معراج انسانها در پیاده روی اربعین1
گزارشی از حماسۀ حضور
بزرگ ترین اجتماع شیعیان جهان با حضور 17 میلیون نفر از 60 کشور در کربلای معلا برگزار شد. اربعین حسینی را می توان بزرگ ترین اجتماع شیعیان دانست که به صورت سالانه و با حضور میلیون ها عاشق دلباخته برگزار می شود. این اجتماع پرشور که در زمان متوکل ها و صدام ها با سختی و مشقت فراوانی همراه بود، چند سالی است که با عظمت و شکوهی دو چندان برگزار می گردد.
حضور عاشقان حسینی با پای پیاده و با خلق صحنه های اعجاب آور از شور و شعور، نماد اتحاد و همدلی شیعیان و عشق الهی آنان بود. به گزارش خبرگزاری حوزه، مقامات عراقی آمار زائران امسال را حدود 17 میلیون نفر برآورد کرده بودند که 10 میلیون نفر آنان از 60 کشور جهان آمده بودند. این آمار شامل چند روز قبل از اربعین حسینی تا روز اربعین بود و در روز اربعین حدود 3 میلیون نفر گرداگرد حرم سالار شهیدان طواف می کردند. اولین گروه زائران پیاده، شیعیان بصره و جنوب عراق بودند که از ابتدای ماه صفر حرکت خود را آغاز کرده بودند و اوج عظمت و شور این حرکت بی نظیر در مسیر نجف اشرف به کربلا دیده می شد. مسیر 80 کیلومتری نجف تا کربلا، با 1400 تیر چراغ برق شماره گذاری شده تا در صورت نبود امکانات اطلاع رسانی و ضعف آنتن دهی تلفن های همراه، زائران یکدیگر را پیدا کنند.
در این مسیر حدود هزار هیئت مذهبی آماده پذیرایی و خدمت رسانی به زائران بودند و تمام نیازهای زائران را مهیا کرده بودند. اطعام 17 میلیون نفر در چندین نوبت را با هزینه های دولتی نمی توان تأمین کرد و تنها شور و عشق مردم پشتوانه این حرکت ارزشمند است.[1]
جرعه ای از لذتهای معنوی
چند روز به اربعین بود [2] که مطالعۀ مطلبی دلم را به آستانۀ حرم امام حسین (ع) برد. یک لحظه با خدا نجوا کردم که: خدایا! این همه از تو عمر گرفته ام؛ اما هنوز یک زیارت اربعین که از نشانه های شیعه شمرده شده است [3] در نامۀ اعمالم ثبت نشده است. بعد به امام حسین(ع) عرضه داشتم: آقای من! معلوم نیست من اربعینهای دیگری را درک کنم. چه می شود مرا نیز در ردیف زائرین اربعین امسال قرار دهی؟ همان روز از امام (ع) برات کربلا را گرفتم و با تعطیل تمام برنامه ها به همراه گروهی از عاشقان راه افتادم و با تمام وجود دریافتم که سالار شهیدان چه زیبا از زائرین دعوت شده اش در اربعین پذیرایی می نماید که انسان احساس می کند در تمام عمرش هرگز به چنین لذت معنوی ای دست نیافته است؟
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم این دل کجا برم
گرچه زیارت اربعین با این توصیفات درک نمی شود و حتماً باید آن را از نزدیک دید و لمس کرد؛ وگرنه هیچ گاه نمی شود به بخش اعظم معارف عاشورایی دست یافت؛ اما به توصیۀ دوستان چند نکته در این رابطه اشاره می کنیم:
سابقۀ زیارت اربعین
زمانی که سفر پیاده، مخفیانه و با ترس و لرز اربعین به عشق ابا عبدالله(ع) از دل بیراهه ها انجام می شد، بندگان صالح، علما و اولیای الهی برای زیارت سید الشهدا(ع) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار می شدند. این مراسم از روز اربعین سال 61 هجری با «جابر بن عبد الله» نخستین زائر کربلا آغاز شده و با وجود حکام سفاک و خونریز اموی و عباسی، با حضور امام سجاد، امام باقر، حضرت زینب، اهل بیت امام حسین و امامان معصوم(ع) ادامه پیدا کرده است و بعد توسط علمای بزرگی همچون: شیخ انصاری، محدث نوری، علامه جعفری، علامه امینی، شهید نواب صفوی و... پی گرفته شده تا اینکه امروزه به هفده میلیون نفر زائر عاشق رسیده است، گرچه امروزه نیز این سفر معنوی خالی از خطر نیست.
