جوانان عزیز از این اندیشه های ناب بهره بگیریم

بسم الله الرّحمن الرّحیم
رجال تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه یخافون یوماتنقلب فیه القلوب و الابصار . سوره نور ایه 37 .
مردانی که تجارت و بیع را از یاد خدا و بپاداشتن نماز و دادن زکوه بفراموشی نمی اندازد از روزی می ترسند که در آن دلها و چشمها گردش می کند .
این آیه از قرآن را استاد و راهنمای گرامی و پدر مهربان من جناب آقای ... به عنوان درسی از کتاب خدا به من هدیه فرمودند پس از تشکر از حضورشان از خدا سلامت ایشان را خواستارم و از دیگر برادران می خواهم که از این استاد گرامی استفاده و حفاظت بیشتری کنند .
اینجانب که نتوانستم شاگرد خوبی برای ایشان باشم ولی از خدا می خواهم که به دیگر برادران این توفیق را بدهد . بارالهی هر چه خواهی آن کنم ، خویشتن را در رهت قربان کنم .
خدایا شاهد باش که به جبهه می روم که رضای تو را بیابم و به جبهه می روم که با حسین بن علی (ع) و امام عصرمان مهدی موعود (عج) ملاقات کنم و از آنها شفاعت بطلبم و بواسطه آنها تو را راضی کنم . خدایا یاریم کن که کبر و غرور و مال و ثروت و زن و فرزند مرا فریب ندهد . و در این دم آخر اسیرم نسازد . هم اکنون که این وصیت نامه را می نویسم فشار وسواس شیطان بر دوشم و ارشاد منادیان حق بر آن دوشم با هم در ستیزند .خدایا یاریم کن تا به سوی تو بیایم و با تو بیایم و برای رضای تو بیایم . خدایا می دانم که ممکن است پدر و مادرم از رفتن من به جبهه راضی نباشند ولی با این حال دو بار اسم من در قرعه کشی درآمده و من نیز دیگر طاقت ندارم که با خود و در راه عقیده تو و با معتقدات خودم در ستیز باشم .
خدایا گناهان مرا ببخش و پدر و مادرم را از من راضی کن ، تمام آنها که برگردن من حق دارند ، حقشان را بر من حلال بفرما . پدر و مادر عزیز من نتوانستم فرزندی باشم که می خواستید و اصلا فرزند خوبی نبودم .امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید از تمام فامیل حلال بودی بطلبید و اگر کسی از من قرضی دارد چون یادم نیست به او بپردازید و مدت یکسال هم نماز و روزه برای من بخرید . اگر می توانید صبر داشته باشید و از گریه کردن بر جنازه من خودداری کنید و بجای آن بر جسد پاره پاره استاد شهادت حسین بن علی (ع) گریه کنید و از او شفاعت مرا بخواهید . اگر به صورت پیکر بی جان برگشتم در صورت مساعد بودن جو فکری از استاد عزیزم ... می خواهم که بر جسد من منت گزارده و بر آن نماز بخوانند و سپس مرا در قبر تلقین دهند .
امیدوارم که پدر و مادر من این بنده ضعیف و ذلیل خدا را به حسین بن علی (ع) ببخشند . در پایان چند نصیحت که به تجربه بر من اثبات شده به برادران و خواهران مسلمان خود می گویم .
1ـ اطاعت بی چون و چرا از فرمانده کل قوا خمینی ، جان ما فدایش باعث خوشبختی دنیوی و رستگاری اخروی و برخورد ناجور با فرمایشات گهر بارشان باعث ناراحتی و عذاب خدائی می باشد .
2ـ دعای کمیل و ندبه و نماز شب و زیارت عاشورا را ترک نکنید تا رستگار شوید .
3ـ از وجود استادهای پاک و معظم چون امام خمینی و آیت ا...سید علی محمد دستغیب و حجه الاسلام خامنه ای و رفسنجانی و غیره کمال استفاده را نموده و راه شهداء با روشنائی ایشان ادامه دهید .
در پایان از کلیه برادران التماس دعا را دارم و از شما می خواهم که سه شعار را در تشییع جنازه من فراموش نکنید با کمال تشکر :
1ـ یا حجةابن الحسن عجل علی ظهورا . 2ـ یا حسین یا مهدی . 3ـ خدایا ، خدایا ، ترا بجان مهدی ، تا انقلاب مهدی ، خمینی را نگهدار . از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا . اشهد ان لا اله الا الله ، اشهدان محمد رسول الله . اشهدان علی ولی الله . خمینی روح اله .التماس دعا جمیعا و رحمةالله و برکاته
محمدکریم نامی ، بنده ناچیز و برادر شما .
درباره شهید
نام:محمد کریم
نام خانوادگی:نامی
نام پدر:عباس
تاریخ تولد:1342/06/25
عضویت:بسیجی
تاهل:مجرد
تاریخ شهادت:1361/01/06
محل تولد:شیراز
زندگینامه شهید محمد کریم نامی
شهید محمدکریم نامی در سال 1342 در شیراز متولد شد . دوره ابتدائی را در دبستان روستائیان سابق و دوره دبیرستان را در دبیرستان ابوذر و سلمان گذراند . شهید از کودکی طالب دین و مذهب بود و همواره با دیگر همکلاسانش فرق داشت و همه چیز خود را در عبادت می دید بسیار فعال بود و مشگل گشای تمام فامیل و خانواده بود البته به اندازه خودش و سال قبل از انقلاب و بعد از آن هم یک حزب الهی سرسخت بود نماز جمعه او ترک نمی شد در خانواده کسی نمی توانست جلو او حرف مخالف اسلام و انقلاب بزند و نماز شبش هم ترک نمی شد در دوران قبل از انقلاب محصل بوده است و در تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب همراه با دیگر دانش آموزان شرکت داشت . در بعد از انقلاب شهید تا دو سال بعد از پیروزی انقلاب هنوز در حال تحصیل بود و در ایام تعطیلات تابستان در بسیج محل و در سپاه فعالیت داشت و در مسجد آتشیها به دنبال تحصیل معلومات مذهبی بود تا اینکه بعد از اخذ دیپلم در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به کار شد و مدتی پاسدار آیت الله شهید دستغیب بود و بعد از شهادت ایشان به پاسداری از حجت الاسلام سید علی محمد دستغیب مشغول بود تا هنگامیکه به جبهه اعزام شد و سپس در تاریخ 6/1/61 در منطقه شوش در عملیات فتح المبین بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسیدند .