شاخه گلی که فراموشی می آورد
مؤمن چون این شاخه گل را می بوید قلبش از دلبستگی به مال دنیا بی خیال می شود، با بوییدن این شاخه گل، دیگر هیچ علاقه ای به مال دنیا در دل مؤمن باقی نمی ماند.
امام سجاد علیه السلام در حدیثی فرمودند:
هنگامی که موقع مرگ بنده مؤمن فرا می رسد خداوند دو شاخه گل از بهشت برای مؤمن می فرستد.
..اینکه خدا صبر می کند و در لحظه جان دادن برای مؤمن، شاخه گل می فرستد برای این است که در آن شرایط هیچ چیز به اندازه این شاخه گل برای او مفید نیست.
خداوند برای مؤمنی که می خواهد جان بدهد دو شاخه گل می فرستد اما این دو شاخه گل، گلهای معمولی نیستند!
هر کدام از این شاخه گل ها اثر مخصوصی را دارد.
مقداری فکر کن، هر انسانی در این دنیا وظیفه دارد برای گذران امور زندگی خود به تلاش و فعالیت اقتصادی بپردازد.
آری، کار و تلاش در اسلام به عنوان عبادت معرفی شده است و شخص مؤمن هم در راستای این دستور اسلامی، به کسب درآمد می پردازد.
خوب این بنده خدا، یک عمر زحمت کشیده است، خانه و ماشین و دیگر وسائل زندگی را فراهم نموده است و معلوم است که به آن علاقمند است و شاید دل کندن از آن برای او سخت باشد.
آیا می دانی نام یکی از آن شاخه گلها، «مُسیخه» می باشد؟
مُسیخه به معنای «بی خیال کننده» می باشد، مؤمن چون این شاخه گل را می بوید قلبش از دلبستگی به مال دنیا بی خیال می شود، با بوییدن این شاخه گل، دیگر هیچ علاقه ای به مال دنیا در دل مؤمن باقی نمی ماند.
اکنون دیگر مؤمن، هیچ علاقه ای به اموال و دارایی خود ندارد، اصلًا به آنها فکر نمی کند، تمام اموالش برای او بی ارزش می شود.
آیا می دانی نام آن گل دیگر چیست؟
امام سجاد علیه السلام نام آن را «مُنسیه» معرفی می کند.
منسیه، یعنی «فراموشی آور»!
آیا دیده ای افرادی دچار بیماری فراموشی شده اند و دیگر هیچ چیز را به یاد نمی آورند.
مؤمن با بوییدن این شاخه گل دوم، به یک فراموشی مبتلا می شود.
البته نه اینکه مؤمن همه چیز را فراموش کند، نه، بلکه او هر چه رنگ و بوی دنیا را دارد فراموش می کند.
خانه من، ماشین من، شهرت من، ریاست من، فرزند من، همسر من!
مؤمن همه اینها را فراموش می کند.
اکنون او دیگر به یاد ندارد که خانه و زندگی داشته است!
حالا شیطان دیگر چه می تواند بکند؟
حتماً شنیده ای که شیطان در آن لحظه های آخر عمر، به سراغ انسان می آید و چون می داند او به اموال و دارایی خود محبّت دارد تلاش می کند تا انسان را به گمراهی بکشاند مثلًا به او می گوید اگر دست از خداپرستی برنداری خانه تو را آتش می زنم، ماشین تو را آتش می زنم و. ..
آن لحظه، لحظه بسیار حساسی است، چه بسا افرادی بوده اند که در آن لحظه به دنبال وسوسه شیطان، عاقبت به خیر نشده اند.
اما خداوند در آن لحظه های حساس، با فرستادن دو شاخه گل، بنده مؤمن خود را یاری می کند.
مؤمن چون آن دو شاخه گل را می بوید حافظه اش از مال دنیا و هر آنچه رنگ دنیایی دارد خالی می شود، دیگر شیطان هیچ کاری نمی تواند بکند، اگر بخواهد به مؤمن بگوید که اگر «شهادتین» بگویی خانه تو را آتش می زنم، مؤمن اصلًا یادش نمی آید که خانه ای داشته است!
و به این ترتیب تلاش شیطان بی نتیجه می شود و مؤمن با راحتی و آسودگی تمام به سوی دیار باقی می شتابد و مرگ در کام او شیرین جلوه می کند.[1]
پی نوشت
[1] . عن أبی عبد اللَّه علیه السلام قال: «قال علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام: قال اللَّه عزّ وجلّ: ما من شیء أتردّد عنه تردّدی عن قبض روح المؤمن، یکره الموت وأنا أکره مساءته، فإذا حضره أجله الذی لا یؤخّر فیه بعثت إلیه بریحانتین من الجنّة، تُسمّى إحداهما المسخیة، والأُخرى المنسیة، فأمّا المسخیة فتسخیه عن ماله، وأمّا المنسیة فتنسیه أمر الدنیا»: الأمالی للطوسی ص 414، بحار الأنوار ج 6 ص 152.
عن أبی محمّد الأنصاری- وکان خیّراً- عن عمّار الأسدی، عن أبی عبد اللَّه علیه السلام، قال: «قال رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم: لو أنّ مؤمناً أقسم على ربّه عزّ وجلّ أن لا یمیته ما أماته أبداً، ولکن إذا حضر أجله بعث اللَّه عزّ وجلّ إلیه ریحین: ریحاً یُقال له: المنسیة، وریحاً یُقال له: المسخیة، فأمّا المنسیة فإنّها تنسیه أهله وماله، فأمّا المسخیة فإنّها تسخی نفسه عن الدنیا حتّى یختار ما عند اللَّه تبارک وتعالى»: الکافی ج 2 ص 127، معانی الاخبار ص 142.