آیا در کتب شیعه به حضرت زهرا علیها سلام توهین شده است؟؟؟
آیا در کتابهای شیعه به حضرت زهرا سلام الله علیها توهین شده است؟ | ||
سؤال کننده: رضا طاهری
سلام علیکم. خسته نباشید از شما تقاضا دارم و خواهش میکنم که جواب سوال های بنده را مستند بدهید. یکی از دوستان با دیدن شبکههای ماهوارهی، سوالاتی از بنده پرسیده و من چون اطلاع کاملی از آنها نداشتم کامل جوابش را ندادم، لطفا و خواهشا جواب های این سوالات را به ایمیل بنده بفرستید و در سایت قرار دهید. یکی از سؤالاتش این است که «در کتاب شیعه به حضرت زهرا سلام الله علیها توهین شده است. آیا واقعا این طور است؟ اللمعة البیضا تبریزی صفحه 234» پاسخ:در کتابهای شیعیان هیچگونه توهینی به حضرت زهرا سلام الله علیها وجود ندارد؛ بلکه روایات شیعه به بهترین وجه مقام آن حضرت را ترسیم کرده است. مطلب مورد نظر دوست شما در کتاب مرحوم تبریزی این گونه آمده است: وکان ثدیاها طویلین بحیث کانت تلقیهما من أعلى کتفیها على عقبها، وترضع أولادها من وراء ظهرها ، على ما ذکر بعضهم ذلک مسندا إلى الروایة. ... سینه های آن حضرت طولانی بود؛ به گونهی که آن را از شانه اش به سمت پشت سر میانداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر میداد، بنا بر آنچه برخی از علمای آنها با استناد به روایت شان این مطلب را ذکر کرده اند. التبریزی الأنصاری، محمد علی بن محمد (متوفای 1310هـ)، اللمعة البیضاء فی شرح خطبة الزهرا، ص 235، تحقیق : السید هاشم المیلانی، ناشر : دفتر نشر الهادی - قم – ایران، چاپ الاولی، سال چاپ : 21 رمضان 1418 پاسخ اول:تعبیر : على ما ذکر بعضهم ذلک مسندا إلى الروایة، نشان میدهد صاحب کتاب، این مطلب را از منابع اهل سنت نقل کرده و در روایات شیعه چنین چیزی وجود ندارد. شبکه های وهابی بدون این که عبارت پایانی (علی ما ذکر بعضهم) را توضیح بدهد، مطلب را به گونهی القاء میکنند که گویا عقیدهی شیعه این است. دلیل این مطلب که مراد از «علی ما ذکر بعضهم» علمای اهل سنت است، چند چیز است: اولا: اگر مقصود ایشان (صاحب کتاب)، علمای شیعه بود، یکی از این تعابیر را به کار میبرد: «علی ما ذکر بعض علمائنا، عند بعض علمائنا، علی ما ذکر بعض اصحابنا، عند بعض اصحابنا، عند بعض الخاصة، عند البعض، علی ما ذکر بعض الخاصة». در حالیکه مشاهده میشود، ایشان چنین تعبیری را در مسألهی مورد بحث نیاورده است. ثانیا: مؤلف در مقدمهی کتابش آورده است که مطالب این کتاب، با اعتماد بر مصادر خاصه و عامه آورده شده است در حالی که چنانچه خواهد آمد، در مصادر شیعه چنین روایتی وجود ندارد ؛ پس تنها این فرضیه باقی میماند که ایشان طبق روایت اهل سنت این سخن را گفته است. سخن مؤلف کتاب درباره مطالب کتابش که در مقدمه گفته این است: وهو کتاب جامع لکثیر من فضائلها ( علیها السلام ) معتمدا على المصادر الخاصة والعامة. این کتاب بسیاری از فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها را با اعتماد بر منابع شیعه و اهل سنت، در خودش جمع کرده است. اللمعة البیضاء - التبریزی الأنصاری - ص 8 ثالثا: قرائنی که تأیید میکند مراد از «بعضهم» در این کتاب، علمای اهل سنت است،این است که این کلمه در این کتاب در مورد آنها فراوان به کار رفته که برخی از موارد را ذکر مینماییم: 1. ایشان در پاسخ روایت خواستگاری امیر مؤمنان علیه السلام از دختر ابو جهل میگوید: تنبیه : قد ورد صدور قوله (صلى الله علیه وآله) : (فاطمة بضعة منی) فی بعض الأخبار بنحو آخر طویل لا بأس بذکره ملخصا، من جهة الإشارة إلى بعض