شهود عرفانی در مسیر نجف کربلا
سفر اربعین به سمت کربلا، یک سفر فوق العاده معنوی است. اگر می خواهید شهود بسیاری از مراتب عالی معنویت درک نمایید، در میان جمعیت انبوهِ زائرینِ اربعین حضور پیدا کنید، آنجا خواهید فهمید که در مقابل این عظمت چیزی نیستید. آن وقت احساس صحرای محشر را پیدا خواهید کرد، با این تفاوت که در این مسیر، امام حسین (ع) عنایت ویژه ای به شما دارد.
تا وقتی کسی خودش اربعین به کربلا نرود و در میان خیل عظیم عاشقان امام حسین(ع) پیاده به سمت کربلا حرکت نکند و آن فضای پرجاذبه و استثنایی را از نزدیک لمس ننماید، نمی تواند شکوه و لذتِ بی حد آن را درک کند و حرارتی را که این حرکت در قلب او ایجاد می کند، حس نماید. باید با پیاده روی اربعین از عمق جان مرحله ای از سیر و سلوک معنوی را تجربه کرد.
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان، غم مخور[4]
فرهنگ عصر ظهور
بدون تردید عصر ظهور و انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) فقط یک انقلاب سیاسی، نظامی یا اجتماعی ساده نخواهد بود؛ بلکه طبق مضامین روایات مهم ترین بعد قیام جهانی آن گرامی، بخش تحولات فرهنگی در درون افراد و جامعه خواهد بود. در آن عصر دل انگیز و شورآفرین انسانها از درون متحول می شوند و بینشهای مادی به معنوی و روحانی تبدیل می شود. کوتاه بینیهای افراد جای خود را به دور اندیشی و تفکرات عمیق انسانی خواهد داد و در اثر انقلاب درونی انسانها و اصلاحات واقعی، مدینۀ فاضله تشکیل خواهد شد. جامعۀ جهانی آنچنان ارتقای فرهنگی و عقیدتی خواهد یافت که ارتباطات صحیح انسانی که تمام انبیا، اولیا و صلحا برای تحقق آن تلاش کرده اند به اوج خود خواهد رسید.
طبق روایات در عصر ظهور با ارتقاء سطح فرهنگ مردم صفات اخلاقی را در آن عصر چنان آموخته و در وجودشان پیاده می کنند که اعتماد به همدیگر به بالاترین سطح خود می رسد، به طوری که یکدیگر را محرم و دوست صمیمی خود به حساب می آورند. امام باقر(ع) این صمیمیت و اعتماد عمومی را چنین تبیین می فرماید: «أَتَی الرَّجُلُ إِلَی کیسِ أَخِیهِ فَیأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یمْنَعُهُ؛[5] در آن دوران هر نیازمندی از جیب برادرش به مقدار نیاز برمی دارد و برادرش نیز جلوگیری نمی کند. » و شما نمونه ای از آن انقلاب فرهنگی، تحول معنوی و ارتباطات صحیح انسانی را در مراسم اربعین به وضوح مشاهده می کنید که با وجود آن جمعیت انبوه و بی نظیر، هرگز از تخلفات، سوء استفاده و سایر منکرات اثری نمی بینی.
شما در اجتماع میلیونی اربعین این واقعیت را حس می کنید که چگونه عاشقان امام حسین(ع) تمام هستی خود را با کمال میل و خاضعانه در اختیار برادران و خواهران دینی خود گذارده، از این کار چنان لذت می برند که حمد الهی به جای می آورند.
