالایمان را وادار به غیبت مىکند. فراموش کردن خداوند یکی از پیامدهای مسخره کردن است.
مسخره کردن و دست انداختن دیگران به نامهای مختلف از قبیل طنز، جوک و غیره پدیدهای نابهنجاری است که از نظر قرآن و شرع، رفتاری مذموم و نکوهیده شمرده شده است.
یکى از محرمات که از عوامل غیبت هم بهشمار مى رود، مسخره کردن و استهزاء است و شک نیست که سخریه و استهزاء یکى از عواملی است که بسیارى از اوقات انسانهاى ضعیفالایمان را وادار به غیبت مىکند.
آرى، هستند کسانى که بهمنظور بى اعتبار کردن دیگران از عامل تمسخر بهره مى گیرند و براى مجلس آرایى و خنداندن حاضران از آبرو و حیثیت دیگران مایه مىگذارند و با کارهایى از قبیل تقلید در راه رفتن، سخن گفتن، غذا خوردن و خلاصه به هر طریقى از اشاره و کنایه و… دیگران را به مسخره مىگیرند و از این راه حس خودپسندى و انتقامجویى خویش را اشباع مىکنند و حداقل با خرج کردن آبروى دیگران مستمعان و دوستان خود را راضى مىسازند و بدین جهت است که قرآن کریم از این عمل شدیداً نهى کرده و آن را بهعنوان ظلم و ستم مورد توبیخ و تهدید قرار داده است و امر به توبه مى کند.
خداوند متعال درآیه ۱۱ سوره حجرات در رابطه با ضرورت پرهیز از مسخره کردن دیگران فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ».
در این آیه خداوند فرموده است: «اى کسانىکه ایمان آورده اید نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را استهزاء کنند، شاید آن ها که مورد استهزاء واقع مى شوند بهتر از مسخره کنندگان باشند و همچنین زنان یکدیگر را مسخره نکنند، زیرا ممکن است زنان مسخره شده از آن ها که مسخره مى کنند بهتر باشند و مبادا از یکدیگر عیب جویى کنید و زنهار از این که یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند یاد کنید که پس از ایمان آوردن، نامى که نشان از فسق و فجور دارد بسیار زشت است و هر کس که از این رفتار توبه نکند ستمگر و ظالم است».
همچنین در آیه ۶۷ سوره بقره آمده است: «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَهً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ؛ و هنگامى که موسى به قوم خود گفت خدا به شما فرمان مى دهد که ماده گاوى را سر ببرید گفتند آیا ما را به ریشخند مىگیرى گفت پناه مىبرم به خدا که [مبادا] از جاهلان باشم».
ابعاد تمسخر
در آیات قرآنی از دو منظر به مسئله استهزا توجه شده است: نخست از منظر امور اعتقادی و مسائل مرتبط با آن است. این آیات که مربوط به حوزه عقیده و دین است به مسأله تمسخر مخالفان دین اشاره می کند و آنان را از این کار بازمی دارد و تهدید می کند.
دوم از منظر امور اخلاقی به این مسئله توجه داده شده که این گونه رفتار نه تنها در شأن مؤمنان نیست بلکه ناهنجاری است که میبایست از آن پرهیز کرد. از این رو قرآن با اشاره به منشأ این ناهنجاری و آثار و پیامدهای اجتماعی و روحی و روانی آن و بیان عاقبت این کار به کسانی که در این وادی به استهزای مؤمنان میپردازند و آن را امری عادی برمی شمارند هشدار داده و تهدید به مجازات و کیفری سخت در آخرت می کند.
ریشه های روانی و اجتماعی تمسخر
از نظر قرآن ریشه های متعددی را میتوان برای این ناهنجاری اخلاقی برشمرد. از جمله علل این رفتار جهل و نادانی است. به این معنا که انسان جاهل بدون توجه به مسائل و فهم و درک درست آن تنها بر پایه ظاهر حکم کرده و رفتاری را به تمسخر می گیرد که اگر خوب دقت کند و در آن تأمل نماید درمی یابد که این دسته از رفتارها در آن اندازه نیست که بتوان آن را زشت شمرد و به تمسخر گرفت. بسیار دیده شده است که برخی از استهزا کنندگان بدون فهم مسئله به تمسخر کردن می پردازند.
