توضیح و تفسیر آیه 120 سوره بقره
متن آیه:
وَلَنْ تَرْضی عَنْک الیهُودُ وَ لا النَّصری حتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الهُدَی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَک مِنَ العِلْمِ مَالَک مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِی وَ لا نَصِیرٍ
ترجمه:
و یهودیان و مسیحیان از تو راضی نخواهند شد، تا از آیین آنان، پیروی کنی. بگو: «براستی راهنمایی خدا، تنها راه نمایی (حقیقی) است.» و اگر بعد از دانشی که به تو رسید، از هوس های آنان پیروی کنی، هیچ سرپرست و یاوری، از سوی خدا، برای تو نخواهد بود.
موضوع:
وجود دشمنی با مسلمانان تا دست برداشتن آنان از اسلام
کلام رهبر1:
من قبلاً هم عرض کردم: اگر امروز، جهان اسلام در مورد این مسلمانان مظلوم [مسلمانان بوسنی هرزگوین] حرکتی نکند، در آینده، هر مجموعه مسلمانی که در داخل اروپا، یا به شکل یک کشور، یا به شکل یک جمعیت بزرگ دریک کشور وجود داشته باشند، این خطر وجود دارد که در معرض چنین فشارهایی قرار گیرند. ما نسبت به مسلمانان بوسنی هرزگوین، به شدّت نگرانیم. آنها مسلمانند و برادران ما هستند. یک اقلیّت مظلوم، در میان مجموعه مخالف با اسلام در کشورهای گوناگون و در مقابل آنها، یک جمعیت مسلّح، متّکی به یک ارتش نیرومند، دارای سلاحهای پیشرفته و مدرن؛ همانهایی که سالهای متمادی، عراق را هم از لحاظ تجهیزات نظامی، علیه ما تجهیز می کردند؛ همین صربها، درمرکز یوگسلاوی سابق. ما البته در مورد این مسلمانان، وظایف خودمان را تا آن جا که توانستیم عمل کردیم. از طرف جمهوری اسلامی، از آنها پشتیبانیهای همه جانبه و همه نوع پشتیبانی شده است. ولی این کافی نیست. مسلمانانِ سراسر جهانِ اسلام باید کمک کنند. دشمنی با اسلام، یکی از مظاهرش این است و بالاترین مظاهرش، فشار بر جمهوری اسلامی است. همان طور که قرآن کریم بیان فرموده؛ و این حقیقتاً از معجزات قرآن است که فرمود: «وَلَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتُهُم» تا جامعه مسلمانان از اسلام دست برندارند، اینها راضی نمی شوند. مقصود این است که دشمن می خواهد آن روح اسلامی، آن احکام زنده اسلام و آن نیروی حیاتی اسلام در میان مسلمانان نباشد. البته آنها با یک عدّه مسلمانِ مرده بی اطّلاع از مبانی عالیه اسلام، ولو عامل به ظواهر مختصری از اسلام هم باشند، چندان کاری ندارند؛ دشمنی هم با آن ندارند. اما این که اسلام نیست! اسلامی اسلام است که پیغمبر آورد و قرآن فرمود که «کُنْتُم خَیْرَ اُمَّةٍ اُخْرِجَت للنّاس» آن اسلام نیست که عدّه ای بنشینند و تماشاگر حوادث عالم، یا تماشاگر مسائل درون جامعه خودشان باشند. مسلمانان بیدار، مسلمانان آگاه، مسلمانانی که نیروی خودشان رابرای بنای عالم، به شکل صحیح به کار می گیرند و مسلمانانی که از هیچ مانعی نمی ترسند؛ این اسلام و این گونه مسلمانان مورد حداکثر بغض استکبار جهانی اند و ما در این چند سال، اِعمال این بغض را به انواع مختلف دیده ایم و امروز هم، بیشترین شکلش را در زمینه های مختلف فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و تبلیغاتی، مشاهده می کنیم.
موضوع:
اهمیت ایمان و نقش آن در رویاروئی با دشمنان
کلام رهبر2:
وظیفه ی شما خیلی زیاد است. از لحاظ معنوی باید خودتان را بسازید؛ هم از لحاظ اخلاقی، هم از لحاظ تهذیب، هم از لحاظ تدین، هم از لحاظ پایبندی و تقید به فرایض و نوافل و تلاوت قرآن. این طلبه ی عزیز ما چه قرآن خوبی تلاوت کردند، و چه آیاتی: «لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الأخر و ذکر اللّه کثیرا». اگر «یرجوا اللّه و الیوم الأخر» هستیم، اسوه، پیغمبر است. نه اینکه ما مثل او عمل کنیم - که محال است - راه او را باید ادامه دهیم. آن وقت در آیه ی بعد، وضع مؤمنان به این پیغمبر روشن میشود: «و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسوله». در جنگ احزاب، از همه طرف حمله کردند. در جنگ بدر یک گروه بودند، در جنگ احد یک گروه بودند، در جنگهای دیگر قبائلِ کوچک بودند؛ اما در جنگ احزاب، همه ی قبائل مشرک مکه و غیر مکه و ثقیف و غیره آمدند متحد شدند؛ ده هزار نفر نیروی رزمنده فراهم کردند؛ یهودی هایی هم که همسایه ی پیغمبر بودند و امان یافته ی پیغمبر بودند، خیانت کردند؛ اینها هم با آنها همکاری کردند. اگر بخواهیم این را با امروز مقایسه کنیم، یعنی آمریکا با آنها مخالفت کرد، انگلیس مخالفت کرد، رژیم صهیونیستی مخالفت کرد، فلان رژیم مرتجعِ نفتخوار مخالفت کرد. پولهاشان را خرج کردند، نیروهاشان را جمع کردند، یک جنگ احزاب درست کردند؛ جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند. اوائل همین سوره میفرماید: «و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا»؛ مردم را میترساندند. الان هم همین جور است. الان هم یک عده ای مردم را میترسانند: آقا بترسید. مقابله ی با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را در می آورند! آن جنگ نظامی شان، این تحریمشان، این فعالیتهای تبلیغی و سیاسی شان. در آخر این سوره باز میفرماید: «لئن لم ینته المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم». مرجفون همینهایند. در یک چنین شرائطی، شرح حال مؤمن این است: «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»؛ ما تعجب نمیکنیم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید، پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمنها سراغتان می آیند. بله، گفته بودند، حالا هم راست درآمد؛ دیدیم بله، آمدند. «و صدق اللّه و رسوله و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما»؛ ایمانشان بیشتر شد. منافق، ضعیف الایمان، فی قلوبهم مرض - که طوائف گوناگونی اند - وقتی دشمن را می بینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین باللّه و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیت کردن و فشار آوردن: آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمی آئید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟ همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند. اما از آن طرف، مؤمنینِ صادق میگویند: ما تعجبی نمیکنیم؛ خب، باید دشمنی کنند؛ «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله».
یک جا هم فرموده: «و لن ترضی عنک الیهود و لا النّصاری حتّی تتّبع ملّتهم»؛ تا وقتی کمند آنها را به گردن نیندازید، دنباله رو آنها نشوید، همین آش است و همین کاسه. خودت را قوی کن که کمندش در گردن تو تأثیر نگذارد؛ یک تکان بدهی، کمندش پاره شود. خودت را قوی کن. چرا خودت را ضعیف میکنی تا در مقابل او تسلیم شوی، خاکسار شوی، به خاک بیفتی؟ «و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما». اینجوری باشید عزیزان من، فرزندان من، جوانهای طلبه! با نیت صادقانه درس بخوانید، به قصد اینکه در این میدان عظیم که در صفوف مقدمش خواهید بود، جزو برجستگان صفوف مقدم باشید.
تفسیر:
شأن نزول:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می کوشیدند که یهودیان و مسیحیان را راضی کنند تا شاید اسلام را بپذیرند. آیه ی فوق نازل شد و به پیامبر صلی الله علیه و آله اعلام کرد که از این فکر درگذر؛ چرا که آنان به هیچ قیمتی راضی نخواهند شد، مگر آن که از آیین آنها پیروی کنی.
نکته ها و اشاره ها:
1. جذب دیگران به اسلام، آری، اما عقب نشینی از اصول مکتب و پیروی از آنان هرگز؛ یعنی نباید دعوت دیگران به قیمت صرف نظر کردن از اصول تمام شود، و گرنه، یاری و ولایت خدا را از دست می دهید. پیروی از تمایلات و هوس های کفار، به قطع الطاف الهی منتهی می شود.
2. یهودیان و مسیحیان به کم تر از تغییر دین پیامبر و مسلمانان راضی نمی شوند؛ یعنی دشمنان اسلام فقط به سقوط کامل و محو مکتب و متلاشی شدن اهداف آن رضایت می دهند.پس هر چه شما عقب نشینی کنید، همان قدر دشمن پیش می آید؛ همان طور که در عصر کنونی در فلسطین و برخی کشورهای اسلامی دیده می شود.
3. ممکن است این سؤال مطرح شود که با توجه به این که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله معصوم است، آیا ممکن است از هوس های یهودیان و مسیحیان پیروی کند؟
پاسخ آن است که:
اولًا، این جمله ها شرطی است و دلیل بر وقوع مفاد آن نیست.
ثانیاً، عصمت به معنای محال بودن انحراف و گناه و سلب اختیار از معصوم نیست؛ علم و تقوای معصوم به حدّی است که به سراغ گناه نمی رود.
ثالثاً، این گونه جملات که به پیامبر صلی الله علیه و آله گفته می شود، در حقیقت خطاب به همه ی مسلمانان است.
4. هدایت و راه نمایی واقعی تنها از آن خداست؛ زیرا بر علم کامل و حکمت استوار است، ولی هدایت های بشری هر قدر تکامل یابد، باز هم ناقص و گاهی ناآگاهانه است.
آموزه ها و پیام ها:
1. به دنبال جلب رضایت یهودیان و مسیحیان نباشید که دشمنی آنان با اسلام پایان ناپذیر است.
2. هر کس به دشمنان اسلام دل بست به یاری خدا دل نمی بندد.
3. اگر اهل دانش شدید (حجت بر شما تمام می شود و) از خطاهای هوس آلود شما چشم پوشی نمی شود.
4. راه نمایی واقعی را تنها در ره نمودهای الهی جست وجو کنید.
منبع: تفسیر قرآن مهر جلد اول،386