فرصتی برای خودسازی
اگر کسی می خواهد با تخلیۀ وجودش از رذایل اخلاقی، همچون تکبر، کینه، عجب و... به آرامشی حقیقی دست یابد و سفر به سوی ارزشهای انسانی را آغاز کند، حتماً باید این مسیر را خالصانه و خاضعانه طی نماید.
در مسیر کربلا و در حرم امام حسین(ع) صفاتِ رذیلۀ انسان، بویژه عُجب و غرور از بین می رود. این صفاتِ رذیله با حضور در مراسم اربعین در آستانۀ نابودی قرار گرفته، شخصیت کاذب و غرور و خودخواهیهای جاهلانۀ انسان خود به خود کوچک می شود، و به خاک می افتد. اصلاً انسان در مقابل عاشقان امام حسین(ع)، از خودش شرمنده می شود و بعد از این حالتِ افتادگی، شادی معنوی خاصی به انسان هدیه داده می شود. زیارت امام حسین(ع) در اربعین این کار را با دل انسان انجام می دهد و این اثرِ زیبا در روح او نقش می بندد و شخص صفای باطن را در عمق وجودش می یابد.
سفری ساده و بی پیرایه
در پیاده روی اربعین، زائر خود را به خداوند خیلی نزدیک احساس می کند؛ چرا که از مادیات، نفسانیات و تشریفات دنیوی فاصله گرفته، در فضایی ملکوتی و معنوی قرار می گیرد و به دور از تمام هیاهوها و دغدغه های اهل دنیا، با کمال سادگی به سفری واقعاً زیارتی و معنوی نائل می شود و با این تجربۀ بی نظیر الگویی برای تمام عمر به دست می آورد.
گامی برای آزادی
«ابو سعید قاضی»، می گوید: روزی من بر حضرت صادق(ع) وارد شدم، شنیدم که حضرت می فرمود: «مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَینِ ماشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ قَدَمٍ یرْفَعُهَا وَ یضَعُهَا عِتْقَ رَقَبَة مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ أَتَاهُ فِی سَفِینَة فَکفِئَتْ بِهِمْ سَفِینَتُهُمْ نَادَی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ طِبْتُمْ وَ طَابَتْ لَکمُ الْجَنَّة؛[6] کسی که پیاده به زیارت قبر امام حسین(ع) برود، خداوند متعال به ازای هر گامی که برداشته و در برابر هر قدمی که از زمین بلند نموده و بر آن نهاده است، ثواب آزاد کردن بنده ای از اولاد حضرت اسماعیل(ع) را می دهد. و کسی که با کشتی به زیارت آن حضرت رود و در طی سفر در اثر حادثه ای کشتی سرنشینانش را در آب بریزد، منادی از آسمان ندا می کند: خوشا به حال شما و گوارا باد بر شما بهشت!»
در این سفر واقعاً انسان نه تنها پاداش آزادی معنوی انسانها را از خداوند متعال دریافت می کند؛ بلکه خود نیز از تمام تعلقات غیر الهی آزاد گشته، به انسان کاملاً آزاد از تمام گرفتاریهای روحی و بیماریهای اخلاقی تبدیل می شود.