دومین عاملی که موجب می شود تا شخص یا گروهی به تمسخر دیگران بپردازند خود برتربینی و غرور و خودخواهی قومی و نژادی است. این که انسان خود را برتر از دیگران بداند باعث می شود که دیگران را خوار و کوچک شمارد و به استهزا رفتار و کردار دیگران اقدام کند و برای آنان جوک و لطیفه بسازد. این دسته از اشخاص و یا گروههای اجتماعی و یا قومی بر این باورند که خودشان از دیگران بهتر هستند و به تعبیر قرآنی خود را خیر و خوب مییابند و هر آن چه خود می کنند و یا می گویند به عنوان گفتار و رفتار پسندیده دانسته و آن را برتر می یابند.
انگیزه تمسخر دیگران
به نظر میرسد دو دسته هستند که علاقه شدیدی به تمسخر دیگران دارند. یکی گروه های قومی و یا اجتماعی که به جهت اختلاف طبقاتی اجتماعی و یا قومی یا دسته بندی های حزبی و گروهی به تمسخر دیگران به عنوان یک گروه و یا قوم و یا طبقه اقدام می کنند و برای آنان جوک و لطیفه می سازند و دیگر گروه زنان می باشند.
سخن از این نیست که زن و یا مردی این کار را میکند بلکه سخن از زنان (بهعنوان یک جنس) و یا گروهها (قوم) است که به این کار اقدام میکنند و برای گروه های دیگر و دسته ای از زنان این جوک ها را میسازند. تأکید بر زنان از آن روست که گروهی از زنان هرگاه در یک جا گرد هم آیند به تمسخر جماعت دیگری از زنان میپردازند و آنان را دست میاندازند با این باور که خودشان از نظر گفتار و رفتار، پسندیده تر از آن گروه هستند. از این رو خداوند برای این که این ناهنجاری را از ایشان دور سازد به آنان هشدار می دهد که اگر از جهل خود دست بردارند و در رفتار دیگران دقت کنند، متوجه میشوند که آنان شاید از خودشان بهتر بوده و رفتار و گفتارشان پسندیده تر باشد.
انسان هرگاه خودش را بیش از اندازه باور داشته و به خود مغرور باشد دیگری را پست و خرد می انگارد و خوار و خفیف میدارد و به تمسخر رفتار و گفتار آنان میپردازد. از این روست که یکی از علل سرپیچی از دعوت پیامبران و عدم گرایش به حق و حقیقت این است که خود را برتر یافته و مغرور به خود شده و از خود متشکر باشد. چنانکه آیات ۸ و ۹ و ۳۱ تا ۳۵ سوره جاثیه به این مورد اشاره دارد.
قرآن در این آیات توضیح میدهد کسانی خود را برتر میدانند و در دام غرور میافتند که خود را در جایگاه اجتماعی و یا علمی برتر بیابند. بنابراین ریشه غروری که موجب میشود دیگران را پست و حقیر بشمارند و به تمسخر آنان بپردازند، جایگاه اجتماعی و علمی آنان است.
در آیه ۸۳ سوره غافر نیز در این رابطه آمده است: «فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون؛ و چون پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند به آن چیز [مختصرى] از دانش که نزدشان بود خرسند شدند و [سرانجام] آنچه به ریشخند مىگرفتند آنان را فروگرفت».
به هر حال رفاه و سرخوشی از عوامل مهم مسخرگی دیگران است. کسانی که از امکانات و رفاه دنیوی بالایی برخوردارند خود را از طبقات عادی مردم برتر دانسته و برای آنان جوک و لطیفه می سازند و یا رفتار ایشان را مسخره می کنند.
