سوء ظن
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...»[1]
ای مؤمنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید چرا که برخی از آنها گناه است.
شخصیت هر انسانی همانند مال و جان او محترم است و هتک حرمت اشخاص کمتر از قتل آنها نیست و چه بسا تبعات منفی بیشتری داشته باشد.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«انَّ اللَّهَ حَرَّمَ عَلَی المُسْلِمِ دَمَهُ وَمالَهُ وَعِرْضَهُ وَانْ یظُنَّ بِهِ سُوءُ الظَّنِ»[2]
خداوند خون و مال و آبروی مسلمان را محترم و نیز سوء گمان به وی را تحریم نموده است.
نفی و اثبات تطابق ذهن با عالَم خارج، چهار حالت می تواند داشته باشد. گاهی هر آنچه به ذهن آمده دقیقاً مطابق خارج بوده و همان چیز ذهنی واقع شده است. و گاهی تطابق خارج و ذهن احتمالی می باشد. اگر تطابق حتمی باشد، به آن یقین و علم اطلاق می شود و اگر تطابق احتمالی باشد چنانچه احتمال تطابق و عدم آن تقریباً مساوی باشد شک گویند و اگر احتمال تطابق بیشتر باشد (حدود 75%) ظن و اگر امکان تطابق کمتر باشد (حدود 25%) وهم اطلاق می گردد.
بر این اساس غیر از مورد تطابق حتمی، بقیه موارد (وهم، شک، ظن) مشکوک بوده و طبعاً نسبت هر صفت مذمومی به کسی بدون علم و قطع و تنها با ظن و گمان مذموم است. بدیهی است وقتی سوءظن مذموم باشد سوء شک و سوء وهم نیز بطریق اولویت قطعی ناپسند شمرده می شوند.
در مقابل صفت سوءظن، حسن ظن قرار می گیرد و آن حالتی ممدوح بوده و حکایت از سعه صدر و حلم وسیع صاحب آن صفت می کند.
حسن ظن و سوءظن بستگی به میزان عقل آدمی دارد. بر این اساس آن کس که افعال دیگران را حمل بر صحت می نماید و با دیدن و یا شنیدن عمل خیری حسن ظن می یابد و اشکالات احتمالی آن را پی گیری نمی کند و یا آن کس که با دیدن و شنیدن عملی زشت در پی امکان حملی صحیح می شود، عقلی کاملتر دارد نسبت به کسی که دائما در پی فاسد نمودن اعمال خیر دیگران و توجه به زشتیها و یا پیداکردن توجیهات نادرست است.
قال علی علیه السلام:
«ظَنُّ الرَّجُلِ عَلی قَدْرِ عَقْلِهِ»[3]
گمان انسان به اندازه عقل اوست.
پی نوشت ها
[1] حجرات- 12.
[2] محجّة البیضاء- جلد 5- صفحه 268.
[3] غرر الحکم.