خواستگاری آدم از حوا
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی خداوند آدم را آفرید و بعد هم حوا را به وجود آورد، آدم عرض کرد: خداوندا، این موجود زیبا چیست که نزدیکی او را دوست دارم و می خواهم به رویش نگاه کنم؟ خداوند فرمود: ای آدم، این کنیز من است، حوا نام دارد. آیا دوست داری که همیشه با تو باشد تا مونس تو بشود و برایت حرف بزند و تابع دستورهای تو باشد؟ آدم عرض کرد: بلی، خداوندا، من به خاطر این لطفت مادامی که زنده هستم بر تو حمد و سپاس می گویم.
پس خداوند فرمود: او را از من خواستگاری کن. زیرا او کنیز من و برای تو هم از لحاظ شهوت خوب است و خداوند شهوت را در آدم آفریده در حالی که قبلا همه چیز را به وی یاد داده بود. آدم عرض کرد: خداوندا، من حوا را از تو خواستگاری می کنم برای این کار چه باید بکنم؟ خداوند عز و جل فرمود:
رضای من در این است که تو مسائل و احکام دینی را که به تو آموخته ام به وی بیاموزی. آدم عرض کرد: خداوندا، اگر این را می خواهی من انجام می دهم. و خداوند فرمود: بلی، همین را می خواهم. پس شما دو تن را زن و شوهر کردم. و آنها را به هم پیوند داد.