عقیده زرتشتی ها درباره موعود و منجی
برخلاف گمان برخی، که باور به منجی را برخاسته از پندارهای زخم دیدگان بشری دانسته اند، این باور، اعتقادی سترگ است که ریشه در امید بخشی های پیامبران الهی علیهم السّلام و اندیشوران بزرگ تاریخ دارد.[1] ازاین رو برخی از نویسندگان معاصر از این باور با عنوان فتوریسم یاد کرده، چنین نوشته است: «فوتوریسم،[2] یعنی اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجی غیبی و مصلح جهانی و بزرگ، از جمله مسائلی است که در اصول عقاید ما، جای مهمّی را اشغال کرده است.
فوتوریسم عقیده ای است که در کیش های آسمانی:
زوراستریانیسم (مذهب زردشت) و جودائیسم (مذهب یهود) و سه مذهب عمده: مسیحیت: کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس و به طور کلی در میان مدعیان نبوت، به مثابه یک اصل مسلم قبول شده و همگی به اتفاق بشارت ظهور همچو مصلحی را داده اند. ..».[3]
فتوریسم یکی از مسائلی است که در بحث های تئولوژیک تمام مذاهب آسمانی (رشته تئولوژی بیبلیکال) درباره آن بحث و گفتگو شده است.
دار مستتر در طی کنفرانس هایی که به مناسبت ظهور «مهدی متمهدی» در سودان در فوریه سال 1885 میلادی در حضور عده کثیری برگزار گردید و سپس گفتارهای وی به شکل کتابی مستقل چاپ شد، می گوید: «می دانید که محمّد صلّی اللّه علیه و اله چگونه شریعت خود را بنیان نهاد؟ وقتی که او ظهور کرد، در عربستان افزون بر شرک ملی باستانی! سه دیانت بیگانه موجود بود: آیین یهود، دیانت عیسوی، کیش زردشت. .. نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت می شد عبارت از اعتقاد به یک وجود فوق الطبیعه بود که بایستی در آخر الزمان ظهور کند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد.
شما همگی در کتاب یسوع بحثی را که مربوط به این موضوع است خوانده اید: مطابق آموزه های این سه دیانت پیش از ظهور منجی باید نیروی بد بر جهان حکمفرما شود».[4]
براساس تحقیقات پژوهش گران مسائل اسلامی، این عقیده در طول زندگی انسان ها پیوسته در میان همه ملت ها و پیروان ادیان بزرگ وجود داشته، و حتی اقوام گوناگون جهان چون: اسلاوها، ژرمن ها، اسن ها و سلت ها نیز، معتقدند که سرانجام باید پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، بی عدالتی ها را از بین برده، حکومت واحد جهانی تشکیل داده، و در بین مردم براساس عدالت و انصاف داوری کند.
دین زردشت به عنوان یکی از دین های مطرح که دارای پیروانی است، همچون دیگر ادیان به موعود و منجی آخر الزمان اشاره کرده است. حال بدون در نظر گرفتن این که این دین آسمانی است یا خیر، در پاره ای از متون موجود این دین فرازهایی به مطلب یادشده اشاره کرده است.، که البته این خود نیز دارای اهمیت است. از جمله می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:
- اوستا؛ در بخش «کات ها» که یکی از بخش های چهارگانه «اوستا» است، در صفحات 24 و 98 نویدهایی درباره موعود جهانی، مصلح پایه گذار حکومت واحد جهانی دیده می شود.
- زند؛ در کتاب «زند» که از کتب مقدس زرتشتیان است، پس از آن که مقداری درباره شیوع فساد در آخر الزمان سخن به میان آورده، می گوید: «...
آن گاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان می شود و اهریمنان را منقرض می سازند. .. پس از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست. ..».[5]
- جاماسب نامه؛ جاماسب در کتاب معروف خود «جاماسب نامه» از زرتشت نقل می کند که: «از فرزندان دختر پیغمبر که «خورشید جهان» و شاه زمان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد».
باز در جاماسب نامه می خوانیم: «مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر دین جد خویش باشد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند».[6]
جاماسب در آموزه های خود می گوید: «پیامبر عرب واپسین فرستاده است که از میان کوه های مکه ظاهر شود. ..؛ از فرزندان پیامبر شخصی در مکه پدیدار خواهد شد که جانشین آن پیامبر است و پیرو دین جدّ خود می باشد. .. از عدل او گرگ با میش آب می خورد و همه ی جهان به آیین «مهرآزمای» (محمّد) خواهند گروید».
در واپسین فراز از کتاب «زند بهمن یسن» که شرح و تفسیر «اوستا» می باشد، از ظهور مصلح جهانی و منتهی شدن حکومت آن حضرت به رستاخیز سخن گفته: «پس سوشیانس آفرینش را دوباره پاک بسازد و رستاخیز و تن پسین باشد».
در «زند و هومن یسن» از ظهور «سوشیانس» (نجات دهنده بزرگ جهان) خبر داده می گوید: «نشانه های شگفت انگیزی در آسمان پدید آید که به ظهور منجی جهان دلالت می کند و فرشتگانی از شرق و غرب به فرمان او فرستاده می شوند و به همه ی دنیا پیام می فرستد».
آن گاه به مقاومت شریران در برابر او اشاره کرده، نوید می دهد که سرانجام همگی در برابر او سر تعظیم فرود می آورند.
هنگامی که «گشتاسب» درباره چگونگی ظهور سوشیانس و کیفیت اداره جهان می پرسد، جاماسب حکیم، شاگرد زرتشت توضیح می دهد:
«سوشیانس دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد،
ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند».
در دین زردشت، موعودهایی معرفی شده اند که آنان را سوشیانت می نامند. این موعودها سه تن بوده اند که مهمّترین آنان واپسین ایشان است. و او «سوشیانت پیروزگر» خوانده شده است. این سوشیانت، همان موعود است، چنان که گفته اند: سوشیانت مزدیسنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیح یهودیان، فارقلیط عیسویان، و مهدی مسلمانان است [7].[8]
پی نوشت
[1] ناگفته نماند که ما نمىخواهیم براى اثبات مهدى موعود علیه السّلام، به بشارتهاى کتابهاى ادیان و آیین هاى دیگر، استدلال کنیم و به طور اصولى نیازى بدان نداریم. بلکه مىخواهیم بگوییم که عقیده به ظهور یک نجاتدهنده فوقالعادهى جهانى، یک عقیده مشترک دینى است که از مصدر وحى سرچشمه گرفته و همه پیامبران بدان بشارت دادهاند. و همه ملتها در انتظار آن هستند لیکن در تطبیق آن خطا شده است.
[2] msirutuf
[3] سیّد هادى خسروشاهى، مصلح جهانى و مهدى موعود عجل اللّه تعالى فرجه الشریف از دیدگاه اهل سنّت، ص 55.
[4] پیشین، به نقل از: دار مستتر، مهدى در 13 قرن، ترجمه محسن جهانسوز.
[5] محمّد بهشتى، ادیان و مهدویّت، ص 18.
[6] على اکبر مهدىپور، او خواهد آمد، ص 106- 107؛ و نیز ر. ک: ناصر مکارم شیرازى، مهدى عجل اللّه تعالى فرجه الشریف انقلابى بزرگ، ص 53.
[7] دایرة المعارف فارسى، ج 1، ص 1373.
[8] سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، 1جلد، شباب الجنه - قم (ایران)، چاپ: 2، 1385 ه.ش.