در آیه ۱۲ بقره در این رابطه آمده است: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ زندگى دنیا در چشم کافران آراسته شده است و مؤمنان را ریشخند مى کنند و [حال آنکه] کسانىکه تقوا پیشه بوده اند در روز رستاخیز از آنان برترند و خدا به هر که بخواهد بىشمار روزى مىدهد».
ریشه دیگری که قرآن برای تمسخر بیان میکند دشمنی و انتقام از دیگران است. هر کسی که از شخصی و یا گروهی ضربه خورده باشد و در برابرش کم بیاورد با روش ناهنجار تمسخر میکوشد تا خود را بازسازی کند و روحیه از دست رفتهاش را بازگرداند و به خود وجاهت و منزلت دروغین بخشد. از اینرو میکوشد تا با حربه تمسخر، جبران شکست کرده و از طرف مقابل انتقام بگیرد. بسیاری از جوکها و لطیفههای سیاسی که برای اقوام و گروههای نژادی ساخته شده است از این رو بوده است.
در آیات ۵۸ و ۵۹ سوره مائده در رابطه با تمسخر آمده است: «وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاَهِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَعْقِلُونَ﴿۵۸﴾قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَکْثَرَکُمْ فَاسِقُونَ؛ و هنگامى که [بهوسیله اذان مردم را] به نماز مى خوانید آن را به مسخره و بازى مىگیرند زیرا آنان مردمى اند که نمى اندیشند، بگو اى اهل کتاب آیا جز این بر ما عیب مىگیرید که ما به خدا و به آنچه به سوى ما نازل شده و به آنچه پیش از این فرود آمده است ایمان آورده ایم و اینکه بیشتر شما فاسقید».
از نکته هایی که در این آیه آمده است آن که از «لعب» یعنی بازی سخن میگوید. لعب در فرهنگ قرآنی نوعی بازی کودکانه و بیهوده و بی هدف است. در این جا بیان می دارد که دشمنان برای انتقام گیری به بازی روی می آورند و مسخرگی پیشه می کنند تا شما را بیازارند.
اگر بخواهیم ریشه دیگری برای تمسخر بیابیم باید به مسئله نادیده گرفتن رفتار ناپسند خود از سوی مسخره کنندگان اشاره کرد. قرآن در این رابطه در ایه ۱۰ سوره روم و ۷ و ۸ جاثیه بیان می دارد که مسخره کنندگان اعمال بسیار زشت و نابهنجار خود را نمیبینند و بر خود کور و بر دیگری بینایند. پس به این دلیل دیگران را مسخره می کنند و رفتار زشت خود را نمی بینند.
آثار و پیامدهای تمسخر
در این جا میتوان از دو منظر به پیامدها نگریست؛ یکی آنکه درباره آثار اجتماعی و روحی و روانی و یا به زبان دقیق تر از مسئله مجازات مسخره کنندگان بهعنوان آثار سخن بگوییم و بیان داریم که قرآن چه مجازاتی برای این عمل زشت و نابهنجار مشخص کرده است. چنانکه در برخی از کتب بر پایه آموزههای قرآنی و بیانات الهی به مجازات تمسخرکنندگان بهعنوان آثار و پیامدهای استهزا اشاره شده و بیان گردیده است که از آثار این عمل در دنیا و آخرت میتوان به حبط اعمال، ارتداد، حسرت در قیامت و خواری و ذلت و عذاب اخروی اشاره کرد.
دوم آن که از منظر آثار اجتماعی و تأثیرات زیانبار تمسخر بپردازیم. در این جا به این بخش بیشتر توجه می دهیم تا دریابیم که قرآن چه آثار و پیامدهایی برای این رفتار نابهنجار بیان میکند.