المطالب اللازمة، وهو انه لما رأى المخالفون کثرة ما ورد على الخلفاء من القدح والطعن والنقیصة أراد بعضهم أن یثبت لعلی (علیه السلام) طعنا فیشارک الثلاثة، فلم یجد بعد الفحص إلا ان علیا أغار فاطمة بأن أراد أن یتزوج علیها بنت أبی جهل أو غیرها، فشکته إلى أبیها فقال النبی (صلى الله علیه وآله) فی رد علی (علیه السلام) خطابا له: إن فاطمة بضعة منی، إلى آخر الروایة . صدور روایت «فاطمة بضعة منی» در برخی روایات به گونهی دیگری و طولانی وارد شده که ذکر خلاصهی آن اشکالی ندارد تا به برخی مطالب ضروری اشاره شود و آن این که وقتی مخالفین دیدند در مذمت و طعن و نقص خلفا روایات فراوان است، برخی از آنها خواستند که برای علی علیه السلام نیز طعنی ثابت کنند تا با خلفای دیگر در این جهت شریک باشند؛ اما بعد از جستجو چیزی نیافتند جز این که بگویند علی خواست فاطمه را اذیت کند به این صورت که تصمیم گرفت با دختر ابو جهل یا غیر او ازدواج کند. فاطمه به رسول خدا صلی الله علیه وآله شکایت برد. آن حضرت در رد علی علیه السلام و در حالی که ایشان را مخاطب قرار داده بود فرمود: فاطمه پارهی تن من است . تا آخر روایت. اللمعة البیضاء - التبریزی الأنصاری - ص 140 2. در بحث روایت «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث» نیز عبارت «بعضهم» را در مقابل عبارت «اصحابنا» قرار داده است. بعد از نقل روایت میگوید: یقرأ بفتح الراء وکسرها ، قال بعضهم : وحکمته انهم ( علیهم السلام ) کالآباء للأمة فمالهم لکلهم ، أو لئلا یظن بهم الرغبة فی الدنیا . وقد رد أصحابنا هذا الحدیث وأنکروا صحته ، وهو الحق ... کلمهی «لانورث» به فتح و کسر را خوانده میشود(نورَث، نورِث). برخی از آنها گفته اند: حکمتش است این است که پیامبران علیهم السلام همانند پدران امت هستند آنچه آنها دارند برای همه امت است، یا در باره آنها گمان نشود که پیامبران به دنیا رغبت دارند. اصحاب ما (علمای شیعه) این روایت را رد کرده و صحت آن را منکر شده اند و این قول حق است... اللمعة البیضاء - التبریزی الأنصاری - ص 649 3. در باره مطالبه فدک توسط حضرت زهرا سلام الله علیها نیز میگوید: وذکر بعضهم : إن دعوى النحلة کانت متأخرة عن دعوى الإرث ، برخی از آنها ذکر کرده اند که ادعای بخشش فدک، بعد از ادعای ارث بوده است. اللمعة البیضاء - التبریزی الأنصاری - ص 783 رابعا: محقق کتاب «مرحوم سید هاشم محلاتی» در مقدمهی کتاب میگوید: وحاولنا تخریج الأحادیث من مصادر الخاصة والعامة حسب الإمکان. ما تلاش کردیم که روایات این کتاب را از منابع شیعه اهل سنت در صورت امکان استخراج کنیم. اللمعة البیضاء - التبریزی الأنصاری - ص 17 اما وقتی ایشان به این روایت میرسد، فقط مینویسد: أقول: هذا کلام غریب لا یقبله العقل السلیم. این سخنی عجیب و به دور از حقیقت است و عقل سالم آن را نمی پذیرد. اگر این سخن بالا در کتاب شیعه مستند روایی میداشت، حتما آن را مرحوم سید هاشم محلاتی ذکر میکرد. پاسخ دوم:بر فرضی که مقصودش از «بعضهم» علمای شیعه باشد، باز هم این سخن او ارزشی ندارد؛ چرا که به صورت نا معلوم سخن گفته و گفتارش را به هیچ کتاب عالم شیعه مستند نکرده است و به صرف منسوب کردن سخنی آن هم به فرد نامعلوم، به هیچ عنوان این کلام قابل پذیرش نیست. علاوه بر این، عبارت «علی ما ذکر بعضهم»، نشانهی رد این سخن از سوی نویسنده کتاب است، چرا که این عبارت، با عبارت های: «علی ما قیل ، علی ما روی= بنابر آنچه گفته شده یا نقل شده» مساوی است و در نتیجه از نظر نویسنده این عقیده صحیح نیست. |