رئیس قبیله در خدمت زوار
طبق بینش وحیانی اسلام، سرآمد هر قومی باید خدمتگذار آنان باشد، چنانکه رسول گرامی اسلام - فرمود: «سَیدُ الْقوْمِ خادِمُهُمْ؛[7] رئیس و آقای هر قومی، خدمتگذار حقیقی آن قوم است.» به همین جهت، امام خمینی! با کمال افتخار می فرمود: «اگر به من بگویند خدمتگذار، بهتر از این است که بگویند رهبر. رهبری مطرح نیست. خدمتگذاری مطرح است... مرا به خدمتگذاری قبول کنید که من خدمتگذار هستم و تا آخر خدمتگذارم.»[8]
جورابت را از پایت در می آوری تا پاهایت کمی هوا بخورند، خودش را به تو می رساند، خم می شود و در مقابل دیدگان مبهوت تو مشغول ماساژ دادن پای تو می شود و زمانی که تو قصد داری مانع او شوی، تو را به حق حضرت زینب قسمت می دهد که مانع او نشوی، و تو در حالی که حس عجیب خجالت همراه با احترام را در وجود خود احساس می کنی، قطرات اشکت را به نشانۀ اظهار کوچکی در مقابل او از گوشۀ چشمانت سرازیر می کنی.[9]
نمونه ای از بندگان صالح
مردی از اهل حلّه چند زیلوی رنگ و رو رفته را کنار چادر کوچکی که برپا کرده بود، پهن کرده، بساط چایی را به راه انداخته و با التماس از زائران می خواهد که چند لحظه ای روی زیلوی او استراحت کنند و وقتی تو می بینی موکبهای بین راه تقریباً پر شده اند و از او آدرس مکانی را برای استراحت شب جویا می شوی، برایت داخل چادر چایی می ریزد و بی درنگ تو را به همراه چند نفر از دوستانت با التماس سوار ماشینش می کند تا به خانه اش که در ده کیلومتری اینجاست ببرد و وقتی وارد خانۀ کوچک و محقرش می شوی، جورابهایت را با اصرار از پایت خارج می کند و می شوید، برایت حوله می آورد که به حمام بروی، غذای ساده ای که برای خود تهیه کرده است، در مقابل تو می گذارد و خود مانند غلامی حلقه به گوش می ایستد تا کمبودی سر سفره نباشد. تازه زمانی که با اصرار، پاهای خستۀ تو و دوستانت را ماساژ می دهد، می بینی که با اشکی معصومانه خدا را شکر می کند که توفیق خدمت به زائری را به او عطا کرده است.[10]
و این دقیقاً مصداق این آیۀ شریفه است که می فرماید: [إِنَّهُمْ کانُوا یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ وَ یدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعینَ]؛[11] «اینان (بندگان صالح ما) در کارهای نیک شتاب می کردند و با بیم و امید ما را می خواندند و در برابر ما خاشع بودند.»
موج رستگاری
وقتی خداوند متعال اهل ایمان را اینگونه توصیف می کند که: [وَ یؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خصاصَة وَ منْ یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ]؛[12] «آنان هم کیشان خود را بر خود ترجیح می دهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدی [به مال و متاع] باشد. و کسانی را که از بخل و حرصشان بازداشته اند، اینان همان رستگارانند. » شما مصداق این سعادتمندان را در پیاده روی اربعین می بینید. این خاطره نمونه ای از هزاران مورد است:
پیرزنی تمام هستی اش را که چند دانه خرمای آغشته به ارده است، روی یک سینی گذاشته و خود را با ویلچر به میعادگاه پیاده روی اربعین رسانده است و با تمام ظرفیت الفاظ به تو التماس می کند که از خرمای او برداری و میل کنی، و زمانی که تو دست خود را دراز می کنی و دانه ای از خرمای نه چندان تازۀ او را بر می داری، از عمق وجود خوشحال می شود و تو می بینی که زیر لب می گوید: «الحمد لله» و با گوشۀ چادر عربی اش اشک خود را پاک می کند.[13]
سبقت در خیرات
آیا این آیه را خوانده ای که می فرماید: [وَ یسارِعُونَ فی الْخیراتِ وَ أُولئِک مِنَ الصَّالِحینَ]؛[14] «در انجام کارهای نیک، پیشی می گیرند و آنها از صالحانند»؟ تفسیر این آیه را در این سفر لمس می کنی!
التماسهای همراه با بغض گلوی مرد عربی که از اهالی «العماره» بود و به همراه دو فرزند کوچکش نزدیک به 90 کیلومتر راه را تا مرز «چزابه» آمده بود تا تعدادی از زائران را با ماشین باری خود که روی آن را با چادر پوشانده بود، برای شام و استراحت به منزل خود ببرد. و زمانی که به تو التماس می کرد که: «به حق حسین(ع) امشب را میهمان ما باش!»، تو قطرات اشکش را در کنار چفیه ای که روی سرش گذاشته و گوشه ای از آن را از شدت سرما به صورت خود بسته، می بینی!
