این آخوندی چه کرد و آن آخوندی چه کارهایی کرد؟؟؟
مردم روستای اناران از توابع شهرستان بیرجند در دومین روز اردیبهشتماه ۱۳۳۸ش در کنار یکدیگر جمع شدند تا تولد محمدجواد را جشن بگیرند: شهید محمدجواد آخوندی. او دوران کودکی را در میان مردم مهربان روستای زادگاهش گذراند و در سن هفت سالگی راه طولانی روستای حسینآباد [در ۱۲ کیلومتری اناران] را جهت تحصیل در پیش گرفت، مدتی بعد جهت ادامه تحصیل به شهرستان بیرجند رفت و ضمن مطالعات درسی به کار بنایی مشغول شد تا خرج معاش خود را تأمین نماید. محمدجواد در سال آخر دبیرستان در صف سربازان روحالله (ره) قرار گرفت و اولین راهپیمایی بیرجند را رهبری نمود. زمانی که محمدجواد مشغول انجام خدمت نظام وظیفه بود، پیام تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها را به گوش جان شنید و بههمراه همخدمتیاش، رجبعلی آهنی مقداری پول تهیه کرد تا با سربازان دیگر از پادگان فرار نمایند. محمدجواد بههمین علت تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و در جنوب شهر مخفی شد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، محمدجواد در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از دستاوردهای این نهضت خونین پرداخت و مدتی بعد نیز به عضویت نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و بعد از طی دورههای آموزشی، به حفاظت از مرزهای شرقی میهن اسلامی روی آورد. سپس در شهر قائن بهدنبال راهاندازی بسیج به مبارزه با نیروهای ضدانقلاب مشغول گشت. با آغاز تجاوز ناجوانمردانه دشمن بعثی به مرزهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، محمدجواد به بیرجند بازگشت و مسائل نظامی را به نیروهای مردمی آموخت و خود عازم کردستان شد. شهید بزرگوار، مدتی نیز از بیت امام (ره) محافظت نمود در زمان کوتاهی مسئولیت زندان انقلاب را هم بر عهده گرفت. او با تشکیل جلسات مذهبی در زندان نقشی سازنده از خود به یادگار گذاشت. محمدجواد در طول سالهای دفاع مقدس، در عملیاتهای بسیاری شرکت نمود و حماسههای بینظیری آفرید تا اینکه عملیات خیبر وعدهگاه وصل شد و آخوندی در سمت فرمانده گردان یدالله از تیپ امام موسی کاظم (ع)، علمدار سپاه حضرت امام خمینی (ره) شد و سرانجام در تاریخ شانزدهم اسفندماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی به آب دجله وضو ساخت و بر اثر اصابت ترکش گلوله تانک، به کاروان امام عشق (ع) پیوست و در سن بیست و چهار سالگی عاشورائی گشت. پیکر پاک شهید محمدجواد آخوندی پس از دوازده سال دوری، به خاک میهن اسلامی بازگشت و در گلزار شهدای شهرستان بیرجند آرام گرفت. - |
آخوندی در تمام عملیاتها با اطمینان به پرودگار متعال وارد خط میشد و اصلاً هراسی از امکانات نظامی دشمن نداشت، در منطقه عملیاتی مهران گردان ما در وضعیت بدی قرار گرفت، تعداد بسیاری از افرادمان به شهادت رسیدند، محمد جواد بی سیم را به فانسقهاش بست و در حالیکه با بیسیم صحبت میکرد آرپی جی را برداشت و به طرف تانکهای عراقی شلیک نمود. گلولههای پیدرپی تانکها را منهدم میساختند. از صدای انفجارهای مداوم گوشهای محمد جواد شروع به خونریزی کرد. اما او استوار و محکم در مقابل حملات ایستاد. نیروها یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. منطقه آرام شد، به اطرافم نگاه کردم تانکهای سوخته دشمن شلیک آنان را در ذهنم تداعی نمود. بار دیگر با یاری خداوند متعال و استقامت آخوندی پیروز شدیم. محمد جواد در یکی دیگر از عملیاتها چنان شجاعانه ایستاد که پس از اتمام عملیات بچهها طاقت دیدن چهرهاش را نداشتند، او با محاسنی سوخته و دستهایی تاول زده تفنگش را در دست گرفت و فریاد زد: الله اکبر، الله اکبر |