فلسفه توبه
توبه، شاخه ای از رحمت بیکران الهی است که به منظور ایجاد امید در دل گناهکاران تشریع شده است تا از این طریق در کردار خود تجدید نظر و بازنگری کنند و از قانون شکنی دست بردارند.
توبه، عامل کاهش گناه و کارهای نادرست و ناهنجار در جامعه است. هر انسانی در طول زندگی به دلیل طغیان غرایز ممکن است به گناه آلوده شود. اگر برای او راه جبران و اصلاح نباشد، با خود می اندیشد که سرنوشت من جز عذاب الهی نیست، پس چرا در باقیمانده عمر خود از لذات نفسانی خودداری کنم؟ با این تصور به فکر اصلاح خود نمی افتد و به خلاف کاری ادامه می دهد. اما خداوند با تشریع توبه، به گناهکار این فرصت را می دهد که بتواند گذشته خود را جبران کند.
در قوانین بشر نیز این اصل مورد توجه قرار گرفته است. متصدیان امر اصلاح و تربیت بر زندانیان می گویند: اگر در زمان سپری کردن کیفرِ جرم، رفتار خوبی از خود نشان دهند از تخفیف (عفو و بخشش) برخوردار خواهند شد. با این قانون چه بسا زندانی وضع خود را عوض می کند تا بخشودگی شامل حال او شود. توبه، یکی از راه های رویارویی با فشارهای روانی و رسیدن به آرامش روحی است. یکی از روان شناسان می گوید:
شکنجه های وجدان اخلاقی، بسیار جانکاه وتوان فرساست و گاهی صورت پشیمانی به خود می گیرد که آن را جز با جبران خطا نمی توان آرام کرد.[1]
پی نوشت ها
[1] . کودک فلسفى، ج 1، ص 418.