کاروان کشیشان مسیحی
یکی از صحنه های عجیب، حضور گروهی از روحانیون مسیحی است که پیاده به زیارت کربلا رهسپار شدند. کشیش «جوزف الیاس» روحانی مسیحی عراقی است که به همراه گروهی از مسیحیان این کشور پیاده به زیارت امام حسین(ع) رفتند. وی انگیزۀ خود از حضور در مراسم اربعین را گرامیداشت فداکاری امام حسین(ع) اعلام کرد و گفت: «حضرت مسیح(ع) و امام حسین(ع) هر دو برای نجات امت خود مسیحیت و اسلام خود را قربانی کردند.»
وی زیارت اربعین را بزرگ ترین کاروان عاطفی انسانی خواند و گفت: «من آمده ام تا با برادران مسلمانم در این اجتماع بزرگ شرکت کنم و نشان دهم که عراقیها باید زیر خیمۀ امام حسین (ع) متحد شوند.»
این کشیش مسیحی همچنین تصریح کرد: «مسیحیان عراق همانند مسلمانان در مصیبت حسین بن علی(ع) عزادار هستند. » شایان ذکر است مسحیان و صابئین عراق هر ساله همراه با مسلمانان شیعه و سنی این کشور ایام سوگواری امام حسین(ع) را گرامی می دارند و حتی برخی از آنان به زیارت کربلا مشرف می شوند.[15]
اطعام عاشقانه و خالصانه
قرآن از اطعام و احسان خالصانه اینگونه ستایش می کند که: [وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتیماً وَ أَسیراً * إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً]؛ [16]«و طعام را در حالی که خود دوستش دارند، به مسکین و یتیم و اسیر می خورانند، جز این نیست که شما را برای خدا اطعام می کنیم و از شما نه پاداشی می خواهیم و نه سپاسی.»
انواع اطعام در صبحانه، ناهار و شام. طبیعتاً در این حالت حق انتخاب با شماست که از کدام چادر چه چیزی را برای ناهار یا شام انتخاب کنید! مثلاً ممکن است جایی به اصرار شما را دعوت به قیمه نجفی کند و چادری دیگر آبگوشت پخته باشد یا حتی در ایستگاهی برای صرف ساندویچ فلافل توقف کنید! حتی تنور هم در کنار راه یافت می شود و همانجا مشغول پخت نان هستند! انواع طعام از ماهی تا انواع ساندویچ و خورشت را می توانید در طول مسیر میل بفرمایید! فرقش با جاهای دیگر دنیا در این است که با انگیزه های معنوی و اصرار صاحب طعام و التماس او برای خوردن حتی یک لقمه از طعامش، هر انسانی را منقلب می کند! معمولاً انواع میوه ها را در بین راه پیاده روی به زور به دستتان می دهند! انواع شیرینی جات، خرما و شیرینیهای محلی عراق به وفور در طول مسیر دیده می شود. انواع نوشیدنی؛ چیزی که شاید در تمام مسیر به صورت یکنواخت پراکنده شده است، چایی شکر معروف عراقیهاست! که در استکانهای کمر باریک زائران را برای رفع خستگی و عطش به سوی خود می خواند! علاوه بر چایی، قهوۀ تلخ، آب معدنی و انواع نوشابه نیز در طول مسیر توزیع می گردد.
محل خواب و استراحت
بعضی از موکبها طوری شرایط موکب را طراحی کرده اند که محل استراحت زائرین باشد. در این موکبها پتو، بالش و سایر ملزومات استراحت یافت می شود و معمولاً در هر ساعتی عده ای در این موکبها مشغول استراحت هستند.
ماساژ زائرین
در طول مسیر موکبهایی را خواهید دید که زائرین را ماساژ می دهند! بعضی توسط دستگاه و بعضی به صورت سنتی؛ اما حرفه ای! حتی در مواردی پاهای خسته و خاکی زائرین را با اصرار می شویند! حتی ناراحت می شوند اگر شما اجازه ندهید که پاهایتان را بشویند!
