شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۴۷ ق.ظ
سخن گفتن گرگ با چوپان
روزی یکی از چوپانهای مکه، گوسفندان خود را در صحرا می چراند.
خوابش برد گرگی آمد و یکی از گوسفندان او را گرفت. وقتی بیدار شد. افسوس خورد که چرا گرگ گوسفندش را برده است. ناگهان گرگ به سخن آمده و به آن مرد گفت: به این افسوس بخورید که محمّد- صلّی اللَّه علیه و آله- در مکه شما را به دین حق، دعوت می کند و شما نمی پذیرید.
در این موقع، چوپان به خود آمد و اسلام آورد. و قصّه خود را برای مردم بازگو کرد. بعدها اولاد وی افتخار می کردند. و یکی از آنها می گفت: من کسی هستم که گرگ با پدرم سخن گفته است[1].
پی نوشت
[1] بحار: 17/ 406، حدیث 27.
۹۶/۰۶/۲۵