از آثار نخست این عمل نابهنجار می توان به مسئله دامن زدن به اختلافات میان قومها و گروهها اشاره کرد. به این معنا که مؤمنان را از یک دیگر دور ساخته و الفت و عشق را از ایشان می راند و موجبات عداوت در میان ایشان را فراهم میآورد. از این روست که قرآن در سوره حجرات از اموری چون غیبت و تمسخر بازداشته و از مؤمنان خواسته که این شیوه رفتاری را کنار گذاشته و به تمسخر و غیبت دیگران نپردازند.(حجرات آیه ۱۱)
دومین پیامدی که میتوان بدان اشاره کرد مسئله ارتداد است. کسانیکه به تمسخر دیگران و به ویژه مومنان می پردازند با این روش دلهایشان می میرد و اندک اندک از دایره ایمان خارج می شوند. (توبه آیه ۶۴ تا ۶۶)
سومین اثر و پیامد تمسخر دیگران فراموشی خداوند است. به این معنا که موجب می شود تا دلها سخت شده و یاد خدا و قیامت از دلها بیرون رود. (جاثیه آیه ۳۴ و مومنون آیه ۱۱۰)
راهکارهای رهایی از تمسخر
برای رهیدن از این نابهنجار اجتماعی و اخلاقی، قرآن دستور میدهد که مؤمنان افراد تمسخر کننده را پند دهند (هود آیه ۸۷) و از همنشینی با آنان پرهیز نمایند (انعام آیه ۶۸ و حجر آیه ۹۴) و از دوستی با آنان خودداری کنند.(مائده آیه ۵۷) و در صورتیکه این کار از سوی دشمنان خدا و دین صورت گیرد به مقابله به مثل هم اقدام کنند.(هود آیه ۳۸)
حجتالاسلام و المسلمین سید احمد میرعمادی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه خرمآباد در گفت و گو با خبرنگار ایکنا گفت: «استهزا» در لغت به معنای طلب تحقیر است با هر وسیلهای که صورت گیرد. در اصطلاح عبارت است از مسخره کردن افراد، یا برخی امر و با گفتار یا کردار، مانند اشاره با چشم یا دیگر اعضای بدن که این عمل بیشتر به قصد تحقیر و توهین دیگران صورت میگیرد.
جبران کمبود شخصیت و تقویت روحیه از دلایل تمسخر
وی با بیان این که گاهی نیز مسخره کردن با هدف دیگری مانند جبران کمبود شخصیت، تقویت روحیه خود با تضعیف روحیه دیگری انجام میشود، اضافه کرد: البته استهزا و مسخره کردن تنها محدود به این موارد نیست در برخی مواقع نیز انسان هایی هستند که با اعمال و گفتار و رفتار خود آیات الهی، انبیا و مؤمنان را به تمسخر میگیرند.
حجتالاسلام میر عمادی اضافه کرد: در قرآن و روایات از عوامل متعدد برای دوزخی شدن انسان نام برده شده که مهمترین آن ها عبارت از گناه و معصیت، کفر و نفاق، منحرف کردن مردم از راه خدا، قتل عمد، پیروی از شیطان، شرک و بتپرستی، ظلم و ستم هستند.
نماینده ولیفقیه در لرستان با اذعان به اینکه در این میان، استهزای آیات الهی یکی از همین عوامل است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در وصیت خود به آن اشاره فرموده است، گفت: در قرآن، کیفر استهزاگران انبیا و آیات الهی و مؤمنان جهنم است و برای آنان عذابی دردناک و خوار کننده است.
وی اضافه کرد: عذابی که هیچ گاه از آن خارج نشده و عذر آنان نیز پذیرفته نخواهد شد و در برابر فریاد آنان برای خروج، با لحنی تحقیر کننده به خاموشی فراخوانده شد نه اعمالی که در دنیا انجام دادهاند برایشان سودی خواهد داشت و نه یاورانی که غیر از خدا برای خود برگزیدهاند از این رو آنان در آخرت هیچ کمک و یاوری نخواهند داشت.
حجتالاسلام میرعمادی یادآور شد: روشن است کسیکه آیات خدا را به بازیچه بگیرد به هیچ یک از اصول و فروع دین، پایبند نیست و جزای چنین کسی دوزخ است