ایستگاه های امدادی، توزیع دارو و ملزومات پزشکی، در طول مسیر تعبیه شده اند که اگر مشکلی برای کسی پیش آمد، با مراجعه به ا ین ایستگاه ها از خدمات پزشکی بهره مند شود. در طول مسیر هلال احمر ایران نیز ایستگاه هایی دارد که به زائرین خدمات می دهد. ایستگاه های فرهنگی نیز بسته های فرهنگی، از مداحی تا پوستر و مطالب و بروشورهای فرهنگی توزیع می کنند.[17]
خدمات جنبی!
برخی از موکبها دست به نوآوری زده، خدماتی به مردم ارائه می کنند که ممکن است مورد نیازشان باشد. مثلاً موکبهایی هستند که خیاط در آنها نشسته و با نخ و سوزن و چرخ خیاطی آماده است تا مشکل لباس یا کیف دستی شما را برطرف کند! در موکبهایی کفاش نشسته! در موکبهایی برخی با تلفنی در دست التماس می کنند که از تلفن آنها استفاده کنی و با هر جای دنیا که می خواهی، تماس بگیری.
پاداش سفر زیارت امام حسین(ع)
«حسین بن ثویر» می گوید: حضرت صادق(ع) فرمودند: «یا حُسَینُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یرِیدُ زِیارَۀ قَبْرِ الْحُسَینِ بْنِ علِی(ع) إِنْ کانَ مَاشِیاً کتِبَ لَهُ بِکلِّ خُطْوَة حَسَنَة وَ مُحِی عَنْهُ سَیئَة حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَیرِ کتَبَهُ اللَّهُ منَ الْمفْلِحِینَ الْمنْجِحِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکهُ کتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ ملَک فقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یقْرِئُک السَّلَامَ وَ یقُولُ لَک اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَک مَا مَضَی؛[18] ای حسین! کسی که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین بن علی' باشد، اگر پیاده رود، خداوند منّان به هر قدمی که برمی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو می فرماید تا زمانی که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مکان شریف، حق تبارک و تعالی او را از رستگاران قرار می دهد تا وقتی که مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند که در این هنگام او را از فائزین محسوب می فرماید تا زمانی که ارادۀ مراجعت نماید. در این وقت فرشته ای نزد او آمده، می گوید: رسول خدا- سلام رسانده و به تو می فرماید: از ابتدا عمل را شروع کن؛ زیرا تمام گناهان گذاشته ات آمرزیده شد.»
پی نوشت ها
[1] افق حوزه، شماره 355، گزارش: مرتضی سـعیدی، 27/10/1391.
[2] اربـعین 1434 ق.
[3] میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مفاخر عالیقدر جهان تشیع که بارها پیاده از عتبه عـلویه، رهـسپار عـتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین میگوید: «به هر روی بر مراقبه کنـنده لازم اسـت که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده، بکوشد که امام شـهید را در مـزار حـضرتش(ع) زیارت کند. هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامتهای مؤمن را پنج امـر ذکر کرده اسـت: 51 رکعـت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن. پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند «بـسم الله الرحـمن الرحیم» گفتن در نمازها.» المراقبات، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، نشر لاهوت، تهران، 1387 ش، ص66.
[4] حافظ.
[5] وسائل الشیعه، حرّ عاملی، نشر اسلامیه، تهران، 1403 ق، ج 5، ص 121.
[6] کامل الزیارات، جعفر بن قولویه قمی، نشر الفقاهه، تهران، ص 135.
[7] من لا یحـضره الفـقیه، شـیخ صدوق، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ج 4، ص 326.
[8] صحیفه نور، امام خمینی(ره)، مرکز چاپ و نشر آثـار امـام خـمینی(ره)، تهران، ج 10، ص 471 و 463.
[9] به نقل از رجا نیوز.
[10] به نـقل از رجـا نیوز.
[11] انبیا / 90.
[12] حشر / 9.
[13] به نقل از رجا نیوز.
[14] آل عـمران / 114.
[15] خـبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا 13/10/1391.
[16] انسان / 8 و 9.
[17] به نقل از خبرگزاری فارس.
[18] کامل الزیارات، ابن قـولویه، ص 132.