فحش دهنده در آخرت
بهشت جای پاکان است و فاحش که زبان خود را آلوده نموده به آن وارد نمی شود. او باید به جائی رود که با زبانش تناسب داشته باشد.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«الْجَنَّةُ حَرامٌ عَلی کلِّ فاحِشٍ انْ یدْخُلَها»[1]
بهشت بر هر ناسزاگوئی حرام است که در او وارد شود.
و نیز فرموده است:
«انّ اللَّه حَرَّم الْجَنَّةَ عَلی کلِّ فاحِشٍ، بَذِی، قَلیلِ الْحَیاءِ لایبالی ما قالَ وَلا ما قیلَ لَهُ»[2]
خداوند بهشت را حرام نموده بر فحاش بی آبرو و کم شرمی که با کسی از آنچه می گوید و به وی گفته می شود ابائی ندارد.
و امام صادق علیه السلام می فرماید:
«مَنْ خافَ النّاسُ لِسانَهُ فَهُوَ فِی النَّارِ»[3]
کسی که مردم از زبانش بترسند در آتش است.
آن حضرت دوستی داشت که همیشه باوی بود و او را رها نمی کرد. روزی در بازار کفاشها، امام علیه السلام و دوستش در حال گذر بودند و غلام دوستش که اهل «سند» بود در پی ارباب خویش می آمد.
او برگشت تا غلام خود را برای انجام کاری صدا زند ولی او را ندید، بار دوم و سوم نیز سر برگرداند ولی او را مشاهده ننمود. بار چهارم چون چشمش به غلام خود افتاد، گفت: ای زنازاده کجا بودی؟
حضرت صادق علیه السلام دست مبارک خود را بلند کرد و به پیشانی خود زد و فرمود:
سبحان اللَّه، مادرش را به زنا متهم می کنی؟ خیال کردم با تقوا هستی ولی نه، چنین نیستی. عرض کرد: قربانت شوم مادرش اهل «سند» و مشرک است. حضرت فرمودند: مگر ندانستی که هر ملتی نکاحی دارند؟ از من دور شو. اصحاب در پی آن واقعه هرگز امام را با وی ندیدند.[4]
«سماعه» از اصحاب امام صادق علیه السلام می گوید: بر امام علیه السلام وارد شدم، آقا در آغاز سخنش بمن فرمود: این چه بود که بین تو و شتردارت اتفاق افتاد؟ مبادا دشنام گو و بد زبان و لعنت کننده باشی. عرض کردم: ولی او به من ستم کرد. حضرت فرمود: اگر او به تو ستم کرده، تو از او سر افتادی، این حرکت از کردار من نیست، من به شیعیانم چنین دستوری نمی دهم، از پروردگارت آمرزش بخواه و به آن باز نگرد، گفتم:
استغفار می کنم و باز نمی گردم.[5]
پی نوشت ها