سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ق.ظ
زندگی طلبگی، سخت اما شیرین است
حسین اصغری - اگر در فیلم «طلا و مس»، مرد طلبه است و زن وظیفه خود را ایجاد شرایط مطلوب برای تحصیل مرد میداند، در واقعیت زندگی طلبگی میتوان خانوادههایی را یافت که زن و شوهر هر دو طلبه هستند، هر دو تلاش میکنند تا عاشقانه به یکدیگر و فرزندانشان خدمت کنند تا آرامش و آسایش بیشتری برای دیگری فراهم شود و هردو بیش از هر چیز نگران این هستند که مبادا وظیفه خود را به خوبی انجام ندهند. هنگامیکه این سوژه را با حجت الاسلام علی محمودی مطرح کردیم و گفتیم که در این گفتوگو تنها میخواهیم با همسر طلبه شما صحبت کنیم، ابتدا باور نمیکردیم که او رضایت همسر خود را تنها شرط این مصاحبه اعلام کند، و هنگامیکه برای انجام مصاحبه با خانواده خود، میهمان آنان شدیم، «حاج آقا» به بهانههای مختلف مانند چای آوردن یا بچهها را سرگرم کردن این جمع خانوادگی را ترک میکرد تا همسر او – خانم نعیمی- راحت سخنان خود را بگوید و بانوی خانه بارها از شوهر خود با احترام نام برد. حقیقت آن است که صفای این زندگی آنگونه بود که بارها به آن غبطه خوردیم! اجازه بدهید از این سؤال شروع کنم که چرا وارد حوزه شدید؟ علاقهمندی به آشنایی با «علم دین»، مهمترین دلیلی بود که باعث شد پس از تحصیلات دانشگاهی وارد حوزه شوم. تحصیلات دانشگاهی شما در چه رشتهای است ؟ من فارغ التحصیل رشته حقوق هستم. در چه مقطعی ؟ کارشناسی. با چه معدلی فارغ التحصیل شدید؟ معدل مدرک فارغ التحصیلی بالای 18 بود. علاقهمند به ادامه تحصیل در دانشگاه نبودید؟ زیاد نه! تقریباً بلافاصله بعد از اتمام دانشگاه وارد حوزه شدم. چرا با این عجله وارد حوزه شدید؟ البته این فاصله تقریباً یک سال طول کشید چون زمان پذیرش به اتمام رسیده بود و من هم تازه ازدواج کرده بودم. همسرتان مخالفتی نداشت؟ نخیر بلکه خیلی هم موافق بود؛ از مهمترین مشترکات من و همسرم علم آموزی است، شاید بیشتر از هر چیز در خانه ما کتاب یافت میشود. تحصیلات همسرتان در چه رشتهای است؟ تحصیلات همسر من حوزوی است اما در موضوعات مختلفی مطالعه دارند، مثلاً در مورد دفاع مقدس مقالات مختلفی نوشتهاند و درباره تاریخ معاصر کتاب منتشر کردهاند. در فضای اینترنتی هم فعالیت دارند. سابقه تحصیلی همسرتان به تحصیلات حوزوی شما کمک میکرد؟ اوایل طلبگی که زندگی دونفره داشتیم کمکهای ایشان زیاد بود ولی بعد از تولد فرزندان و افزایش مشغلههای همسرم خیلی امکان کمک فراهم نشد، اما اشراف خوبی که به منابع حوزوی داشتند، کمک خوبی بود. چیزی مثل فیلم طلا و مس ؟ خیر، موضوع متفاوت بود، در آن فیلم، مرد طلبه بود و زن خانهدار، اما در مورد زندگی ما هر دو طلبه بودیم و این مشکلات را اضافه میکرد. فکر میکنم این میتواند یک سوژه جالب باشد؟ فکر میکنم ساختن فیلمی از زندگی زن و شوهری طلبه با فرزندانشان جالب باشد البته امیدوارم مانند برخی از فیلمهای مرتبط با روحانیت به صورت نامناسب ساخته نشود. حوزه برای ورود فارغ التحصیلان دانشگاهی امتیازاتی در نظر گرفته است؟ این امتیازات بیشتر برای ورود به حوزه است، اما برای تحصیل در حوزه امتیازات خاصی نیست، به ویژه اینکه این افراد معمولاً متأهل هستند و وظایفی در خانه دارند که کسانی که هنوز ازدواج نکردهاند آن وظایف را ندارند، برخی از دروس نیز که برای ورودیهای دیپلم در نظر گرفته شده، برای فارغالتحصیلان مراکز آموزش عالی تکراری است، شرایط سنی نیز تفاوتی میان این دو گروه ایجاد کرده است به طوری که این گروه از طلاب معمولاً 5 سال بزرگتر از دیگران هستند. مگر این گروه از طلاب در مدارس ویژه تحصیل نمیکنند؟ طلاب حوزه علمیه برادران در مدارس خاص در قم و چند شهر دیگر تحصیل میکنند اما برای طلاب خواهر دانشگاهی، مدارسی خاص یا حتی بخش خاص در نظر گرفته نشده است. هم اکنون حوزه علمیه برادران در حال طراحی نظام جدید آموزشی برای این گروه از افراد است. یعنی نظام آموزشی ویژه فارغالتحصیلان دانشگاهی ؟ بله، اما این در حوزه علمیه برادران است و ربطی به حوزه خواهران ندارد. شاید داوطلبان دانشگاهی برای تحصیل در حوزه خواهران اندک هستند؟ همه ساله نزدیک به 4 هزار نفر از این افراد برای تحصیل در حوزه ثبتنام میکنند که به راحتی میتوان برای این افراد مدارسی یا بخشی خاص در مدارس علمیه طراحی کرد. حتی براساس آمار برخی از این افراد علاقهمند دارای مدرک دکتری هستند. این تعداد هم هر ساله افزایش پیدا خواهد کرد. چرا ؟ یک مقایسه آماری این را نشان میدهد به اضافه اینکه الان ظرفیت دانشگاهها افزایش یافته و افراد به راحتی میتوانند وارد دانشگاه شوند. الان نظام تحصیلی در حوزه خواهران چگونه است؟ حوزه خواهران در دو سطح دارندگان مدرک سیکل یا سوم راهنمایی و دیپلم و بالاتر پذیرش دارند، البته مدارس مشخصی برای دارندگان سیکل و حوزههای معینی برای ورودیهای دیپلم و بالاتر تعیین شدهاند. تحصیل در سطح دو حوزه، که مقطع کارشناسی است برای داوطلبان دیپلم و فارغ التحصیلان دانشگاهی 5 سال است که 190 واحد درسی است ولی این دوره برای داوطلبان سیکل 7 ساله با 266 واحد درسی تنظیم شده است، این دورهها هم تمام وقت است، یعنی طلبه در تمامیروزهای هفته به صورت تمام وقت باید مشغول به تحصیل باشد، روزهای پنج شنبه هم معمولاً کلاسهای جنبی ارائه میشود. کارهای منزل چگونه انجام میشود؟ تنها با همکاری و مدیریت این کار صورت میگیرد، به ویژه اینکه فرزندان کوچکی در خانه باشند. شما چند فرزند دارید؟ من یک دختر 3 ساله و یک پسر 5 ساله دارم. اینها مزاحم درس خواندن شما نیستند؟ من تلاش میکنم که درسها را در حوزه فرابگیرم تا نیازی به مطالعه در منزل نباشد، اما در صورت نیاز معمولاً بعد از نماز صبح تا زمانی که بچهها خواب هستند مطالعه میکنم. همسرتان چطور؟ ایشان که هم تحصیل میکنند و هم فعالیت اداری دارند. بسیاری از مردان توقع دارند هنگام ورود به منزل، همسرشان به آنان توجه کنند تا اینکه دنبال مطالعه باشند؟ این طبیعی است، باید دنبال برنامهریزی مناسب بود. همسرتان معمولاً چه ساعتی وارد منزل میشود؟ ایشان ساعت 6 صبح از منزل خارج میشود و معمولاً 7 شب به منزل برمیگردند. پس تمامی زحمت خانه با شماست؟ البته ایشان هم کمک میکنند اما نمیتوان خیلی هم توقع داشت. مطالعات همسرتان در چه ساعاتی است؟ در منزل مطالعه میکنند؟ ایشان به علت مشغلههای اداری و تحصیلی، معمولاً باید در منزل مطالعه کنند که این کار معمولاً بعد از خواب بچهها یعنی ساعت 10 شب تا یک نیمه شب انجام میشود. اگر بچهها نخواهند بخوابند چه؟ بچهها خیلی آرام به نظر نمیرسند؟ ما تقسیم وظیفه کردیم؛ یعنی اگر بعد از ساعت 10 شب بچهها هنوز نخوابیده باشند، وظیفه نگهداری آنان با من است تا پدرشان به مطالعات خود بپردازد و اگر بچهها بعد از نماز صبح بیدار شدند، پدر از آنان نگهداری میکند تا من به مطالعات خودم بپردازم. با شیطنت بچهها چه کار میکنید؟ کودکان، کودکی میکنند و ما سعی میکنیم وظایفی که نسبت به آنان داریم را خوب انجام دهیم. شده است که از شیطنت بچهها کلافه شوید؟ زیاد، البته آن موقع دیگر زحمت پدر زیاد میشود. این مشکل نیست ؟ تفاهم و صمیمیت این سختی را برطرف میکند؛ هر دو کودک من در دوران تحصیل حوزه به دنیا آمدند و برای کودک در دوران نوزادی پدر کمک زیادی نمیتواند بکند، اما در کنار مادر بودن کمک خوبی است. در طول روز فرزندانتان در منزل هستند؟ نمیتوانند در منزل باشند چون من در حوزه هستم و پدرشان هم منزل نیست بنابراین روزها آنها را در مهدقرآن میگذاریم. مشکلات مالی چطور؟ زندگی طلبگی بدون مشکلات مالی نیست، اما همین مشکلات هم خالی از شیرینی نیست؛ هزینههای مهد کودک در قم ارزان تر از تهران است اگر چه همین هم برای طلبهها زیاد است. خیلیها فکر میکنند طلبهها درآمدهای خوبی دارند؟ این افراد از واقعیتهای زندگی طلبگی اطلاعی ندارند؛ این گمانها ناشی از ناآگاهی است، درآمد اغلب طلاب از حداقل درآمد یک کارگر هم کمتر است! فکر میکنم واقعیتهای زندگی طلاب برای بسیاری از افراد باور پذیر نیست، اما عشق به علم و علاقه به انجام وظیفه حکایت دیگری است. شما مستأجر هستید؟ بله. سخت نیست؟ سختی و راحتی در باور افراد است نه در جریان زندگی. زندگی طلبگی شیرینیهای فراوانی دارد که در کنار این شیرینیها این سختیها چیزی نیست. فکر میکنم این امکان وجود دارد که امتحانات شما و همسرتان همزمان شود؟ بله، این امکان تقریباً همه ساله وجود دارد. در این زمان چه میکنید؟ سعی میکنیم بچهها را به صورتی سرگرم کنیم که مانعی برای مطالعه نشوند. آنها را به مادر بزرگ یا پدر بزرگ میسپارید؟ نمیتوانیم این کار را کنیم چون خانواده من و همسرم در قم نیستند و در تهران زندگی میکنند. پس چه کار میکنید؟ در این مواقع از دوستان غیر طلبه کمک میگیریم، البته به این امید که برای آنان امکان نگهداری فرزندان باشد. زمانی بوده که این امکان نباشد؟ بله، قرار نیست که تحصیل ما به معنای زحمت برای دیگران باشد، بنابراین ممکن است شرایط فراهم نباشد. من ممکن است در روز به چند نفر از دوستان زنگ بزنم اما هیچکدام شرایط را نداشته باشند البته این درخواست صرفاً در روزهای امتحان است. و اگر شب امتحان فرزندتان مریض شود؟ سلامتی فرزندان مهم است. براساس شرایط من یا پدرشان از او نگهداری میکنیم. البته با توجه به نیازهای عاطفی کودک سعی میکنیم تا هر دو از او نگهداری کنیم. زمانی بوده که به علت بیماری فرزندتان امتحان ندهید؟ بسیار زیاد، چون من ابتدا یک همسر و مادر هستم و بعد یک طلبه. مسئولین حوزه این غیبتها را موجه میدانند؟ با شرایطی این غیبت ها موجه میشود. رفت و آمدهای خانوادگی هم دارید؟ بله ما هم مانند همه خانوادهها رفت و آمد داریم.البته تلاش میکنند که برای درسها مشکلی ایجاد نکند. شما هم از همسرتان هدیه میگیرید؟ این چیزها در همه زندگیها وجود دارد. آخرین هدیهای که از همسرتان گرفتید یادتان است؟ هدایای ما اغلب کتاب است. آخرین هدیه شما هم کتاب بود؟ آخرین هدیه همسر من، یک لپ تاپ بود که به مناسبت روز زن به من هدیه دادند، البته پیش قسط آن وام 300 هزار تومانی بود که برای آن یک سال انتظار کشیده بودیم! فکر میکردید همسر شما این هدیه را برای شما بخرد؟ اصلاً! اگر میدانستم مخالفت میکردم، اما ایشان مخفیانه این کار راکرد، حتی تمامیبرنامههای کمک درسی و علوم اسلامیرا در آن نصب کرده بود تا امکان پس دادن آن نباشد! خودشان کامپیوتر دارند؟ بله، ایشان قبل از ازدواج کامپیوتر داشتند و تقریباً از سه سال قبل با فروش کامپیوتر خانه، یک لپ تاپ قسطی خریدند. پرسش آخر از مرد خانه: حاج آقا شما همیشه از این هدیهها میدهید؟ خیر ! به هر حال بعد از 7 سال از زندگی باید هدیهای برای غافلگیر شدن داد! وگرنه برخی از هدایایی که میدهم حتی از یک شاخه گل هم ارزانتر است ! |
۹۵/۱۲/۱۰